دردانه
📖🌱💕📖🌱💕📖🌱💕📖 سلام سلام یاران باوفای حضرت مهدی (عجلالله)👋 ما باز اومدیم با یک کتاب جذاب دیگه 😍 بچه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
برای شروع ...🌱
وقتی سردار سلیمانی شهید شد ،🥀
همه از دست آمریکا عصبانی شدند .😡
بزرگتر ها گفتند :
ما همه قاسم سلیمانی هستیم .😇
کوچکتر ها هم آرزو کردند که روزی سردار سلیمانی بشوند .😍
اما یک سوال:
سردار سلیمانی شدن یعنی چه ؟🤔
به نظرتان اگر همه بخواهند مثل حاج قاسم،افسر نظامی بشوند 🍃 و بروند و با دشمن بجنگند✨
تکلیف زندگیمان چه میشود؟!
●چه کسی باید به دانش آموزان درس بدهد ؟
●چه کسی باید بیماران را درمان کند ؟😷
●چه کسی باید کشاورزی کند ؟🌳🌹
●چه کسی باید برایمان خانه بسازد ؟🏡
●چه کسی باید راننده تاکسی شود ؟🚕
برای سردار سلیمانی شدن 🍃
نیازی نیست حتما نظامی شویم .💕
برای اینکه مثل حاج قاسم سلیمانی بشویم ، باید اخلاق ها و رفتارهای او را یاد بگیریم 💚
و سعی کنیم همیشه مثل او رفتار کنیم .😍
#کتابعموقاسم🌺
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
@dordanee_ir
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
دعای آهوها🌱
یکی از دوستان سردار میگوید:
یک روز سرد زمستانی 🌨
سردار سلیمانی به من زنگ زد .📞
او در عراق بود و با داعشیها میجنگید.🌱
من صدای تیرها و و خمپارهها را از پشت تلفن میشنیدم .🥀
سردار سلیمانی به من گفت :
شنیدم تهران برف زیادی آمده است .❄️
گفتم :
بله جایتان خالی ، الان همه جا سفیدپوش است .🍃
سردار گفت:
چون برف آمده بوتهها را پوشانده ،✨
آهوها برای تهیه ی غذا پایین میآیند.🦌
همین امروز به اندازه کافی علوفه تهیه کن و در چند جا قرار بده .😉
دلم میخواهد آهوها که پایین میآیند ، گرسنه نمانند .❤️
من خیلی سریع مقداری علوفه تهیه کردم و در چند جای کوه کنار پادگان قرار دادم .🌱
بعد از ظهر دوباره سردار سلیمانی زنگ زد📞 و گفت :
چه کار کردی ؟🤔
گفتم :
دستورتان اطاعت شد آهوها برایتان دعا میکنند .😍
پرسیدم :
شما چطور وسط میدان جنگ ، 🥀
به فکر آهوهای کنار پادگان هستید ؟🤔
سردار گفت :
من خیلی به دعای خیر آنها اعتقاد دارم.😇
#کتابعموقاسم🌺
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
@dordanee_ir
دردانه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 دعای آهوها🌱 یکی از دوستان سردار میگوید: یک روز سرد زمستانی 🌨 سردار سلیمانی به من زنگ
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
کسی پایین نیاید🌱
سردار سلیمانی عاشق اهل بیت (علیه السلام) بود.❤️
وقتی سردار به خاطر شغلش از کرمان به تهران رفت ،🍃
خانه اش را برای جلسههای عزاداری وقف کرد.🏡
اسم آن خانه را هم گذاشت (بیت الزهرا) ؛✨
یعنی خانه ی حضرت زهرا (علیه السلام).😍
او هر سال در روزهای شهادت حضرت زهرا (علیه السلام) 🥀
از تهران به کرمان میآمد و در آنجا مراسم عزاداری میگرفت .🏴
او گاهی خودش بیت الزهرا را جارو میکرد.🧹
یکی از دوستانش میگوید :
یک بار کارگر گرفته بودیم برای نظافت بیت الزهرا.🌱
کارگرها را فرستادیم تا دستشوییها را نظافت کنند .😊
سردار سلیمانی وقتی متوجه شد ،💫
خودش رفت پایین و همه کارگرها را بیرون فرستاد .🤔
بعد هم به من گفت:
ابراهیم ، نگذار کسی بیاید ، 🌱
خودت هم نیا .
در را بست و شروع کرد به شستن دستشوییها .🙃
۴۵ دقیقه بعد بیرون آمد.🍃
یک نفس راحت کشید و گفت :
آخیش ،💕 من هم توانستم به مجلس عزاداری حضرت زهرا (علیه السلام) خدمتی بکنم.😇
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
سردار سلیمانی علاقه زیادی به حضرت زهرا (علیه السلام) داشت.😍
او هر وقت مشکلی برایش پیش میآمد ،🥀
از ایشان کمک میخواست .🌱
سردار به دوستان حضرت زهرا (علیه السلام) هم علاقه داشت💕 و حاضر بود هر خدمتی را به آنها انجام دهد.😍
#کتابعموقاسم 🌺
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
@dordanee_ir
دردانه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 کسی پایین نیاید🌱 سردار سلیمانی عاشق اهل بیت (علیه السلام) بود.❤️ وقتی سردار به خاطر شغ
🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹
مادر🌱
مادر سردار سلیمانی بیمار شده بود و او را به بیمارستان برده بودند. 🥺🏥
سردار شب برای دیدن مادرش به بیمارستان رفت. 😢
بعد به اطرافیان گفت همه بروید خانه🏡،
امشب خودم کنار مادرم میمانم.😍
سردار آن شب تا صبح کنار مادرش ماند.🌱
سردار همین که نگاهش به رنگ پریده ی مادرش افتاد ، 🥀
شروع کرد به گریه کردن. 😭
بعد هم رفت پایین تخت نشست. 🍃
او پشت سر هم باهای مادرش را می بوسید✨ و به چشم هایش می کشید.💕
فردا هم که میخواست به سوریه برود،😊
مقداری پول به راننده اش داد و گفت:
( من باید به سوریه بروم و با دشمن ها بجنگم.🌱
خواهش میکنم از امروز تا وقتی مادرم اینجاست ،💫
به جای من روزی سه بار آب میوه ی تازه
بگیر و برایش ببر.»😇
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
گل دخترا و گل پسرا !😊
کمی به گذشته فکر کنید.🌱
یک وقت تو کوچک و ناتوان بودی ،⭐️
حتی نمی توانستی یک پشه را هم از خود دور کنی .🙃
این مادر بود که همیشه هوای تو را داشت .💕
به تو شیر داد، 🌱
لباس هایت را شست ،✨
برایت غذا آماده کرد ،❤️
اگر مریض شدی از تو پرستاری کرد 🥰
و هزار کار خوب دیگر برایت انجام داد!😇
#کتابعموقاسم 🌺
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
@dordanee_ir
دردانه
🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹 مادر🌱 مادر سردار سلیمانی بیمار شده بود و او را به بیمارستان برده بودند. 🥺🏥 سردار شب برا
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
عاشق پدر🌱
وقتی سردار سلیمانی سیزده ساله بود✨
فهمید که پدرش مقداری پول بدهکار است. 😔
قاسم نوجوان با پسرخاله اش احمد از روستایشان به شهر کرمان رفتند🌱
و هشت ماه در آنجا کار کردند. 💕
قاسم بعد از هشت ماه کارگری، 🙃
همه ی سیصد تومان پولی را که گرفته بود به پدرش داد.❤️
سردار بعدها هم که بزرگ شد.💞
همیشه به پدرش احترام می گذاشت.✨
حتی وقتی در کشورهای دیگر🍃
با دشمن ها می جنگید😊
هر روز یا دو روزی یک بار تلفنی با پدر و مادرش صحبت میکرد.😍
بعد از مرگ مادر سردار🖤
یکی از دوستانش به او گفته بود:
«مادرت را در خواب دیدم و او به من گفت :
به پسرم بگو به پدرش تلفن بزند.»💫
سردار بعد از شنیدن این خواب حسابی گریه کرده😭 و گفته بود مادرم راست گفته ..💕
من هر روز یا دو روزی یک بار به پدرم زنگ میزدم 📞
اما این بار حسابی مشغول جنگ بودیم.🖤
اینقدر جنگ سخت بود که چهار پنج روز نتوانستم به پدرم زنگ بزنم.»😢
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
سردار سلیمانی می دانست اگر پدر و مادرش از او راضی نباشند،😕
خدا هم از او راضی نیست. 🥀
برای همین سردار همیشه تلاش میکرد پدر و مادرش را خوشحال کند.😇
#کتابعموقاسم 🌺
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
@dordanee_ir
دردانه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 عاشق پدر🌱 وقتی سردار سلیمانی سیزده ساله بود✨ فهمید که پدرش مقداری پول بدهکار است. 😔 قا
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
جنگنده ها 🌱
آمریکایی ها منطقه ای را مشخص کردند و گفتند کسی حق ندارد به اینجا نزدیک شود. 😡
هر هلی کوپتر یا هواپیمایی به این منطقه نزدیک شود، آن را می زنیم. 🥀
سردارسلیمانی با چند نفر از دوستانش با هلی کوپتر به سمت آن منطقه، در مرز عراق و سوریه، پرواز می کنند. 🛩
سردار از داخل هلی کوپتر، پایین را نگاه می کرد و چیزهایی می نوشت.📝
در همین موقع جنگنده های آمریکایی،🏴
آمدند بالای سر هلی کوپتر و تلاش کردند آن را برگردانند. 🥀
یکی از همراهان سردار کمی ترسید و گفت:
جنگنده های آمریکایی دارند به ما نزدیک می شوند.🥺
اما سردار سلیمانی بدون ترس نشسته بود و با آرامش به نوشتن ادامه می داد و حتی سرش راهم بلند نمی کرد.😇
چند دقیقه بعد به مرز عراق و سوریه رسیدند.❤️
سردار پیاده شد و با سربازانش احوالپرسی کرد. 😍
بعد هم دو رکعت نماز شکر خواند و برگشت. 💕
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
سردار سلیمانی هیچ وقت نمی گفت من قوی هستم،💪🏻
من بودم که دشمن را شکست دادم.😁
او همیشه توکلش به خدا بود و از هیچ کس غیراز خدا نمی ترسید.🍃
او غیر از خدا هیچ چیز را بزرگ و قوی نمی دانست.💫
ماهم باید مثل سردار سلیمانی،❤️ از آمریکا نترسیم و با او مبارزه کنیم.😇
#کتابعموقاسم 🌺
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
@dordanee_ir
دردانه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 جنگنده ها 🌱 آمریکایی ها منطقه ای را مشخص کردند و گفتند کسی حق ندارد به اینجا نزدیک شود.
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
ساعت کوکی 🌱
وقتی سردار سلیمانی، ✨
نوجوان بود با پسر خاله اش احمد، پول هایشان را روی هم گذاشتند 💵
و یک ساعت کوکی برای برادرش سهراب خریدند.⏰
سهراب با دیدن ساعت خیلی خوشحال شد.😍
او همین جور ساعت را کوک می کرد و با شنیدن صدای زنگ آن لذت می برد.🥲
قاسم که ذوق کردن برادرش را دید، به او گفت:
« اگر روی ساعت پنج کوکش کنی و بلند شوی، ساعتت خراب نمی شود.» 💫
سهراب هم حرف برادر بزرگترش را قبول کرد. 🍃
او ساعتش را روی ساعت پنج کوک کرد.🌹
هر روز صبح که ساعت زنگ می زد، قاسم به سهراب می گفت:
« حالا که بیدار شدی، نماز صبحت راهم بخوان.» 😍
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
سردار سلیمانی از کودکی با نماز آشنا شد💕
و هیچ گاه آن را رها نکرد.😍
او می دانست کسی که نماز نخواند،🥺
فریب شیطان را می خورد و جهنمی می شود.🥀
او می دانست بهترین چیزی که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) 🌱
را خوشحال می کند، 😊
نماز است.💕
برای همین، هم خودش نماز می خواند،😍
هم دوست داشت دیگران بخوانند.😇
#کتابعموقاسم 🌺
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱
@dordanee_ir
دردانه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 ساعت کوکی 🌱 وقتی سردار سلیمانی، ✨ نوجوان بود با پسر خاله اش احمد، پول هایشان را روی هم
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
زود آزادش کنید! 🌱
سردار سلیمانی یکی از قاچاقچی های سیستان وبلوچستان را دستگیر کرده بود.😍
این قاچاقچی تریاک را از افغانستان
وارد ایران می کرد.🥀
او با کمک هم دستانش خیلی از پاسدارها و سرباز ها را شهید کرده بود.🥺
یک روز حاج قاسم به او پیغام داد و او را برای گفت و گو دعوت کرد.🌱
وقتی آن قاچاقچی آمد، پاسدارها فوری او را دستگیر کردند. 😉
چند وقت بعد، سردار سلیمانی داستان دستگیری آن قاچاقچی خطرناک را برای امام خامنه ای گفته بود.😊
آقا دستور داده بود:
«همین الان زنگ بزن تا آزادش کنند.» 💫
سردار بعد از زنگ زدن، از آقا می پرسد:
«چرا باید این آدم خطرناک را آزاد کنیم؟»🤔
آقا می گوید:
« شما از او برای گفت گو دعوت کرده بودید. 🌱
شیعه که مهمان خود را فریب نمی دهد.😇
چند دقیقه قبل دستور دادم آزادش کنید🌱
و الان دستور می دهم دوباره دستگیرش کنید. 😍
باید او را دستگیر کنید،✨
اما بدون اینکه او را گول بزنید.😉
باید مردانه با او بجنگید و دستگیرش کنید.»❤️
سردار سلیمانی هم در یک عملیات سخت و پیچیده، 🥀
یک بار دیگر او را دستگیر می کند. 😍
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
سردار در سخنرانی اش قسم خورد که اگر کسی امام خامنه ای را قبول نداشته باشد😔
و از او اطاعت نکند،😢
جهنمی می شود.🥀
خودش می گفت:
من بدون اجازه ی آقا آب هم نمی خورم. 🚰
سردار سلیمانی همیشه از آقا اطاعت می کرد.😇
#کتابعموقاسم 🌺
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
@dordanee_ir
دردانه
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 زود آزادش کنید! 🌱 سردار سلیمانی یکی از قاچاقچی های سیستان وبلوچستان را دستگیر کرده بود.
🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹
نظافتچی 🌱
وقتی نوه های دوقلوی سردار سلیمانی به دنیا آمدند ، 💕
او برای دیدنشان به بیمارستان رفت.😍
پرستاران ازدیدن سردار خیلی خوشحال شدند،🌱
اما رویشان نمی شد که جلو بروند، ✨
سردار خودش پیش پرستارها رفت و خیلی گرم با آنها سلام و احوالپرسی کرد.😍
پرستارها که صمیمیت حاج قاسم را دیدند،💫
خیلی زود دور ایشان حلقه زدند.🙃
بعد از احوالپرسی،🌱
دکترها و پرستارها دور سردار جمع شدند☺️
تا عکس یادگاری بگیرند،📷
همه آماده بودند و با لبخند منتظر گرفتن عکس بودند،😘
اما ناگهان سردار سرش را برگرداند 🌱
و به نظافتچی که سالن را نظافت می کرد اشاره کرد. 🌹
سردار او را صدا کرد وگفت:
«شما هم در عکس یادگاری ما باشید.» 💕
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
سردار سلیمانی هیچ وقت مغرور نشد،😍
او قدرت،💪🏻
ثروت، 💵
سواد 📖
و زیبایی 😊
را نشانه ی بهتر بودن آدم ها نمی دانست🍃
و به همه احترام می گذاشت. ✨
البته سردار به آدم های با ایمان بیشتر احترام می گذاشت.😇
#کتابعموقاسم 🌺
🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹
@dordanee_ir
دردانه
🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹 نظافتچی 🌱 وقتی نوه های دوقلوی سردار سلیمانی به دنیا آمدند ، 💕 او برای دیدنشان به بیمارس
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹
نماز در کاخ رئیس جمهور 🌱
همین که اذان می گفت،📢
سردار فوراً نمازش را شروع می کرد.😍
برایش فرق نمی کرد در خانه،🏡
مسافرت🏞
یا میدان جنگ باشد.🥀
یک روز با دوستش ابراهیم شهریاری 🌱
به مسافرت رفتند. 🏞
وقت اذان،📢
کنار جاده ایستادند و نماز اول وقت خواندند،🥰
بعد از نماز به دوستش گفت:
ابراهیم می خواهم خاطره ی جالبی برایت بگویم؛🍃
خاطره ی نمازی که خیلی برایم شیرین بود. 🙃
در مسافرت به کشور روسیه،✨
به کاخ رئیس جمهور شان رفتم.😊
آنجا منتظر رئیس جمهور روسیه بودم تا بیاید و با هم صحبت کنیم. 🍃
قبل از اینکه رئیس جمهور بیاید،🌷
اذان شد.📢
من هم بلند شدم، 💫
اذان و اقامه گفتم و همانجا نمازم را خواندم.😇
همه داشتند من را نگاه می کردند.🍀
بعداز نماز پیشانی ام را بر مهر گذاشتم و حسابی از خدا تشکر کردم.🤲🏻
گفتم:
خدایا شکرت،🙂
یک روز در این کاخ برای نابودی اسلام🖤
نقشه می کشیدند،📝
اما الان من در اینجا نماز می خوانم. 😍
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
آبگوشت را اگر زود نخوری 🌱
سرد می شود❄️
و دیگر خوشمزه نیست، 😕
لیمو شیرین را اگر زود نخوری🍃
تلخ می شود،😣
اگه دوستت زنگ بزند📞
و شما جوابش را ندهی،☎️
ناراحت می شود.🥺
نماز هم هرچه دیر تر خوانده شود،✨
ارزشش کمتر می شود، 🥀
سردار سلیمانی می دانست 🌱
وقتی اذان می گویند، 📢
خدا ما را برای نماز صدا می کند.😍
برای همین همیشه🌹
اول وقت نماز می خواند.😇
#کتابعموقاسم 🌺
🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱
@dordanee_ir