eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
946 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌱🌷🌱 🌱 🌷 در پیِ ... من كه شكسته بال و پرم💔 كهف را شوي آخر ميكند🍃 👇👇 🌱 @dosteshahideman 🌷 🌱 🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷
💔ــگــی من یک هستم! . نه دیده ام؛ و نه را زیارت کرده ام..... . حتی زمان حیات را هم درک نکرده ام.......😔😔 نه در شب هایم را سحر کرده ام و نه در قبر های شبانه ضجّه زده ام......😭💔 نه با لالایی به خواب رفته ام و نه با نوای از خواب برخواسته ام.....😔😔 نه پرپر شدن را جلوی چشمان خیسم دیده ام و نه حتی بدون دویدن همرزمانم را....😭😭 نه صدای رفقایم را در شنیده ام و نه گریه های عملیات را دیده ام.....😔💔 من فقط عاشقی شهدا را دارم...😔 . هیچ کدام از دوستانم روی پاهایم جان نداده اند...😭😭 رفیق شهیدم را برای جوانش نبرده ام.....😔😔 من با پرسشِ بی پاسخ فرزند رفیق شهیدم مواجه نشده ام...😭😭 ای ای ای .. ای .. من فقط یک هستم...... مدعی شهدا بودن......😔😔 اما همین مرا بیچاره کرده....... من هیچ یک از این صحنه ها را ندیده ام... اما تصورش هم سخت دلتنگم میکند... 😭💔 و اما شما که همه ی اینها را دیده اید چگونه با خود کنار می آید...؟ 😔 من میدانم که شما با زندگی میکنید و بالاتر از خاطرت با ...😔😔 شما را به قطره قطره خون قسم میدهم وقتی در خلوت خود از یادی کردید، یادی هم از ما کنید که سخت محتاج هستیم.😔💔🙏 🌟| @dosteshahideman 🌟 🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹🌟
❁﷽❁ .مــــــتـــــن‌‍.زیـبـــــا❤👌 ❗یه کم طولانیه ولی ارزش صدبار خوندن داره☺ از دستش ندید هااا😉. 👇👇 ڪردی تا حالا⁉️ بچه ها سعی ڪنید بشید❗️ حواستون جمع باشه❗️ جوونی ڪه تو عاشق نشه به درد لای جرز دیوار میخوره❗️ جوونی ڪه تو جوونی نشه ، تو پیری هیچ ڪاری ازش بر نمیاد❗️ جوونی ڪه تو جوونی عاشـق نشه ، بدون بزرگ هم بشی ، هیچ به درد نمیخوره ! اون چیزی ڪه ما از دیدیم عاشقی بود❗️ عاشـق عاشق مسجد جمڪـران . ظهر تولد امام زمان عج ، شهادت ... بعد از یڪسال و نیم بعد ڪه رفقا و شهدا رو دفن ڪردند ... به ترتیبی ڪه شهیدا دفن شدند ، دفن شدند ؛ تو قبری ڪه شب ها میخوابید ، خود من رفتم سنگ لحدش رو گذاشتم ، نوبتش شد❗️ دفنش ڪردم❗️ ... قشنگه❓ حالا گور ما ڪجاست⁉️ ڪفن ما ڪجاست⁉️ اوضاع ما ڪجاست⁉️ ❗️ فرمانده گردان به خود من میگفت : در ڪنار جزیزه مجنون گفت فلانی خواب دیدم امام زمان رو آقا گفت لیست گردان رو بدید به من❗️ من لیست گردان رو دادم خدمت امام زمان آقا شروع ڪرد با خودڪار قرمز زیر بعضی از اسم ها خط ڪشید❗️ گفت فلانی زیر اسم هر ڪی خط ڪشید ، تو عملیات شهید شد.. اسم ها را امام عصر انتخاب میڪنه برای تربیت شدن ... یڪ بار رفتین جمڪران برای امام زمان عج❓ بچه ها دلتون لڪ نزده یه جمڪران برای امام زمان عج برید⁉️ ڪه ڪاری به آقا