eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
957 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘﷽⚘ شهید مرتضی یاغچیان ۲۲ خرداد ۱۳۳۵ در خانواده ای مذهبی در تبریز به دنیا آمد. سال ۱۳۵۶ به خدمت سربازی رفت و دوره آموزشی خود را در پادگان جلدیان سپری کرد و بعد از آن به شهرهای سوسنگرد ، بستان و چند پاسگاه مرزی اعزام شد. با فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر فرار سربازها از پادگانها ، یاغچیان از پادگان گریخت و در تظاهرات و عملیات علیه رژیم پهلوی شرکت جست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، مرتضی یاغچیان از اولین افرادی بود که به عضویت سپاه تبریز درآمد و از آغاز در مسئولیتهای مهم به انجام وظیفه پرداخت و در بدو امر مسئول تسلیحات سپاه تبریز بود. در شهریور ۱۳۵۹ ، با شروع جنگ ، راهی جبهه شد و قبل از حرکت ، تلفنی با پدر و مادر خود صحبت کرد و از آنها اجازه گرفت . یاغچیان در طی جنگ دچار تحول روحی عظیمی شد. پنج بار مجروح شد ولی هیچ کدام از مجروحیتها باعث نشد تا جبهه را رها کند. برخی از زخمهای خود را پنهانی می بست و سعی می کرد تا کسی از آن اطلاع پیدا نکند. در هفتم بهمن ۱۳۶۲ در عملیات خیبر ابتدا حمید باکری به شهادت رسید . مهدی باکری به خاطر سختی عملیات و پاتکهای مکرر دشمن از مرتضی یاغچیان خواست در مقابل حملات ایستادگی نماید و یاغچیان نیز با رشادت در مقابل حمله دشمن پایداری کرد. شهادت مرتضی یاغچیان را با بی سیم به مهدی باکری خبر دادند. پیکر شهید مرتضی یاغچیان پس از عملیات در منطقه جا ماند و تا سال ۱۳۷۵ مفقودالاثر بود تا اینکه در این سال در پی جستجوی گروه های تفحص ، بقایای پیکرش کشف شد و در وادی رحمت تبریز به آرام گرفت. •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ بار خدايا بنده اي هستم گناهكار و روسياه و شرمسار و در خود لياقت شهيد شدن را نمي بينم مگر آنكه تو خود بر من رحم كني و عنايت به من بنمائي شربت شهادت را ، خداوندا ، امروز نائب امام زمان با دم مسيحائي خود به ما ارزش انسان بودن و انسان شدن مي آموزد و روز امتحان است و اگر لحظه‌اي درنگ كنيم فرصت از دست رفته ، پس ما را ياري بفرما و راهنمايمان باش و از لغزشهاي نگاهمان دار تا به صراط مستقيم هدايت شويم ، اي مسلمانان جهان امروز تمامي كفر به سركردگي امريكا با تمام قوا در مقابل اسلام صف كشيده و اسلام و انقلاب اسلامي امروز به خون و جان ما نياز دارد تا ريشه اش محكم شود و اگر ما در اين امر قصور كنيم فرداي تاريخ هم در مقابل خدا و رسول خدا و هم نسل آينده مسئول خواهيم بود و جوابگو، و بر ماست كه به نداي« هل من ناصر ينصرني » امام عزيزمان لبيك گفته و به ياري او بشتابيم كه ياري او ياري اسلام و پيامبر است، « ان تنصرالله ينصركم و يثبّت اقدامكم » و اگر ياري كنيم خدا را ، یاری خواهد نمود ما را در رسيدن به مقام والاي انسانيت ، و راهنمايي خواهند نمود ما را در رسيدن به هدف نهائي . امروز اين سعادت به من دست داده تا به كربلاي ايران,جايگاه عاشقان خدا ,قرارگاه سرداران رسول گرامي و پويندگان راه علي و پيروان حسين و سربازان امام زمان (عج) و ياوران رهبر عزيز خميني كبير و راهيان شهادت بیایم. براي رسيدن به اين مكان چه انتظارها كشيده‌ام خدا مي‌داند و با آگاهي كامل و با عشق به الله به اين راه آمده‌ام تا براي رضاي او جهاد كنم و اگر سعادت پيدا كردم به ديدار خدا بروم و از اين تن خاكي عروج كنم و به خدا برسم . و شما پدر و مادرم اگر من شهيد شدم غم مداريد چون من يك شهيدم و هرگز نمي‌ميرم و پيش معبودم روزي به من داده خواهد شد . ثانياً من امانتي بيش در پيش شما نبودم و شاد باشيد كه چه خوب دين خود را ادا كرديد و از اينكه در تربيت من خيلي زحمت كشيديد و من خيلي شما را اذيت كرده‌ام حلاليت مي طلبم و مي‌خواهم كه در مرگ من زياد گريه نكنيد كه هم اجر من كم مي‌شود و هم ثواب شما . به خاطر خدا گريه كنيد و از ترس روز قيامت . برادران و خواهرم از اينكه خيلي شما را ناراحت كرده‌ام و زحمات زيادي به خاطر من متحمل شده‌ايد اميدوارم مرا ببخشيد و تقاضا دارم از دامن امام دست برنداريد و اسلام را به وسيله فرد نشناسيد، بلكه افراد را با معيارهاي اسلامي بشناسيد و از شما مي‌خواهم كه نگذاريد اسلحه من زمين بيافتد، بلكه تك ‌تك شما يك پاسدار، براي اسلام باشيد . انشاءالله . دوستان و برادرانم ، از همه عاجزانه حلاليّت مي طلبم و تقاضا مي كنم امام عزيز را تنها نگذاريد و به جان او دعا كنيد تا ظهور آقا امام زمان (عج) و در راه پياده شدن احكام و قوانين اسلام تا جايي كه مي‌توانيد تلاش كنيد . همه شما را به خدا مي‌سپارم . از همه التماس دعا براي طول عمر امام را داريم.                                                                                     17/2/61  مرتضي ياغچيان قرارگاه كربلا •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ ‍ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :9⃣4⃣ #فصل_هشتم به همین خاطر هر صبح، تا از خواب بیدار می شدم، قبل از هر چ
⚘﷽⚘ ‍ ‍ ✫⇠ ✫⇠قسمت :1⃣5⃣ شانه هایم را بالا انداختم و بی اراده لب هایم آویزان شد. بدون اینکه جوابی بدهم. صمد گفت: «نمی توانی هم خانه را تمیز کنی و هم به بچه ها برسی.» کتش را درآورد و گفت: «من بچه ها را نگه می دارم، تو برو اتاق ها را تمیز کن. کارت که تمام شد، من می روم.» با خودم فکر کردم تا صبح زود است و بچه ها خوابند. بهتر است بروم اتاق ها را تمیز کنم. صمد هم ماند اتاق خودمان تا مواظب بچه ها باشد. پنجره های اتاق دم دستی را باز گذاشتم. لحاف کرسی را از چهار طرف بالا دادم روی کرسی. تشک ها را برداشتم و گذاشتم روی لحاف های تازده. همین که جارو را دست گرفتم تا اتاق را جارو کنم، صدای گریه دوقلوها درآمد. اول اهمیتی ندادم. فکر کردم صمد آن ها را آرام می کند. اما کمی بعد، صدای صمد هم بلند شد. ـ قدم! قدم! بیا ببین این بچه ها چه می خواهند؟! جارو را انداختم توی اتاق و دویدم طرف اتاق خودمان که آن طرف حیاط بود. دوقلوها بیدار شده بودند و شیر می خواستند. یکی از آن ها را دادم بغل صمد و آن یکی را خودم برداشتم و بچه به بغل مشغول آماده کردن شیرها شدم. صمد به بچه ای که بغلش بود، شیر داد و من هم به آن یکی بچه. بچه ها شیرشان را خوردند و ساکت شدند. ادامه دارد...✒️ ✫⇠ ✫⇠قسمت :2⃣5⃣ از فرصت استفاده کردم و رفتم سراغ جارو زدن اتاق. هنوز اتاق را تا نیمه جارو نزده بودم که دوباره صدای گریه دوقلوها بلند شد. حتماً خیس کرده بودند. مجبور شدم قبل از اینکه صمد صدایم کند، بروم دنبال بچه ها. حدسم درست بود. دوقلوها که شیرشان را خورده بودند حالا جایشان را خیس کرده بودند. مشغول عوض کردن بچه ها شدم. صمد بالای سرم ایستاده بود و نگاه می کرد. می گفت: «می خواهم یاد بگیرم و برای بچه های خودمان استاد شوم.» بچه ها را تر و خشک کردم. شیرشان را هم خورده بودند، خیالم راحت بود تا چند ساعتی آرام می گیرند و می خوابند. دوباره رفتم سراغ کارم. جارو را گرفتم دستم و مشغول شدم. گرد و خاکْ اتاق را برداشته بود. با روسری ام جلوی دهانم را بستم. آفتاب کم رنگی به اتاق می تابید و ذرات گرد و غبار زیر نور خورشید و توی هوا بازی می کردند. فکر کردم اتاق را که جارو کردم، بروم تشک ها را روی ایوان پهن کنم تا خوب آفتاب بخورند که دوباره صدای گریه بچه ها و بعد فریاد صمد بلند شد. ـ قدم! قدم! بیا ببین این بچه ها چه می خواهند. جارو را زمین گذاشتم و دوباره رفتم اتاق خودمان. بچه ها شیرشان را خورده بودند، جایشان هم خشک بود، پس این همه داد و هوار برای چه بود؟! ناچار یکی از آن ها را من بغل کردم و آن یکی را صمد. شروع کردیم توی اتاق به راه رفتن. نگران کارهای مانده بودم. ادامه دارد...✒️ •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ 📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: چهارشنبه - ۲۶ خرداد ۱۴۰۰ میلادی: Wednesday - 16 June 2021 قمری: الأربعاء، 5 ذو القعدة 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا حَیُّ یا قَیّوم (100 مرتبه) - حسبی الله و نعم الوکیل (1000 مرتبه) - یا متعال (541 مرتبه) برای عزت در دو دنیا ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ هر لذتی که ... لذت دیدار تـ❤️ـو ؛ نمی شود سلام حضرت دلبـ❤️ـر .... •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ از شهیدان مانده تنها جامه ای .... نام و امضا و وصیت‌نامه ای.... گر وصیتنامه ها را خوانده ایم.... پس چرا بین دوراهی مانده ایم؟! •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ ⭕️ 🔸امام سجاد (ع) : 🔹گناهانى كه باعث نزول عذاب می‌‏شوند، عبارت‏ند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، تجاوز به حقوق مردم و دست انداختن و مسخره كردن آنان.(وسایل الشیعه ج ۱۶ ، ص ۲۸۱ ، ح۲۱۵۵۶) •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•