eitaa logo
کانال دوست
1.1هزار دنبال‌کننده
29.2هزار عکس
24.8هزار ویدیو
79 فایل
🇮🇷از هر چه می‌رود سخن دوست خوشتر است🇮🇷 موضوعات جالب رو براتون به اشتراک میذاریم... کپی مطالب با رضایت کامل میباشد😊 http://eitaa.com/joinchat/2150105099C9478d3116b گروه دورهمی دوست👆 @dost_an 📮ارتباط با ادمین : @Mim_Sad139
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 💠بیاﺩ ﻫﻤﻪ ﻟﻮﻃﻲ ﻫﺎي ﺑﺎ ﻣﺮاﻡ آقـا حمیـد قصه ی مـا ، جوون بـود و بـا کله ای پـر از بـاد ، لات هـای محله هم کلی ازش حساب می بردنـد ، خلاصه بزن بهادری بود بـرای خودش ! یـه روز مادر ایـن آقـا حمید ، ایـشون رو از خونه بیرون انـداخـت و گـفت : بـرو دیگـه پـسر ِمـن نیستـی ، خستـه شـدم از بـس جـواب ِکـاراتـو دادم ... همه ی همسایه هـا هـم از دستش کلافـه شـده بودنـد ... روزی از روزهـا یـک راننـده ی کـامیون کـه از قـضـا ، دوست حمید بـود جلوی پـای حمید ترمز می زنـه ، ازش می خواد بیـاد باهـاش بـره ، بهش می گه حمیـد تـو نمی خـوای آدم شی ؟؟! بیـا بـا من بریم جبهه ، حمیـد میگه اونجـا من رو راه نمیدن با این سابقه ، راننده به حمید می گه تو بیا و ناراحت نباش ... راه می افتند به طرف جبهه ؛ بین راه توجه حمیـد بـه یک وانت جلب می شه ، پشت وانت , زنی نشسته بود که یک نوزاد بغلش بود ؛ حمید تـا بـه خودش می یـاد می بینه زن ، نوزاد رو از پشت وانـت پرتاب می کنه بیـرون! حمیـد ؛ غیرتش بـه جوش می یـاد . شروع می کنه به دویـدن دنبـال وانـت ، همین کـه می رسه بـه مـاشین ، می پره بـالا ؛ می پـرسه : چی کار کردی با بچه ت زن....؟؟!!! زن سرش رو می اندازه پایین و مثـل ابـر بهار گریه می کنه و به حمید می گه ، من نزدیک یـازده ماه اسیر عراقی ها بودم این بچه مال عراقی هاست ، حمیـد می افته روی زانوهـاش ، با دست می کوبـه به سرش !! هی مـدام گریه می کنـه ، بـا اشک و ناله به راننده ی کامیون می گه من باید بـرگردم رفسنجـان ؛ یک کـار کوچیکی دارم ... سید حمید مـا بر میگرده رفسنجـان ، اولین جـا هم میره پیش دوستـاش کـه سر کوچه بودن !! می گه بچه هـا من دارم میرم جبهه !! شماها هم بیائیـد!! می گه بچـه هـا خاک بر سر من و شماهـا ؛ پاشیم بریم ناموسمـون در خطـره...! اومد خونـه از مادر حلالیـت طلبیـد و خداحافظی کرد و رفـت ... بـه جبهـه کـه رسید کفشاشـو داد به یکی ، و دیگـه تو جبهه کسی اونـو با کفش نـدیـد ، می گفت : اینجا جایی که خون شهدامـون ریخته شده ؛ حرمت داره ... و معروف شــد به (سید پا برهنه) اونقدر مونـد تـا آخـر با دو تایی سـوار موتـور ، هدف گلوله آر پی جی قرار گرفتن و رفتن پیش سید الشهداء... (عملیات خیبر سال 62) فرمانده دلاور ِ لشگر اسلام ، مسئول ِ اطلاعات قرارگاه کربلا ﺷﺎﺩﻱ ﺭﻭﺡ 🌷 🌷 .... ✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨ 🌤 @Dost_an
‌💠شهیدی که غیبتش موجه شد🌷 🌸هروقت دوست داشتی، می آیی و هر وقت هم دلت نخواست، نمی آیی؛ رفت و آمد خادم مسجد جمکران روی نظم و انضباط است، دل بخواهی نیست! یا تعهد اخلاقی میدهی که هر سه شنبه در مسجد حاضر باشی یا اینکه دور خادم بودن را خط بکش و وقت ما را هم نگیر. وقتی حرف حاج آقا تمام شد. مهدی لبخندی زد و گفت: چشم. تعهد می دهم هر سه شنبه سر وقت در مسجد حاضر باشم. پای برگه تعهد را امضا کرد و از اتاق بیرون آمدیم. گفتم: مهدی لااقل دلیل غیبت این چند هفته را به حاج آقا می گفتی که به سوریه رفته بودی... سه شنبه شد و حاج آقا زیر تابوتی که پیکر سوخته مهدی در آن بود؛ بلند لبیک یا زینب(س) می گفت... پر کشیدن مجال میخواهد آسمانی زلال می خواهد اشتیاق پرنده کافی نیست چون که پرواز بال می خواهد خاطره ای از ✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨ 🌤 @Dost_an
🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 🌷شهید سیداحمد پلارک🌷 🔅ولادت:1344/2/7 🔅محل ولادت:تهران(اصالتا" تبریزی) 🔅شهادت:1366/1/22 🔅محل شهادت: شلمچه 🔅لقب: شهید عطری 🔅آخرین سمت:فرمانده دسته 🔅آرامگاه: تهران، بهشت زهرا(س)، قطعه 26، ردیف 32، شماره 22 🌸 شهید پلارک در خیابان ایران میدان شهدا و در محله‌ای مذهبی زندگی می‌کرد. مسجد حاج آقا ضیاء آبادی "علی بن موسی الرضا علیه السلام" مأمن همیشگی‌اش بود. وی دائماً به منطقه می‌رفت. او فرمانده آر پی‌چی‌زن‌های گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود. 🌸در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز معمولی کار می‌کرد. او همیشه مشغول نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد می‌کند و او شهید و در زیر آوار مدفون می‌شود. 🌸بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه می‌شوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار می‌زدند با پیکر پاک این شهید روبرو می‌شوند که غرق در بوی گلاب بود. هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران، به خاک می‌سپارند، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس می‌شود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک می‌باشد به‌طوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از گلاب مرطوب می شود. 🌸شهید پلارک ما شبیه به یکی از سربازان پیامبر در صدر اسلام، "غسیل الملائکه" است. "غسیل الملائکه" به کسی می گویند که ملائکه غسلش داده‌ باشند. 🌸مادر شهید می گفتند: "پسرم از 13سالگی تا به هنگام شهادت وقتی 23 سالش بود، نماز شبش ترک نشد. 🔅🔅🔅🔅🔅 🌹دست نوشته ای از شهید 🌹از قافله عقب ماندم 🌺امام صادق(ع) می‌فرماید: چنان که اعضایت را با آب پاک می‌کنی، قلبت را با نور تقوی و یقین پاک گردان.» بعضی وقت‌ها متوجه می‌شوم که چقدر از قافله عقب مامدم. اصلا توی قافله نیستم. یا بهتر بگویم، راهم نمی‌دهند. جای هر کسی که نیست، لیاقت می‌خواهد که جزو قافله باشی، چه رسد به اینکه شهید شویم. خدایا! تو گفتی که دعا کنید، من هم می‌دانم که لیاقت ندارم، ولی به امید تو، به تو وصل شدم، ناامیدم نفرما. الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج @Dost_an
😍♥️ 🌷شهید تورجی زاده مداح بود عاشق حضرت زهرا سلام‌الله علیها.. 🌹آیت‌الله میردامادی نقل می کرد: بعد از شهادت محمدرضا خوابش رو دیدم و بهش گفتم:محمدرضا! این همه از حضرت زهرا سلام‌الله علیها گفتی و خوندی، چه ثمری برات داشت؟ 🌺 بلافاصله گفت: همین که در آغوش فرزندش حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجهم جان دادم برام کافیه...😍 📚منبع : ✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨ 🌤 @Dost_an
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امر به معروف دختر سوار بر 🙏در مقابل بی حجابی ها و حتما باشیوه های کنید که حجاب خون‌بهای است