38 - این جا بود که زکریّا پروردگارش را بخواند و عرضه داشت: بار الها! از جانب خود فرزندی پاک عطایم کن که تو شنوای دعایی
39 - پس در حالی که در محراب به نماز ایستاده بود، فرشتگان او را ندا دادند که خداوند تو را به یحیی نوید میدهد که تصدیق کنندهی کلمه خدا (عیسی) است و بزرگوار و پارسا و پیامبری از صالحان است
40 - گفت: پروردگارا! چگونه مرا فرزندی خواهد بود در حالی که پیر شدهام و همسرم نازا است! [فرشته] گفت: این چنین [است که] خدا هر چه خواهد میکند
41 - گفت: خدایا! برای من نشانهای بگذار فرمود: نشانه تو این است که سه روز با مردم جز به اشاره سخن نتوانی گفت و پروردگارت را بسیار یاد کن و شبانگاه و بامداد او را تسبیح گوی
🎨 #شهید | #نماز
🔻 شهید نامدار حاتمی مطلق:
خداوند کسی را که از نماز و روزهاش غافل است، دوست ندارد.
#شهید_نامدار_حاتمی_مطلق
@dokhtarane_hazrate_zahra
هدایت شده از دختران حاج قاسم𔓘
عزیزان یک بیمار داریم که
الان زیر عمل جراحیه و به دعاهای شما مهربانان نیاز داره
اگر میتونید نفری 3 تا امن یجیب قرائت کنید که انشاءالله حالشون مساعد بشه💔
همسایه و غیر همسایه #فور کنید
«🖤🎓»
#پروفایل
مۍگفت کسۍکہمعتقد بہ ظهورامام زمان باشد گناھ نمۍکند ...
#امام_زمان
@dokhtarane_hazrate_zahra
دوره های آموزشی مختلف
•♥️!🌿•
سعۍڪنیدروزۍحداقلدورڪعتنماز
باعشق،براۍآقاامامالزمانبخونید. .(:
زندگیتونبوۍمهدویتمیگیرھ. . 🌱!
قِـشَنگـےهـٰا؎زِنـدِگـےروببیـن؛
وَخُداروشُکرکُنشَرایِطِاَلـٰانتو،
مُمکِنہآرِزو؎خِیلیـٰابـٰاشھ . . !"🌿
#خدایخوبم
202030_1267928484.mp3
6.93M
#شيطان_شناسی 20
✍دلشوره...
نمی ذاره شما در زندگی تون،احساس آرامش کنید.
❣چجوری، بعضی ها،
اصلا دلشوره ندارند؟
و همیشه، آرام و شادند..
@ostad_shojae
#ست_لباس
رنگ سیاه بسیار به طیف رنگیه کرم تا قهوه ای میاد و ست های جذابی و درست میکنه. رنگ مشکی زو میتونید با کمربند یا کیف و کفش چرم قهوه ای ست کنید. توی همون طیف رنگ طلایی رو داریم که خیییلی در کنار سیاه جلوه می کنه و خودش رو نشون میده. میتونید از زیورالات طلایی استفاده کنید که خیلی به چشم میاد.🖤🌿
@dokhtarane_hazrate_zahra
#تلنگر‼️
رفــیق!
وقتیبہدلتمیفتہڪہبرگـردی!
وقتیشوقپیدامیڪنیبرایترڪ گناههمشڪارخداست...!
مگہمیشہخدایــیڪہشوقتوبہ
روبہدلتانداختہ؛
نبخــشہ..!؟
@dokhtarane_hazrate_zahra
دوره های آموزشی مختلف
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💞#رمان_عارفانه 💞 شهید احمد علی نیری #قسمت_هشتادویکم #وصیت_نامه عارف و سالک الی ال
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💞#رمان_عارفانه💞
#قسمت_هشتادودوم
شهید احمد علی نیری
یادی از برادر «شهید حمید رضا نیری»
جوانی بود با سواد. تحصیلات دانشگاهی در دانشگاه تربیت معلم تهران داشت. بسیار مذهبی بود.
یعنی کسی که در مسجد امین الدوله و در محضر آیت الله حق شناس بزرگ شود یقینا انسان کاملی شد.
خوش تیپ و ورزشکار بود. در تیم جوانان تاج «استقلال» فوتبال بازی می کرد. خلاصه همه چیز را باهم داشت.
حمید رضا در دوران انقلاب یکی از محورهای برنامههای انقلابی و فرهنگی مسجد بود. در همه تجمعات و برنامههای انقلابی حضور داشت.
دیپلم ریاضی داشت و دانشجوی رشته ریاضی بود. با پیروزی انقلاب اولین گروههای دانشجویی را برای مقابله با ضد انقلاب تشکیل داد.
دانشگاه تربیت معلم در خیابان مفتح مرکز فعالیتهای او و دوستانش بود.
او در دوران جوانی در جلسات بسیاری از علما نظیر علامه نوری و دیگر بزرگان تهران حضور مییافت.
او اسلام را درست شناخته بود. برای همین کسی نمیتوانست در اعتقاداتش خللی وارد کند.
ادامهدارد...
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
دوره های آموزشی مختلف
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💞#رمان_عارفانه💞 #قسمت_هشتادودوم شهید احمد علی نیری یادی از برادر «شهید حمید رضا نیری
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💞#رمان_عارفانه💞
#قسمت_هشتادوسوم
#ادامه_قسمت_قبل
یادی از برادر
بارها دیده بودم که تابلویی به دست می گرفت و در تجمعات دانشجویی شرکت می کرد. او از بنیان گذاران گروه دانشجویان پیرو خط امام بود.
وارد جمع گروه های کمونیستی میشد. شروع می کرد با آن ها بحث کردن.
کسی تاب مقابله با استدلال های قوی و فن بیان او را نداشت.
او به حق یکی از ذخایر انقلاب بود.
مدت کوتاهی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که ضد انقلاب محیط دانشگاه را هدف قرار داده بود.
درگیری به این محیط علم و دانش کشیده شد. می خواستند دانشگاه تربیت معلم در مرکز تهران را تصرف کنند.
اما به آنها اجازه نداد. با جمعی از دوستان هم فکر خود در آنجا مشغول مقاومت شد.
دانشگاه تربیت معلم تهران از گزند حمله مخالفان در امان ماند. حالا ساختمانی که از آن محافظت میکرد به نام خودش نام گذاری شده. به نام شهید حمید رضا نیّری....
جنگ افغانستان اغاز شد. کشور اسلامی همسایه ما مورد حمله قرار گرفت.به یاری آنها رفت.می گفت: اسلام مرز ندارد.با پسر عمویش راهی دیار غربت شد.
مدتی بعد برگشت. اما پسر عمویش محمد حسین در این نبرد به شهادت رسید.پیکر او هرگز بازنگشت.
ضد انقلاب شهر های ایران را نا امن کرده بود.برای برنامه تبلیغی و دفاع از نظام راهی شمال کشور شد.
در ان سالها لحظه ای ارامش نداشت. قلب تپنده او برای انقلاب و اسلام می تپید.با شروع جنگ از خانواده خداحافظی کرد.به ابادان رفت و به نیروهای ارتش پیوست.
اما مدتی بعد از انها جدا شد و به نیرو های سید مجتبی هاشمی پیوست...
ادامهدارد...
🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