eitaa logo
دوره های آموزشی کاملا رایگان
49.2هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
225 فایل
خیییلی مهمه وجود آگهی های تبلیغی-آموزشی در کانال،تبلیغ دیگران و یا حتی تبلیغ دوره های هزینه دار خود ماست و به معنای رایگان بودن آنها نیست. فقط و فقط دوره هایی که در کانال بارگذاری می شود و در کانال سنجاق شده رایگان هست. @z_m1392
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«🖇🗓» ذڪر‌"روز‌پنج‌شنـبھ"꧇ لـٰآاِلھ‌َاِلـٰآ‌اللّٰھ‌‌المَلِک‌الحق‌ُّالمُبیـن⁦••" "نیسـت‌خدایۍ‌جز‌اللّہ‌فرمانـرواۍ‌حق‌و‌آشڪار••" ☁️➪𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
خدایا!🌱 تو را شکر که امروز را به من فرصت زندگی دادی تا شکرگزار نعمت‌هایت باشم و از زندگی‌ام لذت ببرم. تو را شکر که هر روز نعمت‌های بیکرانت را وارد زندگی‌ام می‌کنی. تو را شکر که هر لحظه مرا به مسیر درست هدایت می‌کنی. تو را شکر که ایمان و باورم را روز به روز قوی‌تر می‌کنی. تو را شکر که هر روز از بی‌نهایت راه و از جایی که فکرش را هم نمی‌کنم به من رزق و روزی می‌دهی. تو را شکر که هر روز بهترین‌ها را وارد زندگی‌ام می‌کنی.💗
🌱🙃 رفیق! هر موقع یادگرفتی که برای خودت و آرامش و حال خوب خودت زندگی کنی و برای رسیدن به اهدافت بدون در نظر گرفتن حرفا و رفتارهای دیگران تلاش کنی و قهرمان زندگی خودت باشی اون موقع میتونی بگی زندگی رو زندگی کردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوره های آموزشی کاملا رایگان
____ _
🚨 لوح | # آرمان_عزیز چه گناهی کرده بود؟ 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: آن طلبه شهید جوان در تهران، آرمان عزیز، او چه گناهی کرده بود؟ دانشجو بوده، آمده طلبه شده، متدین، مؤمن، متعبد، حزب‌اللهی؛ شکنجه کنند، زیر شکنجه او را بکشند! جسدش را بیندازند در خیابان! اینها کارهای کوچکی است؟ اینها کی‌اند؟ ... چرا این کسانی که مدعیِ حقوق بشرند، اینها را محکوم نـکردنــد؟ ... اینها طرفدار حقوق بشرند؟ 𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوره های آموزشی کاملا رایگان
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_هفدهم ...در این دو سه روزی که درگیر ماجرای عقد بودم
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 ...فکری شده‌ام. لابد دانشگاه باید نیروهای جدیدی را به منطقه بفرستد. برقِ شوقی در دلم می‌جهد. می‌شود اسم مرا هم در فهرست راهی‌ها بنویسند؟ توی همین فکرها هستم که حاج‌رضا با یک پشته کاغذ از راه می‌رسد. کارش را راه می‌اندازم. همکاریم اما او به سن و تجربه، جای استاد من است. تجربه رفتن به سوریه را هم دارد. باید ببینم او با همسرش سر رفتن به سوریه چطور تا کرده! بعد از نماز، می‌روم سروقتش:«حاج‌رضا! شما چطوری خانومتُ راضی کردی که بری سوریه؟» سگرمه‌هایش توی هم گره می‌خورد اما لبخند می‌زند:«واسه شما هنوز زوده!» -دیر و زود نداره که حاجی! من که شرایطش رو دارم، فقط می‌خوام بدونم شما چطوری راضی کردی خانومتُ منم همون کارُ بکنم! -حالا بذار یه مدت بگذره از عقدت! -حالا از کجا معلوم که اگه بذارم یه مدت بگذره، بازم قسمتم بشه که برم؟ -بابا بذار یه مدت بگذره خانومت عادت کنه به شرایطت! -نه حاج‌رضا! میخوام برم! فایده ندارد. باید خودم خلاقیت به خرج بدهم و با فاطمه صحبت کنم. شاید هم رُک و راست رفتم و گفتم که توی سرم چه می‌گذرد. به خودم دلداری می‌دهم! با روحیه‌ای که از فاطمه می‌شناسم، می‌دانم که سخت نمی‌گیرد... آخر وقت، حاج حمید آمد سراغم. خوش و بشی کرد و احوالم را پرسید. بین حرف‌ها درآمد که «تو از اون مردای عاشق‌پیشه میشی، چون به نامحرم نگاه نمی‌کنی» لبخند زدم و نتوانستم چیزی بگویم. حاجی راست می‌گوید؛ عشق دارد گریبانم را می‌گیرد! من دارم از آن مردهای عاشق‌پیشه می‌شوم!... ... 📔 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌قول‌حـٰاج‌حُسین‌یِڪتا؛ شَب‌اول‌قَبربہ‌خاطرفِشارۍڪِه،ازگُناهانمون‌بِھ مون‌میاد! بِہ‌قَدرۍفِشارهَست، شیرۍڪِه‌دربَچگۍخوردیم‌ازگوش‌و دَهنمون‌میزَنہ‌بیرون .. اون‌جااگِه‌امام‌حُسین‌عَلیہ‌السلام‌نَیاد، وامام‌زَمان‌عَلیہ‌السلام‌نَیاد،وَ‌نَگن‌اینا‌از‌ماهَستن اگرشُھدانیان‌وواسِطہ‌نَشن بیچـٰاره‌ایم،بیچارِه..🙂💔'! ‌💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌ رفقاااااا سوره یادتون نره... 🙃 گناهان یک هفتتون میشوره میبره!💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page208.mp3
765.8K
( بســم الله رحــمانـ رحیـم )
•-🙃🌱-• 1 - الف‌، لام‌، ‌را‌ اینها آیات‌ کتاب‌ حکمت‌آموز ‌است‌ 2 - آیا ‌برای‌ مردم‌ شگفت‌آور ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ مردی‌ ‌از‌ خودشان‌ وحی‌ کردیم‌ ‌که‌: مردم‌ ‌را‌ بترسان‌ و مؤمنان‌ ‌را‌ بشارت‌ ده‌ ‌که‌ نزد پروردگارشان‌ پایگاهی‌ رفیع‌ دارند! کافران‌ گفتند: بی‌تردید، ‌این‌ مرد افسونگری‌ آشکار ‌است‌ 3 - پروردگار ‌شما‌ ‌آن‌ خدایی‌ ‌است‌ ‌که‌ آسمان‌ها و زمین‌ ‌را‌ ‌در‌ شش‌ روز آفرید، آن‌گاه‌ ‌به‌ عرش‌ پرداخت‌ کار جهان‌ ‌را‌ تدبیر می‌کند بی‌اجازه‌ی‌ ‌او‌ شفاعتگری‌ نیست‌ ‌این‌ خدای‌ یکتا پروردگار شماست‌، ‌پس‌ ‌او‌ ‌را‌ بپرستید آیا پند نمی‌گیرید! 𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«🖇🗓» ذڪر‌"روز‌جمـعھ"꧇ اللّٰھم‌صَل‌عَلٰۍمُحَمَد‌و‌آل‌ِمُحَمَد‌و‌َعَجل‌فَرَجھُم⁦••" "خدایا‌بر‌محمـد‌و‌آل‌محمـد‌درود‌فرسـت••" ☁️➪𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوره های آموزشی کاملا رایگان
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_هجدهم ...فکری شده‌ام. لابد دانشگاه باید نیروهای جدی
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 ... آخر هفته باز برگشتم به سمنان؛ فاطمه اما تهران مانده. بیشترِ وقتم را به مطالعه و تماشای مستند می‌گذرانم و توی ذهنم برنامه‌هایم را مرور می‌کنم. این روزها، کلیپ‌هایی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شوند که آدم از تماشای بعضی‌شان وحشت می‌کند؛ و من غمگین می‌شوم. مگر می‌شود آدمیزاد این‌قدر نسبت به هم‌نوعانش، بی‌رحم شده باشد؟ انگار پروژه انسانیت شکست خورده است! آدمی از نو بباید ساخت...! هربار که برای رفع خستگی، نگاهی به گوشی‌ام می‌اندازم، خستگی‌ام بیشتر می‌شود و باز پناه می‌برم به کتاب. عصر بود که وسط خواندن‌ها و دیدن‌ها، بابا آمد توی اتاق. چند دقیقه‌ای کنارم نشست و زدیم به درِ بحث‌های سیاسی روز کشور. بین حرف‌ها از داعش پرسید. من هم که ابن‌الوقت؛ معطل نمی‌کنم، گوشی‌ام را به دستش می‌دهم و یکی از همان کلیپ‌ها را برایش می‌گذارم. صحنه‌ای بود از قتل عام مردم سوریه. حالاتش را زیر نظر داشتم. هر ثانیه که می‌گذشت، اخم‌های بابا بیش‌تر توی هم می‌رفت و اندوه را می‌شد در چهره‌اش دید. نگاهش از صحنه‌های جنایت تکان نمی‌خورد. کلیپ که تمام می‌شود، حالِ بابای از خیبربرگشته دگرگون می‌شود. نمی‌شود از این واقعیت‌های تلخ فرار کرد. خون می‌دود زیر گونه‌هایش... این صحنه‌های دلخراش، چیزی بیشتر از یک‌سری صحنه‌های دلخراش‌اند؛ آدمیزاد با هم‌نوعانش هم‌ذات‌پنداری می‌کند؛ آدمیزاد از رنج هم‌نوعانش رنج می‌برد؛ در رنج هم‌نوعانش، رنج خودش را می‌بیند. با هم حرف زدیم. بابا اهل تماشای این‌جور کلیپ‌ها نبود و حالا با دیدن این صحنه‌ها تازه با عمق یک جنایت تاریخی مواجه شده بود. می‌گفت تازه می‌فهمم چرا مردم سوریه از شهر و دیارشان آواره می‌شوند و پناه می‌برند به کشورهای اروپایی. او می‌رود و من در اتاقم با صحنه‌های آن جنایت تنها می‌مانم. درست در همین زمستان که ما گهگاه، نوازش باران را بر سرمان احساس می‌کنیم، مردمانی هستند که باران سنگ‌ها و آتشِ پس از انفجارهای سهمگین، گاه و بیگاه، میهمان‌شان می‌شود. شاید درست وقتی ما آرمیده‌ایم، جایی، صدای آژیر آمبولانس‌ها با صدای گریه بچه‌ها و پدر و مادرهایشان در هم‌آمیخته باشد... می‌فهمم که حال بابا را خراب کرده‌ام! تا شب، هربار که بابا را دیدم، هنوز چهره‌اش غمگین و خُلقش تنگ بود. نتوانسته بود تماشای آن جنایت را تاب بیاورد. آخر سر طاقتش طاق شد و خرده گرفت که این چه کلیپی بود که نشانم دادی؟ برایش گفتم که این فقط یک نمونه کوچک بود! گفتم که تازه این فیلم است؛ حس آن کسی که در آن صحنه‌ها حضور دارد را ما نمی‌توانیم درک کنیم. سخت است برای ما درک این که عزیزمان را جلوی چشمانمان سر ببرند یا بسوزانند... انگار که هیزمِ دلش، گیرا بود. بابا بی‌تاب بود وقتی شب‌بخیر می‌گفتم. شمعی در دلم روشن شد که شعله‌اش جانم را می‌سوزاند! باید این روشنایی را نگه‌دارم. خاموشی، گاهی برایمان گران تمام می‌شود. حتما بابا هم نمی‌پسندد که فقط تماشاگر این جنایت‌ها باشیم... ... 📔 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به سوی تو سفر کردم برادرجان به راه تو شدم پرپر برادرجان به شوق توخطر کردم،به عشق تو سفر کردم ندیدم روی تو اما،به چشم دل نظر کردم هوادار توام گرچه،دهم جان آخر کارم چو زهرا بر ولی یارم،امامم راطرفدارم شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها تسلیت باد 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا