پࢪوردگارا🤲
ببـخشمࢪاڪہانقدرحسرٺنداشتہهایمࢪا
خوردم،❣
شاڪرداشتہهایم نبودم...😔
@dokhtarane_hazrate_zahra
#ست_لباس
ترکیبی از رنگ خاکستری و صورتی در چشم همه زیبا به نظر می آید مطمئنا از این ترکیب رنگ استفاده کرده اید به خاطر خنثی بودن رنگ خاکستری ، بهترین گزینه برای ترکیب با صورتی می باشد چراکه صورتی شادابی و انرژی خاصی به رنگ خاکستری می بخشد صورتی با وجود دارا بودن احساس شادی در کنار خاکستری متعادل شده و برای هر مجلسی مناسب می باشد.💞
↬|🌿@dokhtarane_hazrate_zahra♥️|↫
202030_1187942810.mp3
5.08M
#شیطان_شناسی ۶
▫️قیاس دنیا و آخرت، مانند قیاس رَحِم مادر در برابر دنیاست!
💭شیطان از #الله یک خدای بی رحم و خشن و بی منطق در ذهن انسان نا امید میسازد.. 💥🔥
#استاد_شجاعی
@ostad_shojae
#معرفیکتاب📚
دنیایسوفی👌🏻🧡
سوفیاموندسندختری۱۴سالهاستکهدر
نروژزندگیمیکندکهبدوناطلاعمادرشوطییکسریمکاتبات
عجیبوغریبدرمسیریادگیریفلسفهقدممیگذاردو
داستانشبادریافتدونامهدرصندوقپستیویککارت
پاستالبرایهیلدمولرباکاغازمیشود.هرروزنامهایدریافتمیکندکهچندسوالفلسفیدران
مطرحشدهدرهمانروزبستهایبهاومیرسدکهدراننظراتیکفیلسوفدرپاسخبهسوالاتبیانشدهاست.سوفیبعدمتوجهمیشودفیلسوفیکهبهاواموزشمیدهدالبرتوناکسنامداردکهبستهراازطریقسگیبهاسمهرمسبرایسوفیمیفرستد.🌱🌸
✍🏻•نوشته ی یوستینگردر
───• · · · ⌞♥️⌝ · · · •───
@dokhtarane_hazrate_zahra
#شهید🌱
سالها قبل از انقلاب با اتومبیل تصادف کرده بود و زنده ماندنش شبیه یک معجزه بود
می گفتند در آن حال بیهوشی و بی خودی هی زیر لب می گفت :
«امام زمان مرا نگه داشته است ...»
چند سال پس از انقلاب مرتضی سیگارش را ترک کرد . دلیلی که برای این کار گفت این بود که امام زمان (عجل الله فرجه) در همه حال ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند.
در اینصورت چطوری می توانم در حضور ایشان سیگار بکشم؟
اینگونه بود که هرگز لب به سیگار نزد .
#شهید_آوینی
@dokhtarane_hazrate_zahra
#طنز😂
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﯾﮑﻢ ﺧﻮﺩﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﮐﻨﻢ 😁☝️
ﺑﻪ مامانم ﮔﻔﺘﻢ: مامااااان ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ دختر ﺩﻧﯿﺎ ﭼﻪ ﺣﺴﯽ ﺩﺍﺭﻩ؟ 😎
ﮔﻔﺖ تجربه نکردم ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ... برو ﺍﺯ مادر ﺑﺰﺭﮔﺖ ﺑﭙﺮﺱ... 😐🤣
•••┈❀🌿🕊🌿❀┈•••
@dokhtarane_hazrate_zahra
دوره های آموزشی کاملا رایگان
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 #من_میترا_نیستم #پارت۶۴ بعد از شهادت زینب مرتب به دادگاه انقلاب و سپاه پاسداران و آگ
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
#من_میترا_نیستم
#پارت۶۵
هیچ وقت بدون اجازه سراغ کشو و کمدش نمی رفتم.
بعضی از حرفهارا که خودش میخواست به من میگفت . اما رازهایی هم در دلش داشت.با شهلا سراغ کمدش رفتیم تا بلکه سر نخی پیدا کنیم . اولین چیزی که دیدم ، تربت شهدا و میوه های کاج گلزار شهدا بود .من که از درخت بالای سر مزار زینب یک میوه آورده بودم ، آن را کنار بقیه گذاشتم .
تربت بوی خوشی میداد ، مثل بوی صحن امام رضا«ع». شهلا گفت: « مامان نگاه کن ، زینب روی بیشتر دفترهایش نوشته او میبیند»
بعضی جاها هم نوشته بود «خانه ی خودم را ساختم ، اینجا جای من نیست باید بروم.»
برادران پاسدار احتمال میدادند که زینب قبل از شهادت، توسط منافقین تهدید شده باشد .
آنها از همکلاسی های زینب که تحقیق کرده بودند ، بعضی از آنها از درگیری زینب با دانش آموزان ضدانقلاب در مدرسه خبر داده بودند.
زینب دو تا وصیت نامه داشت من سواد کمی داشتم و خواندن و معنی کلمات برایم سخت بود ، آرزو داشتم که به راحتی و روان ، تمام دست نوشته های زینب ،مخصوصا وصیت نامه اش را بخوانم ؛ وصیت نامه ایی یکه نوشتنش از یک دختر چهارده ساله باور کردنی نبود ...
یک شب زینب به خوابم آمد و گفت :«مامان ،ناراحت نباش. یک روز وصیت نامه ی مرا از اول تا اخر بدون غلط میخوانی ، آن روز نزدیک است »
صبح که از خواب بیدار شدم ، آماده ی رفتن شدم . مادرم گفت :« کبری صبح به این زودی کجا میخواهی بروی ؟»
خوابم را برای مادرم تعریف کردم و گفتم : « از امروز نهضت سواد آموزی ثبت نام میکنم ، خوب درس میخوانم تا خیلی زود وصیت نامه ی دخترم را بدون غلط بخوانم »
سال ها کلاس نهضت رفتم ، اکثر نمره تایم ۱۹ بود . الان هم به وصیت نامه ی زینب را میخوام و بعضی از جملاتض را حفظ هستم .
زینب در وصیت نامه اش ...
ادامه دارد ...
#رمان
@dokhtarane_hazrate_zahra
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
•_🖇✨_•
164 - بیگمان در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز و کشتیها که برای کسب منافع مردم به دریا روانند و آبی که خدا از آسمان فرو فرستاد پس زمین مرده را به آن زنده نمود و همه گونه جنبنده در آن منتشر ساخت و گردش بادها و ابرهای مهار شدهی میان آسمان و زمین، [در همه اینها] مسلما نشانههایی است برای قومی که بیندیشند
📖🖇➪@dokhtarane_hazrate_zahra
▪️#معرفی_شھید :
شهیدمحمدآژند
تولد⇦ ۱۳۵۹.۴.۲۷-تهران
شہادت⇦ ۱۳۹۴.۱۰.۲۱
محلشہادت⇦ خانطومان
محلدفن⇦ گلزارشهدایبهشترضوان-شهریار
وضعیتتاهل⇦ متاهلبادوفرزند
• • •
آقا محمد به صورت عجیبی به نماز اول وقت علاقه داشت؛ یکی از دوستان وی که یک آقای روحانی بود، میگفت که وقتی از تمرین برمی گشتیم به «محمد» گفتم که اول سلاح خود را تحویل دهیم و سپس برای خواندن نماز برویم؛ اما «محمد» گفته بود که «نه، من نماز اول وقت را از دست نمیدهم»؛ دوستش میگفت که پنج دقیقه هم طول نکشید که من رفتم سلاح خود را تحویل دادم و برگشتم؛ اما «محمد» نماز اول وقت خود را خواند؛ همین پنج دقیقه «محمد» را به شهادت نزدیک کرد؛ اما من از کاروان شهدا جا ماندم
آقا محمد روضههای حضرت زهرا (س) را بسیار سوزناک میخواند و واقعا میسوخت؛ اولین تیری هم که به وی اصابت کرد در پهلویش بود و دو ساعت بعد نیز با تیر «قناصه»، سر وی را هدف قرار میدهند که به شهادت میرسند...
@dokhtarane_hazrate_zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🤲🏻اللهم عجل لولیک فرج 🤲🏻✨
@dokhtarane_hazrate_zahra