🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 عذر خواهی 🌱 سردار مدت زیادی در کشور🌍 سوریه و عراق با داعشی ها می جنگید.🥀 سردار و یارانش گاهی مجبور می شدند در خانه های خالی 🍃 سنگر بگیرند و بجنگند.🖤 آنها یک بار در سوریه،🥀 مجبور شدند برای ادامه ی جنگ🥺 وارد یک خانه شوند. 🏚 موقع رفتن،🌱 سردار نامه ای برای صاحب خانه نوشت✉️ و از او عذر خواهی کرد:😊 ♡خانواده ی عزیز و محترم! 💕 سلام علیکم 💫 من برادر کوچیک شما قاسم سلیمانی هستم.😍 حتماً مرا می شناسید. 🍃 از قرآن و کتاب های دینی تان📖 فهمیدم شما اهل سنت و با ایمان هستید.💚 ما در همه جای دنیا به اهل سنت خدمت های فراوانی کرده ایم.😇 از اینکه مجبور شدیم بدون اجازه وارد خانه ی شما شویم🏚 و از آن استفاده کنیم🌱 معذرت می خواهم.💕 من در خانه ی شما نماز خواندم.✨ دورکعت هم به نیت شما خواندم😍 و از خداوند خواستم شما را عاقبت بخیر کند.🌹 هر خسارتی که به منزل شما وارد شده باشد، 🥀 آماده ی پرداخت آن هستم. 🏡 این شماره ی خانه من در ایران است.💫 لطفاً تماس بگیرید،📞 من برای راضی شدن شما 😊 هرکاری که بگویید انجام می دهم.✨♡ (برادر شما، قاسم سلیمانی.)😍 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ اموال هرکسی مثل بدن او 🍃 دارای احترام است، 😊 همین طور که کسی نمی تواند به بدن افراد دیگر آسیب بزند،✨ به اموال آنها هم نباید آسیب بزند.😇 #کتاب‌عمو‌قاسم 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱 @dordanee_ir

🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨ فقط تا فردا صبح🌱 لشکر بزرگ داعش🥀 به شهر اربیلِ عراق رسیده بود .😔 استاندار اربیل با آمریکایی‌ها ،🌱 فرانسوی‌ها،✨ انگلیسی‌ها،🌸 عربستانی‌ها و🌹 خیلی‌های دیگر تماس گرفت ،📞 اما آنها کمکش نکردند.😢 آخر کار با مسئولان ایران تماس گرفت 📞 و از آنها کمک خواست.🙏🏻 ایرانی‌ها فوری شماره سردار سلیمانی را به او دادند .😍 حاج قاسم پشت تلفن☎️ به او گفت : من فردا بعد از نماز صبح به کمکتان می‌آیم .🌱 آقای استاندار گفت : فردا دیر است، همین الان بیایید!🙏🏻 سردار گفت : شما همین امشب را با داعشی‌ها بجنگید ،🥀 من فردا صبح می‌آیم .😊 فردا صبح حاج قاسم🌱 با پنجاه نفر وارد اربیل شد.😉 سریع به محل جنگ 🥀 رفت و فرماندهی سربازهای عراقی را به دست گرفت.😍 بعد از چند ساعت داعشی‌ها عقب نشینی کردند .🥹 مدتی بعد یک فرمانده داعش دستگیر شد.💕 از او پرسیدند: شما که داشتید ما را شکست می‌دادید،🥀 چه اتفاقی افتاد که عقب نشینی کردید؟🤔 فرمانده داعشی گفت : همین که به ما خبر دادند حاج قاسم سلیمانی🍃 به کمک شما آمده ،❤️ روحیه ی افراد ما هم به هم ریخت😩 و مجبور شدیم عقب نشینی کنیم.💫 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ برای سردار سلیمانی فرق نمی‌کرد 😊 چه کسی از او کمک می‌خواهد .💕 او همین که صدای گریه 😭 و کمک خواهی 🗣 کسی را می‌شنید👂🏻 به کمکش می‌رفت.😍 برای او شیعه ،🌹 سنی ،✨ مسیحی ،🌷 ایرانی ،❤️ عراقی و ... 💫 هیچ فرقی نمی‌کرد😇 #کتاب‌عمو‌قاسم 🌺 🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹✨🌱🌹✨🌱 @dordanee_ir

🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱 روی زمین🌱 آقای فتاحی می‌گوید✨ یک بار با دوستان پاسدارمان🙂 به ماموریت رفته بودیم.💕 وسط راه به یک پاسگاه🍃 رفتیم تا شب را🌙 در آنجا استراحت کنیم .😴 ما چهارده نفر بودیم و پاسگاه 🏠 یک اتاق خالی بیشتر نداشت. 😕 در آن اتاق هم تنها یک تخت بود.🛏 من فکر کردم سردار سلیمانی💕 برای استراحت 😴 به اتاق دیگری می‌رود ،🌱 به همین دلیل خودم روی تخت دراز کشیدم.😊 چند دقیقه بعد سردار سلیمانی✨ وارد اتاق شد .😍 من بلند شدم تا سردار🌹 روی تخت بخوابد،😴 اما او قبول نکرد. 🍃 هرچه اصرار کردم که شما فرمانده ❤️ ما هستی و 💫 شما باید روی تخت بخوابی ،🛏 باز هم قبول نکرد.😇 حاج قاسم با مهربانی گفت : من فرمانده تو هستم 🌱 و به تو دستور می‌دهم که روی تخت🛏 بخوابی.😴 بعد هم خودش زیر همان تختی 🛏 که من خوابیده بودم،✨ یک جای کوچک پیدا کرد و خوابید.😍 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سردار سلیمانی هیچگاه 🌱 خودش را بالاتر از دیگران نمی‌دانست.😍 او می‌دانست که خداوند 💫 از انسان‌های مغرور بدش می‌آید.😡 سردار خیلی متواضع بود 🌸 و با همه خودمانی رفتار می‌کرد.😇 #کتاب‌عمو‌قاسم 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱 @dordanee_ir

🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨ تنبیه سرباز🌱 یک روز در مهدیه لشکر ثارالله ✨ مراسم بود. 🌷 یکی از سربازها😌 با حالت بی‌ادبی 🥀 و خیلی بدی 🍂 نشسته بود .😡 او وسط سخنرانی🌱 با یک نفر کنار دستی‌اش✨ صحبت می‌کرد.😕 سردار سلیمانی بعد از مراسم💕 صداش کرد و با مهربانی گفت: برادرم، عزیزم ،🍃 مودب ننشستی🥀 و نظم را رعایت نکردی.😔 جلسه رسمی بود 💫 اما از تهران سخنران🌹 دعوت کرده بودیم. 😊 حالا که این کار را کردی،🥀 رو جز سی‌ام قرآن را حفظ کن و بیا.🙂 اگر توانستی🌱 سوره‌های جزء ۳۰ را💕 از حفظ بخوانی✨ دیگر تنبیهت نمی‌کنم،☺️ اما اگر حفظ نکردی🥀 مجبورم طبق قانون تو را تنبیه کنم .😇 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سردار سلیمانی عاشق❤️ قرآن بود. 📖 او معمولاً قرآن کوچکی🌱 همراه خود داشت 💫 و همین که فرصت پیدا می‌کرد،😍 قرآن می‌خواند.🌹 سردار کسانی را که قرآن می‌خوانند📖 دوست داشت.❤️ #کتاب‌عمو‌قاسم 🌺 🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹🌱✨🌹 @dordanee_ir

🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱 فقط پنج دقیقه 🌱 یک بار،😊 آدم های مهمی 💫 از طرف دولت مصر به ایران آمدند.💞 آنها با مسئولان ایرانی🌹 گفت وگو کردند و 🗣 یک سری قرار داد هم امضا کردند.🌱 روز آخر که می خواستند 🌸 به کشورشان برگردند، گفتند: «ما می خواهیم برای پنج دقیقه5⃣ سردار سلیمانی را ببینیم.😍 رئیس جمهور مصر از ما خواسته، ✨ حتماً با سردار دیدار کنیم.🍃 اگر ما به مردم کشورمان🌸 بگوییم با سردار سلیمانی💕 ملاقات داشته ایم، 😍 آنها خیلی خوشحال می شوند.» 💫 وقتی مهمان ها به دفتر 🏡 سردار سلیمانی آمدند،💖 سردار خودش جلوی در ایستاد. 😊 باهمه ی آنها احوالپرسی کرد🌱 و به آنها خوشامد گفت. 💫 همان موقع سردار به خاطر 🌸 جواب دادن به یک تلفن ضروری، 📞 از اتاق بیرون رفت.🍃 مهمان ها از همراه ایرانی شان🌹 پرسیدند: بلاخره سردار سلیمانی💕 کی می آید تا او را ببینیم؟🤔 آن مرد ایرانی🇮🇷 که همراهشان بود گفت: سردار همان بود که جلوی در 🚪 به شما خوشامد گفت. 😊 آنها خیلی تعجب کردند و گفتند: ما فکر می کردیم سردار💫 یک آدم خشن و سخت گیر است،🥀 این مرد که خیلی مهربان 🙂 و دوست داشتنی بود!❤️ ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ امامان ما فرموده اند🍃 دینداری، ✨ نماز، ❤️ خوش اخلاقی، 🌷 تواضع و سخاوت🌺 باعث می شود دیگران💫 انسان را دوست داشته باشند.😍 سردار سلیمانی🍃 همه ی این ویژگی ها را داشت.😇 #کتاب‌عمو‌قاسم 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir

🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 تنبلی ممنوع!🌱 سردار سلیمانی💕 آدم های تنبل را دوست نداشت.😔 او از کودکی 👦🏻 هم کار می کرد و هم ورزش. 😍 حاج قاسم دلش می خواست🍃 با دشمنان اسلام و ایران بجنگد.✨ او می دانست🌸 اگر بدنش ضعیف باشد،🥀 نمی تواند دشمنان را شکست دهد. 😕 او در شهر کرمان 🌱 به باشگاه کاراته 🌹 و پرورش اندام 🌷 می رفت و توانست بعد از مدتی ⏰ در این رشته مربی شود.🥰 چند سال پیش او با کمک مردم💫 یک سالن ورزشی برای روستایشان ساخت. 🙃 مدتی بعد در همان سالن،🌱 یک دوره مسابقات ورزشی انجام شد.🌸 مسابقه ها که تمام شد،😊 سردار به سالن ورزشی آمد. 💫 برای بچه ها صحبت کرد 🎤 و گفت: از این که شما ورزش می کنید، 🏃🏻 خوشحال هستم. 😃 یک نوجوان باید همیشه🌸 اهل ورزش باشد 💪🏻 تا بتواند در آینده برای کشورش🌹 مفید باشد.🍀 اگر ورزش نکنید، 😔 تنبل می شوید🥀 و آدم تنبل همیشه شکست می خورد.😊 بعد از تمام شدن صحبت ها، 🌼 به تیم قهرمان🥇 یک سفر مشهد جایزه داد.😍 به بقیه هم جوایزی ساده داد. 🌱 بعد هم با بچه ها عکس دست جمعی گرفت. 📷😇 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ اگر بینی کسی خیلی دراز باشد 👃🏻 یا پاهایش خیلی کوچیک باشد🦶🏻 یا چشم هایش به اندازه ی یک نقطه باشد،👁 چه اتفاقی می افتد؟🤔 درست فکر کردی،🌱 چنین آدمی خیلی خنده دار است.😂 همه اعضای بدن باید به اندازه باشد؛💕 یعنی نه زیادی بزرگ باشد ➕ و نه زیادی کوچک.➖ توهم برای اینکه بتوانی🌹 مثل سردار سلیمانی💖 برای کشورت مفید باشی، 🌱 باید با ایمان، ✨ با سواد و سالم باشی.💪🏻 پس در کنار عبادت خدا 🤲🏻 و درس خواندن، 📖 ورزش را هم فراموش نکن.🏃🏻 #کتاب‌عمو‌قاسم 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir

🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱 من هم یکی مثل همه! 🌱 نوه های دوقلوی سردار سلیمانی💕 کمی زود به دنیا آمدند ✨ و برای همین نیاز به مراقبت داشتند.🙂 چند روز بعد از تولد،🎉 سردار سلیمانی نوه هایش را 😍 به مطب دکتربرد. 🏥 آن روز مطب از همیشه شلوغ تر بود.😔 منشی دکتر تا سردار سلیمانی را دید، ✨ به دکتر خبر داد. 🍃 دکتر فوری از اتاق بیرون آمد🌸 و از سردار خواست داخل اتاق برود.😊 سردار سلیمانی همین طور که یکی از نوه هایش را بغل گرفته بود💞 با دکتر احوالپرسی کرد و گفت: من هم یکی مثل همه هستم،🙃 فرق من با دیگران چیست⁉️ که بدون نوبت کارم راه بیفتد؟🤔 نه آقای دکتر،🌱 از خانم منشی نوبت گرفته ایم،✨ منتظر می مانیم تا نوبتمان بشود.🥰 سردار یکی دوساعت نشست⏰ تا نوبتش شد.💖 بعد از تمام شدن معاینه ی بچه ها، 💫 سردار انگشترش را 💍 به دکتر هدیه داد وگفت:🎁 آقای دکتر،😊 شغل با ارزشی دارید، 🌸 قدرش را بدانید. 😍 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سردار سلیمانی💕 خودش را یکی مثل مردم می دانست. 😊 او هیچ وقت مغرور نمی شد🌱 و خودش را از دیگران بزرگ تر💫 نمی دانست. 😍 سردار به شدت از پارتی بازی 🥀 بدش می آمد 😔 و هیچ وقت نه برای خودش ✨ و نه برای فرزندان و اطرافیانش 🌹 این کار را انجام نداد.😇 #کتاب‌عمو‌قاسم 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir

🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱 نامه 🌱 محمد حسین دوساعت ✨ در زمستان،🌨 دِر خانه ی دوستش علی😊 ایستاده بود تا سردار سلیمانی را ببیند.💕 دیروز علی به او گفته بود، 🍃 قرار است سردار به خانه شان بیاید.🙃 محمد حسین 🌹 وقتی سردار را می بیند جلو می رود.💫 بعد از سلام و احوالپرسی می گوید: شما فقط خانه ی 🏡 شهدای مدافع حرم 🖤 می روید؟🤔 حاج قاسم می گوید: نه، من خانه ی همه شهدا می روم.❤️ محمد حسین می گوید : مادر من هم دختر شهید است، 🌱 به خانه ی ما هم می آیید؟ 😍 همان روز از طرف سردار 💕 به پدر محمد حسین زنگ زدند📞 که سردار امروز به خانه ی شما می آید.😃 مادر محمد حسین می گوید: با خوشحالی خانه را مرتب کردم.🌱 وقتی در زدند، 🚪 خودم در را باز کردم.💞 حاج قاسم مرتب به من می گفت: دخترم؛✨ و چند سؤال درباره ی پدرم پرسید.🌷 بعداز ۳۲سال🍃 اولین باری بود که حس کردم 🌸 با پدرم صحبت می کنم. 😍 بعد از اینکه سردار رفت،💫 برایش نامه ای نوشتم📝 و از او تشکر کردم. 🌹 سردار جواب نامه ام را داد😍 و در آن نوشته بود:✏️ دخترم سعیده، 💖 به خانواده ام می گویم ☺️ نامه ات را در کفنم بگذارند🍃 تا خداوند به خاطر آن گناهانم را🖤 ببخشد. 💫 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سردار سلیمانی💕 همیشه به خانواده ی شهدا🥀 احترام می گذاشت. 😍 او هر کاری که می توانست🌹 انجام می داد تا 💫 بچه های شهدا خوشحال شوند.🤩 سردار می دانست که🍃 شهدا و خانواده ی آنها 🌸 به گردن ما حق زیادی دارند.💞 #کتاب‌عمو‌قاسم 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir

🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱 عمو قاسم 🌱 دختر شهید محرابی می گوید:💫 تابستان سال ۹۸ 🌷 سردار سلیمانی 💕 به خانه ی ما آمد. 🏡 داخل پذیرایی🍀 دور سردارنشستیم. 😊 او روی مبل نشست ✨ و من هم کنار مبل،🛋 روی زمین نشستم.🌹 کمی با او صحبت کردم ❤️ و بعد گفتم: من همیشه به بچه ها می گویم🌸 شما عموی من هستید.😍 اشکال ندارد شما را 💫 عمو قاسم صدا کنم؟ 🙃 سردار گفت: «اینکه برای من افتخار است💕 که شما به من عمو بگویی.»🌸 گفتم: عمو قاسم، 😍 می شود برویم داخل اتاق من؟🍃 قبول کرد و آمد.✨ وقتی عکس شهید 🥀 عماد مغنیه 💖 و شهید جهاد مغنیه💛 را در اتاقم دید، 🙂 آن را برداشت و 🌹 حسابی به آن نگاه کرد.🌱 بعد برایم تعریف کرد که 🌸 دو دقیقه قبل از شهادت حاج عماد،🌷 من کنارش بودم. ✨ دشمن جرئت نکرد با حاج عماد🌱 رو به رو بجنگد،💚 برای همین با هلی کوپتر🚁 ماشینش را زدند. 🖤 پسرش جهاد مغنیه را هم💫 همین طوری شهید کردند. 🥀 عمو، امروز آمده ام زیارت امام رضا علیه السلام😍 تا شهادت نامه ی من امضا شود. 🍃 تو هم برایم دعا کن 🤲🏻 تا مثل حاج عماد 🌷 و پسرش شهید شوم. 😇 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ حاج قاسم 💕 هیچ وقت🌱 خانواده ی شهدا را 💫 فراموش نمی کرد😍 و همین که فرصتی پیدا می کرد💚 به دیدن بچه های شهدا می رفت.😊 او می دانست🍃 پدرهای آنها🌹 چقدر برای مردم ایران ✨ فداکاری کرده اند.😇 #کتاب‌عمو‌قاسم 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir

🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱 آرزوی شهادت🌱 سردار حسین معروفی💫 از دوستان قدیمی حاج قاسم بود💕 که در زمان جنگ🖤 ایران و عراق باهم رفیق شده بودند. 😍 حاج حسین می گوید: ما همدیگر را 🍃 خیلی دوست داشتیم. ❤️ وقتی برای سردار سلیمانی✨ نامه می نوشتم، 📝 آخر نامه می نوشتم: سرباز کوچک شما. 🌼 حاج قاسم هم🌱 وقتی جواب نامه ی من را می داد،💕 آخرش می نوشت: برادر کوچک شما. 😍 سال ۵۸ که سردار معروفی 🌱 می خواست به مکه برود،😊 برای خدا حافظی👋🏻 پیش حاج قاسم رفت.💕 سردار سلیمانی💫 با سردار معروفی 🍀 چند دقیقه ای باهم صحبت کردند. 🙃 موقع خدا حافظی👋🏻 سردار سلیمانی، 💞 دوستش را بغل کرد و بوسید.😘 موقعی هم که سردار معروفی🌱 از اتاق بیرون رفت، 🌸 سردار سلیمانی 💕 دست گذاشت روی شانه اش و گفت: حسین،🌷 وقتی چشمت به خانه ی خدا🕋 افتاد ، از خدا بخواه💚 که من در راهش 🍃 تکه تکه شوم و🥀 به شهادت برسم. 🖤 ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ سردار سلیمانی💕 می گفت: اگر کسی مثل شهدا 🥀 زندگی نکند،🌱 هیچ وقت شهید نمی شود. 😢 شهدا غیبت نمی کردند،✨ دروغ نمی گفتند، ❤️ دوستشان را مسخره نمی کردند، 🌸 نماز می خواندند،🌹 منتظر امام زمان عجل الله بودند، 💚 از رهبرشان اطاعت می کردند😍 و صدها خوبی دیگر داشتند.💫 #کتاب‌عمو‌قاسم 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱✨🌱🌹 @dordanee_ir

🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 و اما... 🌱 سردار سلیمانی عاشق بچه ها بود.😍 او حدود چهل سال✨ با دشمنان اسلام و ایران جنگید🍃 تا دشمن ها وارد کشورمان نشوند.❤️ او خیلی از شب ها را نخوابید 😊 تا دشمن ها نتوانند کشورمان را 💕 خراب و ناامن کنند. 😉 سردار سلیمانی💫 بارها به کشور عراق و سوریه رفت🌹 و با داعش جنگید🙂 تا بچه های آنجا را نجات دهد.💚 بچه ها هم به سردار💫 خیلی علاقه داشتند و به او🌷 «عموقاسم» می گفتند.😇 #کتاب‌عمو‌قاسم 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹

🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 یاران با وفای صاحب الزمان! منتظران ظهور مهدی فاطمه😍 ‌کتاب عمو قاسم هم به پایان رسید🍃 امیدوار هستیم که با این کتاب این شهید بزرگوار و عزیز را بهتر شناخته باشیم ✨ منتظر کتاب های جذاب و جدید دیگر باشید 😉 #کتاب‌عمو‌قاسم 🌺 🌹✨🌱🌹✨🌱🌹✨🌱🌹 @dordanee_ir