''🌱🤲🏻''
119 - ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا پروا کنید و با راستگویان باشید
120 - مردم مدینه و بادیهنشینان اطرافش را نرسد که از رسول خدا تخلف کنند و جان خود را عزیزتر از جان او بدانند این از آن روست که در راه خدا هیچ تشنگی و رنج و گرسنگی به آنها نرسد و در هیچ مکانی که کافران را به خشم میآورد قدم نگذارند و از دشمن ضربهای نخورند مگر این که به سبب آن، عمل صالحی برای آنان [در کارنامهشان] نوشته میشود مسلما خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند
121 - و هیچ هزینه کوچک و بزرگی خرج نمیکنند و هیچ وادیی را نمیپیمایند مگر این که به حساب آنان نوشته میشود، تا خدا آنها را بهتر از آنچه میکردند پاداش دهد
𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
•🌚🖤•
تمامی رنگ های دنیا
روسیاه می شوند
وقتی سیاهی چادرت قد علم می کند
چه خوب می دانستند قدمی ترها:
بالا تر از سیاهی رنگی نیست.
𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
#ذکر_روزانه
«🖇🗓»
ذڪر"روزچھارشنـبھ"꧇
یـٰاحَـیّیـٰاقیـّوم••"
"اۍزنـدهوپـٰاینـده••"
☁️➪𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
یکی از پر استرس ترین کارها!!!!
باز کردن در ظرف زعفزونه،😑
از بس گرونه ادم فکر میکنه اگه یه دونش هم بریزه تمام سرمایه زندگی ادم به باد میره 😂😂
نامردا ظرفشو یه جوری طراحی میکنن که باز کردنش از خنثی کردن بمب هم بدتره😂
میری تو هایپر خرید کنی فروشندهها عین سرویس جاسوسی تعقیب و گریز دارن باهات،
یکی گمت کنه سریع یکی دیگه پوشش میده😂
دوره های آموزشی کاملا رایگان
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_شانزدهم ...تازه حرفهایمان گل کرده که به خانه میرس
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_هفدهم
...در این دو سه روزی که درگیر ماجرای عقد بودم، اندازه دو سه سال کارِ تلنبارشده باقی مانده! هرکس از همکاران که مرا میبیند، طلب شیرینی میکند. نمیدانم چرا با هر بار یادآوری متأهل شدن سرخ و سفید میشوم! امروز، سرِ صبحی، حاجحمید را که دیدم، مرا در آغوش گرفت، بوسید و تبریک گفت. وقتی همدیگر را در آغوش گرفتیم، به جای شادی، از قلب حاجحمید، غم سرازیر شد به سمت قلبم.
به موهای خاکستری و چینهای روی پیشانی حاجحمید نگاه میکنم. روزهای سختی را میگذراند. سرش شلوغ است. از یک طرف کارهای دانشگاه را باید پیگیری کند و از یک طرف هم مسائل منطقه نگرانش کرده. دو سه ساعتی طول کشید تا کارهای عقبمانده را رتق و فتق کنم. وسط کارها چند نفری آمدند پیش حاجحمید تا درباره مسائل سوریه با هم صحبت کنند. کنجکاوم که ببینم حاجی میخواهد چه تصمیمی بگیرد...
...
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
❤️00:00❤️
اَللّٰـ℘ُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪَالْفَـࢪَج🤲🏼
اللهم اشف کل مریض
اللهم ارزقنا التوفیق الشهادة فی سبیلک
اللهم ارزقنا کربلا
❁❅❁❅❁❅❁❅❁
•-🔪📿-•
123 - ای کسانی که ایمان آوردهاید! با کافرانی که مجاور شما هستند پیکار کنید، و آنها باید در شما شدت و قاطعیت بیابند، و بدانید که خدا با پرهیزکاران است
𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
#ذکر_روزانه
«🖇🗓»
ذڪر"روزپنجشنـبھ"꧇
لـٰآاِلھَاِلـٰآاللّٰھالمَلِکالحقُّالمُبیـن••"
"نیسـتخدایۍجزاللّہفرمانـرواۍحقوآشڪار••"
☁️➪𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
خدایا!🌱
تو را شکر که امروز را به من فرصت زندگی دادی تا شکرگزار نعمتهایت باشم و از زندگیام لذت ببرم.
تو را شکر که هر روز نعمتهای بیکرانت را وارد زندگیام میکنی.
تو را شکر که هر لحظه مرا به مسیر درست هدایت میکنی.
تو را شکر که ایمان و باورم را روز به روز قویتر میکنی.
تو را شکر که هر روز از بینهایت راه و از جایی که فکرش را هم نمیکنم به من رزق و روزی میدهی.
تو را شکر که هر روز بهترینها را وارد زندگیام میکنی.💗
#تلنگر
🌱🙃
رفیق!
هر موقع یادگرفتی که برای خودت و آرامش و حال خوب خودت زندگی کنی و برای رسیدن به اهدافت بدون در نظر گرفتن حرفا و رفتارهای دیگران تلاش کنی و قهرمان زندگی خودت باشی
اون موقع میتونی بگی زندگی رو زندگی کردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- این و ببینید جیگرتون جلا پیدا کنه 😻💛!
دوره های آموزشی کاملا رایگان
____ _
🚨 لوح | # آرمان_عزیز چه گناهی کرده بود؟
🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: آن طلبه شهید جوان در تهران، آرمان عزیز، او چه گناهی کرده بود؟ دانشجو بوده، آمده طلبه شده، متدین، مؤمن، متعبد، حزباللهی؛ شکنجه کنند، زیر شکنجه او را بکشند! جسدش را بیندازند در خیابان! اینها کارهای کوچکی است؟ اینها کیاند؟ ... چرا این کسانی که مدعیِ حقوق بشرند، اینها را محکوم نـکردنــد؟ ... اینها طرفدار حقوق بشرند؟
𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
دوره های آموزشی کاملا رایگان
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_هفدهم ...در این دو سه روزی که درگیر ماجرای عقد بودم
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_هجدهم
...فکری شدهام. لابد دانشگاه باید نیروهای جدیدی را به منطقه بفرستد. برقِ شوقی در دلم میجهد. میشود اسم مرا هم در فهرست راهیها بنویسند؟ توی همین فکرها هستم که حاجرضا با یک پشته کاغذ از راه میرسد. کارش را راه میاندازم. همکاریم اما او به سن و تجربه، جای استاد من است. تجربه رفتن به سوریه را هم دارد. باید ببینم او با همسرش سر رفتن به سوریه چطور تا کرده!
بعد از نماز، میروم سروقتش:«حاجرضا! شما چطوری خانومتُ راضی کردی که بری سوریه؟» سگرمههایش توی هم گره میخورد اما لبخند میزند:«واسه شما هنوز زوده!»
-دیر و زود نداره که حاجی! من که شرایطش رو دارم، فقط میخوام بدونم شما چطوری راضی کردی خانومتُ منم همون کارُ بکنم!
-حالا بذار یه مدت بگذره از عقدت!
-حالا از کجا معلوم که اگه بذارم یه مدت بگذره، بازم قسمتم بشه که برم؟
-بابا بذار یه مدت بگذره خانومت عادت کنه به شرایطت!
-نه حاجرضا! میخوام برم!
فایده ندارد. باید خودم خلاقیت به خرج بدهم و با فاطمه صحبت کنم. شاید هم رُک و راست رفتم و گفتم که توی سرم چه میگذرد. به خودم دلداری میدهم! با روحیهای که از فاطمه میشناسم، میدانم که سخت نمیگیرد...
آخر وقت، حاج حمید آمد سراغم. خوش و بشی کرد و احوالم را پرسید. بین حرفها درآمد که «تو از اون مردای عاشقپیشه میشی، چون به نامحرم نگاه نمیکنی» لبخند زدم و نتوانستم چیزی بگویم. حاجی راست میگوید؛ عشق دارد گریبانم را میگیرد! من دارم از آن مردهای عاشقپیشه میشوم!...
...
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪
#تلنگرانه
بهقولحـٰاجحُسینیِڪتا؛
شَباولقَبربہخاطرفِشارۍڪِه،ازگُناهانمونبِھ
مونمیاد!
بِہقَدرۍفِشارهَست،
شیرۍڪِهدربَچگۍخوردیمازگوشو
دَهنمونمیزَنہبیرون ..
اونجااگِهامامحُسینعَلیہالسلامنَیاد،
وامامزَمانعَلیہالسلامنَیاد،وَنَگنایناازماهَستن
اگرشُھدانیانوواسِطہنَشن
بیچـٰارهایم،بیچارِه..🙂💔'!
💭📎𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷𝓮_𝓱𝓪𝔃𝓻𝓪𝓽𝓮_𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