نداشته باشید❗️ غیر از خودش ... شخصی امام زمان عج رو در مسجد جمڪران ڪنار ڪتابفروشی دید❗️ گفت آقا ببین چقدر شب چهارشنبه زائر داری❗️ آقا یڪ دستی به چشمش ڪشید ! گفت حالا تو ببین ... من میبــینم ، تو هم ببین❗️ دید دو نفر بیشتر نیست از زائرای شب چهارشنبه❗️ گفت این دو تا فقط برای من اومدن ... برای من اومدن ... برای غصه های دل من اومدن ... بقیه غصه دارن ، اومدن❗️ برای غصه های من ، نیومدن ... چند تامون غصه خور امام زمانیم⁉️ رفقا تو جنگ یه چیزی ڪه بین شهدا جا افتاده بود ؛ این بود ڪه می گفتن : امام زمان ، درد و بلات به جون من❗️ درد و بلات به جون من ... در روایتی امام عصر میگه : منِ منِ امام شما ... منی ڪه شما میگید ڪل یوم عاشورا و ڪل ارض ڪربلا ... منی ڪه قبل از ڪنڪور ، همه خوب یادش میڪنیم❗️ منی ڪه شب امتحان ، شب ڪار ، شب بالا و پایین شدن آبرو میشه❗️ خوب یادش میڪنیم ... من به سیره ی مادرم ، به سیره دختر رسول خدا دارم عمل میڪنم❗️ سیره (س) چی بود❗️ جز غربت و تنهای . یعنی غریب و تنها دارم یارگیری میڪنم ... به غریبی دارم میگذرونم ... دقت ڪنید رفقا ... امام زمان ڪارشو انجام میده❗️ یاراش رو میگیره ... ❗️ ✍ راوی : حاج حسین یڪتا ... 🕊|• @dosteshahideman 🕊🕊 🕊🕊🕊 🕊🕊🕊🕊
🍃🌹🕊🌹🕊🌹🍃 ✨تقدیم به مدافعان حرم بی بی زینب(س) هوای شهر من آلوده و تو آنجایی میان این همه عاشق بدان تو لیلایی ببوس جای من آنجا ضریح زینب(س) را مدافع حرم امن غیرت اللهی بگو شکسته دلم عمه جان، عزیز دلم بگو که عبد حقیرم بگو تو مولایی بگیر دست مرا تا نبسته ای این در بگو زمین زده این دل مرا، تو بالایی به زیر بال و پرت جا هنوز هم مانده؟ بگو که تشنه منم عمه جان تو سقایی نشسته گرد و غبار فلک به گنبد تو هنوز شیعه نمرده مگر تو تنهایی؟ بگو سلام بجای من و رفیقانم بگو که خواب نرفته به چشم تو گاهی رفیق، جای تو اینجا هنوز هم سبز است بناز، همدمه عشقه بقیة اللهی کلنا فداک یا زینبــــــــــــــــــــ (س) شدی و عاشقانه بال گشودی به سوی معشوق… ماندیم و دنیایی از حسرت… ما هم برسیم به حس پریدن… 🕊 شهید محمودرضا بیضایی🕊 🌹| @dosteshahideman 🌹🕊 🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊 🌹🕊🌹🕊🌹
🍃🌹🕊🌹🕊🌹🍃 📝به نقل از همسر شهید : 🔹از همان اوایل زندگی میدانستم عمر زندگیمان است.سبک زندگی و منش گویای این بود که متاع وجودش را خدا خریدار است👌. 🔸نور شهدا💫 در چهره اش کاملاً مشخص بود.هميشه به او میگفتم:" نازنینت را دوست دارم😍.این صورت زیبا دست تو هست. ♨️رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون" 🔹ظاهر و چهره ی مصداق این روایت از امیرالمومنین بود که فرمودند:" ⚜هیچکس چیزى را در باطن خویش پنهان نمى دارد مگر اینکه 👈در سخنانى که از دهان او مى پرد، و در و قیافه اش آشکار مى گردد"..وقتي از زیبایی صورتش برایش میگفتم،از راز چشمان برایم میگفت.. 🔸اینکه همسرشهید همت هم عاشق آن و زیبای همسرش😍 بود.و سرانجام همان چشمها،زیباترین قربانی👌 در راه خدا شد.. 🔹ميگفت :"توهم صورت من هستی..ممکنه خدا این صورت را برای انتخاب کنه."وقتی این داستان را برایم میگفت طاقت شنیدنش را نداشتم🚫..بسیار گریه میکردم😭..این 25 روزی که بود مدام سفارش میکردم که مواظب من باش. 🔸بعد از ،وقتی بالای سر پیکر مطهرش رفتم ،و سر و صورتش را نگاه کردم،دنیا روے سرم خراب شد😭. گفتم این بود رسم ؟؟ 🔹براثر اصابت ترکش آر پی جی💥 به صورت و سر نازنین 🌷 ،جان ناقابل را تقدیم درگاه کرده بود..خدا زیبایی را به او داد و خریدار اصلیش هم خودش شد👌.خدا به صورت او هم جمال داد هم کمال. در راه خدا از گذشتند. 🌹| @dosteshahideman 🌹🕊 🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊 🌹🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹🕊🌹🕊
جا نمی شود این هــا در هـیچ پنجرہ ای هـایت ، دوربین هـا را ڪردہ است . . . 🌹| @dosteshahideman
پروردگارا! تو خود گفتی هرکه من باشد...عاشقش خواهم بود و هر که را عاشقش باشم میکنم و شهادتش را نیز خود خواهم پرداخت خدایا! من توام پس خون بهایم را که است به من پرداخت کن 🌷 🌺| @dosteshahideman
چو رو به ڪعبه صدق و صفا ڪند احرام خود زِ ڪسوتِ صبر و رضا ڪند آنگاه دست و روی بشوید ز خـون خویش برخیزد و نماز ادا ڪند 🌷 نمازشان را وقتی اول وقت می خواندند که صدای خمپاره ها و موشڪ ها، میگفت... 🍃 حی علی خیرالعمل 🌺 تو کہ آهستہ مےخوانے گریہ هایت را میان ربنای سبزِ دستانتــــ یم کن... 📎به یاد های خالصانه 🌷 ✒پ.ن:ابراهیم رضایی- @dosteshahideman
1_58038527.mp3
5.25M
احساسی 🕊🌷 ❣اون گلهای ★که لاله لاله🌷 جون دادن ❣رسم 💞 شدن ★به ماها نشون دادن 🎤🎤 فوق زیبا👌👌 🌷| @dosteshahideman
✰تکـه یخی ❣که #عـاشـق ابرِ☁️عذاب می شود ✰سر قـرار #عـاشـقی ❣همیـشـه آب💧 می شود ✰چه کـرده ای تـو بـا #دلمـ❤️ ❣که از #تو پیش دیگران ✰گلایه هم که می کنم  ❣#شعر حساب می شود☺️ #شهید_محمود_رضا_بیضایی #شب_بخیر_علمدار 🌙 | @dosteshahideman
⚘﷽⚘ تا حالا رفتی!؟ اگه رفتی برا چند دقیقه به یادش بیار ،تو ذهنت💭 تصـورش کن... اگه هم من الان بهت میگم شلمچه کجاست! 🍃شلمچه یه جا خیـلی بزرگه ولی تا چشم کار میکنه ... 🍃جایی که حدود 50 هزار نفر،تو این خاک و زمین 🌷 شدند... 🍃شلمچه جایی که حضرت آقا گفتن: قطعه ای از ... 🍃تو شلمچه نسیم با عطـر سیب می وزه💫! آخه نسیم شلمچه از میاد... 🔰حاج تعریف می کرد... یه نشسته بود رو همین خاکای شلمچـه! خاکا رو کنار زد،کنار زد،کنار زد... رسید به یه !!😦 استخونا و جمجمه ها و پلاکا و سربندا و قمقمه ها... همه رو خارج کردن... پس کجاست ⁉️ خونشون قاطی همین خاکاست! خونشون رو ... 👈تا حالا با خودت فکـر کردی چندتا جـوون🕊!داماد یا اصلا چندتا «دار و ندار یه مامان بابا» زیر این خاکاست!؟ 👈خون چندتاشون این خاکاست؟ یکی ؟ دوتا ؟ صدتا ؟ هزارتا ؟ دوهزارتا ؟! ده هزارتا ؟! 💥📣آی دختر خانم مذهبی! 💥📣آی آقا پسر مذهبی! ♨️حواست به فضای مجازی📱هست!؟ ♨️حواست هست به حرف زدنت؟! ♨️حواست هست به لفظ های خودمونی که گاهی وقتا به کار میبریم!؟ ♨️حواست هست به آشوب بپا کردن تو دلـ💗 ؟! ... ♨️حواست هست به عکس پر عشوه چادری ؟ ... ♨️حواست هست به عکس📸 با ژست های مختلفت؟! 💢نکنه گول بخوریم ! 💢نکنه کنیم ! 💢نکنه حالا شهیدی که سی سال پیش رفت و گفت بخاطر نسل و خاکمون... که گفت زندگیمو فدای آیندگان و میکنم ... حالا خیره شده باشه به چشمات👀 و بگه... این نبود😔 .. 💯بذارید یه چیزیُ تو لفافه بگم ! ازخودی ضربه خوردن⚡️ خیلی بده ! 👈 ، خودیای... از خودشونی ... آخه اگه اونا تورو از نمیدونستن که نمی رفتن🚷 بخاطر تویی که هنوز اون زمان بدنیا هم نیومده بودی یا تو قنداق بودی که !! میفهمی چی میگم ...⁉️ 💯عاشق، معشوقُ دعوت می کنه یا معشوق💞 عاشقُ ؟! 👈معشـوقُ ! اون روزی که دیدی راهی ای... بدون رسما ازت دعوت کردن💌 گفتن بیا ما دلـ💔ـمون واسه بیقراریات تنگ شده... مراقب دلــ❤️ــهامون باشیم! فضای مجازی📲 هم میتواند؛ سکوی 🕊باشد! و هم شیطان👹 یا حسین (ع): ⚘ @dosteshahideman
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ﷽⚘ #گذشت از زن،فرزند،مادر،پدر و.... #عشق میخواهد..❤️ فدای #اسلام شدن عشق میخواهد..😊 از دنیا گذشتن #عشق میخواهد.. شما #عاشق ترین شدید..👌 و #شهادت هدیه ی این عاشقی شد..🕊🌷 #شهید_محمود_رضا_بیضائی #روزتان_شهدایی❣ @dosteshahideman
1_148249871.mp3
5.25M
احساسی 🕊🌷 ❣اون گلهای ★که لاله لاله🌷 جون دادن ❣رسم 💞 شدن ★به ماها نشون دادن 🎤🎤 فوق زیبا👌👌 🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ او بود آن هنگام که جمله ای در او جوشید و بر دیوار نوشت: "بے خمینی، نتوان مهدی شد" عاشق شویم سرباز شویم 🌷کشیدن نقاشی شهید محمود همین الان تموم شد🌷 🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘ 🔸حسین ۲۷ سال👱‍♂ داشت و جمعاً "۲۵ بار" رفت. اولین سفرش را در ۲۰ سالگی رفت. در مناسبت‌های مختلف به‌ صورت جدای از سازمان حج و زیارت به کربلا میرفت 🔹اغلب با ماشین🚗 دوست‌هایش میرفت. وقتی هم خانمش را کرد، او را به کربلا برد. کربلا بود😍 حتی اگر چند روز مرخصی داشت، آن چند روز را به میرفت. 🔸یک بار، یک کربلای روزه رفت. میخواست "شب جمعه" را کربلا باشد. وقتی عراقی‌ها گذرنامه‌اش📖 را دیده بودند، به او گفته بودند:❣أنتَ مجنون❣ 🌷 🌷 | @dosteshahideman
🍃🌸🍃🌺 💫هنـــوز سرد مـا با نگـاه چشمانـ😍 شما گرم می شود . . . 💫وقتی عقل، ❤️ شود عشق، میشود👌 آنگاه⇜ میشوی...... 🌙 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
یک جاسوس اسراییلی اجیر شد شهید چمران رو ترور کنه بعداز یه هفته تعقیب و مراقبت رفتار و کردار چمران شد انصافاً یک هفته مراقب ما باشن چطورمیشه! عاشق دین و مذهب ما میشن یا...؟! ...!
