2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#همسر_شهید مهدی نوروزی ❤️
دلم می سوزه خیلی سنت کم بهت بخوان بگن همسر شهید.....✨
🌹| @dosteshahideman
#همسر_شهید
🔸پنجشنبه 5 آذر #آخرین_شبی بود که با میثم حرف زدم. قرار بود جمعه جشن🎉 بگیریم و همه را دعوت کنیم💌 تا بیایند وسایل #نوزادمان را ببینند. اما از آنجا که #خبرشهادت میثم در فضای مجازی پیچیده بود و همه ی فامیل می دانستند، دعوت ما را قبول نمی کردند❌ و بهانه می آوردند‼️
⚡️ولی ما بی خبر بودیم
🔹خانه🏡 را مرتب کرده بودم و میوه آوردم و با #مادر آقا میثم ذوق لباس های بچه را می کردیم😍 زمان زیادی نگذشته بود که برادرم آمد دنبالمان و گفت: باید برویم خانه #مادرشوهرم مهمان داریم
🔸وقتی رسیدیم #امام_جمعه شهرمان و همراه با یک نفر دیگر👥 داخل خانه نشسته بودند
کسایی که می رفتن #سوریه حاج آقا به خانواده هاشون سر می زد. با خودم گفتم: دوماه #میثم رفته سوریه و حالا که داره بر می گرده اومدن سر بزنن😕
🔹رفتم و نشستم. حاج آقا احوال پرسی کردند و در مورد زمان #اعزام و از این دست سوال ها پرسیدند. بعد هم گفتند: شما از سوریه رفتن ایشون راضی بودین⁉️ گفتم: #بله
🔸آرام آرام سوال می پرسیدند و بعد از اینکه احساس کردند من #آمادگی پیدا کردم، گفتند: آقا میثم #مجروح شدن💔 آب دهانم را فرو بردم و با تعجب و حیرت به ایشان نگاه می کردم😥 نمی دانم چرا نتوانستم حرفی بزنم🚫 و همینطور ساکت بودم
🔹وقتی که دیدند هیچ #عکس_العملی نشون ندادم بلافاصله گفتند: خدا داده و #خداگرفته
و من تازه فهمیدم که علت این سوال و جواب ها اینه که #میثم_شهید_شده😭
#شهید_میثم_نجفی
🌹| @dosteshahideman
🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🌱🍁🍁🌱🍁🍁🌱🍁🍁🌱
✍ راوی: #همسر_شهید
#بگذر_از_من
مشغول #آشپزی بودم، آشوب عجیبی در دلم افتاد، مهمان داشتم، به #مهمانها گفتم: شما آشپزی کنید من الان بر می گردم.
رفتم نشستم برای ابراهیم #نماز خواندم، دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند، یک بار دیگر بیاید ببینمش.
ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم.
رنگش #عوض شد و سکوت کرد
گفتم: چه شده مگر❓
گفت: درست در همان لحظه میخواستیم از جادهای رد شویم که #مینگذاری شده بود. اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند، می دانی چی می شد❓
خندیدم
باخنده گفت: تو نمیگذاری من #شهید بشوم، تو سدّ راه شهادت من شدهای؟
بگذر از من!
#شهید_محمد_ابراهیم_همت🌷
#سردار_خیبر
🌺| @dosteshahideman
🍁🌱🌱🍁🍁🌱🌱🍁🍁🌱
❣ #همسر_شهید همه بار
♡دلتنگیها
☆سختیها
♡مسئولیتها
☆طعنهها
♡کنایهها
☆و نگاهها را به #دوش میکشد.
♦️زندگی برای این #زنان آسان نیست❌ فقط امیدوارم در ازای این همه سختی قدری از #اجر_شهید به همسران شهدا🌷 نیز برسد
♦️آرزو دارم همانطورکه #رضا میخواست دخترم را آبرومندانه☺️ بزرگ کنم و پیش همسرم💞 سرشکسته نباشم.
همسر شهید🌷
#شهید_رضا_دامرودی
🌹| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
#همسر_شهید:
او به شدت بر مسئله تبعیت از ولایت فقیه تعصب داشت، حافظ کل قرآن بود و نماز اول وقتش ترک نمی شد📿، او در کارهای خانه بسیار به من کمک می کرد و اعتقاد داشت این مسئله باعث ریزش گناهانم می شود، بسیار ساده زیست بود و به فقرا کمک می کرد👌، از سوی دیگر در رشته های ورزشی مانند غریق نجات، شنا، راپل ، صخره نوردی، چتربازی و جودو تبحر داشت.
این اواخر در نمازهای شبش بسیار گریه می کرد و در قنوت هایش می خواند که "الهم الرزقنی شهاده الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین الذین بذلو مهجهم دون الحسین (ع) 😭💔
♦️خاطره زمان تحویل سال 95: ابوالفضل 11 اسفند ماه به سوریه رفت و تحویل سال با من تماس گرفت، در ایام عید که به من زنگ می زد از او پرسیدم شما هم آنجا عید دیدنی رفتید که گفت بله کلی هم از داعشیها پذیرایی کردیم😊سه روز قبل از شهادتش نیز با من تماس گرفت و به او گفتم دلم برایت تنگ شده و ابوالفضل با مهربانی پاسخ داد که خانم تو در قدم هایی که من برمی دارم شریک هستی🌹
شهید مدافع حرم ابوالفضل راه چمنی🌸
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•