eitaa logo
دشمن شناسی
409 دنبال‌کننده
420 عکس
752 ویدیو
68 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✡️ یهودیان مخفی به‌مثابه یک سازمان اطلاعاتی (١) 1️⃣ ادعا می‌کنند در ۱۱ ذیحجه ۱۲۵۵ ق./ ۲۷ مارس ۱۸۳۹ م. در پنجمین سال سلطنت محمد شاه، مورد حملهٔ مسلمانان مشهد قرار گرفته و ۲۸ تن از ایشان کشته و تعدادی مجروح شدند! 2️⃣ چند ساعت پس از حمله، به پیشنهاد حاج میرزا عسکری امام جمعه مشهد، ابتدا ٧ تن از بزرگان شهر و سپس، به تبع ایشان، تمام یهودیان مشهد مسلمان شدند. امام جمعه این روز را روز نامید و از آن به‌عنوان » یاد می‌کنند. 3️⃣ این‌که گفته می‌شود «جامعه یهودیان مخفی مشهد»، یا «جدیدالاسلام‌های مشهد»، به‌دلیل «واقعه الله داد» پدید آمده، براساس یادداشت‌های سفر سال ۱۸۳۱ به مشهد درست نیست. براساس سفرنامه جوزف ولف، یهودیان مشهد از سال‌ها پیش، از این تاکتیک استفاده می‌کردند. 4️⃣ شمار مسلمان‌شدگان مشهد در واقعهٔ الله داد ۲۴۰۰ نفر یا ۴۰۰ خانوار ذکر شده. ژاله پیرنظر می‌نویسد: ✡️ جدیدالاسلام‌های مشهد، پس از پذیرش اجباری دین نوین، اولین گام‌ها را در جهت خو گرفتن با چگونگی زندگانی و هویت جدید برداشتند. شماری از آنان قلباً و عمیقاً به دین تازه ایمان آوردند و آن را پذیرفتند، اینان کم‌کم جذب جامعه بزرگ‌تر مشهد شدند، اما خانوارهای تنها در ظاهر به مذهب نوین گرویدند و در خفا به دین اجدادی خود وفادار ماندند و بدین‌سان یک زندگی دوگانه پیچیده سراسر بیم و هراس را آغاز کردند. ✡️ اینان در ظاهر و در انظار عام مسلمان بودند و فرامین اسلام را گردن می‌نهادند و مراسم آن را به‌جا می‌آوردند، اما در پنهان، در حریم بسته خانه‌های خود، آئین و فرایض را با جدّیت، تعصب و وسواسی به‌مراتب بیش از پیش اجرا می‌کردند. همهٔ اعضای این گروه یک‌پارچه و یک‌دل به نگهبانان جمعی این زندگی سرّی بدل شدند… ✡️ به خاطر این‌که مجبور نشوند دخترهای خود را به مسلمانان شهر به زنی بدهند، آنان را اغلب از سنین خردسالی به عقد پسران جوان و نوبالغ جامعه خود در می‌آوردند. مراسم عقد و ازدواج دوبار برگزار می‌شد. بار اول برطبق موازین اسلامی و شرعی، با سر و صدا و سرور و شادی. و یک بار دیگر با اجرای مراسم عقد یهودی در خفا.
✡️ یهودیان مخفی به‌مثابه یک سازمان اطلاعاتی (٢) 1️⃣ در اولین کنفرانس «مرکز تاریخ شفاهی یهودیان ایرانی» در لس‌آنجلس، فیلم مستندی با عنوان نمایش داده شد. 2️⃣ «مرکز تاریخ شفاهی یهودیان ایرانی» این فیلم را با همکاری تلویزیون رژیم صهیونیستی و موزهٔ دیاسپورا تل‌آویو تهیه کرده بود. قسمت‌هایی از گفتار متن فیلم را به‌نقل از جلد اول کتاب «یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر» می‌خوانیم: ✡️ اولین برنامهٔ مسلمان شدن، مراسم در داخل مساجد بود. برای یهودیان تمام مراحل زندگی به دو صورت مختلف انجام می‌گردید: 👈 در خارج از خانه = مسلمان! 👈 در پستو یا زیرزمین خانه = یهودی! 3️⃣ در این فیلم مستند هم‌چنین آمده است: ✡️ آقای حکیم یک مشهدی (ساکن فلسطین اشغالی) است و می‌گوید: به هر نوزاد یهودی از همان سال‌های اول تولد چنین تفهیم می‌شد که در یک وضع بحران استثنایی قرار دارد و باید یک زندگی دوگانه داشته باشد. ✡️ به ما گفته می‌شد در مقابل غیریهودی‌ها نباید اصلاً از زندگی داخلی خود صحبت کنیم… این مطلق از روزی که بچه‌ها عقل‌رس می‌شوند طبیعت دومشان گردید. همهٔ جدیدالاسلام دو نام داشتند: مثلاً اسم مسلمانی پدربزرگ من شیخ ابوالقاسم بود و اسم عبری‌اش بنیامین. اسم مسلمانی پدر من ابراهیم و اسم عبری‌اش آبراهام بود. مرا در خارج خانه موسی صدا می‌کردند و اسم داخل خانه من موشه بود. در دوران زندگی پدرم بسیاری از یهودیان، اسامی مسلمانی داشتند. 4️⃣ حکیم می‌گوید: ✡️ خانواده حکیمی و بقیه خانواده‌های مشابه که رهبران جامعه یهودی بودند، با مسلمانان روابط نزدیک و صمیمانه‌ای داشتند. برخی از آنها حتی به سفر مکه هم رفتند و شدند! 5️⃣ از ویژگی‌های یهودیان مخفی مشهد، مسلمان شدن برخی از آنها بود: ✡️ مصاحبه‌گر از آقای حکیمی می‌پرسد: افراد خانواده شما خیلی بیش از دیگران تظاهر به اسلام می‌کردند تا آنجایی که حتی بقیه یهودیان مشهد نسبت به شما مشکوک شده بودند که آیا یهودی جدیدالاسلام هستید یا مسلمان دو آتیشه؟! 6️⃣ افراهیم کهن اهارانوف، می‌گوید: ✡️ زمانی رسید که مسلمانان متعصب نسبت به یهودیان سوءظن پیدا کردند و به این نتیجه رسیدند که اینها دارند تظاهر می‌کنند. برای رفع این سوءظن بزرگان تصمیم گرفتند به بروند. آنها به زیارت مکه رفتند و با لقب حاجی به مشهد بازگشتند!
✡️ یهودیان مخفی به‌مثابه یک سازمان اطلاعاتی (٣) 1️⃣ البته این تاکتیک‌ها فقط توسط استفاده نشده و در برخی شهرهای دیگر و در مقاطع زمانی مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. 2️⃣ حاخام رهبر یهودیان ایران قبل انقلاب و رهبر یهودیان ایرانی‌تبار جهان بعد از انقلاب در خاطراتش آورده است: ✡️ [منوچهرکوهن]: جناب حاخام، می‌دانیم که بسیاری از را بخصوص در زمان صفویان به‌زور مجبور کردند مسلمان بشوند. آیا هیچ با نوادگان این افراد برخوردی داشته‌اید؟ ✡️ [حاخام یدیدیا شوفط]: یک‌بار با مرحوم پدرم برای خرید ابریشم به اران در حومه کاشان به منزل یک نفر که اسمش حسینعلی کدو بود رفتیم. پیرمرد ریش‌سفیدی بود. خیلی به مرحوم پدرم احترام می‌کرد. از او پرسیدم چرا این همه احترام و رعایت می‌کنی؟ گفت: آقا من خودم هستم. این بالا کتابخانه و اطاق نماز پدربزرگم است که بوده و کتاب‌های عبری او هم هنوز هم اینجاست. فقط من حق دارم هر روز به این اطاق بروم و کتاب‌های او را ببوسم وگردگیری کنم. پایین اطاق را هم آب‌پاشی کنم و تعظیم کنم و برگردم. این حرف‌های یک پیرمرد ۸۰ یا ۸۵ ساله بود. 3️⃣ حاخام یدیدیا شوفط در خاطراتش به موردی دیگر اشاره می‌کند که قابل تأمل است: ✡️ یکی از موفق‌ترین افراد یهودی مشهد که اجداد ایشان زمان فاجعه به زور مسلمان شده بودند مرحوم بود که به نام مسلمانی‌اش محمدابراهیم طلوع معروف بود. ✡️ پدر این شخص مرد بسیار عاقل و فهمیده و زرنگی بود. دو همسر یکی و یکی داشت که آقای ابراهیم طلوع [فرزند] همسر ایسرائل او بود. زن مسلمان او دختر یکی از آیت‌الله‌های تبریزی بود که از او هم چند فرزند پسر و دختر داشت. ✡️ آقای ابراهیم طلوع و فرزندان او همگی یهودی متدین بودند، ولی بقیهٔ فرزندان پدر آقای ابراهیم مسلمان بودند. چون از مادر مسلمان بودند. چون آقای ابراهیم فرزند ارشد پدر بود، از فرزندان دیگر نفوذ بیشتری در خانواده داشت. ✡️ ابراهیم یا محمد طلوع با درایت و زیرکی خاص خودش، مدت‌ها بزرگ بازار تهران و چند دوره هم از طرف مسلمانان تهران نماینده مجلس شورای ملی شد! وی سرپرست مغازه و املاک پدر هم بود و سایر مسلمانان همگی تحت نظر او بودند. البته بدون این‌که او در برابر آنها اظهار کند، کاملاً مواظب آنها بود. ✡️ موقعی که من وارد کنیسای مشهدی‌ها شدم مادر آقای ابراهیم زنده بود… اولین زنی هم که صبح شبات می‌آمد مادر ابراهیم بود که به زور مسلمان شده بود. با چادر مشکی می‌آمد پشت سر بنده در کنیسا می‌نشست... مقداری آرامش روحی پیدا می‌کرد و بعد با همان چادر سیاه مسلمانی که او را نشناسند می‌رفت منزل خودشان.
✡️ یهودیان مخفی به‌مثابه یک سازمان اطلاعاتی (۴) 1️⃣ با این درجه که از کودکی به فرزندان خود آموزش می‌دهند، همانند یک پیشرفته عمل می‌کنند. 2️⃣ این تاکتیک مخصوص و کاشان نبوده است، یهودیان تهران، اصفهان، یزد، شیراز، همدان، و… نیز از این شیوه استفاده کرده‌اند. 3️⃣ سؤال مهمی که وجود دارد این است که یهودیان مخفی چه شدند؟ این افراد و خانواده‌ها در ایران پس از انقلاب به کجاها کردند؟ آیا برای گزینش‌ها به این موارد توجه می‌شود؟ 4️⃣ عقل حکم می‌کند حداقل با مدیران و مسئولین خصوصاً مشاغل حساس و حیاتی، راه این سازمان اطلاعاتی مخوف مسدود شود. 5️⃣ و با شناسایی سوابق و گذشته خانوادگی مدیران از طریق بررسی اطلاعات شناسنامه‌ای خانوادگی آنها (پدر، پدربزرگ و…) از طریق ثبت احوال و… از آنها جلوگیری شود. ✍️ حسین قاسمی
✡️ یهودیان مخفی مشهد و واقعه الله‌داد (١) 1️⃣ می‌گویند جامعهٔ یا جدیدالاسلام‌های مشهد در سال ١٢۵۵ق./ ١٨٣٩م. به‌دلیل پدید آمد. 2️⃣ برخلاف ادعاها، بسیاری از سال‌ها پیش از واقعهٔ الله‌داد، بودند و حداقل از زمان نادر شاه افشار با کابل و ترکستان و هند ارتباطات گسترده تجاری داشتند. 3️⃣ در این بررسی فقط استناد می‌کنم به یادداشت‌های سفر سال ١٨٣١ به مشهد که به ٨ سال پیش از زمان واقعهٔ الله‌داد تعلق دارد. تصوّر می‌کنم مندرجات این سفرنامه به اندازه کافی گویا باشد:
✡️ یهودیان مخفی مشهد و واقعه الله‌داد (٢) 1️⃣ در ۵ دسامبر ١٨٣١ وارد مشهد ‌شد و به دیدار حاکم خراسان، احمدعلی میرزا پسر هفدهم فتحعلی شاه «از مادری یهودیه»، رفت. 2️⃣ این «مادر یهودیه»، مریم خانم، به‌همراه حاج میرزا علیرضا شیرازی، برادر حاج میرزا علی‌اکبر خان قوام‌الملک شیرازی، که رئیس خواجگان حرمسرا و بود، کانونی قدرتمند در دربار ایران به‌شمار می‌رفتند. 3️⃣ احمدعلی میرزا از تربیت مادری بسیار متأثر بود و به علاقه‌مند؛ و چنان علاقه‌مند که نام پسر بزرگش را یعقوب گذارد. 4️⃣ احمدعلی میرزا دو ساعت با ولف دیدار کرد و سپس او را برای اقامت به خانهٔ رئیس یهودیان مشهد، فرستاد که در همان زمان نیز در میان مسلمانان به «ملا مهدی» و «آقا مهدی» معروف بود. 5️⃣ بر شهرت ملا ماشی‌یح (مشیاخ) به نام مهدی در سال ١٨٣١ تأکید می‌کنم زیرا ادعا می‌کنند رئیس یهودیان مشهد پس از (١٨٣٩) نام خود را از سر اجبار به مهدی تغییر داد! مهدی معادلی اسلامی است برای ماشی‌یح (مسیح) عبرانی. 6️⃣ ملا ماشی‌یح (مشیاخ)، یا همان ملا مهدی، فردی مقتدر بود زیرا با حکمرانی رابطهٔ نزدیک داشت که از نظر او به‌شمار می‌رفت. در فقه تلمودی، تبار از طریق مادر انتقال می‌یابد و مادر احمدعلی میرزا ملکه‌ای یهودیه بود همچون افسانه‌ای. 7️⃣ ملا مهدی از ارتباطات وسیع جهانی برخوردار و بسیار مطلع بود. خانه ملا مهدی ایستگاه ارتباطی مهمی به‌شمار می‌رفت در منطقه‌ای استراتژیک و در زمانی که سراسر منطقه در بحرانی بزرگ به می‌برد. در این اوضاع، جامعه منسجم جایگاهی استراتژیک در سراسر منطقه یافت و نقش تاریخی بزرگی ایفا نمود.
✡️ یهودیان مخفی مشهد و واقعه الله‌داد (٣) 1️⃣ رفت‌وآمد به خانه ملا مهدی فراوان بود. نه تنها از سراسر جهان، در مسیر خود از شرق به غرب یا از شمال به جنوب، و به‌عکس، به خانهٔ او می‌آمدند، بلکه افسران بلندپایهٔ نیز به خانه ملا مهدی سر می‌زدند. 2️⃣ ملا مهدی به علاقمند بود و در اوّلین دیدار دریافت که او از سران فرقه‌ای است به‌نام . 3️⃣ در زمان سفر اوّل ولف به مشهد (١٨٣١)، یعنی سال‌ها پیش از (١٨٣٩)، دارای تعلّقات خاص فرقه‌ای بودند و عقایدی را ترویج می‌کردند که آمیزه‌ای از یهودیت و مسیحیت و اسلام و تصوف یهودی (کابالا) و ایرانی و هندی بود. چیزی شبیه به فراماسونری ولی در کسوت عرفان شرقی!! 4️⃣ ملا مهدی از جوزف ولف پرسید: آیا دربارهٔ تصوف چیزی می‌دانی؟ ولف پاسخ مثبت داد و از سفر خود به شیراز گفت و دیدارش با پسر میرزا ابوالقاسم سکوت که رئیس صوفیان شیراز بود. ملا مهدی گفت: می‌توانی در میان یهودیان مشهد صوفیان بسیار بیابی. و توضیح داد که صوفیان یهودی مشهد مرشدی دارند به‌نام ملا محمدعلی (اشکپوتی). 5️⃣ آنان مانند مسلمان حشیش می‌کشند تا ذهن خود را از جهان مادی خارج کنند، آواز می‌خوانند، و می‌کوشند در هستی، که آن را «خدا» می‌نامند، ذوب شوند! 6️⃣ به‌نوشته ولف، علاوه بر ملا مهدی (ماشی‌یح)، ملا فینحاس، ملا الیاهو، ملا نیسان و آبراهام موشه از صوفیان یهودی‌اند. در میان یهودیان ایران «ملا» لقب بود و این نشان می‌دهد بیش‌تر سران جامعه یهودی مشهد صوفی بودند. 7️⃣ ملا مهدی و سایر صوفیان یهودی مشهد در زمان سفر ولف (١٨٣١)، هشت سال پیش از واقعه الله‌داد (١٨٣٩)، قرآن می‌خواندند و در ظاهر آن را به‌عنوان کتاب آسمانی قبول داشتند. جوزف ولف می‌افزاید: آن‌ها پیش مرشد قرآن و سایر کتب مذهبی را می‌خوانند تا تأییدی بر حقانیت نظام فکری خود بیابند.
✡️ یهودیان مخفی مشهد و واقعه الله‌داد (۴) 1️⃣ شخصیت دیگر، که ولف او را توصیف می‌کند، همان ملا محمدعلی اشکپوتی (عشق‌آبادی)، مرشد صوفیان یهودی مشهد، است. 2️⃣ وی می‌نویسد: ملا محمدعلی اشکپوتی، آموزگار ، به من معرفی شد... او به من این اصول خود را آموخت: اوّل، در جهان شرّ وجود ندارد. دوّم، به کسی که روحش جذب خدا شده و کردار مشابه دیگر صدمه نمی‌زند. سوّم، جهان از ابد بوده است. چهارم، جهان و خدا یکی است. 3️⃣ ولف نام برخی را می‌برد که عقایدی شبیه به ملا محمدعلی اشکپوتی دارند. ولف از تجربهٔ نوشیدن شراب و خوردن گوشت خوک (گراز) با صوفیان یهودی و مسلمان می‌گوید. آنان مدعی‌اند که اطاعت خداوند به گوشت و نوشیدنی نیست، به راستی و صفا و باطن قدسی است! 4️⃣ ولف می‌نویسد: ماشی‌یح مدعی بود که یکی از دوستان صوفی یهودی‌اش به مدارج عالی رسیده و خصوصیات پیامبری پیدا کرده تا بدان حد که نمی‌تواند به ولف بگوید. ولف می‌افزاید: صوفیان یکدیگر را مانند فراماسون‌ها [از طریق علاماتی] می‌شناسند. 5️⃣ همه‌چیز نشان می‌دهد که در آن سال‌های پرآشوب، رفتاری مرموز و فرقه‌گونه دارند و اجباری بودن گروشِ سال‌ها بعد، مورد تردید است. 6️⃣ می‌نویسد: من غالباً می‌شنیدم که صوفیان یهودی مشهد می‌گفتند آن‌ها دو نوع دین دارند: ظاهر و باطن. دین ظاهر برای مردم است و دین باطن برای لژهای [محافل داخلی] آن‌ها است. 7️⃣ جوزف ولف در خانه رئیس یهودیان مشهد با یک سبزواری آشنا می‌شود: 👈 روزی شخصی یگانه و استثنایی وارد اتاقم شد؛ ملا لوی بن ماشی‌یح که در مشهد است و زمانی که به سرخس می‌رود . زن و فرزندان او هنوز خود را یهودی اعلام می‌کنند! ✍️ استاد عبدالله شهبازی