🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🌷🌷🌷🍃
🍃🌷🌷🍃
🍃🌷🍃
🍃🍃
🍃
#ڪلام_شہید 😍
#شهید_مسلم_خیزاب :
بروی سنگ قبرم بنویسید که
تشنه نابودی صهیونیست ها بوده و هستم
و بهترین روزم ، روز نابودی صهیونیست است.
🍃| @dosteshahideman
🍃🍃
🍃🌷🍃
🍃🌷🌷🍃
🍃🌷🌷🌷🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌸☘🌸☘
#شهادت در کلام شهدای مدافع حرم:
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
اگر دعوت کننده حضرت🌺 زینب س باشد سلام بر 🌺شهادت...
#شهید_حاج_عباس_عبدالهی
🌺شهید نشویم می میریم...
#شهید_مصطفی_صدرزاده
اگر یک روز فکر 🌺شهادت از ذهنت دور شد
و آن را فراموش کردی...
حتما فردای آن روز را روزه بگیر.
#شهید_کمیل_صفری_تبار
من خیلی به حضرت🌺 زهرا(س) علاقه داشتم طوری که هر وقت به فکرش می افتم اشکم جاری می شود و از این خانم بزرگوار می خواهم که از خدا بخواد که از سر تقصیر ما بگذره تا هر چه زودتر به اون عشق که وارد سپاه شدم برسم.
🌺 شهادت شهادت شهادت
#شهید_روح_الله_قربانی
منتهی رضای الهی تقواست. 🌺شهادت خوب است و تقوا بهتر.
تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز می کند.
من برای 🌺شهادت به اینجا(سوریه) نیامده ام.
من وظیفه ام که جهاد در راه 🌹خداست را به نحو احسن انجام میدهم و نتیجه را به 🌹خدا واگذار میکنم.
#شهید_علیرضا_مرادی
🌺شهادت در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور، شرک و الحاد می زند و خواهد زد.
#شهید_سجاد_عفتی
مرگ پلی است به سوی جهان ابدیت و انشالله این پل با 🌺شهادت رقم بخورد.
#شهید_علی_امرایی
اگر به 🌺شهادت رسیدم به آرزوی دیرینه ام رسیده ام. من راضی نیستم که کسی در مراسم دفن من گریه و زاری کند چون مرگ در راه 🌹خدا هیچ گریه ای ندارد.
#شهید_رضا_حاجی_زاده
من نمیخواهم که عمرم بیثمر باشد و مرگم یک مرگ عادی، مرگی میخواهم که در راه اسلام و ایران اسلامی باشد.
#شهید_رسول_خلیلی
این دنیا با تمامی زیبایی ها و انسان های خوب و نیکوی آن محل گذر است نه وقوف و ماندن! و تمامی ما باید برویم و راه این است. دیر یا زود فرقی نمی کند؛ اما چه بهتر که زیبا برویم.
#شهید_عباس_دانشگر
بسم الله الرحمن الرحیم آخر من کجا و 🌺شهدا کجا خجالت میکشم بخواهم مثل 🌺شهدا وصیت کنم من ریزه خوار سفرهی آنان هم نیستم، 🌺شهید شهادت را به چنگ میآورد راه درازی را طی میکند تا به آن مقام میرسد اما من چه!
#شهید_مسلم_خیزاب
آرزوی دیرینه ام 🌺شهادت با دشمن ترین دشمنان 🌹خدا و ائمه اطهار (علیهم السلام) و در میدان نبرد با آنها پس از زیارت 🌹کربلا و عتبات بوده که امیدوارم به آن برسم.
#شهید_حسین_معز_غلامی
خدا کند به مدد 🌺شهدا و دعای دوستانم مرگ من نیز 🌺شهادت قرار گیرد که بهترین مرگهاست.
#شهید_مدافع_احمد_مکیان
ماهم دوست داریم سرمان در دامان سرورمان 🌺حسین بن علی (ع) قرار بگیرد و دوست داریم از دست حضرتش آب بنوشیم پس حال که این سعادت در خانه ی ما را کوبیده است سراسیمه به طرفش می شتابیم و خود را از جام
🌺شهادت سیراب می کنیم و جهان و این دنیا را با تمام مظاهر فریبنده اش ترک می کنیم و به حقیقت و ذات دنیا که همان آخرت است می رسیم.
#شهید_حسن_غفاری
خدای من دیگران شاید فکر کنند من
🌺شهادت را برای 🌹بهشت می خواهم، ولی نه! ای 🌹معبود من! در این لحظه، مکان و زمان از تو می خواهم اگر جان بی ارزش مرا قبول نمودی و بعد از پاک نمودت من خواستی مرا در🌹 بهشت خود جای دهی، از تو خواهش و تمنا دارم به جای🌹 بهشت که شاید آرزوی همه باشد به من نوکری، غلامی🌺 آقا سید الشهدا (ع) را بدهی. چرا که تنها چیزی که مرا آرامم می کند، نوکری و خادمی و خدمتگذاری به 🌺سالار شهیدان، 🌺ابا عبدلله الحسین (ع) می باشد...
🌱 @dosteshahideman
🌸☘🌸☘
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ ما لشگر امام حسینیم حسین وار می جنگیم و حسین وار شهید می شویم •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @d
⚘﷽⚘
زندگی نامه شهید سجاد مرادی
تولد و کودکی
#شهید_سجاد_مرادی متولد ۲۸ دی ماه ۱۳۶۱ در روستای آورگان (سد چغاخور) از توابع شهر بلداجی شهر بروجن استان چهارمحال و بختیاری چشم به جهان گشود . آن روز برف شدیدی آمده بود و به دلیل نبود امکانات پزشکی و وسایل نقیله و... سجاد در خانه پدری به دنیا آمد . از همان ابتدای زندگی سجاد با خدا شروع شد به طوری که پدر و عموی سجاد که در حال ساخت مسجد امام سجاد(ع) در روستا بودند ، اسم بچه را هم سجاد گذاشتند . سجاد تا ۴-۵ سالگی در روستا بزرگ شد و پس از آن با مهاجرت خانواده به شهر اصفهان در محله مفت آباد (روبه روی گلستان شهدا) ساکن شدند که با توجه به اینکه زمان جنگ بود و شهدای زیادی برای خاکسپاری به آنجا می آوردند ، سجاد روحیه خود را با شهدا پرورش داد . پس از آن به محله شمس آباد (پل چمران) آمدند و در آنجا سجاد در مدرسه عرفان مشغول تحصیل شد . در همین حین سجاد به واسطه ارتباط عموی خود که با آنها زندگی میکرد ، با مسجد و بسیج و ... آشنا شد . سجاد از همان دوره تا روز خاکسپاریش مسجد را رها نکرد .
🌷نوجوانی و شکوفایی در بسیج
سجاد کار های فرهنگی را در مسجد امام حسین (ع) تیران و آهنگران شمس آباد شروع کرد و پس از آن برای ارتقا کار خود به مسجد حضرت ابوالفضل (ع) شمس آباد رفت و در آنجا جرقه های شهادت در وجود او شکل گرفت . سجاد در گروه تواشیح ، جلسه قرآن ، کتابخانه پایگاه و .. مسئولیت هایی پذیرفته و به خوبی از عهده آنها بر آمد . سجاد به عملیات و تیر و تفنگ و جنگ و ... علاقه خاصی داشت .
سجاد آرام آرام داشت بزرگ میشد و با رفقا اکثر شب ها گلستان شهدا بودند . در اوج جوانی رفیق و دوست خود یعنی مرحوم مجید امین الرعایا را که حافظ قرآن بود و در راه مسابقات قرآن مشهد در اثر سانحه تصادف درگذشت را از دست داد . آن موقع بود من سجاد وصیت نامه ای نوشت و به دوستان گفت من زیاد زنده نمی مانم ... در جوانی خواهم رفت ..
وصیت نامه را نزد برادر مجید امین الرعایا گذاشت .
سجاد از ابتدا مسئولیت هایی همچون
نیروانسانی
فرهنگی
عملیات
و در آخر در سال ۱۳۹۱ در کنار #شهید_حمیدرضا_دائی_تقی ، جانشین فرماندهی پایگاه را پذیرفت و به خوبی از عهده همه آنها بر آمد . این علاقه خاص سجاد به نظام اسلامی ، انقلاب ، امام و شهدا و مهم تر از همه رهبر انقلاب باعث شد تا در سال ۱۳۸۱ جذب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شود .
🌷زندگی با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
در ۱ بهمن ۱۳۸۱ لباس سبز پاسداری بر تن کرد ، لباسی که از بچگی عشق و علاقه ی خاصی به آن داشت و در آخر مثل دو بال او را به آسمان رساندند . با دیپلم وارد دانشگاه افسری امیرالمومنین (ع) اصفهان شد و آنجا دوستان زیادی پیدا کرد ، رفقایی که از نسل آنها شهدای زیادی خونشان پای حرم ریخت . #شهید_محسن_حیدری از شهدای مدافع حرم لشکر ۸ نجف اشرف بود که وقتی شهید شد سجاد خودش گفت من در دانشکده با او دوست بوده . #شهید_سجاد_حبیبی هم یکی دیگر از این رفقاست که یک هفته بعد از شهادت سجاد به شهادت رسید .
مدتی در تهران دوره دید و بعد از آن وارد لشکر عملیاتی ۱۴ امام حسین (ع) شد ، همان لشکری که فرمانده اش
سردار شهید حاج حسین خرازی میگوید :
مـا لشـــکـر امـام حســینیم
حســـیــن وار میــجـنــگـیـم
و حسین وار شهید میشویم
سجاد در لشکر ۱۴ نیز با شهدای زیادی دوست شد ...
#شهید_مسلم_خیزاب
#شهید_علی_شاهسنایی
#شهید_سید_یحیی_براتی
#شهید_مرتضی_زارع
#شهید_حسین_رضایی
که همگی در کنار سجاد و یا با چند روز فاصله به شهادت رسیدند ...
تعدادی از مسئولیت های سجاد در لشکر ۱۴:
-فرمانده دسته گردان غواصی حضرت یونس (ع)
-مسئول اطلاعات عملیات گردان ۱۰۷ امام حسین (ع)
-مسئول اطلاعات عملیات گردان ۱۰۸ امام حسین (ع)
در همین حال با مشغله زیاد او بسیج را رها نکرد و مسئولیت های فراوانی از جمله آموزش حوزه ۷ امام موسی کاظم (ع) را بر عهده گرفت . در سال ۱۳۸۸ با راه افتادن فتنه به قصد براندازی نظام ، سجاد عاشقانه همچون دیگر شهدا و همرزمانش از نظام و رهبری انقلاب دفاع کرد . در سال ۱۳۹۰ با شدت گرفتن حملات ضد انقلاب به خصوص گروهک پژاک به کردستان ، برای دفاع از میهن اسلامی عازم کردستان شد . آنجا چندین بار تا مرز شهادت پیش رفت . از جمله یک بار در سنگر نارنجک پرتاب میکنند که عمل نمیکند . اما کسی چه میدانست سرنوشت شهادت در حلب سوریه برایش نوشته شده نه کردستان ایران ...
سجاد بسیجیان زیادی را در سطح استان اصفهان آموزش نظامی داده بود و هرجا می رفت یا هر کس او را میدید می شناخت . میان بسیجیان که میرفتی جایی نبود که سجاد مرادی را نشناسند . در ۱۳ سالی که پاسدار بود ازدواج کرد و بچه دار شد .
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
همسر شهید :
مسلم علاقه زیادی به قرآن داشت
و هر شب پس از نماز عشاء، سوره واقعه را تلاوت میکرد و پس از نماز صبح زیارت عاشورا و سوره حشر را میخواند همچنین پس از هر نماز، آیت الکرسی، تسبیحات حضرت زهرا، سه بار سوره توحید، صلوات و آیات دو و سه سوره طلاق را حتماً تلاوت میکرد
تاکید ویژهای به نماز شب داشت و اگر نماز شبش قضا میشد میگفت: شاید در روز گناهی مرتکب شدهام که برای نماز شب بیدار نشدم.
#شهید_مسلم_خیزاب🕊
🌹 شادی روحش صلوات🌹
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•