🌿🌿🌿در سفر اصفهان، روزی در چهل ستون، امیر را برافروخته دیدم. گمان بردم که از سرحدی(=مرز) خبر بدی رسیده؛ اما معلوم شد که فرزندان صادق رنگآمیز و محمد کلهپز، از بیماری آبله مردهاند. امیر از آنان مؤاخذه کرد که چرا با وجود آن که دولت مایهی آبلهکوبی را فرستاده و در معابر هم جار زدهاند که اطفال را آبله کوبید، قصور کردهاند؟ پس گفت: « از هر یک پنج تومان گرفته، مرخص کنید و پول را در صندوق خاص خرج مریضان بگذارید.» چون توانایی پرداخت آن را نداشتند، امیر دستور داد که از کیسهی خودش این پول را به صندوق بدهند تا قانون اجرا شده باشد.
بعد من به امیر گفتم: این [که] مطلبی نبود که این قدر شما را مشتعل کرده بود؟!
امیر فرمود: شاهزاده، تعجب دارم که شما شنیدید دو نفر بیجهت تلف شدند و به شما تأثیر نکرد.
از این سخن امیر من بسیار شرمنده شدم....»🌿
سالروز بزرگمرد #امیر_کبیر🌹 گرامیباد...
4.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای امیرکبیر و فروشندهای که جنس خارجی می فروخت.
فروش کالای خارجی خیانت به ایران است!
سالگرد شهادت #امیر_کبیر🌹 گرامی....