🌿میگویند :
چشمان شهدا بہ راهـی است که
از خود به یادگار گذاشتہ اند 💫
اما چشم ما👀
بـه روزی است که با
آنان رو برو خواهیم شد ...🍃
ڪاش در آن روز،
چشمانمان👁شرمنده نباشد...😞
_شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات 🌷
☘☘☘
#برادر_شهیدم 🕊
#شهیدبابڪنورے
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@dokhtarane_hazrate_zahra
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
#خاطــره🎞
🧔🏻پدرشہید:
🌻نماز وبیشتر روزها همواره روزه میگرفت واگر از بیماری کسی مطلع میشد با نیت شفاعت بیمار براش روزه میگرفت
🌸🍃نماز شب حتما مقید بود در مسجد رودبارتان محله رودبارتان میخواند وبنابر شب زنده داران همان مسجدبه دعای ندبه علاقه ویژه ای داشت»🌼🍀
#شہیدبابڪنورے♥️
@dokhtarane_hazrate_zahra
#خاطــره🎞
برادرشهید :
از زمانی که شهید حججی ،شهید شدند،
بابک یک دِینی احساس کرد که حتما من باید برم ..!
بابک رو نمیتونستیم جلوش رو بگیریم .
بعدشهید حججی شهید جعفر نیا ، شهید شدند .
شهیدجعفر نیا همرزم بابک درشمال غرب بود ،
باهم رفیق بودند، فرمانده یگان تکاوری بود،
شهیدجعفرنیا که شهید میشه ،بابک تاکید داشت که باید من برم دیگه . خانواده مخالفت میکردند ...
به قول مادرم :
"انقدر اومد رفت ،انقدر اومد
رفت تا من رو راضی کنه که بره .."
#شہیدبابڪنورے♥️
@dokhtarane_hazrate_zahra
#خاطــره🎞
|دوستشہید|
ڪلاس های بسیجباهم بودیم وطولانۍ بودیه روز بحث تحلیل وتفسیرطول ڪشیدخوردیمبه اذان مغرب گفتن پنج دیقه صبرڪنیدڪلاس تمومشہ ماهم قبولڪردیمبعدازدودیقه صداے اذان بلندشدواستادمشغول صحبتبودڪه یڪ دفعہ بابڪ باصدای بلندگفت آقای فلانۍ،دارن اذانمیگن بذاریدبرای بعدنمازهمہ برگشتیم یه نگاشڪردیم و یہ نگاه به استاد بعدش بابڪ گفت خب چیہ اذانہ نمیاید! باشہ خودم میرم بلندشد خیلۍ راحت وشیڪ درو بازڪردو رفتبرای وضو استادم بندهخدا دید اینجوریہ گفت باشهبریم نماز بخونیم.
#شهیدبابڪنورے♥️
@dokhtarane_hazrate_zahra