هدایت شده از دوستداران ولایت
#زندگینامهنادرشاهافشار
#پسرشمشیرفرزنددرگز
#ادامهقسمتپنجاهوپنجم
در پی این دستور ، نیروهای ایرانی بی محابا بدرون دژ ریختند و شروع به قلع و قمع مدافعان دژ که هنوز از نظر تعداد نفرات بر آنان برتری داشتند نمودند ، روز هنوز به پایان نرسیده بود که جنگ مغلوبه شد و آثار شکست در میان سربازان امام مسقط نمایان شد و همگی با انداختن سلاح های خود ، تسلیم نیروهای ایران شدند
پس از شکست و کشته شدن سلطان بن مرشد ، سیف ابن سلطان که از هواداران دولت ایران بود و در زندان بسر می برد بدستور نادر ، از زندان آزاد و مجددا به امارت و امامت مسقط برگزیده شد و اوضاع خلیج فارس و جزایر آن مجددا به آرامش خود بازگشت
در شمال خراسان نیز ، شورشیان ازبک و تاتار ، توسط نصراله میرزا سرکوب و پسر ایلبارس خان که به دولت ایران وفادار بود را روی کار آوردند
مجددا به قفقاز باز میگردیم
داغستانی ها و لزگی ها ، علیرغم شکست های پی در پی و سختی که بر آنان وارد آمده بود باز هم دست از مقاومت برنداشته و مقاومت می کردند ، این مسئله ، سوء ظن نادر را برانگیخت تا اینکه توسط جاسوسان خود پی برد که روس ها بگونه پنهانی ، اهالی داغستان را از لحاظ ساز و برگ جنگی و آذوقه و پول و حتی اعزام جنگجو حمایت می کنند ، ولی مدرک مستندی در این زمینه بدست نادر نرسیده بود ، شبیخون های پی در پی اهالی داغستانی ها و لزگیان ، به راستی نادر را خسته کرده بود
در این اثناء ، بیماری طاعون (به احتمال زیاد توسط روسها) در سپاه ایران شیوع یافته و مزید بر علت شد ، دسته دسته سربازان ایرانی از پای در می آمدند ، نادر اردوگاه خود را *ایران خراب* نامیده بود و در این مدت با توجه به سوء ظن به عزیزترین فرزندش و ناکامی های پیش رو و این آخر ، بیماری طاعون ، به اندازه چند سال پیر شده بود
گالوشکین که کماکان بین دربار امپراتریس روسیه ، ملکه پاترینا و اردوگاه نادر در رفت و آمد بود نامه ای به این مضمون برای ملکه روس فرستاد
*گرسنگی ، خستگی ، طاعون و ناکامی در جنگ با داغستانی ها ، ذره ای خِلَل و خدشه بر اراده این مرد پدید نیاورده ، او همانند شیری است که در قفسی پوسیده ، زندانی شده باشد و هر زمان ممکن است این قفس را بشکند و قدم به خاک روسیه بگذارد ، که اگر اینچنین شود علاوه بر قحطی بزرگی که در انتظارمان خواهد بود گمان نمی کنم کسی جلودار او باشدفورا کمک های خود را به لزگی ها و داغستانی ها افزایش دهید تا جلوی این سیل خانمان برانداز را که هر لحظه ممکن است بشکند را بگیریم*
به نادر خبر رسید نیروهای بزرگی از روس ها با لباس مبدل ، برای پشتیبانی از طوایف قموق که در نواحی غربی دریای خزر ساکن هستند فرستاده شده تا با پیوستن به داغستانی ها و لزگیان ، دست به حملات گسترده ای علیه سپاهیان ایران بزنند ، نادر بیدرنگ بسوی طوایف قموق که با پشتیبانی پنهانی روس ها در حال پیوستن به داغستانی ها بودند دست به حمله ای برق آسا و غافلگیرانه زد و طبق معمول پیشاپیش سپاهیان خود مانند بختک بر سر سپاه مشترک روس و قموقی ها تاخت
روس ها و قموقی ها که هرگز انتظار چنین حمله ای را نداشتند تا بخود آمدند هزاران مرد جنگی خود را از دست دادند و در پایان روز با تحمل شکستی سنگین ، مجبور به عقب نشینی شدند و منطقه آق قرشا به تصرف سپاه ایران درآمد
در جنگ های دو ساله قفقاز ، خسارات و تلفات ناشی از جنگ های متعدد و بیماری طاعون و سرما به سپاه ایران وارد آمد و دو سوم نیروهای ایران در جنگها از پای در آمدند
نادر را از دیدگاه جنگی وا میگذاریم و به مسئله سوءقصدی که به وی شده و اثرات مخرب و ویرانگری که بر روح و روان او بجای گذاشته بود می پردازیم
خیانت و چشم داشت روسهای کثیف و بد ذات به این مرز بوم سابقه طولانی و چندصد ساله دارد فقط در این چند دهه نمیباشد
#دوستداران_ولایت
@doostdaranvelayat
https://eitaa.com/doostdaranvelayat