📢📢📢📢 تا لحظاتی دیگر اسامی برندگان این دوره مسابقه کتابخوانی مشخص خواهد شد.
📢📢📢📢📢 اسامی #برندگان مسابقه شماره ۵ ، کتاب داستان راستان🔰🔰
1⃣ افسانه آذرپیرا
2⃣ بتول ناظمی
3⃣ زهرا جوادی
4⃣ طوبی بیگی
5⃣ محمد حسین نامجومنش
👏👏👏👏👏👏
May 11
🌸 شهید 14 ساله زینب(میترا) کمایی به سال 1346 در آبادان به دنیا آمد؛ پدرش به نام های ایرانی علاقه داشت و اسم او را «میترا» گذاشت؛ وقتی او بزرگ شد، از نامش ناراضی بود و به همین خاطر آن را به «زینب» تغییر داد.خانواده کمایی با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و محاصره آبادان، به اصفهان رفتند اما برادر و خواهران زینب همچنان در آبادان مقاومت می کردند؛ زینب در سال 1359 به رغم آوارگی در شهر جدید و فرصت تحصیل سه ماهه، با موفقیت پایۀ سوم راهنمایی را گذراند.زینب با آن که در «شاهین شهر» غریب بود اما فعالیت های مذهبیِ خود را در آن شهر شروع کرد؛ علاوه بر فعالیت های متعدد فرهنگی، برنامه های خودسازی را نیز لحظه ای فراموش نمی کرد. نمودار برنامۀ خودسازی یک هفته ای این دانش آموز، مؤید این مطلب است.فعالیت های مذهبی زینب، مورد غضب منافقین قرار گرفته بود و این کوردلان در آخرین نماز مغرب اسفند ماه سال 1360 هنگام بازگشت از مسجد او را ربودند؛ سپس با گره زدن چادرش او را خفه کرده و به شهادت رساندند.پیکر مطهر زینب، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای غرقِ به خون 360 شهید عملیات «فتح المبین» در اصفهان تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.«راز درخت کاخ» نتیجه گفت وگو با مادر شهیده زینب کمایی است. در این کتاب مادر این شهیده برای اثبات مظلومیت دخترش در جریان ترور منافقین، بیماری و شرایط نامطلوب جسمی خود را از یاد برده و با انگیزه بالایی به سوالات نویسنده پاسخ می گوید.🌸
📚📚📚📚📚📚
♦️ ...آن شب زینب سر سفره افطار به جای چلوخورش سبزی، فقط نان و خرما و شیر گذاشت وحاضر نبود چیز دیگری بخورد...
کتاب راز درخت کاج( خاطرات شهیده زینب کمایی)، ص ۸۳
@doosti_ba_ketab
📚📚📚📚📚📚📚
♦️... می گفت افطار حضرت علی علیهالسلام چیزی بیشتر از نان و خرما یا نان و نمک یا نان و شیر نبوده است.
من نشستم و با هم نان و خرما و شیر خوردیم.
همان شب زینب به همه ما گفت؛ از امشب به بعد اسم من رسماً زینب است و هیچکس حق ندارد مرا میترا صدا بزند...
🍃کتاب راز درخت کاج ( خاطرات شهیده زینب کمایی)، ص۸۴
@doosti_ba_ketab