eitaa logo
شناخت جبهه دشمن
149 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
161 فایل
دشمن شناسی و شناخت مواضع و نحوه آرایش سیاسی جبهه دشمن لازمه مبارزه با دشمن است
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تاملات حقوقی
11.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ حقوق دانان فرانسه و اروپا را در برابر آزمون تاریخی ⭕️ بیانیه 5000 ⭕️ آیا عدالت خواهان و قانون دانان فرانسه به این سئوال فکر کرده اند که اگر دولت فرانسه مدعی آزادی است چرا از ورود دختران محجبه به دانشگاه جلوگیری می‌کند ومحققین در خصوص هولوکاست را بازداشت و منع می نماید؟ ⭕️ آیا مجازات روژه گارودی بخاطر انکار افسانه هولو کاست، مغایر با ادعای آزادی بیان در غرب نیست؟ ⭕️ - اگر اروپا و فرانسه مخالف تروریسم و خشونت است چرا از داعش و گروههای تروریستی بین المللی همچون منافقین خلق حمایت می کنند؟ ⭕️ - آیا اهانت به توهین به استقبال 6 میلیون نفر ازجوانان، اندیشمندان و آزادیخواهان فرانسوی از دین آخرین پیامبر خدا نیست؟ ⭕️ - باید به آمریکا و صهیونیسم بین الملل و پادو های حقیر آنها در فرانسه تفهیم شود که اگر در مقابل اسلام، دین بایستند مسلمانان در مقابل تمام دنیای آنها خواهند ایستاد. ⭕️ در پایان این یک در برابر و اروپاست و ما بدینوسیله منتظر اقدام و واکنش حقوق دانان عدالت طلب و فرهیخته فرانسه و اروپا هستیم. ص @taamolhoghooghi کانال تاملات حقوقی
هدایت شده از تاملات حقوقی
11.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ حقوق دانان فرانسه و اروپا در برابر ⭕️ بیانیه 5000 ⭕️ آیا عدالت خواهان و قانون دانان فرانسه به این سئوال فکر کرده اند که اگر دولت فرانسه مدعی آزادی است چرا از ورود دختران محجبه به دانشگاه جلوگیری می‌کند ومحققین در خصوص هولوکاست را بازداشت و منع می نماید؟ ⭕️ آیا مجازات روژه گارودی بخاطر انکار افسانه هولو کاست، مغایر با ادعای آزادی بیان در غرب نیست؟ ⭕️ - اگر اروپا و فرانسه مخالف تروریسم و خشونت است چرا از داعش و گروههای تروریستی بین المللی همچون منافقین خلق حمایت می کنند؟ ⭕️ - آیا اهانت به توهین به استقبال 6 میلیون نفر ازجوانان، اندیشمندان و آزادیخواهان فرانسوی از دین آخرین پیامبر خدا نیست؟ ⭕️ - باید به آمریکا و صهیونیسم بین الملل و پادو های حقیر آنها در فرانسه تفهیم شود که اگر در مقابل اسلام، دین بایستند مسلمانان در مقابل تمام دنیای آنها خواهند ایستاد. ⭕️ در پایان این یک در برابر و اروپاست و ما بدینوسیله منتظر اقدام و واکنش حقوق دانان عدالت طلب و فرهیخته فرانسه و اروپا هستیم. ص @taamolhoghooghi کانال تاملات حقوقی
