#بسمربالاکبر
شعری هست منسوب به مولا علی که میفرمایند«أتَزعَمُ أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ؟!وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ...»
تو فکر میکنی همین موجود محبوس شده در این جسمی؟؟؟ نه... بلکه درون تو عالمیست فراتر از هرچه که تصورش را بکنی .
درون:قلب است، روح است
روح خصوصیات آدمیست و سخنِ انسان از جایی نشأت میگیرد که روحش به آنجا تعلق دارد
- سوال: چه کسی تجلی این عالم اکبر است؟
به گمانم مولا به ما راه نشان داده، «الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ»؛عالم علیاکبرحسین.
- سوال: از او برایم بگو
پسری، «أشبه الناس خَلقاً، خُلقاً و منطقاً برسول اللّه»خلق و خو، رفتار و کلمات پیغمبری. در رشادت شاگرد رزم عبّاسبن علی و در تربیت مأنوسیافته با حسنبن علی.
اینها همه خط فکری از آدم میسازند کارستان.
وقتی به پدر فرمود «پدر، آیا ما بر حق نیستیم؟»
حسین پاسخ داد:«چرا، سوگند به آن خدا که باز گشت بندگان به سوی اوست.»
گفت: «پس باک نداریم و محقق باشیم و در گذریم.» که در یافته بود: «جَنَّاتِ عَدْنٍ» ،بهشتِ پابرجا؛ حسین است و کنار او بودن «رِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ». خشنودی خداست که بزرگ است از هر خشنودی دیگر.
- سوال: میشود جوان امروز به چنین عالم اکبری دست یابد؟چگونه؟
بله میشود، همین شبهای محرم باید تربیت شد، همین گریه ها باید پاکت کنند، باید سعی کنی آدمی که دوست داری در این دهه باشی در ماه و سال ادامهاش بدهی، این نور را باید حفظ کرد.
جسم ضعیف است، جسم درگیر میشود با این دنیا، «خُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِيفًا».
از خدا باید کمک خواست، همانطور که مولایمان علی یاد داده باید گفت: «مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَنْتَ الْقَوِىُّ وَاَ نَا الضَّعيفُ وَهَلْ يَرْحَمُ الضَّعيفَ اِلا الْقَوِىُّ» من اگه ضعیفم تو که قوی هستی کمکم کن .
این روزها جلوی آینه که میروی بگذار جسمِ ضعیف، به روح؛ همان «وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي» که ما با او عجین شدهایم، با همان روح خدا آشنایت زمزمه کن: «ببین، من زمین خوردهم، من فانیام، من تهش میرم تو یه مشت خاک، وقتی من داشتم با سیگار پوستمو میسوزوندم؛ تو پاشدی رفتی زیارت عاشورا رو برداشتی شروع کردی گریه کردن، وقتی من داشتم قدم میزدم تو دولا شدی کفشمو دراوردی گفتی اینجا باید پابرهنه راه بری.تو بودی وقتی داشتم عادی ضریحو میدیدم اشک ریختی.
من بلد نبودم، تو یادم دادی، تو که مشتی هستی، تو که خوبی، تو که ولت کنن دوس داری بری بالا، عاقبت بخیر شو،. ولله پشت پات خون میدم .تو برو جلو، به عالم اکبرت دست پیدا کن، علی اکبر درونتو ملاقات کن، ننگ به اونی که نگه «هر آنچه رنگ تعلق مباد بر بدنم، مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر.»