امام صادق علیه السلام:
این امر (حکومت ما اهل بیت) فرا نرسد،تا اینکه هیچ گروهی از مردم باقی نماند،مگر اینکه بر مردم حکومت کرده باشد،تا کسی نگوید:اگر ما به حکومت می رسیدیم،به عدل و داد رفتار می کردیم،پس از آن،قائم علیه السلام قیام می کند و حق و عدالت را بر پا می دارد.
📚الغیبه للنعمانی،ص۲۷۴،ح۵۲
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری(س)
🌹| @dosteshahideman
🍃🌷🍃🌷🍃
#تفڪرانه_صبحڱاهے😍
هرجا حدیثی، آیه اے،
دعایی به #دلت خورد، بایست؛
مبادا یڪ وقت بگذرے و بروے، صبر ڪن؛
"رزق معنوے خیلی
#مخفےتر از رزق مادے است"
یک نفر از درے، دیوارے می گوید
و در حقیقت #خداست؛
ڪه با زبان دیگران با شما حرف مےزند...
#حاجاسماعیلدولابی
🌷| @dosteshahideman
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🍃🌷🍃🌷🍃
#تلنگــــــرانه_صبحڱاهے😍
کلام #شهیدی که بی بی دوعالم رو دید....
برادرم !
تمام عالم هم اگربرایت #زلیخا شد
تو #بندگی کن
وبه حرمت نگاه #خدایت
بگذار
و بگذر...
اینگونه که باشی
#شهیدت می کنند...
#شهیدعبدالحسینبرونسی
🌷| @dosteshahideman
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🍃🌹🕊🌹🕊🌹🍃
#ڪلام_شهید😍
یادمون باشه که هـرچے برای خدا
کوچیکی و افتادگی کنیم،
خدا در نظر دیگران بزرگمون میکنه...
👤شهیدحسین خرازی
#یالطیفاِرحَمعَبدڪَالضعیف
🌹| @dosteshahideman
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
📃 #وصیتنامه
🌼خـواهـرم❗️
💢از بی حجـابی است
اگـر عمـر گــل ڪـم اسـت؛
نهفتـه بـاش و همیشـه گـــل بـاش.
#شهیـد_حمیـدرضـا_نـظام
🕊| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
تا صبحدم به یاٖد تو شب را قدم زدم آتش گرفتـم از تــو و در صبحدم زدم با آسـمان مـفـاخـره کـردیـم ت
🕊🕊🕊🕊🕊
محمودرضا تو روزايى كه آمريكا عراق رو اشغال كرده بود (١٣٨٤) و تصاويرش از تلويزيون پخش ميشد ميگفت :
خيلى دوست دارم با آمريكايى ها بجنگم. بعدها كه رفت سوريه هر وقت حرف جنگ بود بازهم اینو ميگفت .
♻️ پ ن: ترامپ نميدونه كه قويترين روياى مردان مؤمن اين سرزمين جنگ با آمریکاست.
🕊| @dosteshahideman
🕊🕊
🕊🕊🕊
🕊🕊🕊🕊
1_19914991.mp3
2.83M
🎼 #مداحی_شهدایی
🔸 آی شهدا دلای ما تنگہ براتون
#هستی_ما_ولایته_آرزومون_شهادته
مجتبی رمضانی
🌹| @dosteshahideman
😂😂طنز جبهه😂😂
تعداد مجروحین بالا رفته بود
فرمانده از میان گرد و غبار انفجارها دوید طرفم و گفت :
سریع بیسیم بزن عقب و بگو یک آمبولانس بفرستند مجروحین را ببرد!
شاستی گوشی بیسیم را فشار دادم و بخاطر اینکه پیام لو نرود و عراقیها از خواستهمان سر در نیاورند، پشت بیسیم باید با کد حرف زدم
گفتم: ” حیدر حیدر رشید ”
چند لحظه صدای فش فش به گوشم رسید. بعد صدای کسی آمد:
– رشید بگوشم.
– رشید جان! حاجی گفت یک دلبر قرمز بفرستید!
-هه هه دلبر قرمز دیگه چیه ؟😏😏
-شما کی هستی؟ پس رشید کجاست؟
– رشید چهار چرخش رفته هوا. من در خدمتم.
-اخوی مگه برگه کد نداری؟
– برگه کد دیگه چیه؟ بگو ببینم چی میخوای؟
دیدم عجب گرفتاری شدهام، از یکطرف باید با رمز حرف میزدم، از طرف دیگر با یک آدم ناوارد طرف شده بودم
– رشید جان! از همانها که چرخ دارند!
