eitaa logo
دوره های آموزشی کاملا رایگان
47.7هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
225 فایل
خیییلی مهمه وجود آگهی های تبلیغی-آموزشی در کانال،تبلیغ دیگران و یا حتی تبلیغ دوره های هزینه دار خود ماست و به معنای رایگان بودن آنها نیست. فقط و فقط دوره هایی که در کانال بارگذاری می شود و در کانال سنجاق شده رایگان هست. @z_m1392
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
257 - ‌خدا‌ سرپرست‌ مؤمنان‌ ‌است‌ و آنان‌ ‌را‌ ‌از‌ تاریکی‌ها ‌به‌ سوی‌ روشنایی‌ بیرون‌ می‌آورد، و کسانی‌ ‌که‌ کافر شدند سرپرستانشان‌ طغیانگرانند ‌که‌ ‌از‌ نور ‌به‌ تاریکی‌هایشان‌ می‌برند ‌آنها‌ دوزخی‌اند و ‌در‌ ‌آن‌ جاودانند 258 - آیا ندیدی‌ ‌آن‌ کس‌ ‌را‌ ‌که‌ چون‌ ‌خدا‌ ‌به‌ ‌او‌ ملک‌ و مکنت‌ بخشیده‌ ‌بود‌ ‌با‌ ابراهیم‌ ‌در‌ باره‌ی‌ پروردگارش‌ مجادله‌ می‌کرد! آن‌گاه‌ ‌که‌ ابراهیم‌ ‌گفت‌: پروردگار ‌من‌ کسی‌ ‌است‌ ‌که‌ زنده‌ می‌کند و می‌میراند ‌او‌ ‌گفت‌: ‌من‌ نیز زنده‌ می‌کنم‌ و می‌میرانم‌ ابراهیم‌ ‌گفت‌: خداوند خورشید ‌را‌ ‌از‌ مشرق‌ ‌بر‌ می‌آورد، تو ‌آن‌ ‌را‌ ‌از‌ مغرب‌ برآور ‌در‌ نتیجه‌ ‌آن‌ کفر پیشه‌ [سرگشته‌ و] مبهوت‌ ماند، و خداوند ستمکاران‌ ‌را‌ هدایت‌ نمی‌کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💫💥 وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ 25 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰﺗﻤﯿﺰﺷﺪ. ﺣﺎﻻﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ. ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ..😔🥺. ✨"شهيد حسین خرازی✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
202030_747710892.mp3
5.53M
15 ✍شيطان، وحشت دارد..؛ از دو قلبی، که به هم گره خورده اند! 👈و ترفندهاي نابي دارد،برای گسستن پیوندها😳 🔻ترفندهايش را بشناسيم👇 @ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💕 💕 💫شهید احمدعلی نیری💫 ویژگی ها راوی:دوستان شهید راز مطلب در اینجاست‌.انسانی که شور خدا در سر دارد تمام حالات و دریافت های درونی خود را میپوشاند.ولی خداوند مِهر اوراو عظمت او رادر دل ها قرار می دهد‌. خیلی ها از احمدآقا چیز خاصی نمی دیدند،همان نماز و اخلاق خوب و تواضع و ‌‌‌...بود اما عاشقش بودند. ایشان قلب ها را فتح کرده بود.اوبه دیگران یاد داده بود که می توان در جریان عادی زندگی قرار داشت و مثل دیگران و در میان مردم زندگی کرد اما با خدا بود. احمد آقا برخی از داشته های درونی خود را روی کاغذ می آورد تا یادگار بماند و به تعدادی از دوستان رازدار خود بیان می کرد تا شاید آن ها هم حرکتی کنند گاهی اوقات که پاره ای از عنایات الهی را برای دوستان خاص خود می گفت بلافاصله تاکید میکرد:تا زنده هستم برای کسی نگویید! یعنی معلوم است که این احمد آقا از گفته های خود چیزی نمی خواهد جز رشد دیگران..... احمد آقا می خواست راه سفر به سوی خدا برای دوستان ناممکن جلوه نکندو دیگران به خاطر سختی های راه و زمانه ناامید نشوند و بدانند که راه رسیدن به محبوب همیشه باز است . ویژگی دیگر او همت بالا و پشتکار در مسیر خدا بود.او یک بار به ندای توحیدی لبیک گفت و تا آخر عمر در این راه استقامت کرد خداوند در آیه ی سوره ی احقاف می فرماید:«به درستی که کسانی که بگویند به پروردگار ایمان آوردیم و استقامت داشته باشند پس برای آن ها هیچ ترس و اندوهی نیست» ایمان احمد آقا مقطعی نبود.وقتی تصمیم میگرفت ،مردانه همت میکردوکار را به سرانجام می رساند. نمونه ی این فعالیت در نماز جمعه بچه ها و برگزاری دعای ندبه و .....قابل مشاهده است. اودر کارهای مسجد برای خدا زحمت کشید و با همتی وصف ناشدنی تلاش کرد. از دیگر ویژگی های ایشان سیر و ایشان بود .احمدآقا با نظم خاصی مشغول مطالعه می شد و هیچ گاه از مطالعه غافل نشد . به یکی از دوستان گفته بود :من حداقل روزی یک ساعت برنامه ی مطالعه ی جانبی دارم. احمد آقا مخاطب شناسی را سرلوحه ی کارهای خودش در مسجد قرار داده بود .او در کنار بچه های کوچک تر مانند خود آن ها می شد .در مواجه با بچه های شلوغ و مشکل ساز بسیار صبور بود و .... 🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹 ادامـــــه دارد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💕 💕 💫شهید احمدعلی نیری💫 راوی:دکتر محسن نوری ستون نفرات رزمندگان از کنار یک باتلاق و در مسیر یک دشت در حرکت بود.شب بود و هوا تاریک .در جلوی ستون ،احمدآقا قرار داشت‌. همینطور که به آن ها نگاه می کردم،یک باره یک گلوله خمپاره در کنار ستون منفجر شد !! ترکش خمپاره فقط به یک نفر اصابت کرد .قلب احمدآقا مورد هدف قرار گرفت!بعد ایشان به سمت راست چرخید و کلماتی از زبانش خارج شد که من نفهمیدم چه می گوید. در آن لحظات احمدآقا جلوی چشمان من به شهادت رسید!! و من همان موقع حیرت زده از خواب پریدم!تا چند دقیقه بدنم میلرزید. روز بعد درمسجد احمدآقا را دیدم.خوابم را برای ایشان تعریف کردم .او هم لبخندی زد و گفت:به شما خبر میدهم که خوابت رؤیای صادقه بوده یا نه!...... پاییز ۱۳۶۴بود. تغییر در رفتار و اعمال احمدآقا بیشتر حس می شد .نماز های ایشان همگی معراج بود.یادم هست یک باربعد از نماز به ایشان گفتم:علت اینهمه لرزش شما در نماز چیست ؟ میخواهید برویم دکتر ؟گفت:نه چیزی نیست. اما من می دانستم چرا اینگونه است.در روایات خواندیم که ائمه اطهار در موقع نماز خواندن اینگونه بر خود میلرزیدند‌. این حالت برای کسی که درک کند وجود بی مقدارش ،اجازه یافته با خالق صحبت کند طبیعی است ،این ما هستیم که در نماز و عبادات معرفت لازم را نداریم. خلاصه روال برنامه های ما ادامه داشت تا اینکه یک شب به مسجد آمد و بعد از نماز همه ی ما را جمع کرد. بعد از بچه ها خداحافظی کرد و گفت:ان شاالله فردا راهی جبهه هستم.احمدآقا از ما حلالیت طلبید و از اهل مسجد خداحافظی کرد. بعد هم به ما چند نفری که بیشتر از بقیه با ایشان بودیم گفت:این آخرین دیدار ماو شماست.من دیگر از جبهه برنمیگردم! دست آخر هم به من نگاهی کرد و گفت:خواب شما عین واقعیت بود. نمی دانم چرا ،اما من وآن بچه ها خیلی عادی بودیم.فکر میکردیم حتما به مرخصی خواهد آمد.فکر می کردیم اگر احمدآقا هم برود یکی مثل ایشان پیدا میشود. روز بعد احمدآقا با سپاه تسویه کرد و به صورت بسیجی راهی جبهه شد .همه ی کارهای مسجد را تحویل داد.دیگر هیچ کاری در تهران نداشت . 🌹 هدیه به روح والامقام شهید صلوات 🌹 ادامـــــه دارد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
260 - و آن‌گاه‌ ‌که‌ ابراهیم‌ ‌گفت‌: پروردگارا! ‌به‌ ‌من‌ بنما ‌که‌ مردگان‌ ‌را‌ چگونه‌ زنده‌ می‌کنی‌! فرمود: مگر باور نداری‌! ‌گفت‌: چرا، ولی‌ ‌از‌ ‌آن‌ جهت‌ ‌که‌ دلم‌ مطمئن‌ شود فرمود: چهار پرنده‌ بگیر [و بکش‌] و پاره‌ پاره‌ کن‌ [و درهم‌ بیامیز]، سپس‌ ‌بر‌ ‌هر‌ کوهی‌ پاره‌ای‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بگذار، آن‌گاه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ فراخوان‌، [خواهی‌ دید] ‌که‌ شتابان‌ ‌به‌ سوی‌ تو می‌آیند، و بدان‌ ‌که‌ ‌خدا‌ شکست‌ناپذیر حکیم‌ ‌است‌ 261 - داستان‌ کسانی‌ ‌که‌ مالشان‌ ‌را‌ ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ می‌بخشند چون‌ داستان‌ دانه‌ای‌ ‌است‌ ‌که‌ هفت‌ خوشه‌ برویاند ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ خوشه‌ای‌ صد دانه‌ [‌باشد‌]، و ‌خدا‌ ‌برای‌ ‌هر‌ کس‌ بخواهد [پاداشی‌] چند برابر می‌دهد و ‌خدا‌ وسعت‌ بخش‌ داناست‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ثواب قرائت امروزمون ، هدیه به شهید حسین خرازی 🕊💐
در مقر لشکر 14 امام حسین علیه السلام دوش های متعددی گذاشته بودند تا بچه ها استحمام کنند گاهی که شلوغ می شد بچه ها در گوشه و کنار محوطه سر خود را می شستند. یک روز دیدم رزمنده نوجوانی که حدودا چهارده ساله بود سرش رو شامپو زده بود و منتظر بود که کسی براش آب بریزه که فرمانده لشکر بود در حال عبور از کنار این بسیجی بود که این بسیجی که صدای پای او رو شنید با صدای بلند گفت اخوی اخوی خدا خیرت بده بیا کمی آب روی سرم بریز حاج حسین به من اشاره کرد و گفت چیزی نگو و بعد رفت آب آورد روی سر بسیجی ریخت و قبل از اینکه این برادر بتونه سرش رو برگردونه به سرعت از محل دور شد تا بسیجی ایشون رو نبینه. راوی: سعید وحید دستجردی حسین خرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5852893315992652536.mp3
11.81M
۳۹ 🔥 جهنّم، توی همین دنیا هم، قابل تشخیصه! هم بو داره! هم رنگ داره! هم طعم و مزّه! محاله به جهنّم نزدیک بشی ؛ و تشخیصش ندی! ⬅️ چجوری تشخیص بدم؟ و مهتر اینکه چجوری ازش فاصله بگیرم و در اون حل نشم؟ @Ostad_Shojae