eitaa logo
دردانه
139 دنبال‌کننده
916 عکس
511 ویدیو
18 فایل
🌼کانال و صفحه رسمی دردانه🌼 «واحدکودکانه مجموعه مردمی مهدی زهرا عجل الله» #ویژه مربیان پرورشی،والدین،کودکان آشنایی با معارف مهدویت و مأنوس شدن کودکان با امام زمان عجل الله🌹♥️ ارتباط با مدیر کانال: @Yamahdi313_R کانال ما در فضای مجازی zil.ink/maevaa_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
دردانه
📖🌱💕📖🌱💕📖🌱💕📖 سلام سلام یاران باوفای حضرت مهدی (عجل‌الله)👋 ما باز اومدیم با یک کتاب جذاب دیگه 😍 بچه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 برای شروع ...🌱 وقتی سردار سلیمانی شهید شد ،🥀 همه از دست آمریکا عصبانی شدند .😡 بزرگتر ها گفتند : ما همه قاسم سلیمانی هستیم .😇 کوچکتر ها هم آرزو کردند که روزی سردار سلیمانی بشوند .😍 اما یک سوال: سردار سلیمانی شدن یعنی چه ؟🤔 به نظرتان اگر همه بخواهند مثل حاج قاسم،افسر نظامی بشوند 🍃 و بروند و با دشمن بجنگند✨ تکلیف زندگیمان چه میشود؟! ●چه کسی باید به دانش آموزان درس بدهد ؟ ●چه کسی باید بیماران را درمان کند ؟😷 ●چه کسی باید کشاورزی کند ؟🌳🌹 ●چه کسی باید برایمان خانه بسازد ؟🏡 ●چه کسی باید راننده تاکسی شود ؟🚕 برای سردار سلیمانی شدن 🍃 نیازی نیست حتما نظامی شویم .💕 برای اینکه مثل حاج قاسم سلیمانی بشویم ، باید اخلاق ها و رفتارهای او‌ را یاد بگیریم 💚 و سعی کنیم همیشه مثل او رفتار کنیم .😍 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 دعای آهوها🌱 یکی از دوستان سردار می‌گوید: یک روز سرد زمستانی 🌨 سردار سلیمانی به من زنگ زد .📞 او در عراق بود و با داعشی‌ها می‌جنگید.🌱 من صدای تیرها و و خمپاره‌ها را از پشت تلفن می‌شنیدم .🥀 سردار سلیمانی به من گفت : شنیدم تهران برف زیادی آمده است .❄️ گفتم : بله جایتان خالی ، الان همه جا سفیدپوش است .🍃 سردار گفت: چون برف آمده بوته‌ها را پوشانده ،✨ آهوها برای تهیه ی غذا پایین می‌آیند.🦌 همین امروز به اندازه کافی علوفه تهیه کن و در چند جا قرار بده .😉 دلم می‌خواهد آهوها که پایین می‌آیند ، گرسنه نمانند .❤️ من خیلی سریع مقداری علوفه تهیه کردم و در چند جای کوه کنار پادگان قرار دادم .🌱 بعد از ظهر دوباره سردار سلیمانی زنگ زد📞 و گفت : چه کار کردی ؟🤔 گفتم : دستورتان اطاعت شد آهوها برایتان دعا می‌کنند .😍 پرسیدم : شما چطور وسط میدان جنگ ، 🥀 به فکر آهوهای کنار پادگان هستید ؟🤔 سردار گفت : من خیلی به دعای خیر آنها اعتقاد دارم.😇 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir
دردانه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 دعای آهوها🌱 یکی از دوستان سردار می‌گوید: یک روز سرد زمستانی 🌨 سردار سلیمانی به من زنگ
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 کسی پایین نیاید🌱 سردار سلیمانی عاشق اهل بیت (علیه السلام) بود.❤️ وقتی سردار به خاطر شغلش از کرمان به تهران رفت ،🍃 خانه اش را برای جلسه‌های عزاداری وقف کرد.🏡 اسم آن خانه را هم گذاشت (بیت الزهرا) ؛✨ یعنی خانه ی حضرت زهرا (علیه السلام).😍 او هر سال در روزهای شهادت حضرت زهرا (علیه السلام) 🥀 از تهران به کرمان می‌آمد و در آنجا مراسم عزاداری می‌گرفت .🏴 او گاهی خودش بیت الزهرا را جارو می‌کرد.🧹 یکی از دوستانش می‌گوید : یک بار کارگر گرفته بودیم برای نظافت بیت الزهرا.🌱 کارگرها را فرستادیم تا دستشویی‌ها را نظافت کنند .😊 سردار سلیمانی وقتی متوجه شد ،💫 خودش رفت پایین و همه کارگرها را بیرون فرستاد .🤔 بعد هم به من گفت: ابراهیم ، نگذار کسی بیاید ، 🌱 خودت هم نیا . در را بست و شروع کرد به شستن دستشویی‌ها .🙃 ۴۵ دقیقه بعد بیرون آمد.🍃 یک نفس راحت کشید و گفت : آخیش ،💕 من هم توانستم به مجلس عزاداری حضرت زهرا (علیه السلام) خدمتی بکنم.😇 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سردار سلیمانی علاقه زیادی به حضرت زهرا (علیه السلام) داشت.😍 او هر وقت مشکلی برایش پیش می‌آمد ،🥀 از ایشان کمک می‌خواست .🌱 سردار به دوستان حضرت زهرا (علیه السلام) هم علاقه داشت💕 و حاضر بود هر خدمتی را به آنها انجام دهد.😍 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir
دردانه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 کسی پایین نیاید🌱 سردار سلیمانی عاشق اهل بیت (علیه السلام) بود.❤️ وقتی سردار به خاطر شغ
🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹 مادر🌱 مادر سردار سلیمانی بیمار شده بود و او را به بیمارستان برده بودند. 🥺🏥 سردار شب برای دیدن مادرش به بیمارستان رفت. 😢 بعد به اطرافیان گفت همه بروید خانه🏡، امشب خودم کنار مادرم میمانم.😍 سردار آن شب تا صبح کنار مادرش ماند.🌱 سردار همین که نگاهش به رنگ پریده ی مادرش افتاد ، 🥀 شروع کرد به گریه کردن. 😭 بعد هم رفت پایین تخت نشست. 🍃 او پشت سر هم باهای مادرش را می بوسید✨ و به چشم هایش می کشید.💕 فردا هم که میخواست به سوریه برود،😊 مقداری پول به راننده اش داد و گفت: ( من باید به سوریه بروم و با دشمن ها بجنگم.🌱 خواهش میکنم از امروز تا وقتی مادرم اینجاست ،💫 به جای من روزی سه بار آب میوه ی تازه بگیر و برایش ببر.»😇 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ گل دخترا و گل پسرا !😊 کمی به گذشته فکر کنید.🌱 یک وقت تو کوچک و ناتوان بودی ،⭐️ حتی نمی توانستی یک پشه را هم از خود دور کنی .🙃 این مادر بود که همیشه هوای تو را داشت .💕 به تو شیر داد، 🌱 لباس هایت را شست ،✨ برایت غذا آماده کرد ،❤️ اگر مریض شدی از تو پرستاری کرد 🥰 و هزار کار خوب دیگر برایت انجام داد!😇 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir
دردانه
🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹 مادر🌱 مادر سردار سلیمانی بیمار شده بود و او را به بیمارستان برده بودند. 🥺🏥 سردار شب برا
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 عاشق پدر🌱 وقتی سردار سلیمانی سیزده ساله بود✨ فهمید که پدرش مقداری پول بدهکار است. 😔 قاسم نوجوان با پسرخاله اش احمد از روستایشان به شهر کرمان رفتند🌱 و هشت ماه در آنجا کار کردند. 💕 قاسم بعد از هشت ماه کارگری، 🙃 همه ی سیصد تومان پولی را که گرفته بود به پدرش داد.❤️ سردار بعدها هم که بزرگ شد.💞 همیشه به پدرش احترام می گذاشت.✨ حتی وقتی در کشورهای دیگر🍃 با دشمن ها می جنگید😊 هر روز یا دو روزی یک بار تلفنی با پدر و مادرش صحبت میکرد.😍 بعد از مرگ مادر سردار🖤 یکی از دوستانش به او گفته بود: «مادرت را در خواب دیدم و او به من گفت : به پسرم بگو به پدرش تلفن بزند.»💫 سردار بعد از شنیدن این خواب حسابی گریه کرده😭 و گفته بود مادرم راست گفته ..💕 من هر روز یا دو روزی یک بار به پدرم زنگ میزدم 📞 اما این بار حسابی مشغول جنگ بودیم.🖤 اینقدر جنگ سخت بود که چهار پنج روز نتوانستم به پدرم زنگ بزنم.»😢 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سردار سلیمانی می دانست اگر پدر و مادرش از او راضی نباشند،😕 خدا هم از او راضی نیست. 🥀 برای همین سردار همیشه تلاش میکرد پدر و مادرش را خوشحال کند.😇 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir
دردانه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 عاشق پدر🌱 وقتی سردار سلیمانی سیزده ساله بود✨ فهمید که پدرش مقداری پول بدهکار است. 😔 قا
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 جنگنده ها 🌱 آمریکایی ها منطقه ای را مشخص کردند و گفتند کسی حق ندارد به اینجا نزدیک شود. 😡 هر هلی کوپتر یا هواپیمایی به این منطقه نزدیک شود، آن را می زنیم. 🥀 سردارسلیمانی با چند نفر از دوستانش با هلی کوپتر به سمت آن منطقه، در مرز عراق و سوریه، پرواز می کنند. 🛩 سردار از داخل هلی کوپتر، پایین را نگاه می کرد و چیزهایی می نوشت.📝 در همین موقع جنگنده های آمریکایی،🏴 آمدند بالای سر هلی کوپتر و تلاش کردند آن را برگردانند. 🥀 یکی از همراهان سردار کمی ترسید و گفت: جنگنده های آمریکایی دارند به ما نزدیک می شوند.