⚘﷽⚘ 📿📿📿📿 روح‌الله برای احترام زیادی قائل بود. یکبار مأموریت رفته بودیم جنگل. هوا خیلی خیلی سرد بود. روح‌الله براثر تمرینات و کارهای سختی که انجام داده بود، بدنش زخم شده و کمی لباسش خونی شده بود. 🌚ـشب وقتی همگی از شدت خستگی 😴ـخوابمون برد، روح‌الله رفت توی آن سرما لباسش را درآورد تا هم بدنش و هم 👕ـلباسش را 💦ـآبکشی کند. یکی از بچه‌ها او را 👀ـدید که از شدت سرما می‌لرزید و دندان‌هایش به هم می‌خورد. پرسیده بود: روح‌الله چیکار می‌کنی؟ تو این ❄️ـسرما لباستو چرا درآوردی. او هم جواب داده بود: لباسم نجس شده، میخوام 📿ـنماز بخونم اشکال داره! •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈 ✨ قسمت👈نهم سریع رفتم توی حیاط.پشت در ایستادم.... تاصدای حرکت کرد
⚘﷽⚘ 📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈دهم✨ استادشمس شروع به تدریس کرد. وسط کلاس گفت: _تو این صفر و یک های برنامه نویسی عشق معنایی نداره،👈مثل زندگی این بچه مذهبی ها. بعد نگاهی به امین و بعد به من کرد.. و به تدریسش ادامه داد. کلا استادشمس اینجوریه.یه دفعه، ، یه حرفی میگه.منتظر حرفی از 🌷امین🌷 بودم.ولی امین ساکت بود. آخرکلاس استاد گفت: _سؤالی نیست؟ وقتی دیدم امین ساکته و بچه ها هم سؤالی ندارن،گفتم: _من سؤال دارم.🙂☝️ استادشمس که انگار منتظر بود گفت: _بپرس.😏 -گفتین عشق تو زندگی مذهبی ها معنایی نداره؟ باپوزخند گفت: _بله،گفتم.😏 -معنی حرفتون این بود که عشق توی مذهب جایی نداره؟🙂 یه کمی فکر کرد و گفت: _نمیدونم عشق تو مذهب معنا داره یا نه.ولی تو زندگی بچه مذهبی ها که معنی نداره.😏 _ توی جایگاه ویژه ای داره. همه ی نگاهها برگشت سمت من،جز امین. گفتم: _عشق یعنی اینکه کسی تو زندگیت باشه که بدون اون نتونی زندگی کنی.زندگی منظورم نفس کشیدن،غذا خوردن و کار کردن نیست. مثل که اگه نباشه،اسکناس زندگی ارزشی نداره. اسکناس درسته ولی نداره..عاشق هرکاری میکنه تا به چشم معشوقش بیاد..هرکاری که معشوقش بگه انجام میده تا معشوقش ازش راضی باشه..عشق همون چیزیه که باعث میشه عاشق شبیه معشوقش بشه. استادشمس گفت: تو تا حالا عاشق شدی؟😕 -من هم عاشق شدم...🙂منم سعی میکنم هرکاری معشوقم بهم میگه انجام بدم...من اونقدر عاشقم که دوست دارم همه حتی از هم بفهمن معشوقم کیه...خوشم میاد هرکسی منو میبینه میفته.. بلند شدم،رفتم جلوی وایتبرد ایستادم و با تمام وجود گفتم: _من عاشق ✨مهربان ترین موجود عالم✨ هستم و به عشقم افتخار میکنم،با تمام وجودم.حتی دوست دارم همه تون بدونید که من عاشق کی هستم. با ماژیک روی وایتبرد پررنگ و درشت و خوش خط نوشتم *خدا*❤️✋ برگشتم سمت بچه ها و گفتم: _آدمی که مهربان ترین نباشه عاشق هیچکس دیگه ای هم باشه.😊👌 وسایلمو برداشتم،رفتم جلوی در... برگشتم سمت استادشمس و بهش گفتم: _کسیکه عاشق باشه کاری میکنه که معشوقش ازش باشه.شما تمام روزهایی که من میومدم کلاستون منو مسخره میکردید،چون میخواستم طوری باشم که معشوقم ازم راضی باشه.منم هرجایی باهاتون بحث کردم یا جایی سکوت کردم فقط و فقط بخاطر بوده. رفتم توی حیاط.... ادامه دارد... ✍نویسنده بانو 💎کپی با ذکر صلوات...📿 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈 ✨ قسمت👈صد و دهم ✨ گفت: _خداروشکر تو سالمی.اگه بلایی سر تو میومد
⚘﷽⚘ 📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈صد و یازدهم ✨ با هم ✨نمازشب🌌✨ خوندیم و از خدا کردیم و ازش خواستیم بهمون بده.👌 یک هفته بعد از اون روز وحید گفت: _بهار اطلاعات مهمی داره ولی با شرط حاضر به همکاری شده.😑 منتظر بود من چیزی بگم.گفتم: _به من مربوط میشه که داری میگی؟🙁 -گفته اول میخواد با تو صحبت کنه.😐 -با من چکار داره؟😟 -نمیدونم.😕 -مجبورم؟😟 -نه،اگه نمیخوای یه جور دیگه ازش حرف میکشم.😠✋ -باشه.هروقت بگی میام.😊 -پس آماده شو.😊 تو راهرو کنار وحید راه میرفتم... پشت دری ایستاد و گفت: _شاید بخواد از نظر روحی اذیتت کنه.میتونی مثل همیشه صبور باشی؟😊 -خیالت راحت.😍 میخواست درو باز کنه گفتم: _وحید☺️ نگاهم کرد. -میشه کسی حرفهای ما رو نشنوه؟😅 -نه،شاید چیز مهمی بگه.😎☝️ -اگه چیز مهمی گفت خودم بهت میگم،باشه؟😅🙈 یه کم نگاهم کرد بعد گفت: _یه کاریش میکنم.😉 بهار روی صندلی پشت میز نشسته بود.وقتی منو دید به احترام من بلند شد... تعجب کردم.😟یه کم ایستاده نگاهش کردم.خودشم از حرکت خودش تعجب کرده بود.😅لبخند زدم و گفتم: _بفرمایید.😊 لبخندی زد و نشست... دقیقا به چشمهاش نگاه میکردم.اونم همینطور. گفت: _تو شخصیتی داری که آدم ناخواسته بهت احترام میذاره.😕 بالبخند گفتم: _برای اینکه بهم احترام بذاری خواستی بیام اینجا؟😊 لبخندی زد و گفت: _جواب سؤالمو میخوام.😐 تمام مدت بالبخند نگاهش میکردم. -سؤالت چی بود؟😟 -تو هم عاقلی،هم عاشق،هم اعتماد به نفس بالایی داری،هم زیبایی،هم حجاب داری، هم خیلی مهربانی،هم قاطع و سرسخت،هم صبوری،هم سریع... چه جوری؟😧🙁 دقیق تر نگاهش کردم.واقعا براش سؤال بود. گفتم: _چرا پیدا کردن این جواب اینقدر برات مهمه؟🤔 -خیلی دلم میخواست منم مثل تو باشم ولی نتونستم همه اینارو باهم جمع کنم.🙁 -تو خدا رو قبول داری؟😊💖 -نه.😕 - برای من خیلی پر رنگه.مهمترین کسی که تو زندگیم دارم خداست.👌هرکاری میکنم تا ازم باشه.هرکاری بهم میگه سعی میکنم انجام بدم.مثلا خدا به من گفته با کسی که بهت زور میگه محکم و قاطع برخورد کن.بهار اون روز زورگو بود،منم و برخورد کردم.خدا به من گفته با کسی که ازت سؤال داره با مهربانی جواب بده.بهار الان سؤال داره.تا وقتی فقط سؤال داره جواب میدم. -از کجا میدونی الان خدا ازت چی میخواد؟🙄 -وقتی کسی رو خیلی راحت میتونی از نگاهش بفهمی الان چی میخواد بگه،چکار میخواد بکنه.درسته؟😊 با اشاره سر تأیید کرد.😔 -برای اینکه خدا رو خوب بشناسی باید اخلاق خدا دستت باشه.مثلا بدونی خدا گفته با هر آدمی که باهات برخورد کرد با شرایطی که داره چطور باهاش رفتار کنی.یا تو موقعیتی که برات پیش میاد چکار کنی.😊 با شیطنت نگاهم کرد و گفت: _مهمترین فرد زندگیت خدائه یا وحید؟😏 بالبخند نگاهش کردم و گفتم: _بهار الان دیگه سؤال نداره، شیطنت داره.😊☝️ لبخندی زد که یعنی مچمو گرفتی.😅به چشمهاش نگاه کردم و جدی گفتم: _مهمترین فرد زندگی من . رو هم چون خداست دوست دارم.وگرنه وحید با تمام خصوصیات اخلاقی و ظاهری خوبی که داره اگه خدا نداشته باشه من عاشقش نمیشم.😊 -چرا وقتی فهمیدی من و وحید ازدواج کردیم ناراحت نشدی؟😟😕 بالبخند نگاهش کردم. -اولش ناراحت شدم... مکث کردم و بعد گفتم: _هیچ وقت از وحید نپرسیدم چرا اینکارو کردی.ولی چون میشناسمش میدونم چرا اینکارو کرده.😏 -چرا؟😟 -وحید بخاطر منافعی که یقینا مجبور شده تو محیطی باشه که خوشایندش نبوده.احتمال داده گناهی مرتکب بشه،هر چند کوچیک، مثلا حتی نگاه،ترجیح داده با تو محرم بشه که انجام نده.😎☝️ -خب میتونسته تو اون فضا نباشه.😕 -گفتم که حتما بوده.👌 -میتونسته نگاه نکنه.🙄 -بعضی گناه ها .☝️ -یعنی برات مهم نیست شوهرت بهت خیانت کرده؟😧😳 -خیانت یعنی اینکه چیزی برات مهم باشه،طرف مقابلت هم بدونه برات مهمه ولی عمدا خلاف چیزی که برات مهمه رفتار کنه.تو رابطه ی من و وحید مهمه.اگه میکرد کرده بود.اینکه هر کاری،هر چند خلاف میلش، که مطمئنم خلاف میلش بوده، انجام داده تا به چیزی که برای منم مهمه خیانت نکنه،برام ارزش داره.من کاری با مردهای ندارم.من درمورد وحید خودم حرف میزنم..اتفاقا بعد اون قضیه وحید برای من هم شده.👌 -یعنی اگه دوباره اینکارو انجام..😳 نذاشتم حرفشو ادامه بده.... ادامه دارد... ✍نویسنده بانو 💎کپی با ذکر صلوات...📿 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ 💫هنـــوز سرد مـا با نگـاه چشمانـ😍 شما گرم می شود . . . 💫وقتی عقل، ❤️ شود عشق، میشود👌 آنگاه⇜ میشوی...... •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ یه بچه مذهبی باید و و اصولش رو به هیچی نفروشه و جوری محکم و وایسته که به بقیه هم و شور و حال بده!! •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ 🌹: محمد غفاری 🍃 : حسین 🌷 : همدان 🌼: ۱۳۹۰/۶/۱۳ 🌸 : ۱۳۶۳/۱۰/۳۰ ☘: سردشت و در تپه جاسوسان 🌺: ۲۷ سال 💐 : گلزار شهدای همدان 📚: پرواز در سحرگاه 🍃 🌷شهید محمد غفاری در ۱۳ بهمن سال ۱۳۶۷ ( و چند روز بعد از ایام فاطمیه) به دنیا آمد. وقتی به تقویم نگاه می اندازیم او درست مصادف با شهادت (علیه السلام ) به دنیا آمد و بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند. عجیب است که او و امام هادی (علیه السلام) شد.🌷 ❤️❤️ •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ 🌹: محمد غفاری 🍃 : حسین 🌷 : همدان 🌼: ۱۳۹۰/۶/۱۳ 🌸 : ۱۳۶۳/۱۰/۳۰ ☘: سردشت و در تپه جاسوسان 🌺: ۲۷ سال 💐 : گلزار شهدای همدان 📚: پرواز در سحرگاه 🍃 🌷شهید محمد غفاری در ۱۳ بهمن سال ۱۳۶۷ ( و چند روز بعد از ایام فاطمیه) به دنیا آمد. وقتی به تقویم نگاه می اندازیم او درست مصادف با شهادت (علیه السلام ) به دنیا آمد و بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند. عجیب است که او و امام هادی (علیه السلام) شد.🌷 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ دقایقی دارد دویدن(!) و نرسیدن که دویدن ما زدن است... . به قول شهید آوینی تنها کسانی مردانه می‌میرند که مردانه باشند... . شهادت را نخواستیم و به خیال خودمان شهادتیم... بسنده کردیم فقط به عکس چسبانده شده ی دیوار ! عکس و که فقط پست شد! کانال که پر شد از صوت و روایت شهدا! و تصویر زمینه ی گوشی هایمان که سنگینی نگاه را درک نکردیم... . . تنها برای است... که و این عالم شهادت می دهند به شهیدان... . . شهادت را؛ اگر هر مکان و زمان که باشیم شهادت ما را در بر خواهد گرفت... . . به یاد صحبت های حاج حسین یکتا در ظهر عاشورا ی فکه: اگر شهادت را می خواستیم! . در شیراز هیئت رهپویان وصال هم باشی به شهادت میری... در شمال تهران هم باشی،شهید صیاد شیرازی میری... . در وسط هم باشی،شهید لاجوردی میری... وسط این رمل های بعد از جنگ هم باشی،سید شهیدان اهل قلم میری... . مصطفی احمدی روشن هم بشی،در کوچه پس کوچه های تهران به شهادت میری... . . . •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•