ادامه ... 🚂 مرد از روی ناچاری چای را گرفت و کنار میزش گذاشت. بعد پدر شروع کردند به اصرار که «یخ می‌شود، اسراف است، بفرمائید ... » هر چه مرد کمتر همراهی می‌کرد، پدر گرم تر و صمیمی تر با او حرف می‌زد و مزاح می‌کرد. 🚂 قطار برای نماز مغرب و عشاء ایستاد. همراه پدر برای تجدید وضو رفتم. بنظرم آنها پیاده نشدند. نماز را قدری زودتر تمام کردند و بسرعت و زحمت به سمت مغازه آن طرف ریل رفتند و نان و پنیر خریدند. مقداری تنقلات و تخمک و یک ظرف شبیه گز یا شیرینی محلی. برگشتیم در کوپه و جعبه را روی میز آنها گذاشتند. تنقلات را به اصرار به پسر دادند و با دست خود، لقمه نان و پنیر می‌گرفتند و به اصرار به آنها می‌دادند. خرد خرد، یخ مرد سبیلو هم آب شد و لقمه ها را می‌گرفت و می‌خورد. چراغ را خاموش کردیم و پدر با نردبان بالا رفت و روی تخت بالا خوابید و من پایین دراز شدم. 🚂 بیشتر اوقات تخت بالا را انتخاب می‌کردند چون برای نماز شبشان فضا مناسب‌تر از پایین بود. ساعت یک یا دو نیمه شب بود که چشمم را باز کردم و دیدم مرد سبیلو نشسته و خیره خیره به پدر نگاه می‌کند و ایشان با توجه به حرکت شمالی قطار، قبله را مشخص کرده و نشسته نمازشب می‌خوانند و اشک می‌ریزند. دیدم آن مرد نیم نگاهی به پدر می‌کند و از پنجره نیم نگاهی به بیرون، و اشک خود را پاک می‌کند. ساعتی بعد، قطار برای نماز صبح ایستاده بود و من خواب مانده بودم. پدر قطار را ترک کرده بودند. من سراسیمه به دستشویی و وضو خانه رفتم و وضو گرفتم. در نمازخانه با چشم بدنبالشان گشتم. نبودند با اضطراب نماز را خواندم. قطار داشت سوت سوار شدن را می‌زد. در کوپه نبودند. دوباره بیرون رفتم. اینطرف و آنطرف را گشتم نبودند. یک لحظه دیدم آن مرد سبیلو دست پدر را گرفته و از آنطرف بسمت من می‌آیند. به من رسید و با ترشرویی گفت: «اینجوری هوای حاج آقا رو داری!؟» داشتند اشتباهی سوار آن یکی قطار می‌شدند. همزمان با قطار ما، قطار دیگری که مقصدش جای دیگری بود نیز توقف کرده بود و پدر جهت حرکت را اشتباه کرده بودند و از طریق دالان، بسمت آن قطار رفته بودند و آن مرد سبیلو از روی ریل ها به آن سمت رفته بود و ایشان را برگردانده بود. 🚂 حرکاتش عجیب شده بود برای بالا رفتن از پله، دست پدر را گرفت و بین واگن ها را با دست نگه می‌داشت تا پدر رد شود. حتی برای بالا رفتن پدر از نردبان حائلشان شد. پدر که در جای خود مستقر شد گفت: «حاجی چُخ ممنون» و او دست به روی چشم گذاشت. چراغ خاموش شد. من به قصد دستشویی از کوپه خارج شدم. دستشویی پر بود. منتظر شدم. مرد سبیلو هم که شاید میخواست سیگار بکشد به همان قسمت آمد. گفت شما نگهبان (محافظ) ایشان هستید؟ گفتم خیر پسرشان هستم. بعد گفت او همان حائری شیرازی معروف است؟ سر تکان دادم. گفت من به دلایلی از سالها قبل تنفری از ایشان در قلبم شکل گرفته بود، اما این همراهی باعث شد درک کنم که این، آن بتی نبود که سالها در دل می انگاشتم. هر جور حساب کردم دیدم این آدم آن آدمی نیست که من فکر میکردم. اگر قبل از این سفر کسی به من می گفت اگر با حائری همسفر شوی چه میکنی، میگفتم گردنش را خرد میکنم! اما حالا تحمل نمیکنم کوچکترین آسیبی بهش برسه. هوایش را داشته باش. از این آخوندهاا که آدم را یاد خدا بیندازه دیگه کمتر پیدا میشه ... 🚂 وقتی در ایستگاه قم پیاده شدیم جریان را به پدر گفتم. نگاهی به آسمان کردند. گفتند هر وقت از راه تواضع رفتم، نبود جز اینکه خدا قلب ها را به رویم گشاده و نرم کرد و هر جا تکبر بود، نبود جز آنکه درها برویم بسته شد و نرسیدم. کاش هیچوقت محافظ نداشتیم تا حائل بین ما و مردم نبودند. این مردم همین قدر صاف و زلالند که با دیدن کمترین تواضع، قلبشان دگرگون و نرم می‌شود ... منبع: (@dralihaeri در تلگرام) @haerishirazi
🔸همسفر قطار شیراز 🔸 📝 دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر 🚂این اواخر، حفاظت شخصیت‌ها کمی شل و سفت می‌کرد. زمانی که محافظ می‌فرستادند مانع نمی‌شدیم و زمانی هم که نمی فرستادند پا پی نمی‌شدیم؛ نوعی برخورد علی السویه جاری بود. 🚂 بگذریم، پدر از زمانی که راه آهن شیراز افتتاح شده بود، اکثر رفت و آمدنشان به شیراز را از این طریق انجام می دادند. فشار تحمل سفرهای طولانی با ماشین، رفته رفته برایشان طاقت فرسا شده بود و به سفرهای هوایی هم که اصلاً عقیده نداشتند. سفرها را هم بیشتر اوقات با خالۀ ما که اخیراً پس از وفات مادر، با پدر محرم شده بود می‌رفتند. البته گاه گداری هم ایشان همراه نبود. چون بلیط قطار هم کمی گران شده بود دیگر بصورت کوپۀ دربست، تدارک نمی شد و فقط برای خودشان و یک همراه بلیط می‌گرفتند. نکته قابل تأمل آن بود که در این شرایط باید چندین ساعت را شب تا صبح، همراه با دو مسافر غریبه که می‌توانست هرکسی باشد سپری می‌کردند و این برای یک چهره ملی که سه دهه بالاترین مسئولیت سیاسی یکی از پیچیده ترین استان‌های کشور را به عهده داشته و بواسطه مواضع سیاسی و اجتماعی هم در بین برخی از اقشار جامعه، دشمن کم ندارد فضای مناسبی نبود و در قطار حتماً باید ولو یک همراه همراهی می‌کرد. در این سفر، خاله جان ما بنا به مسأله ای در برگشت موفق به همراهی نبودند و زودتر با سفر هوایی رفته بودند. حفاظت شیراز هم می گفت چون حفاظت ایشان به قم منتقل شده، ما فقط در حریم شیراز مأموریت حفاظت داریم و نه خارج از آن. بگذریم به هرصورت قرعه این همراهی کما فی سابق بنام من افتاد ... 🚂 پدر با اشتیاق زائد الوصفی وارد کوپه شدند. همیشه این بشّاشیت در قطار در تمام وجودشان حس می شد. یکی از دلایلش هم آن بود برای رسیدن قطار به شیراز، چند دهه تلاش مجدانه کرده بودند تا بالأخره در دولت نهم با پشتکار و همراهی استاندار آن زمان فارس -مهندس رضازاده- به این آرزوی دیرینه رسیده بودند. 🚂 خودشان ساک ها را روی تخت بالا گذاشتند، روزنامه را برداشتند و کنار پنجره نشستند. من خدا خدا می کردم در کوپه ما فرد غریبه ای نباشد تا فضا را با آرامش تا قم سپری کنیم. همین که این فکر از ذهنم عبور کرد در کوپه باز شد. مرد میانسال کمی چاق و سیبیلو با موهای کم پشت و رنگ کرده و اخمی که در ابرو ها جای خود را باز کرده بود، وارد شد. به‌همراه پسرش نگاهی به من کرد. سلام کردم. خیلی سرد و بی جوهره پاسخ داد. نگاهش به پدر افتاد، ابروهایش گره کور تری خورد و به پسرش گفت: «بیا بیرون؛ اینجا جای ما نیست». 🚂 من خوشحال در کوپه را بستم و از لای پرده دیدم دارد با مهماندار چانه میزند و بلند می گفت: «من از اینا بدم میاد، حالم بهم میخوره، میبینمش خوابم نمی‌بره، کهیر میزنم. باید جا به جا بشم». مهماندار کوپه ها را چک کرد و گفت: «باید تا اصفهان تحمل کنید تا بعداً ببینم چی میشه». برگشتند. کمی مضطرب شدم. مستقیم ساکش را زیر صندلی گذاشت و روبروی من نشست. پسرش را فرستاد روبروی پدر، و با اخمی غلیظ و شدید به من گفت: «تو با این هستی!؟» من گفتم: «بله با ایشان». پدر که گویی تازه متوجه حضور ایشان شده بود، بلند گفت: «سلام علیکم» پاسخی دریافت نشد. البته پدر بدلیل مشکل شنوایی ای که داشتند، بعضاً منتظر پاسخ نبودند. نگاهی با محبت همراه با لبخند کردند و گفتند: «شیرازی هستید؟ چند بار با قطار به شیراز مسافرت رفتید؟ راضی هستید؟ ...» ولی باز جوابی نیامد! 🚂 به روی خودشان نیاوردند و روزنامه را مجدداً باز کردند و با دقت و تمرکزی بیشتر به مطلب خیره شدند. بعد یواش در گوش من گفتند: «چیزی همراهمان هست که از ایشان پذیرایی کنیم؟» گفتم: «نه چیز خاصی نیست. همین فلاسک و بیسکویت که برای آنها هم هست.» در فنجان کنار خودشان چای ریختند و بیسکویت را بزحمت باز کردند و به طرف مرد گرفتند و گفتند: «آقاجان بفرمایید» مرد هیچ واکنشی نداشت! دوباره گفتند: «این مال شماست ... بفرمایید ... » قطار در حال حرکت بود و نگهداری فنجان در حرکت کار ساده ای نبود. گفتند: «من برای شما دستم را گرفتم ها» مرد از روی ناچاری چای را گرفت و کنار میزش گذاشت. (ادامه دارد) ... @haerishirazi
ادامه ... 🚂 مرد از روی ناچاری چای را گرفت و کنار میزش گذاشت. بعد پدر شروع کردند به اصرار که «یخ می‌شود، اسراف است، بفرمائید ... » هر چه مرد کمتر همراهی می‌کرد، پدر گرم تر و صمیمی تر با او حرف می‌زد و مزاح می‌کرد. 🚂 قطار برای نماز مغرب و عشاء ایستاد. همراه پدر برای تجدید وضو رفتم. بنظرم آنها پیاده نشدند. نماز را قدری زودتر تمام کردند و بسرعت و زحمت به سمت مغازه آن طرف ریل رفتند و نان و پنیر خریدند. مقداری تنقلات و تخمک و یک ظرف شبیه گز یا شیرینی محلی. برگشتیم در کوپه و جعبه را روی میز آنها گذاشتند. تنقلات را به اصرار به پسر دادند و با دست خود، لقمه نان و پنیر می‌گرفتند و به اصرار به آنها می‌دادند. خرد خرد، یخ مرد سبیلو هم آب شد و لقمه ها را می‌گرفت و می‌خورد. چراغ را خاموش کردیم و پدر با نردبان بالا رفت و روی تخت بالا خوابید و من پایین دراز شدم. 🚂 بیشتر اوقات تخت بالا را انتخاب می‌کردند چون برای نماز شبشان فضا مناسب‌تر از پایین بود. ساعت یک یا دو نیمه شب بود که چشمم را باز کردم و دیدم مرد سبیلو نشسته و خیره خیره به پدر نگاه می‌کند و ایشان با توجه به حرکت شمالی قطار، قبله را مشخص کرده و نشسته نمازشب می‌خوانند و اشک می‌ریزند. دیدم آن مرد نیم نگاهی به پدر می‌کند و از پنجره نیم نگاهی به بیرون، و اشک خود را پاک می‌کند. ساعتی بعد، قطار برای نماز صبح ایستاده بود و من خواب مانده بودم. پدر قطار را ترک کرده بودند. من سراسیمه به دستشویی و وضو خانه رفتم و وضو گرفتم. در نمازخانه با چشم بدنبالشان گشتم. نبودند با اضطراب نماز را خواندم. قطار داشت سوت سوار شدن را می‌زد. در کوپه نبودند. دوباره بیرون رفتم. اینطرف و آنطرف را گشتم نبودند. یک لحظه دیدم آن مرد سبیلو دست پدر را گرفته و از آنطرف بسمت من می‌آیند. به من رسید و با ترشرویی گفت: «اینجوری هوای حاج آقا رو داری!؟» داشتند اشتباهی سوار آن یکی قطار می‌شدند. همزمان با قطار ما، قطار دیگری که مقصدش جای دیگری بود نیز توقف کرده بود و پدر جهت حرکت را اشتباه کرده بودند و از طریق دالان، بسمت آن قطار رفته بودند و آن مرد سبیلو از روی ریل ها به آن سمت رفته بود و ایشان را برگردانده بود. 🚂 حرکاتش عجیب شده بود برای بالا رفتن از پله، دست پدر را گرفت و بین واگن ها را با دست نگه می‌داشت تا پدر رد شود. حتی برای بالا رفتن پدر از نردبان حائلشان شد. پدر که در جای خود مستقر شد گفت: «حاجی چُخ ممنون» و او دست به روی چشم گذاشت. چراغ خاموش شد. من به قصد دستشویی از کوپه خارج شدم. دستشویی پر بود. منتظر شدم. مرد سبیلو هم که شاید میخواست سیگار بکشد به همان قسمت آمد. گفت شما نگهبان (محافظ) ایشان هستید؟ گفتم خیر پسرشان هستم. بعد گفت او همان حائری شیرازی معروف است؟ سر تکان دادم. گفت من به دلایلی از سالها قبل تنفری از ایشان در قلبم شکل گرفته بود، اما این همراهی باعث شد درک کنم که این، آن بتی نبود که سالها در دل می انگاشتم. هر جور حساب کردم دیدم این آدم آن آدمی نیست که من فکر میکردم. اگر قبل از این سفر کسی به من می گفت اگر با حائری همسفر شوی چه میکنی، میگفتم گردنش را خرد میکنم! اما حالا تحمل نمیکنم کوچکترین آسیبی بهش برسه. هوایش را داشته باش. از این آخوندهاا که آدم را یاد خدا بیندازه دیگه کمتر پیدا میشه ... 🚂 وقتی در ایستگاه قم پیاده شدیم جریان را به پدر گفتم. نگاهی به آسمان کردند. گفتند هر وقت از راه تواضع رفتم، نبود جز اینکه خدا قلب ها را به رویم گشاده و نرم کرد و هر جا تکبر بود، نبود جز آنکه درها برویم بسته شد و نرسیدم. کاش هیچوقت محافظ نداشتیم تا حائل بین ما و مردم نبودند. این مردم همین قدر صاف و زلالند که با دیدن کمترین تواضع، قلبشان دگرگون و نرم می‌شود ... منبع: (@dralihaeri در تلگرام) @haerishirazi
فقط سبک مغزی نیست 🔹ظاهرا امثال آقای حجاریان، لودگی و سینه خیز رفتن اجباری را با "فرار به جلو" اشتباه گرفته اند و خیال می کنند همه جا قالتاق بازی و زیر میز زدن به جای پاسخگویی، راه در رو است. ♦️او شیرین کاری کرده و سرمقاله فرضی برای کیهان نوشته(!) حاکی از این که کیهان در صورت پیروزی بایدن به صرافت می افتد راه مذاکره را با شرط گذاری های ناممکن ببندد: "مسئله مسئله‌ها، کشور آمریکاست و نه رئیس کاخ سفید. تجربه نشان داده دموکرات‌ها خطرناک‌ ترند. بایدن ادعا کرده می‌خواهد به برجام بازگردد و این خود، آغاز مصائب کشور است. این‌بار ایران باید شرط‌های‌ خود را تفهیم کند و سپس وارد مذاکره شود: آمریکا موظف است تمامی ضررهایی را که از قِبل عدم فروش نفت در چهارساله ترامپ به ایران وارد شده، زمان پرداخت کند. عدم‌النفع و ضررهای تمامی شرکت‌هایی که طی این مدت به‌دلیل تحریم‌ها زیان دیده‌اند، پرداخت کند. آمریکا موظف به پرداخت آنی تمامی غرامت‌های ناشی از فوت افراد بی‌گناهی است که در اثر تحریم‌ دارو از بین رفته‌اند. آمریکا باید آمرین و عاملین شهادت سردار سلیمانی را برای محاکمه به ایران مسترد دارد. آمریکا موظف است تمامی دارایی‌هایی بلوکه شده را آزاد کند و بهره و خسارت تأخیر تأدیه آن هم را بپردازد. آمریکا می‌بایست ظرف مدتی کوتاه، خاورمیانه را ترک کند و تحریم‌های متحدین منطقه‌ای ایران را لغو نماید. مادام که این شرط‌ها اجرا نشده، هیچ فردی حق برقراری ارتباط با هیچ مقام آمریکایی را ندارد". 🔹خب از این شیرین کاری چه نتیجه ای باید بگیریم؟ آمریکا درگیر یک به هم ریختگی و بی ثباتی بزرگ است اما حضرات اصرار دارند گرفتاری آمریکا (قبله آمال شان) را سانسور نموده و همان را تبدیل به بهانه مشاجره در ایران کنند! ♦️به شکلی عجیب اصرار دارند اندازه کم حافظه ترین ترین ماهی ها، انباشت عبرت و تجربه در کشور صورت نگیرد. این حلقه سیاست باز، طوری در منطق عبرت اندوزی و ایستادگی خدشه می کنند، که گویا دلال آمریکایی ها برای به هم زدن توافق قبلی -با حفظ یکطرفه تعهدات ایران- و افزودن بر دامنه تعهدات ایران در دیکته جدید هستند! 🔹چنان خود را شیدای بستن با بایدن نشان می دهند که انگار نشریه همین ها (صدا ارگان حزب اتحاد ملت) ننوشت باید از موضع تحقیر شدن نشست و با ترامپ مذاکره کرد: "از نگاه منتقدان، عکسی که ترامپ از مذاکره‌ کننده می‌ پسندد، این (تصویر ملاقات رئیس جمهور صربستان) است: همچون برّه‌ای در مذبح و برده‌ای در مسلخ. آيا اقداماتي از این جنس را بايد مايه شرمساري دانست؟ فرض كنيم سياستمدار صرب همچون متهمي در اتاق بازجويي و حتي يك برده نشسته؛ اگر منافع، چنین اقتضایی كند، بايد آن را تمسخر كرد، يا عقلانيتي سياسي خواند؟"! ♦️ترامپ سر کار باشد یا بایدن، برای اینها فرقی نمی کند. آنها موظفند تحقیر شدن، ذلت پذیری و مالباختگی را با تحریف "مذاکره" و "معامله" توجیه کنند. اما هرگز نمی گویند کدام دارایی های ارزشمند دیگر را می خواهند به دشمن پیشکش کنند و کدام امتیاز حداقلی نقد را تضمین می دهند که بگیرند؟ 🔹اگر وکیل مدافع غربی ها هستند، چرا آمریکا و اروپا به تعهدات برجامی و قبل از آن، به هیچ یک از تعهدات در توافقات سعد آباد و پاریس و بروکسل و الجزایر عمل نکردند؟ و اگر نوکر و مامور آنها نیستند، چرا اصرار دارند کلاهبرداران سابقه دار غربی را قابل اعتماد و معامله وانمود کنند؟ ♦️هر مذاکره، کفی دارد که حداقل ها و خطوط قرمز مذاکره کنندگان است. اما باند حجاریان صراحتا می گویند ما نباید هیچ خط قرمز و هیچ شرطی داشته باشیم و هر امتیازی را که دشمن خواست واگذار کنیم. وقتی هم سرمان کلاه گذاشتند، کل عبرت ها و تجارب را از حافظه عمومی دیلیت کنیم و دوباره پا در باتلاق قبلی یا عمیق تر از آن پا بگذاریم! 🔹آمریکا آخرین بار در برجام، یک چک قلابی کشیده و حضرات، همین را خرج رقابت های انتخاباتی سال 94 و 96 کرده اند. ♦️حالا مردم می پرسند چرا پشت چک کلاهبرداران آمریکایی را امضا کردید و سر ملت کلاه گذاشتید؛ مردم که آمریکا را دشمن می داشتند؛ به حرف شما اعتماد کردند؟! پاسخی وجود ندارد. آنها یا شریک دزد بوده اند؛ یا این که در نهایت سفاهت و سبک مغزی بوده اند و دست شان رو شده است. @IMANI_mohammad
هدایت شده از تاملات حقوقی
نامه 5000 نفر از حقوق دانان ایران اسلامی به حقوق دانان فرانسه.pdf
227.8K
⭕️بیانیه 5000 ایران به و اروپا درباره اهانت به ⭕️آیا از نظر حقوق دانان فرانسه، و از منظر حقوق بشر و کرامت انسانی می شود به پیامبرخدا، خاتم النبیین که مایه رحمت و مهربانی برای جهانیان است اهانت نمود؟ - آیا اهانت به دیگران و نفرت پراکنی و ترویج خشونت نیست؟ آیا مجوز اهانت به دیگران است؟ با استناد به پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مد ظله خطاب به جوانان فرانسوی؛ از رییس جمهور خود بپرسید:چرا از اهانت به پیامبر خدا حمایت میکند و آن را آزادی بیان میشمارد؟ آیا معنی آزادی بیان این است: دشنام و اهانت، آن هم به چهره های درخشان و مقدس؟ آیا این کار احمقانه، توهین به شعور ملتی نیست که او را به ریاست خود انتخاب کرده است؟ - آیا عدالت خواهان و قانون دانان فرانسه به این سئوال فکر کرده اند که اگر دولت فرانسه مدعی آزادی است چرا از ورود دختران محجبه به دانشگاه جلوگیری می‌کند ومحققین در خصوص هولوکاست را بازداشت و منع می نماید؟ آیا مجازات روژه گارودی بخاطر انکار افسانه هولو کاست، مغایر با ادعای آزادی بیان در غرب نیست؟ - اگر اروپا و فرانسه مخالف تروریسم و خشونت است چرا از داعش و گروههای تروریستی بین المللی همچون منافقین خلق حمایت می کنند؟ - آیا اهانت به توهین به استقبال 6 میلیون نفر ازجوانان، اندیشمندان و آزادیخواهان فرانسوی از دین آخرین پیامبر خدا نیست؟ ⭕این یک در برابر فرانسه و اروپاست و ما منتظر اقدام و واکنش حقوقدانان عدالت طلب و فرهیخته فرانسه هستیم. @taamolhoghooghi کانال تاملات حقوقی
هدایت شده از تاملات حقوقی
⭕️ با حکم امام خامنه ای، آیت الله خاتمی به عنوان عضو فقهاي شورای نگهبان منصوب شد. ⭕️ طبق اصل 91 قانون اساسی فقهاي شورای نگهبان از سوی رهبر انقلاب اسلامی منصوب می شوند. ⭕️آیت الله خاتمی که با پذیرش حضرت آیت الله یزدی، جایگزین ایشان شد، ، انقلابی، درس خارج حوزه علمیه قم و و زمان شناس و آشنا به مسائل و اجتماعی است. ⭕️ به اعتقاد ناظران آگاه، با توجه به فرصت بیشتری که ایشان خواهد گذاشت، بر و افزوده خواهد شد. @taamolhoghooghi کانال تاملات حقوقی
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
«تریبون ترور» این بار در اختیار طراح حمله تروریستی اهواز 🔹روز گذشته خبر دستگیری حبیب اسیود ⁩سرکرده گروهک تروریستی و تجزیه‌طلب «حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز» در خارج از کشور و انتقالش به تهران منتشر شد. 🔹ساعاتی پس از انتشار خبر دستگیری حبیب اسیود، رسانه‌های فارسی‌زبان خارج نشین از جمله بی‌بی‌سی فارسی و ایران‌ اینترنشنال، همچون گذشته، بار دیگر به تریبونی برای تروریست‌ها تبدیل شدند. 🔹در این میان بی‌بی‌‌سی‌فارسی به مصاحبه‌‌ با هدی هواشمی همسر حبیب اسیود پرداخت و او را «یکی از رهبران مقاومت ملی احواز» معرفی کرد. 🔹این گروهک‌ تروریستی طی دو دهه اخیر جنایات متعددی از جمله آشوب های ابتدای دهه ۸۰ و حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در ۳۱ شهریور ماه سال ۹۷ را در کارنامه خود دارد. 🔹اینکه رسانه‌های فارسی‌زبان خارج‌‌نشین، تروریست‌های شناسنامه‌دار را با عنوان دیگری معرفی کنند، مسئله تازه‌ای نیست؛ تلویزیون صدای آمریکا پیش از دستگیری ریگی در مصاحبه‌ای، وی را رهبر جنبش مقاومت مردمی ایران معرفی کرده بود. tn.ai/2381290 @TasnimNews
هدایت شده از ساوه آدینه
11.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ حقوق دانان فرانسه و اروپا در برابر ⭕️ بیانیه 5000 ⭕️ آیا عدالت خواهان و قانون دانان فرانسه به این سئوال فکر کرده اند که اگر دولت فرانسه مدعی آزادی است چرا از ورود دختران محجبه به دانشگاه جلوگیری می‌کند ومحققین در خصوص هولوکاست را بازداشت و منع می نماید؟ ⭕️ آیا مجازات روژه گارودی بخاطر انکار افسانه هولو کاست، مغایر با ادعای آزادی بیان در غرب نیست؟ ⭕️ - اگر اروپا و فرانسه مخالف تروریسم و خشونت است چرا از داعش و گروههای تروریستی بین المللی همچون منافقین خلق حمایت می کنند؟ ⭕️ - آیا اهانت به توهین به استقبال 6 میلیون نفر ازجوانان، اندیشمندان و آزادیخواهان فرانسوی از دین آخرین پیامبر خدا نیست؟ ⭕️ - باید به آمریکا و صهیونیسم بین الملل و پادو های حقیر آنها در فرانسه تفهیم شود که اگر در مقابل اسلام، دین بایستند مسلمانان در مقابل تمام دنیای آنها خواهند ایستاد. ⭕️ در پایان این یک در برابر و اروپاست و ما بدینوسیله منتظر اقدام و واکنش حقوق دانان عدالت طلب و فرهیخته فرانسه و اروپا هستیم. ص Eitaa.com/saveh_adineh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ای مسئولان شما را به خدا به فکر این ملت باشید. ⭕️ بصیرت/برنامه ریزی جمعی/نظارت جدی و بدون ملاحظه ⭕️ بجای هر صحبتی، راه حل بدهیم ⭕️ نظارت جدی کنیم ⭕️ از اجتناب کنیم ⭕️ مراقب توطئه های دشمن و فتنه اقتصادی باشیم 🔴 نطق آقای لارگانی نماینده محترم فلاورجان را هم بشنویم @jedbie تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار