eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
936 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘﷽⚘ ختم قرآن به نیابت از تمامی شهدا 😍 🌹| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ # خدایا قلبم راچنان از محبت خودت پرکن که جز تو را آرزو نکند... 🌷 | @dosteshahideman
⚘﷽⚘ ✍ 🔺از خواهران می خواهم که حجابشان را مثل حضرت زهرا (س).رعایت کنند، نه مثل حجاب های امروز؛ چون این حجاب ها بوی حضرت زهرا(س) را نمی دهد...😔 🌷 | @dosteshahideman
1_13714624.mp3
8.67M
🎧🎧 🎵دلم گرفته ای رفیق... 🎤🎤 گرشا تقدیم به همه عزیزانی که دارن💐💐 👌👌 🌹| @dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘ #قرار‌دم‌غروب‌ 💚 بریم حرم کربلا 💚 به نیابت از شهیدبزرگوار 🌹سید مصطفی خمینی🌹 🌾یه دنیا درگیر و درد دارمو😭🌾 🎤 #مداحی مداحان‌اهل‌البیت #رزق‌معنوی 🌾 @dosteshahideman💚 🌷🌾 🌾🌷🌾 🌷🌾🌷🌾
⚘﷽⚘ اگه کسی تو کما باشه ؛ خانوادش همه منتظرن که برگرده... خیلیامون تو رفتیم ؛ اهل بیت منتظرمون‌َند... وقتش نشده که برگردیم؟! ! 🌷| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت سی و یکم داستان دنباله دار نسل سوخته: هدیه خدا عید نوروز ... قرار بود بریم مشهد ... حس خو
⚘﷽⚘ قسمت سی و سوم داستان دنباله دار نسل سوخته: دلت می آید؟ ... نهار رسیدیم سبزوار ... کنار یه پارک ایستادیم ... کمک مادرم وسایل رو برای نهار از توی ماشین در آوردم ... وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... سر سفره نشسته بودیم ... که خانمی تقریبا هم سن و سال مادرم بهمون نزدیک شد ... پریشان احوال ... و با همون حال، تقاضاش رو مطرح کرد ... - من یه دختر و پسر دارم ... و ... اگر ممکنه بهم کمکی کنید ... مخصوصا اگر لباس کهنه ای چیزی دارید که نمی خواید ... پدرم دوباره حالت غر زدن به خودش گرفت ... - آخه کی با لباس کهنه میره سفر؟ ... که اومدی میگی لباس کهنه دارید بدید ... سرش رو انداخت پایین که بره ... مادرم زیرچشمی ... نگاه تلخ معناداری به پدرم کرد ... و دنبال اون خانم بلند شد ... - نگفتید بچه هاتون چند ساله ان؟ ... با شرمندگی سرش رو آورد بالا ... چهره اش از اون حال ناراحت خارج شد ... با خوشحالی گفت ... - دخترم از دخترتون بزرگ تره ... اما پسرم تقریبا هم قد و قواره پسر شماست ... نگاهش روی من بود ... مادرم سرچرخوند سمت من ... سوئیچ ماشین رو برداشت و رفت سر ساک و پدرم همچنان غر می زد ... سعید خودش رو کشید کنار من ... - واقعا دلت میاد لباسی رو که خودت می پوشی بدی بره؟... تو مگه چند دست لباس داری که اونم بره؟ ... بابا رو هم که می شناسی ... همیشه تا مجبور نشه واست چیزی نمی خره ... برو یه چیزی به مامان بگو ... بابا دوباره باهات لج می کنه ها ... 🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ بعد از تو💕 تا همیشه و روزها بی مـ🌙ـاه و مهر مےگذرند از کنار ما 💥اما پشت دریچه ها در سینه ها ماھ ِ قصه های تابان است🌝 🌙 🌙 | @dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا