eitaa logo
دوره های آموزشی کاملا رایگان
51هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
225 فایل
خیییلی مهمه وجود آگهی های تبلیغی-آموزشی در کانال،تبلیغ دیگران و یا حتی تبلیغ دوره های هزینه دار خود ماست و به معنای رایگان بودن آنها نیست. فقط و فقط دوره هایی که در کانال بارگذاری می شود و در کانال سنجاق شده رایگان هست. @z_m1392
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🌷 – قسمت ۱ ✅ فصل اول پدرم مریض بود. می‌گفتند به بیماری خیلی سختی مبتلا شده است. من که به دنیا آمدم، حالش خوب خوب شد. همه فامیل و دوست و آشنا تولد من را باعث سلامتی و بهبودی پدر می‌دانستند. عمویم به وجد آمده بود و می‌گفت: « چه بچه خوش قدمی! اصلاً اسمش را بگذارید، قدم خیر. » آخرین بچه پدر و مادرم بودم. قبل از من، دو دختر و چهار پسر به دنیا آمده بودند، که همه یا خیلی بزرگتر از من بودند و یا ازدواج کرده، سر خانه و زندگی خودشان رفته بودند. به همین خاطر، من شدم عزیزکردﺓ پدر و مادرم؛ مخصوصاً پدرم. ما در یکی از روستاهای رزن زندگی می‌کردیم. زندگی کردن در روستای خوش آب و هوا و زیبای قایش برایم لذت‌بخش بود. دورتادور خانه‌های روستایی را زمین‌های کشاورزی بزرگی احاطه کرده بود؛ زمین‌های گندم و جو، تاکستان‌های انگور. از صبح تا عصر با دخترهای قد و نیم‌قد همسایه توی کوچه‌های باریک و خاکی روستا می‌دویدیم. بی‌هیچ غصه‌ای می‌خندیدیم و بازی می‌کردیم. عصرها دم غروب با عروسک‌هایی که خودمان با پارچه و کاموا درست کرده بودیم، می‌رفتیم روی پشت‌بام خانة ما. تمام عروسک‌ها و اسباب‌بازی‌هایم را توی دامنم می‌ریختم، از پله‌های بلند نردبان بالا می‌رفتیم و تا شب می‌نشستیم روی پشت‌بام و خاله‌بازی می‌کردیم. 🔰ادامه دارد.... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
🌷 ما سه نفر بودیم، با دکتر چهار نفر. آن ها تقریبا چهارصد نفر. شروع کردند به شعار دادن و بد و بیراه گفتن. چند نفر آمدند که دکتر را بزنند. مثلا آمده بودیم دانشگاه، سخنرانی. از در پشتی سالن آمدیم بیرون. دنبالمان می‌آمدند. به دکتر گفتیم اجازه بده ادبشان کنیم. گفت: عزیز! خدا این ها را زده. دکتر را که سوار ماشین کردیم، چند تا از پر سر و صدا هاشان را گرفتیم، آوردیم ستاد. معلوم نشد دکتر از کجا فهمیده بود. آمد توی اتاق. حسابی دعوامان کرد. نرسیده برگشتیم و رساندیمشان دانشگاه؛ با سلام و صلوات. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞 عوامل مؤثر در انتخاب همسر اگر من خوب انتخاب کردم و خوب زندگی کردم، این زندگی خاصیتش عشق‌زا و عشق‌افزاست... ⁉️خانم ها چطور میتونن برا همسرشون جذاب باشن؟! 🎙حجت الاسلام 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام خمینی "رحمة‌الله‌علیه" : [ کسی که برای رضای خدا مشغول انجام وظیفه است توقّع این را نداشته باشد که مورد قبولِ همه قرار گیرد ! زیرا ... ]
🤵🏻 🌸🍃زنان تلفن زدن و پیام دادن از را نشانه ای برای عشق و علاقه مرد می دانند. بنابراین، زنان نمی توانند زمان زیادی منتظر بمانند تا مرد با آنها تماس بگیرد یا پاسخ پیام آنها را بدهد. 💖اگر تماس تلفنی یا پیام دادن از جانب مردان کم باشد، به تدریج احساس زن نسبت به مرد کاهش می یابد. 👈 حتما حداقل روزی یک الی دو بار احوال طرف مقابلتان باشید و پیامهای وی را زمانی که می بینید پاسخ دهید. 🌸🍃تماس نداشتن با زن یا دیر جواب دادن پیامهایش هرگز باعث نمی شود یک زن فکر کند شما شخص مهمی بلکه باعث میشود که زن احساسش را به شما از دست بدهد 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 🌷 – قسمت دوم ✅ فصل اول بچه‌ها دلشان برای اسباب‌بازی‌های من غنج می‌رفت؛ اسباب‌بازی‌هایی که پدرم از شهر برایم می‌خرید. می‌گذاشتم بچه‌ها هر چقدر دوست دارند با آن‌ها بازی کنند. شب، وقتی ستاره‌ها همة آسمان را پر می‌کردند، بچه‌ها یکی‌یکی از روی پشت‌بام‌ها می‌دویدند و به خانه‌هایشان ‌می‌رفتند؛ اما من می‌نشستم و با اسباب‌بازی‌ها و عروسک‌هایم بازی می‌کردم. گاهی که خسته می‌شدم، دراز می‌کشیدم و به ستاره‌های نقره‌ای که از توی آسمان تاریک به من چشمک می‌زدند، نگاه می‌کردم. وقتی همه‌جا کاملاً تاریک می‌شد و هوا رو به خنکی می‌رفت، مادرم می‌آمد دنبالم. بغلم می‌کرد. ناز و نوازشم می‌کرد و از پشت‌بام مرا می‌آورد پایین. شامم را می‌داد. رختخوابم را می‌انداخت. دستش را زیر سرم می‌گذاشت. برایم لالایی می‌خواند. آن‌قدر موهایم را نوازش می‌کرد، تا خوابم می‌برد. بعد خودش بلند می‌شد و می‌رفت سراغ کارهایش. خمیرها را چونه می‌گرفت. آن‌ها را توی سینی می‌چید تا صبح با آن‌ها برای صبحانه نان بپزد. صبح زود با بوی هیزم سوخته و نان تازه از خواب بیدار می‌شدم. نسیم روی صورتم می‌نشست. می‌دویدم و صورتم را با آب خنکی که صبح زود مادر از چاه بیرون کشیده بود، می‌شستم و بعد می‌رفتم روی پای پدر می‌نشستم. همیشه موقع صبحانه جایم روی پای پدرم بود. او با مهربانی برایم لقمه می‌گرفت و توی دهانم می‌گذاشت و موهایم را می‌بوسید. پدرم چوبدار بود. کارش این بود که ماهی یک‌بار از روستاهای اطراف گوسفند می‌خرید و به تهران و شهرهای اطراف می‌برد و می‌فروخت. از این راه درآمد خوبی به دست می‌آورد. در هر معامله یک کامیون گوسفند خرید و فروش می‌کرد. در این سفرها بود که برایم اسباب‌بازی و عروسک‌های جورواجور می‌خرید. 🔰ادامه دارد.... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
🌷 هواپيماي عراقي ما را هدف گرفته بود. مي‌خواستم ماشين را نگه دارم كه برويم يك گوشه پناه بگيريم. حاجي بدون اين‌كه چهره‌اش تغييري كند گفت:«راهتو برو.» حاجي،‌ مگه نمي‌بيني؟ ما رو هدف گرفته.زير لب خواند«لا حول ولا قوه الا بالله» و دوباره گفت:«راهتو برو.» ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞 چگونه متوجه شویم معیارمان برای ازدواج چیست؟ ❣هر کس در ذهن خود یک فرد ایده‌آل را به عنوان همسر و شریک آینده دارد که دارای یکسری خصوصیات یا به عبارت بهتر ارزش‌ها است اما معمولا آنچه باعث انتخاب اشتباه یا گاهی بیراهه رفتن است «کلی نگری» است. ❣یعنی فرد یک علامت را به عنوان یک معیار کلی در نظر نمی‌گیرد؛ به طور مثال می‌گوید همسر من باید مهربان، خوش‌خلق و سازگار باشد. در صورتی که مهربانی، خو‌ش‌خلقی و سازگاری هر کدام از نظر افراد مختلف تعریفی مختلف نیز دارد. ❣بهتر است تک تک معیار ها ابتدا از نظر خود فرد به صورت کامل تعریف شود، یعنی اگر می‌گویم مهربان باشد، منظور این است که در موقع عصبانیت فریاد نزند، هیچ گاه من را در حضور دیگران تحقیر نکند، اگر بیمار شدم برای من پرستاری مهربان و دلسوز باشد، من را با هر اشتباهی قضاوت نکند، به من توهین نکند و... .•°``°•.¸.•°``°•                                                        °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´ 💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همدیگر را یافتن هنر نیست هنر این است..... که همدیگر را گم نکنیم آدم‌های ساده بی هیچ دلیلی دوست داشتنی هستند سادگی شیک‌ترین ژست دنیاست...
دلانه✨ دیدید وقتی جوهر خودکار یدفه رنگ نمی‌ده چیکار می‌کنیمـ..🖊😶؟ دیدید «ها» میکشیم و با نفس گرممون دوباره راه میندازیش؟ این جوهر خودکار درست مثل آدمیزاد میمونه، وقتی خسته میشه نیاز داره که یکی بهش دلگرمی بده🥲! یکی با همراهی و حس خوب اینکه "کنارتم!" دوباره راه بندازتش ... ˝وَ هُوَ مَعَڪُم اَینَ ما کُنتُم🫂˝ +او هر جا که باشید با شما است🥺" برو پیشش که راه بندازتت رفیق:) ،،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا