eitaa logo
دوستان شهدای اسلام
217 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.2هزار ویدیو
51 فایل
آی دی مدیر: @khadem1212 هر گونه انتقادت و پیشنهادات خود را با بنده در میان بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهداء_و_ماه_مبارک_رمضان خاطره ای از #شهید_صیاد_شیرازی قبل انقلاب در زمان دوره تکاوری بین شیراز و پل خان بسمت مرودشت ، دانشجوها را برده بودند راهپیمایی استقامت . از آسمان آتش می بارید ، خیلی ها خسته شده بودند. نگاهم افتاد به #شهید_صیاد ، عرق بدنش بخار می شد و می رفت هوا . یک لحظه حس کردم دارد آب می شود ، آتش می گیرد و ذوب می شود. شنیده بودم قدرت بدنی بالایی دارد. باخودم گفتم«اینهم که داره می بره» رفتم نزدیک و به ایشان گفتم : اگه برات مقدور نیست میتونی آروم تر ادامه بدی ، قبل از اینکه صیاد چیزی بگه یکی از دانشجوها خودش رو رسوند به ما و گفت : استاد ببخشید ایشان #روزه هستند، شونزده هفده روزه... پرسیدم #روزه است؟ ــ بله الان #ماه_رمضانه، #صیاد هم #روزه می گیره. ایستادم و جا خوردم . #صیاد از من فاصله گرفت. مواقعی که #روزه بود همراه مهمانهایش خودش هم چای و میوه برمی داشت و نمی گفت #روزه هستم ! خدمتکار دفتر هم می دانست که #صیاد چه #روزه باشد چه نباشد باید ظرف میوه را بگذارد جلویش . دیگران هم هیچوقت حق نداشتند پیش مهمانها از #روزه بودن ایشان چیزی بگویند. 🌹 @dashtejonoon1🌷🌺
برخورد جالبِ با کسی که به دیدار رفته بود . رفته بودم ملاقات . عصر که رفتم دفتر، ازم پرسید: کجا بودی؟ گفتم: خدمت بودیم... از جاش بلند شد و اومد پیشونی‌ام رو بوسید. با تعجب پرسیدم: طوری شده؟ ایشون گفتند: این پیشونی بوسیدن داره ، تو امروز از من به نزدیکتر ی 📚منبع: یادگاران۱۱