تلنگر ۱
ریه های شهر به شدت گرفتارِ ویروسِ گناه است.
اهل پروا دچار تنگی نفس شده اند.
هیچ کس از ابتلا در امان نیست.
ماسک #تقوا بزنیم تا آمار روزانه گناه بالاتر نرود.
#تلنگر_کرونایی
#خاطره_شهدا
#قسمت_ششم
✍ توصیه جالبِ آیت الله بهاءالدینی به طلاب: اگر صیاد شیرازی شدید ، هم دنیا دارید هم آخرت...
.
#متن_خاطره
طلبههای شیراز اومدند نزد آیتالله بهاءالدینی و از ایشون درسِ اخلاق خواستند. این عارفِ بزرگ بهشون فرمود: بروید از صیاد شیرازی درسِ زندگی بگیرید ، اگر صیاد شیرازی شدید، هم دنیا دارید و هم آخرت...
.
🌷 خاطرهای از زندگی امیرسپهبد علی صیادشیرازی
📚منبع: کتاب امیر دلاور ، صفحه 69
#تقوا #عاقبت_به_خیری #شهیدصیادشیرازی
#خاطره_شهدا
#قسمت_هشتم
✍ تعبیرِ جالبی از یک مهندسِ شهید برای نمازِ اول وقت
#متن_خاطره
وقتی صدای اذان رو میشنید ، دست از غذا خوردن میکشید و میرفت نماز بخونه.
بهش اصرار میکردیم و میگفتیم:
غذات سرد میشه ، تمومش کن ، بعد برو نمازت رو بخون.
اما محمود میگفت: اگه نروم نماز بخونم، غذای روحم سرد میشه...
🌷خاطره ای از زندگی سردار شهید محمود شهبازی
📚منبع: کتاب محراب عشق ، صفحه 35
#نماز_اول_وقت #تقوا #شهیدمحمودشهبازی
🆔 @dostemasjedi
#خاطره_شهدا
#قسمت_یازدهم
✍ صحبت جالب پدر شهیدان زین الدین پیرامون فرزندان شهیدش
#متن_خاطره :
ده سال بعد ازشهادت مهدی و مجید زین الدین ، پدر بزرگوارشون میگفت: من در این مدت طولانی بارها نشسته و به خاطرات گذشته بازگشتهام. اما هر چه فکرکردم تا یک خطا و یا گناهی از مجید و مهدی به یاد بیاورم ، چیزی پیدا نکردم ، نمی خوام بگم معصوم بودند ، اما من که پدرشون هستم ، به خداییِ خدا گناهی ازشون سراغ ندارم...
📌خاطره ای از زندگی شهیدان مهدی و مجید زینالدین
📚منبع: کتاب سرداران تقوا ، صفحه 43
#تقوا #ترک_گناه #شهیدزین_الدین
🆔 @dostemasjedi
#خاطره_شهدا
#قسمت_سیودوم
✍️ هر کس با اموالِ بیت المال سر و کار دارد ، حتماً این خاطره را بخواند
#متن_خاطره :
نسبت به اموالِ بیت المال خیلی دقیق بود. حتی حاضر نبود با تلفنِ پادگان به خونه زنگ بزنه. وقتی علت رو ازش پرسیدند ، گفته بود: شما حاضر میشی به خاطر یک تلفن ، آتش جهنم رو بخرم؟!!!
🌷خاطره ای از سردار شهید حسن غازی
📚 منبع: کتاب ستاره های آسمانی ، صفحه 37
#بیت_المال #تقوا #شهیدحسن_غازی #شهدای_اصفهان #جاویدالاثر
🆔 @dostemasjedi
#خاطره_شهدا
#قسمت_سیوهفتم ✍️ اگر همهی مسئولین کشور اینگونه بودند، ایران گلستان میشد
#متن_خاطره :
اون روز پسرش رو آورده بود محلِ کار. از صبح که اومد ، خودش رفت جلسه و محمد مهدی رو گذاشت پیشِ ما ... پذیراییِ جلسه که تموم شد ، مقداری موز اضافه اومد. یکی از موزها رو دادم به محمدمهدی... نمی دانم حاج احمد برای چهکاری من رو احضار کرد. وقتی رفتم داخل اتاق ، محمدمهدی هم پشت سرم اومد. حاج احمد تا پسرش رو دید برافروخته شد، طوری که تا حالا اینقدر عصبانی ندیده بودمش. با صدای بلند گفت: کی به شما گفته به پسرم موز بدین؟ گفتم: حاجی این بچه از صبح تا حالا هیچی نخورده ، یه موز از سهم خودم بهش دادم...
نذاشت صحبتم تموم بشه. دست کرد توی جیبش ، بهم پول داد و گفت: همین الان میری یک کیلو موز میخری و میذاری جای یه دونه موزیکه پسرم خورده...
🌷خاطرهای از زندگی سردار شهید حاج احمد کاظمی
📚منبع: کتاب احمد ، صفحه 137
#بیت_المال #رزق_حلال #تربیت_فرزند #مراقبه #تقوا #شهیداحمدکاظمی
#خاطره_شهدا
#قسمت_سیوهفتم
✍ اگر همهی مسئولین کشور اینگونه بودند، ایران گلستان میشد
#متن_خاطره :
اون روز پسرش رو آورده بود محلِ کار. از صبح که اومد ، خودش رفت جلسه و محمد مهدی رو گذاشت پیشِ ما ... پذیراییِ جلسه که تموم شد ، مقداری موز اضافه اومد. یکی از موزها رو دادم به محمدمهدی... نمی دانم حاج احمد برای چهکاری من رو احضار کرد. وقتی رفتم داخل اتاق ، محمدمهدی هم پشت سرم اومد. حاج احمد تا پسرش رو دید برافروخته شد، طوری که تا حالا اینقدر عصبانی ندیده بودمش. با صدای بلند گفت: کی به شما گفته به پسرم موز بدین؟ گفتم: حاجی این بچه از صبح تا حالا هیچی نخورده ، یه موز از سهم خودم بهش دادم...
نذاشت صحبتم تموم بشه. دست کرد توی جیبش ، بهم پول داد و گفت: همین الان میری یک کیلو موز میخری و میذاری جای یه دونه موزیکه پسرم خورده...
🌷خاطرهای از زندگی سردار شهید حاج احمد کاظمی
📚منبع: کتاب احمد ، صفحه 137
#بیت_المال #رزق_حلال #تربیت_فرزند #مراقبه #تقوا #شهیداحمدکاظمی
🆔 @dostemasjedi