هدایت شده از هزارویكشب.
http://alocom.co/yalda
این چالشِ گوگولیِ شب یلدایی رو انجام بدین༎ຶ‿༎ຶ.
بعد از یک هفته تعطیلی، دانشگاه رفتن بهم حس اضطراب میده
نمیدونم انگار مثلا من از بقیه جا موندم یا یه چیزایی تو این مدت که خونه بودم رخ داده که من ازشون خبر ندارم
روند زندگی من خیلی فرسایشیه
در طول تعطیلات آخر هفته کلی اعتماد به نفس میگیرم و سرشار از شادی و امید به زندگی میشم، بعد شنبه که میشه و میرم دانشگاه رفته رفته تمام این اعتماد به نفس از بین میره و دچار پوچی میشم و دیگه آخرین روز هفته در حالی که مثل یه زامبی خسته راه میرم که نمیدونه کجاست و چیکار میکنه از دانشگاه برمیگردم خونه
و هرهفته این روند چرخشی ادامه پیدا میکنه
با یه بودجه ای میخوام برم برا روز مادر هدیه بگیرم که واقعا کنجکاوم چه چیزی قراره پیدا کنم و در اخر چی بگیرم
واقعا چطور بچه ها میتونن لبتاب بیارن دانشگاه ؟ من یه کوله ی سبک میبرم کم مونده تلف بشم، تازه تا حد امکان سبکش هم کردم در حد اینکه هیچ دفتر کتابی جز چندتا کاغذ برای جزوه نمیبرم
درنای کاغذی
واقعا چطور بچه ها میتونن لبتاب بیارن دانشگاه ؟ من یه کوله ی سبک میبرم کم مونده تلف بشم، تازه تا حد ا
تازه فکر کن با لبتاب سوار بی آر تی شی...
در آخر آبمیوه ی خودتو لبتابت از بی ار تی میان بیرون ♥️
قیافه ی من امروز داره فریاد میزنه که (لطفا نزدیکم نشید، زندگی دوباره برام معناش رو از دست داده )