✡️ خوشخدمتی سیدضیاءالدین طباطبایی به یهود
1️⃣ دوران اقامت #سیدضیاءالدین_طباطبایی در خارج از کشور از خرداد سال ١٣٠٠ با برکناری وی از مقام نخست وزیری آغاز میشود و تا مهر ١٣٢٢ که وی به کشور بازمیگردد، ادامه مییابد.
2️⃣ در پائیز سال ١٣١٠ حاج امین الحسینی مفتی اعظم فلسطین که در تدارک برگزاری کنگرهای جهت مقابله با افزایش موج مهاجرت #یهودیان به فلسطین بود، دعوتنامههایی برای بسیاری از رجال دولتی و غیردولتی جهان فرستاد. از ایران هیچ مقام دولتی در این کنگره شرکت نکرد ولی دعوتنامهای برای سیدضیاءالدین طباطبائی که در آن زمان در ژنو به سر میبرد، ارسال گردید. سید نیز این دعوتنامه را پذیرفت و خود را به فلسطین رساند.
3️⃣ اجلاس این کنگره روز ١۴ آذر ١٣١٠ با نطق حاج امین الحسینی آغاز شد. #سیدضیاء که به سرعت توانست ریاست دبیرخانه کنگره را عهدهدار شود، پس از دوهفته اقامت به طور موقت به ژنو بازگشت تا کارهای شخصی خود را در این شهر سر و سامان دهد. او مجدداً در بهار سال ١٣١١ به فلسطین بازگشت.
4️⃣ سیدضیاء اینبار ٨ ماه در #فلسطین ماند و اقداماتی برای تأسیس کمیتههای ملی کنگره و ایجاد شعب آن در بعضی کشورهای عربی به انجام رساند و سپس مجدداً به اروپا بازگشت.
5️⃣ سیدضیاء در ١٣١۴ بار دیگر به فلسطین بازگشت و قطعه زمینی را در دره «بیتحون» در نزدیکی غزه خریداری کرد. او به تدریج با فروش اموال و اثاثیهاش در تهران به آبادی قطعه زمین خود در غزه پرداخت.
6️⃣ او طی ٨ سال که تا ١٣٢٢ در فلسطین باقی ماند، ظاهراً به کار کشاورزی مشغول بود. اما مشهور است که وی به خواست انگلیس و برای بسط قدرت #یهودیان صهیونیست در آنجا اراضی مسلمانان فلسطینی را خریداری میکرد و به یهودیان و آژانسهای #صهیونیستی میفروخت.
7️⃣ نورالدین کیانوری نیز در کتاب خاطرات خود مینویسد: «سیدضیاء در فلسطین برای یهودیها کار میکرد. یعنی یهودیها از ظاهر اسلامی او استفاده میکردند. او زمینها را از مسلمانان میخرید و به یهودیان انتقال میداد.»
8️⃣ سیدضیاء از توسعه روابط سیاسی #رژیم_پهلوی با #اسرائیل استقبال میکرد. در یكی از اسناد #ساواک میخوانیم:
یکی از دوستان سیدضیاء الدین طباطبائی اظهار داشته که مقامات اسرائیل با نامبرده مدتی است مکاتبه دارند و منظور از این ارتباط جلب موافقت مقامات عالیه ایران برای بسط روابط با اسرائیل است. طباطبائی نیز قبول کرده که در صورت اطمینان به اختفاء فعالیتهای وی در این زمینه، از کمک به این امرکوتاهی ننماید و منظورش از محرمانه ماندن این ارتباط، جلوگیری از رنجش دوستان عرب او میباشد.
✡️ ریپورترها، اینتلیجنس سرویس و ایران (٣)
💥 استعمار انگلیس و «نُخبگان» ایرانی
1️⃣ جذب #نخبگان بومی و پرورش آنان با روح #فرهنگ_غربی از مهمترین اهرمهای سیطره استعمار بر کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین بوده است.
2️⃣ آلبر ممی در تشریح فرآیند استعمارزدگی و استحالهای که در این «نخبگان» رخ میدهد، مینویسد: «اولین اقدام #استعمارزده این است که با رفتن به جلدی دیگر شرایط دیگری را کسب کند. در اینجا سرمشقی فریبنده، خود را به او ارائه میکند. این سرمشق، #استعمارگر است؛ آنکه از هیچیک از کمبودهای او رنج نمیبرد، همه حقوق را داراست و از ثروت و افتخارات و روشهای فنی و اقتدار برخوردار! پس اولین آرزوی استعمارزده این خواهد بود که خود را به این #سرمشق برساند؛ تا آنجا که از فرط شباهت با او، در او محو گردد. کالایی که استعمارگر تولید میکند، یا قولی که او میدهد، با اعتماد بیشتری روبهرو میگردد. آداب و رسوم و لباس و غذا و معماری استعمارگر، حتی اگر با محیط سازگار نباشد، باز بهشدت تقلید میشود و...»
3️⃣ در بررسی تاریخ #نفوذ غرب در ایران، این مکانیسم سلطه را بهصورت پرورش انبوهی از «رجال سیاسی» و «نخبگان فرهنگی» غربگرا و خودباخته مییابیم؛ کسانی که در مکتب میرزا ملکمخانها و «فراموشخانه» او الفبای سیاست را آموختند، در «جامع آدمیّت» و «لژ بیداری ایران» نقشی پردسیسه ایفاء کردند و ثمرهی کار خود را بهصورت رژیم بیریشهی #پهلوی به تاریخ معاصر ایران تقدیم داشتند.
4️⃣ شش سال پس از ورود #اردشیر_ریپورتر به ایران، «مدرسه علوم سیاسی» توسط دو فراماسون سرشناس، میرزا نصراللهخان مشیرالدوله و پسرش میرزا حسنخان مشیرالملک تأسیس شد، که هدف جذب «نخبگان» ایرانی و پرورش آنان با روح #غربزدگی را بهعهده داشت. در زمرهی مدرسین این مدرسه با نام اردشیر ریپورتر، بهعنوان معلم #تاریخ_باستان، در کنار چهرههایی چون #محمدعلی_فروغی و... آشنا میشویم. از درون شاگردان همین مدرسه است که برجستهترین مهرههای انگلیس و آمریکا برون آمدند و در #رژیم_پهلوی به کارگزاران درجه اول سیاسی و فرهنگی کشور بدل شدند.
✍️ استاد عبدالله شهبازی