🥺 اما سردار سلیمانی بدون ترس نشسته بود و با آرامش به نوشتن ادامه می داد و حتی سرش راهم بلند نمی کرد.😇 چند دقیقه بعد به مرز عراق و سوریه رسیدند.❤️ سردار پیاده شد و با سربازانش احوالپرسی کرد. 😍 بعد هم دو رکعت نماز شکر خواند و برگشت. 💕 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سردار سلیمانی هیچ وقت نمی گفت من قوی هستم،💪🏻 من بودم که دشمن را شکست دادم.😁 او همیشه توکلش به خدا بود و از هیچ کس غیراز خدا نمی ترسید.🍃 او غیر از خدا هیچ چیز را بزرگ و قوی نمی دانست.💫 ماهم باید مثل سردار سلیمانی،❤️ از آمریکا نترسیم و با او مبارزه کنیم.😇 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir
دردانه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 جنگنده ها 🌱 آمریکایی ها منطقه ای را مشخص کردند و گفتند کسی حق ندارد به اینجا نزدیک شود.
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 ساعت کوکی 🌱 وقتی سردار سلیمانی، ✨ نوجوان بود با پسر خاله اش احمد، پول هایشان را روی هم گذاشتند 💵 و یک ساعت کوکی برای برادرش سهراب خریدند.⏰ سهراب با دیدن ساعت خیلی خوشحال شد.😍 او همین جور ساعت را کوک می کرد و با شنیدن صدای زنگ آن لذت می برد.🥲 قاسم که ذوق کردن برادرش را دید، به او گفت: « اگر روی ساعت پنج کوکش کنی و بلند شوی، ساعتت خراب نمی شود.» 💫 سهراب هم حرف برادر بزرگترش را قبول کرد. 🍃 او ساعتش را روی ساعت پنج کوک کرد.🌹 هر روز صبح که ساعت زنگ می زد، قاسم به سهراب می گفت: « حالا که بیدار شدی، نماز صبحت راهم بخوان.» 😍 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سردار سلیمانی از کودکی با نماز آشنا شد💕 و هیچ گاه آن را رها نکرد.😍 او می دانست کسی که نماز نخواند،🥺 فریب شیطان را می خورد و جهنمی می شود.🥀 او می دانست بهترین چیزی که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) 🌱 را خوشحال می کند، 😊 نماز است.💕 برای همین، هم خودش نماز می خواند،😍 هم دوست داشت دیگران بخوانند.😇 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱 @dordanee_ir
دردانه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 ساعت کوکی 🌱 وقتی سردار سلیمانی، ✨ نوجوان بود با پسر خاله اش احمد، پول هایشان را روی هم
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 زود آزادش کنید! 🌱 سردار سلیمانی یکی از قاچاقچی های سیستان وبلوچستان را دستگیر کرده بود.😍 این قاچاقچی تریاک را از افغانستان وارد ایران می کرد.🥀 او با کمک هم دستانش خیلی از پاسدارها و سرباز ها را شهید کرده بود.🥺 یک روز حاج قاسم به او پیغام داد و او را برای گفت و گو دعوت کرد.🌱 وقتی آن قاچاقچی آمد، پاسدارها فوری او را دستگیر کردند. 😉 چند وقت بعد، سردار سلیمانی داستان دستگیری آن قاچاقچی خطرناک را برای امام خامنه ای گفته بود.😊 آقا دستور داده بود: «همین الان زنگ بزن تا آزادش کنند.» 💫 سردار بعد از زنگ زدن، از آقا می پرسد: «چرا باید این آدم خطرناک را آزاد کنیم؟»🤔 آقا می گوید: « شما از او برای گفت گو دعوت کرده بودید. 🌱 شیعه که مهمان خود را فریب نمی دهد.😇 چند دقیقه قبل دستور دادم آزادش کنید🌱 و الان دستور می دهم دوباره دستگیرش کنید. 😍 باید او را دستگیر کنید،✨ اما بدون اینکه او را گول بزنید.😉 باید مردانه با او بجنگید و دستگیرش کنید.»❤️ سردار سلیمانی هم در یک عملیات سخت و پیچیده، 🥀 یک بار دیگر او را دستگیر می کند. 😍 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سردار در سخنرانی اش قسم خورد که اگر کسی امام خامنه ای را قبول نداشته باشد😔 و از او اطاعت نکند،😢 جهنمی می شود.🥀 خودش می گفت: من بدون اجازه ی آقا آب هم نمی خورم. 🚰 سردار سلیمانی همیشه از آقا اطاعت می کرد.😇 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir
دردانه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 زود آزادش کنید! 🌱 سردار سلیمانی یکی از قاچاقچی های سیستان وبلوچستان را دستگیر کرده بود.
🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹 نظافتچی 🌱 وقتی نوه های دوقلوی سردار سلیمانی به دنیا آمدند ، 💕 او برای دیدنشان به بیمارستان رفت.😍 پرستاران ازدیدن سردار خیلی خوشحال شدند،🌱 اما رویشان نمی شد که جلو بروند، ✨ سردار خودش پیش پرستارها رفت و خیلی گرم با آنها سلام و احوالپرسی کرد.😍 پرستارها که صمیمیت حاج قاسم را دیدند،💫 خیلی زود دور ایشان حلقه زدند.🙃 بعد از احوالپرسی،🌱 دکترها و پرستارها دور سردار جمع شدند☺️ تا عکس یادگاری بگیرند،📷 همه آماده بودند و با لبخند منتظر گرفتن عکس بودند،😘 اما ناگهان سردار سرش را برگرداند 🌱 و به نظافتچی که سالن را نظافت می کرد اشاره کرد. 🌹 سردار او را صدا کرد وگفت: «شما هم در عکس یادگاری ما باشید.» 💕 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سردار سلیمانی هیچ وقت مغرور نشد،😍 او قدرت،💪🏻 ثروت، 💵 سواد 📖 و زیبایی 😊 را نشانه ی بهتر بودن آدم ها نمی دانست🍃 و به همه احترام می گذاشت. ✨ البته سردار به آدم های با ایمان بیشتر احترام می گذاشت.😇 🌺 🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹 @dordanee_ir
دردانه
🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹 نظافتچی 🌱 وقتی نوه های دوقلوی سردار سلیمانی به دنیا آمدند ، 💕 او برای دیدنشان به بیمارس
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 نماز در کاخ رئیس جمهور 🌱 همین که اذان می گفت،📢 سردار فوراً نمازش را شروع می کرد.😍 برایش فرق نمی کرد در خانه،🏡 مسافرت🏞 یا میدان جنگ باشد.🥀 یک روز با دوستش ابراهیم شهریاری 🌱 به مسافرت رفتند. 🏞 وقت اذان،📢 کنار جاده ایستادند و نماز اول وقت خواندند،🥰 بعد از نماز به دوستش گفت: ابراهیم می خواهم خاطره ی جالبی برایت بگویم؛🍃 خاطره ی نمازی که خیلی برایم شیرین بود. 🙃 در مسافرت به کشور روسیه،✨ به کاخ رئیس جمهور شان رفتم.😊 آنجا منتظر رئیس جمهور روسیه بودم تا بیاید و با هم صحبت کنیم. 🍃 قبل از اینکه رئیس جمهور بیاید،🌷 اذان شد.📢 من هم بلند شدم، 💫 اذان و اقامه گفتم و همانجا نمازم را خواندم.😇 همه داشتند من را نگاه می کردند.🍀 بعداز نماز پیشانی ام را بر مهر گذاشتم و حسابی از خدا تشکر کردم.🤲🏻 گفتم: خدایا شکرت،🙂 یک روز در این کاخ برای نابودی اسلام🖤 نقشه می کشیدند،📝 اما الان من در اینجا نماز می خوانم. 😍 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ آبگوشت را اگر زود نخوری 🌱 سرد می شود❄️ و دیگر خوشمزه نیست، 😕 لیمو شیرین را اگر زود نخوری🍃 تلخ می شود،😣 اگه دوستت زنگ بزند📞 و شما جوابش را ندهی،☎️ ناراحت می شود.🥺 نماز هم هرچه دیر تر خوانده شود،✨ ارزشش کمتر می شود، 🥀 سردار سلیمانی می دانست 🌱 وقتی اذان می گویند، 📢 خدا ما را برای نماز صدا می کند.😍 برای همین همیشه🌹 اول وقت نماز می خواند.😇 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱 @dordanee_ir