eitaa logo
🇮🇷کانال دوست🇮🇷
1.6هزار دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
28.1هزار ویدیو
86 فایل
🇮🇷از هر چه می رود سخن دوست خوشتر است🇮🇷 موضوعات جالب رو براتون به اشتراک میذاریم... کپی مطالب با رضایت کامل میباشد😊 http://eitaa.com/joinchat/2150105099C9478d3116b گروه دورهمی دوست👆 @dost_an 📮ارتباط با ادمین : @Mim_Sad139
مشاهده در ایتا
دانلود
•═┄•※☘🌺☘※•┄═• 🔸روزی که با آقا جواد رفیق شدم با عیالم جر و بحثم بود. جواد چیزی نمی‌دانست یک شب گفت برو خانه عیالت را هم بیاور تا با عیال من برویم پارک. گفتم من نمی‌آیم. جواد خیلی تیز و باهوش بود من توی عمرم نتوانستم حتی یک‌بار هم جواد را سر کار بگذارم تازه همه بهم می‌گویند تو خیلی جلب و تیزی ولی جواد چنان فرز بود چنان مچت را می‌گرفت که می‌ماندی. گفت برای چی نمی‌آیی؟ ماندم چه بگویم شاید هم جواد از جای دیگری بو برده بود یا همان وقت چیزی فهمید پا سفت کرد که برو خانمت را بیاورنشد روی حرفش حرف بزنم. 📲 زنگ زدم به عیالم. بنده خدا خیلی تعجب کرده بود. گفتم سلام، خوبی خانم؟ گفت بله؟ چیه مجید؟ گفتم کارهایت را بکن می‌خوایم بریم بیرون. گفت چی؟ گفتم میایی؟ گفت بله که میام. 🚗ماشین را برداشتم و رفتم دنبال عیال. بعد هم با جواد و عیالش رفتیم توی خیابون تاب خوردیم. جواد از زندگی و زن و جایگاه زن و رفیق گفت. کمی پیاده شدیم و زن و مرد از همدیگر جدا شدیم. ☘ گفت بچه، داری اشتباه می‌روی. زن این طور است، اون طور است، پیامبر این را گفته، امام آن را گفته، زن این است. روح و دلش آن است. یک پس گردنی، پس کله ام زد و گفت تو از نقش زن و نیاز زن به محبت شوهرش چه می دانی؟ بفهم داری چه کار می‌کنی. فلان کن و بیسار کن. مطمئنم آن شب به عیالش هم گرا داده بود که با عیال من صحبت کند. 📚 کتاب بی‌برادر؛ 🌷 @dost_an