1072673_AUD.m4a
24.96M
چله شهد وشکر
ازاستاد آقای علی مقدم
قسمت نهم
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
باران رحمت 10.mp3
8.51M
باران_رحمت ۱۰
مــراقب باشیــــد ⛔️
یکی از حمله های شیطان، که مانع بازگشت و توبه ی انسان، بعد از ابتلا به گناه میشود؛
بزرگنماییِ آن گناه
و ایجاد وحشت زیاد، از روبرو شدن با خداوند است...
این افکار توهمی را به هیچ وجه باور نکرده،
و خودتان را بوسیله توبه، دوباره به مسیر صراط بـرگردانید.
از استاد شجاعی
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
💠حدیث روز💠
🔶شیعیان اهل هدایت وفتح وسفر هستند
🔰عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:
🔺شِيعَتُنَا أَهْلُ اَلْهُدَى وَ أَهْلُ اَلتُّقَى وَ أَهْلُ اَلْخَيْرِ وَ أَهْلُ اَلْإِيمَانِ وَ أَهْلُ اَلْفَتْحِ وَ اَلظَّفَرِ .
✅ امام صادق عليه السلام فرمود: شيعيان ما اهل هدايت و اهل تقوى و اهل خير و اهل ايمان و اهل فتح و ظفر ميباشند (درهاى رحمت خدا بروى آنها گشوده و بكمال سعادت خود رسيدهاند).
📚 الکافي , جلد۲ صفحه ۲۳۳
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
14.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نشانه های محبت خداوند
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
مردى با خانواده خود سوار كشتى شد، و در دریا به حركت آمد، كشتى شكست، و از سرنشینان آن جز همسر آن مرد كسى نجات نیافت. زن بر تخته پارهاى قرار گرفت، و موج دریا وى را به یكى از جزیرههاى میان آب برد. در آن جزیره مرد راهزنى زندگى مىكرد كه هر عمل حرامى را مرتكب شده بود، و به هر فعل قبیحى دامن آلوده داشت، ناگهان آن زن را بالاى سر خود دیده به او گفت: آدمى زادى یا پرى؟ زن گفت: آدمم، دیگر سخنى نگفت، برخاست و قصد كرد ...که عمل حرامی را با زن انجام دهد. زن به خود لرزید، راهزن سبب را پرسید، با دست اشاره كرد از خدا مىترسم، راهزن گفت: تاكنون چنین عملى مرتكب شدهاى، زن پاسخ داد به عزّتش سوگند نه. مرد راهزن گفت: با این كه تو مرتكب چنین خلافى نشدهاى از خدا مىترسى در حالى كه من این كار را به زور به تو تحمیل مىكنم، به خدا قسم من براى ترس از حقّ سزاوارتر از توام !
عابد به جوان راهزن گفت: به خاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى تمام گناهانت بخشیده شد، باید بنگرى كه در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود.
راهزن پس از این جرقّه بیدار كننده برخاست و در حالى كه همّتى به جز توبه نداشت به نزد خاندان خود روان شد، در راه به عابدی برخورد و به عنوان رفیق راه با او همراه گشت، آفتاب هر دوى آنان را آزار داد، عابد به راهزن جوان گفت: دعا كن تا خدا به وسیله ابرى بر ما سایه افكند، وگرنه آفتاب هر دوى ما را از پاى خواهد انداخت!
جوان گفت: من در پیشگاه خدا براى خود حسنهاى نمىبینم، تا جرات كرده از حضرتش طلب عنایت كنیم. عابد گفت پس من دعا مىكنم تو آمین بگو. جوان پذیرفت، عابد دعا كرد، جوان آمین گفت، ابرى بر آنان سایه انداخت، در سایه آن بسیارى از راه را رفتند، تا به جایى رسیدند كه باید از هم جدا مىشدند، بناگاه ابر بالاى سر جوان به حركت آمد، عابد گفت: تو از من بهترى، زیرا دعا به خاطر تو به اجابت رسید، داستانت را به من بگو، جوان برخورد خود را با آن زن تعریف کرد، عابد به او گفت: به خاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى تمام گناهانت بخشیده شد، باید بنگرى كه در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود.
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
Salar Aghili - Barfe Piri (320).mp3
10.68M
برف پیری بر سرم ای خدای من
با صدای سالار عقیلی
•✾•••┈┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میپرسن مگه خدا رو دیدیدی؟
جواب دادم ...
آره دیدم!
کی کجا..؟
میگم...
اونجایی كه لغزیدم دستمو گرفت
اون وقتيكه کج رفتم هدایتم کرد...
ناخوش بودم و عافیتم داد..
تنگدست بودم و رزقم داد...
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی مشکلات بهت فشار اوردن، بدان که قصه نویس ما خداست، پس بگو«ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده» 🤲🏻
روزگارت بر مراد، روزهایت شاد شاد، آسمانت بی غبار
سهم چشمانت بهار، قلبت از هر غصه دور، بزم عشقت پر سرور
بخت و تقدیرت قشنگ، عمر شیرینت بلند، سرنوشتت تابناک
جسم و روحت پاک پاک❤️
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
💎مادرم آن روزها همه چیز برایش حیف بود، جز خودش!
یک صندوق چوبی بزرگ داشت پر از چیزهای حیف!
در خانه ما به چیزهایی حیف گفته میشد که نباید آنها را مصرف میکردیم..!!
نباید به آنها دست میزدیم،
فقط هر چند وقت یک بار میتوانستیم آنها را خیلی تند ببینیم و از شوق داشتن آنها حَظ کنیم و از حسرت نداشتن آنها غصه بخوریم!
حیف مادرم که دیگر نمیتواند درِ صندوقِ حیف را باز کند و چیزهای حیف را در بیاورد و با دستهای ظریف و سفیدش، آنها را جلوی چشمان پر احساسش بگیرد و از تماشای آنها لذت ببرد!
مادرم هیچ وقت خود را جزو چیزهای حیف به حساب نیاورد...
دستهایش، چشمهایش، موهایش، قلبش، حافظهاش، همه چیزش را به کار انداخت و حسابی آنها را کهنه کرد.
حالا داشتههایش آنقدر کهنه شده که وصله بردار هم نیست...
حیفِ مادرم که قدر حیفترین چیزها را ندانست!
قدر خودش را ندانست و جانش را برای چیزهایی که اصلا حیف نبودند تلف کرد ...
روح همه مادران اسمانی شاد
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الــــ❤️ــــــهی!
اگـــر تــو مرا به جـرم
من بگیری، من تو را
به ڪـــــرم تو بگیرم،
و ڪرم تو از جرم
من بیـــــش است.
الهــی! اگر دوستی
نڪردم، دشمنی
هم نڪردم،
اگر بر گناه مصـرّم،
امـا بر یگـانگی تو
شک ندارم
الهـــی!
هر روز ڪه برمیآید، 🌤
ناڪسترم، و چنان
ڪه پیش میروم،
واپـــــسترم!
پـس تــو بساز ڪه
دیگران ندانند،
و تــــو نواز که
دیگران نتوانند.
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
.
🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃
⚜ طرح قرائت صوتی قرآن کریم
⚜ هر روز یک صفحه
✅ قرائت صفحه ۱۲
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda