نگاهی به زندگینامه شهید بهروز احمدی
🔹شهید بهروز احمدی هنگام انقلاب بچه کم سن و سالی بود که به اتفاق چهار برادر دیگرش پرچم دار تظاهرات و راهپیمایی ها در خیابان های سبزوار شدند.
🔹بعد از شکل گرفتن بسیج، بهروز احمدی به عضویت بسیج درآمد و با شروع جنگ تحمیلی از آن طریق در مرتبه اول ۳ ماه به جبهه کردستان رفت و در آنجا مجروح شد. او را به بیمارستانی در ایلام بردند و بعد از بهبودی به سبزوار آمد.
🔹 اوایل جنگ بود که برادر بزرگش حمید در دهلاویه سوسنگرد به شهادت می رسد. از آن زمان تصمیم بهروز و دیگر برادرانش بر این شد که اسلحه به زمین افتاده حمید را بردارند و روی زمین نماند. وی بعد از خدمت در بسیج، وارد سپاه پاسداران شد و از طرف سپاه او را یک ماه برای دوره آموزشی به نیشابور فرستادند.
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
شهادت در اوج بندگی و سلوک در عالم معنویت
🔹شهید یوسف شریف میگوید: «دوست دارم شهادتم در حالی باشد که در سجده هستم» ؛ یکی از دوستانش تعریف میکند: " در حال عکس گرفتن بودم که دیدم یک نفر به حالت سجده پیشانی به خاک گذاشته است. فکر کردم نماز میخواند؛ جلو رفتم تا عکسی در همین حالت از او بگیرم؛ دستم را که روی کتف او گذاشتم، به پهلو افتاد. دیدم گلولههای از پشت به او اصابت کرده، صورتش را که دیدم زانوهایم سست شد به زمین نشستم. با خودم گفتم:«این که یوسف شریف است» "
🔹این شهید والامقام لازم نبود که فریاد بزند : " بچهها ، نماز به جماعت بخوانید یا در نماز اخلاص داشته باشید . وقتی نیروها میدیدند این بزرگوار با آن اخلاص غیر قابل توصیف سر به سجده میگذارد و در رکوع می گوید « انا لله و انا الیه راجعون » با شوق و رغبت عجیبی برای مخلص شدن تلاش میکردند چون میدانستند کلام بندهای را میشنوند که ذرهای به دنیا وابسته نیست .
#معرفی_شهید #شهید_دفاع_مقدس
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
از سرما دستهایش بیحس میشد
🔹شهید محمدجواد صالحیان کلا با حیوانات و جانوران میانه خوبی داشت. یکبار که به کوهنوردی رفته بود یک مار شکار کرده بود. بدون هیچ وسیلهای توانسته بود مار را با دستش بگیرد و بهعنوان سوغات کوه به خانه آورده بود.
🔹اگر سنگ هم از آسمان میبارید؛ قرارهای دوستانهاش را فراموش نمیکرد. یکبار بعد از آخرین امتحانش با دوستانش تصمیم گرفتند تا به پارک ملت بروند و در آنجا کلی عکس گرفتند.
🔹محمدجواد هربار که مرخصی میآمد خودش لباسهای داخل ساکش را درمیآورد و کنار شیر آب حیاط میشست؛ طوریکه دستهایش از سرما بیحس میشد. ملا پسر منظم و مرتبی بود و با وجود اینکه درس داشت، تمام کارهای خانه را انجام میداد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
علاقه زیاد شهید به مطالعه و یادداشت برداری
🔹محمدعلی از هوش بالائی برخوردار بود و توانست در کلاس اول جدول ضرب را به خوبی یاد بگیرد. درس را همانجا سر کلاس یاد میگرفت و در خانه کمتر دور تکالیف میرفت. پدرش همیشه نگران بود که چرا این بچه درس نمیخواند؟ برادرش را موظف کرده بود تا به درسهای محمدعلی برسد.
🔹محمدعلی به تاریخ اسلام علاقه داشت و عبرتهای آن را برای دیگران بازگو میکرد. میگفت: " ما در تاریخ هر جا شکست خوردیم، برای این بود که رهبر را تنها گذاشتیم . "
🔹از خصوصیات ذاتی این شهید والامقام یادداشت برداری بود. تمام مطالعات خود را اعم از شیمی و فیزیک و حتی اطلاعات عملیات را در دفترچهاش مینوشت و جالب بود از همین اطلاعات علمی و درسی در راستای جبهه و جنگ استفاده میکرد.
🔹محمدعلی ورودی سال 1365 رشته پرستاری بود. قبل از دانشگاه وارد سپاه شد و برای اینکه بتواند در دانشگاه ثبت نام کند؛ باید از سپاه استعفا میداد و تسویه حساب میکرد؛ اما این کار را نکرد و در دانشگاه ثبت نام کرد و از طریق دانشگاه عازم جبههها شد و در آنجا هم پزشک بود و در بهداری اهواز خدمت میکرد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
از ویژگیهای شهید ظهوریان، روحیه به همسنگرها بود
🔹شهید حسین ظهوریان یکی از شهدای با صفای گردان علی اکبر بود. شوخیهای حسین زبانزد بود. او دائم سربهسرِ بچهها میگذاشت و فضای شادی را در چادر ایجاد میکرد.
🔹حسین ظهوریان همواره میگفت: " وقتی افرادی را میبینم که زن و بچه دارند ولی آنها را رها کرده و به جبهه آمدهاند، حالشان را میفهمم. میدانم که دوری چند ماهه از خانواده چقدر برایشان سخت است.خدا شاهد است که من فقط بهخاطر این که آنها غصهدار نباشند و روحیهشان را از دست ندهند شوخی میکنم. هدف من از شوخی با برادرانم جلب رضای خدا بود چون میدانستم که آنها اگر شاد شوند، خدا هم راضی خواهد بود…»
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda
از ویژگیهای شهید ظهوریان، روحیه به همسنگرها بود
🔹شهید حسین ظهوریان یکی از شهدای با صفای گردان علی اکبر بود. شوخیهای حسین زبانزد بود. او دائم سربهسرِ بچهها میگذاشت و فضای شادی را در چادر ایجاد میکرد.
🔹حسین ظهوریان همواره میگفت: " وقتی افرادی را میبینم که زن و بچه دارند ولی آنها را رها کرده و به جبهه آمدهاند، حالشان را میفهمم. می دانم که دوری چند ماهه از خانواده چقدر برایشان سخت است.خدا شاهد است که من فقط بهخاطر این که آنها غصهدار نباشند و روحیهشان را از دست ندهند شوخی میکنم. هدف من از شوخی با برادرانم جلب رضای خدا بود چون میدانستم که آنها اگر شاد شوند، خدا هم راضی خواهد بود…»
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
@dostie_khoda