– چه میگویی؟ درست حرف نو
بزن ببینم چی میخواهی ؟
– بابا از همانها که سفیده.
– هه هه! نکنه ترب میخوای.
– بیمزه!😳
_ بابا از همانها که رو سقفش یک چراغ قرمز داره
– ای بابا! خب زودتر بگو که آمبولانس میخوای!😂
😡😡کارد میزدند خونم در نمیآمد. هر چه بد و بیراه بود به آدم پشت بیسیم گفتم.
#شهادت
#شهادت_هنر_مردان_خداست
🕊| @dosteshahideman
🍃🌹🕊🌹🕊🌹🍃
#سلام_بر_شهدا
احترام به سادات(خاطره ای از زندگی شهید محمدرضا تورجی زاده)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود بر ارواح طیّبه ی شهدا و امام راحل(ره)
خاطره ای از زندگی شهید محمدرضا تورجی زاده
راوی: دکتر سید احمد نواب
منبع: کتاب یا زهرا(س) ( گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی)
آمدم چادر فرماندهی گروهان. برادر تورجی تنها نشسته بود. جلو رفتم و سلام کردم. طبق معمول به احترم سادات بلند شد.
گفتم: شرمنده محمد آقا! من با یکی از دوستانم قرار دارم. باید بروم مرخصی و تا عصر برگردم.
بی مقدمه گفت: نه نمی شه! گفتم: من قرار دارم. اون آقا منتظر منه! دوباره با جدیت گفت: همین که شنیدی.
کمی نگاهش کردم. با تمام احترامی که برای سادات داشت اما در فرماندهی خیلی جدی بود.
عصبانی شدم. از چادر بیرون آمدم و با ناراحتی گفتم: شکایت شما رو به مادرم می کنم! هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم. دوید دنبال من. با پای برهنه.
دستم را گرفت و گفت: این چی بود گفتی؟! به صورتش تگاه کردم. خیس از اشک بود.
بعد ادامه داد: این برگه مرخصی. سفید امضاء کردم. هر چقدر دوست داری بنویس! ااما حرفت رو پس بگیر!
گفت: به خدا شوخی کردم. اصلا منظوری نداشتم. خودم هم بغض کرده بودم. فکر نمی کردم اینگونه به نام مادر سادات حساس باشد!
یک سال از آن ماجرا گذشت. چند ساعت قبل از شهادتش بود. مرا دید. باز یاد آن خاطره تلخ را برای من زنده کرد و پرسید: راستی اون حرفت رو پس گرفتی؟!
گفتم: به خدا غلط کردم. اشتباه کردم. من به کسی شکایت نکردم. اصلا غلط می کنم چنین کاری انجام بدهم.
🕊| @dosteshahideman
🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊🌹🕊
❤️🍃
یه موتور گازی داشت 🏍
که هرروز صبح و عصر سوارش میشد
و باش میومد مدرسه و برمیگشت .
یه روز عصر ...
که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❗️
رسید به چراغ قرمز .🚦
ترمز زد و ایستاد ‼️
یه نگاه به دور و برش کرد 👀
و موتور رو زد رو جک
و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣
الله اکبر و الله اکــــبر ...✌️
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .😳
اشهد ان لا اله الا الله ...👌
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید 😂
و متلک مینداخت😒
و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد 😳
که این مجید چش شُدِه⁉️
قاطی کرده چرا⁉️
خلاصه چراغ سبز شد🍃
و ماشینا راه افتادن🚗🚙
و رفتن .
آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟
چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!!
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀
و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ 😏
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود
که عروس توش بی حجاب نشسته بود 😖
و آدمای دورش نگاهش میکردن .😒
من دیدم تو روز روشن ☀️
جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌.
به خودم گفتم چکار کنم
که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه .
دیدم این بهترین کاره !"👌
همین‼️✌️
🎌برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین
🎈کپی با ذکر صلوات آزاد است🎈
🆔 @dosteshahideman
🌸ای احمدیان به نام احمد صلوات🌸
🌸هر دم به هزار ساعت از دم صلوات🌸
🌸از نور محمدی دلم مسرور است🌸
🌸پیوسته بگو تو بر محمد صلوات🌸
🌋الّلهُمَّ 🌟💐
🌋صلّ🌟💐
🌋علْی 🌟💐
🌋محَمَّدٍ 🌟💐
🌋وآلَ🌟💐
🌋محَمَّدٍ🌟💐
🌋وعَجِّل🌟💐
🌋 فرَجَهُم🌟💐
🌋الّلهُمَّ 🌟💐
🌋صلّ🌟💐
🌋علْی 🌟💐
🌋محَمَّدٍ 🌟💐
🌋وآلَ🌟💐
🌋محَمَّدٍ🌟💐
🌋وعَجِّل🌟💐
🌋 فرَجَهُم🌟💐
🌋الّلهُمَّ 🌟💐
🌋صلّ🌟💐
🌋علْی 🌟💐
🌋محَمَّدٍ 🌟💐
🌋وآلَ🌟💐
🌋محَمَّدٍ🌟💐
🌋وعَجِّل🌟💐
🌋 فرَجَهُم🌟💐
🌋الّلهُمَّ 🌟💐
🌋صلّ🌟💐
🌋علْی 🌟💐
🌋محَمَّدٍ 🌟💐
🌋وآلَ🌟💐
🌋محَمَّدٍ🌟💐
🌋وعَجِّل🌟💐
🌋 فرَجَهُم🌟
💕ولادت💞
💞حضرت محمد(ص)💞
💞پيشاپيش💞
💞 برهمه شما مبارڪ باد💞
❤️🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺❤️🌺❤️| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
🌱🌱🌱🌱
🌺خاطره شهدا🌺
🌱🌱🌱🌱
اسفند سال ۸۸ بود. مثل هر سال در تالار وزارت کشور برای سالگرد شهادت شهید باکری مراسم گرفته بودند. تهران بودم آنروز. محمودرضا زنگ زد و گفت: میآیی مراسم؟
گفتم: میآیم، چطور؟
گفت: بیا، سخنران مراسم قاسم سلیمانی است.
گفتم: حتما میآیم.
و مقابل ورودی تالار قرار گذاشتیم. محمودرضا زودتر از من رسیده بود. من با چند نفر از دوستان رفته بودم. بیرون، محمودرضا را پیدا کردم و رفتیم و نشستیم طبقه بالا. همه صندلیها پر بود و به زحمت جایی روی لبه یکی از پلهها پیدا کردیم و نشستیم روی لبه. تا حاج قاسم بیاید، با محمودرضا حرف میزدیم ولی حاج
قاسم که روی سن آمد محمودرضا سکوت کرد و دیگر حرف نمیزد. من گوشی موبایلم را درآوردم و شروع کردم به ضبط کردن حرفهای حاج قاسم. محمودرضا تا آخر، همینطور توی سکوت بود و گوش میداد. وقتی حاج قاسم داشت حرفهایش را جمع بندی میکرد، محمودرضا یک مرتبه گفت:
حاج قاسم خیلی ضیق وقت دارد. این کت و شلواری که تنش هست را میبینی؟ شاید اصرار کردهاند تا این کت و شلوار را بپوشد و الا حاج قاسم همین قدر هم وقت ندارد.
بعد از برنامه، از پلههای ساختمان وزارت کشور پایین میآمدیم که به محمودرضا گفتم: کاش میشد حاج قاسم را از نزدیک ببینیم.
گفت: من خجالت میکشم وقتی توی صورت حاج قاسم نگاه میکنم؛ چهرهاش خیلی خسته و تکیده است. محمودرضا خودش هم این مجاهده و پرکاری را داشت. این اواخر یکبار گفت: من یکبار پیش حاج قاسم برای بچهها حرف میزدم، گفتم بچهها من اینطور فهمیدهام که خداوند شهادت را به کسانی میدهد که پرکار هستند و شهدای ما غالبا اینطور بودهاند.
بعد گفت: حاج قاسم این حرف را تأیید کرد و گفت بله همینطور
👇👇
🌷 @dosteshahideman
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
هراس و دلهره خواهد رفت
همان شبی که تو میآیی😍
همان شب آمنه میبیند
درون چشم تو دنیایی🎋
همین که آمدهای از راه،
قریش محو تو شد ای ماه!🌙
یتیم کوچک عبدالله!❤️
ببین نیامده، آقایی!🍃
به دختران نهان در گِل😞
، ببار ساقی نازک دل❄️
ببار تا بشود نازل
به قلب پاک تو زهرایی💐
به آرزوی نگین تو✨
درآمدهست به دین تو
مسیح من! به کمین تو
نشسته است یهودایی😭
#السلام_علیک_یاایها_الرسول
#یا_محمد 😍
👇👇
@dosteshahideman
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
وقت نماز
🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
#تلنگر_امروز_نماز_اول_وقت
هرگاه در نمازت عجله کردی
خواستی زودتر به پایان برسانی
به یاد بیاور
همه ی آنچه که می خواهی بعد از نماز بروی به آن برسی
و همه ی آنچه که می ترسی در این مدت از دست بدهی
به دست همان کسی است، که در مقابلش ایستاده ای
برای حرف زدن با خدا بیشتر وقت بگذار
@dosteshahideman
✨ای فرزند عبــــــــداللّــــــــــه
✨تو اِكرام كنندهی بزرگ وكوچک،
با آن نیایش های بی پایانت،
قدمت، پر برکت،
خلقت ، نرم و نِكو،
وجودت ، خوش عطر،
سرباز میدان نبرد،
فاتح اندیشه ها،
احیاگر آیین ابراهیمخلیلالله
✨تو ای رسول الله، نبی الله…
قلم ز نوشتن و زبان از گفتنِ
صفات بی مثالت عاجز است
✨همه ات خیر✨همه ات نور✨
💫ایام ولادت
💫حضرت محمد(ص)
💫مبارک باد .
#حزب_الله
| @dosteshahideman
💖🍃💖🍃💖
#ریحانه_شهیدانه🌹🍃
شہدا ❤️ #چـــــادرم را بنگرید ...
من پاسدار خون شما هستمـ و خواهمـ بود...
اے شـــــہید.....
من ✋هنوز امانتدار توامـ......
ادامه ے راه رایارے امـ ڪن حجاب خون بہاے شُہداست...
☝️یڪ زن با حجاب:
براے پدرش ،افتخـــــار🌼
براے برادرانش ،عـــــزتـ🌸
براے همسرش ،گـــــنج💖
براے فرزندانش ، بهترین الگـــــو🌺
براے جامعه آرامش مے باشد🍃
اے زن مسلمان باحفظ #حجاب ، خود واطرافیانت راسعادتمند ڪن. ✌️
🎤یڪ مقامـ بلندپایهے آمریکایے میگوید…
دیگرزمانے نیست ڪه دانشجویان رابه خیابان بیاوریمـ، برای سرنگون ڪردن جمهورے اسلامے ڪافیستـ چادررا از سر زنانشان برداشت😡
حواست☝️ باشدبانو ...
براے چادرت نقشه ها ڪشیده اند
مواظب باش .😔✋
#مناگرچادرےامازنظرلطفشماستـــ
#ڪپـےبردارےباذڪرصلوات جایز
💚🍃
@dosteshahideman
💖🍃💖🍃💖🍃💖
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
🌸
🌿
باباے مـهربونم...
خاطرهاے خواهدشد،
آنروز ڪہ
براے آخرین بار
در آغوش گرمت آرام گرفتم..
چشمانم را بستم
و آرام
دردِ دل ڪردم
از دلتنگےهاے فرداهایم...
#شهیدمحمودرضابیضایی
#شبتون_شهدایی
@dosteshahideman
🌸
🌿
🌸
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐
خدایا...
هیچ نسبتی با شهدا ندارم...
اما دلم به دلشان بند است...
خون سرخشان بد جوری پاگیرم کرده...
میدانم لایق شهادت نیستم...
اما آرزویش را داشتن که عیب نیست...
فریاد میزنم تو را...
در لابلای شعر هایم...
شاید انعکاسش جواب تو باشد...
اما میدانم پاسخی نمیدهی...
وقتی شرمنده تر از همیشه بگویم...
شهدا شرمنده ایم...😔
👇👇
🌸 @dosteshahideman
💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐🌱💐
دوست شــ❤ـهـید من
💞💞💞
💛قرارعاشقی💛
🍁صلوات خاصه امام رضا
به نیابت از #شهید_محمود_رضا_بیضایی
🍁اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِک.
ساعت هشت
به وقت امام رضا😍😍😍
👇👇
@dosteshahideman
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
1_35798522.mp3
7.65M
ای گل در باغ ما پس تـوڪجایے ڪجا
سوسن با صد زبــان از تــو نشانم نداد
#میلاد_نور_مبارک 🌹🍃
#محسن_چاووشی
❤️| @dosteshahideman