eitaa logo
دوتا کافی نیست
54.8هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
۹۲۷ من نویسنده تجربه ۶۷۶ هستم، راستش دلم می‌خواست بقیه خاطره رو بفرستم و بگم بین من و دخترم تا حالا چه ها گذشته و به برخی سوالات اعضا هم که تجربه کرده بودم، پاسخ بدم. چالش اول اغلب مامانا، بعد از زایمان شیر دادن به بچه است. یکی شیرش کمه، همش دنبال خوراکی مفید هست، یکی شیرش زیاده سر ریز می شه، یکی زخم داره نمی تونه شیر بده تا اینجایی که من تحقیق کردم ملاک در شیر مادر اصلا حجم شیر نیست، بلکه کیفیت شیر هست ممکنه یک نفر اینقدررر شیرش زیاد باشه که بچه آبِ روی شیر بخوره و سیر بشه به مواد مغذی نرسه و وزن نگیره برعکس یک نفر شیرش کم باشه اصلا نتونه بدوشه ولی شیر غنی داشته باشه و بچش وزن گیری خوبی داشته باشه البته که باید خوراکی های مقوی خورد. مثل موز، کنجد، چهارمغز آب گوشت، لبنیات و.... اما اولویت اول برگشتن انرژی مادر باشه براتون و بعد مقوی شدن شیر قدرت خدا اینقدر کارکرد بدن دقیق هست که وقتایی که دخترم شیر نمی خورد به هر دلیلی مثلا شب ها که دیرتر شیر می خورد بدن عادت کرده بود و شیر‌ کمتری تولید می شد اذیت نبودم. اگر به هر دلیلی می خواید شیر بدوشید از حوله ی گرم استفاده کنید خیلی راحت تر دوشیده می شه یا دوش آب گرم قبلش بگیرید. دختر خانم من مثل خیلی از بچه های این نسل رفلاکس داشت که با تجویز دکتر براش دارو شروع کردم ولی با گذشت حدود بیست روز متوجه شدم رژیم غذایی خودم تاثیر بیشتری توی رفلاکس داره با مامان های اطرافم که بچه هاشون رفلاکس داشت، صحبت کردم، اونا هم موافق بودن و اینجوری شد که من به مدت شش ماه هرچیزی که کافیین داشت، نخوردم حتی نوشابه. چیزایی که مامانا دیگه گفتن معمولا لبنیات بود عروسکم حدود سه ماهگی صورتش اگزما زد که دکتر بهش دارو داد ولی تاکید کرد دارو تاثیرش موقت هست ولی باید عامل آلرژی رو پیدا کنی، منم به دستور قدیمی تر ها سوداها رو کم کردم، گوجه، بادمجون تخم مرغ، حتی سیب زمینی با اینا بهتر می شد ولی خوب نمی شد. مایع لباسش رو عوض کردم و... با مرطوب نگهداشتن پوست صورتش خوب میشد، دوباره برمی گشت تا حدود پنج ماهگی ما در چالش بودیم هر روز یه چیز جدید امتحان می کردیم و در آخر یه روز یکم خرما ریختم توی فرنی و به شدت اگزماها بیشتر شد و فهمیدم مشکل از خرماست. من از هفته ۲۸ دچار نارسایی جفت و بعد فشار بالا شدم (بعد تولد دخترم هم زردی داشت) که همه ی اینا به خاطر ناسازگاری خونی (من o مثبت و آقا AB منفی) این اتفاقات در این شرایط عجیب نیست اما سختی داره بنا به شرایط هم دارو داره که دکترها زحمت تجویزش رو می کشند و برای من چون دکتر عزیزم معتقد بودن بدن از پس خودش برمیاد، رژیم غذایی دقیقی داشتم و خدارو شکر مشکلی برام پیش نیومد. یه نکته بگم حتی در فشار خیلی بالا هم نباید نمک رو حذف کرد بلکه باید به حداقل رسوند وقتی سدیم دریافتی صفر بشه بدن از سدیم موجود در اعضا خصوصا دستگاه عصبی استفاده می کنه که باعث اخلال در پمپ سدیم پتاسیم گیرنده های عصبی می شه و مشکل ساز هست یکم نمک خصوصا نمک دریا باید باشه. چربی خون هم، روی بالا رفتن فشار و ورم تاثیر داره، سعی کنید سرخ کردنی رو به حداقل برسونید. هر چیزی که نگه‌دارنده داشته باشه احتمال مسمومیت بارداری رو بالا می بره فشار به تنهایی تا وقتی با بقیه نشونه های مسمومیت مثل سرگیجه، دو بینی، تاری یا بالا رفتن بیش از حد همراه نباشه فقط و فقط نیاز به مراقبت و پیگیری داره پس با استرس بی مورد فشار رو بالاتر نبریم همه اینایی که گفتم همراه با درس و امتحان و کار خونه باعث شد من تا چهار ماهگی دخترم به شدت درگیر باشم و نتونستم به نوعی خودم جمع کنم ولی عید یه خونه تکونی حسابی کردم تا کارا روی روال افتاد بعد از اون نمیگم همیشه خونه مرتب بود ولی حداقل می دونستم میخوام چی کار کنم ولی باعث میشد کمتر حس‌ خستگی کنم و به مرحله خدایا بسه دیگه نرسم من خیلی بیرون رفتن حالم رو خوب می کنه حتی بعضی وقتا به همسرم یا دوستام می گم باید بریم بیرون، من آفتاب بهم بخوره دارم پژمرده می شم و همینم توی روان شناسی هست نور روز خیلی از مشکلات رو حل می کنه، بعضی عصر ها با دخترم می رم از سر کوچه تا ته کوچه و یکی دو بار برمی گردیم حال هر دومون خوب میشه بعد از تجربه احتمال مسمومیت بارداری و فشار بالا که نباید نگهدارنده می خوردم، سعی کردم همه چیز خونگی درست کنم و به نتایج خوبی هم رسیدم الان تقریبا همه چیز تولید خودم هست این اواخر به ویفر و پفک هم رسیده که با یکی دو سری کم و زیاد قلقش دستتون میاد، که هم وقتم رو پرکرده و هم یه جورایی الان که ساعات بیرون بودنم کمتر شده بی حوصله نمی شم و هم به اقتصاد خانواده خیلی کمک کرده ادامه 👇 «دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۹۲۷ درباره هزینه لباس، سایزهای کوچیک رو پنبه ای با جنس معمولی خریدم چون زود کوچیک می شن و غذاخور نیست که لک بگیرن ولی سایزهای بعد جنس خوب میخرم و تا جایی که بشه ازش استفاده می کنم. بعضی از لباس هاش رو دوتا تابستون پوشید. خیاطی هزینه ها رو نصف یا حتی کمتر می کنه ولی بی تعارف از نظر من وقت و دقت بالایی می خواد که برای من تک فرزند هنوز ممکن نیست چون دخترم همیشه کنار خودم هست و چرخ براش خطر داره ترجیح میدم وقت خیاطی رو به گشتن و پیدا کردن جنس خوب و قیمت مناسب اختصاص بدم. برای دخترم کتاب مقوایی داره که میاره و براش می خونم، از این توپ ها که توی استخر توپ هستن سایز کوچولوها یه بسته ی ۲۰ تایی خریدم هر روز متناسب با حوصله و شرایطش یه بازی طراحی می کنیم میریزیم توی پلاستیک میریزه زمین یا پرت میکنیم بخوره به هدف که هدف یه جای بزرگ در نظر می گیرم که بخوره حتما یه چسب می چسبونم به قاب در که پرت کنه بچسبه بهش بعضی وقت پخششون می کنم توی خونه باید بتونه همه رو پیدا کنه. اسباب بازی های موزیکال برای من خیلی خوب نبودن چون میخواد که بشینیم و با هم بازی کنیم عملا وقتی برام خالی نمی کنن، برای هوش آوایی خوبه اما بازی با وسایل خونه بهتره مثلا نخود لوبیا رو با ظرف خودش بهش می دم که بریزه و خالی پر کنه هم تولید صدا داره هم دست‌ورزی و هم برای دقایقی من رو رها می کنه. توی حمام رنگ انگشتی داره و نقاشی می کنه، سری بعدی که رفتیم حمام دیوارها رو می شورم که آب سرد اول لوله هم هدر نمیره، تاب داره و خیلی دوسش داره هر وقت راه حلی نداشته باشم برای سرگرم کردنش دست به دامن تاب می شم. توی کارها بهش مسئوليت کوچیک میدم مثل شکستن تخم مرغ با ضربه قاشق یکی از لذت بخش ترین کارهاست براش انگاری که قرمه سبزی پخته به همه هم میگه که خودش تخم مرغ شکسته و این غذا رو پخته. من هرجا برم دخترمم می برم حتی سمینارهای دانشگاه هم شرایط جوری بوده که بردمش و افتخار می کنم به مادری، بعضی از دوستام بچه هاشون رو از ترس مریض شدن بیرون نمیارن و اتفاقا دیدم که بچه های اونا بیشتر مریض می شن نه افراط خوبه و نه تفریط، به نظرم اگر به توصیه های دین عمل بشه بیماری ها خیلی کمتر می شه چیزایی که از برادران و خواهران عراقی این سال ها زیاد دیدیم اکثرا از مستحبات دین هست، مثل خوردن از لیوان برادر مومن خوردن غذایی که در محدوده ی سفره ریخته خوردن غذا با دست تمیز (شستن دست و خوردن با دست توصیه شده) دست دادن خودش باعث تبادل بعضی میکروب ها هست و رسیدن میکروب کم مثل واکسن زدن هست بدن رو با بیماری آشنا می کنه و در صورت تماس با ویروس قوی تر یا تعداد بیشتر می تونه از خودش دفاع کنه و خدارو شکر تا حالا این شیوه درباره خانواده ما جواب داده به دخترم توی سفر، پدی لاکت می دم که بجز تاثیر خوبش روی گوارش از بیماری های ویروسی جلوگیری می کنه و سیستم ایمنی قوی تر می کنه زمان از شیر گرفتن دو سال قمری هست بعضی مامانا وقتی مشاور بهشون می گه تدریجی از شیر بگیرید بچه رو، فکر می کنن تدریج یعنی دو هفته اونم تند تند بچه ی وابسته هم هیچی نگه آخرم می گن نمی شه و تلخک و زردک و چسب و چه چه بهتر هست واقعیتا تدریج یعنی از سه چهار ماه قبل وقتی یک هفته ی آخر می رسه فقط یک وعده مونده باشه من درباره بچه ی خودم یک وعده ی قبل خواب مونده بود، توی پذیرایی شیر می خورد می رفتیم اتاق می خوابید. ده روز آخر کردمش صبح و هر شب یه جوری بهونه آوردم بعد از چند روز صبح ها هم تا چشمش رو باز می کرد بهش شیر گاو می دادم تا یواش یواش از سرش افتاد یکی دوبار هم که گفت، بهش گفتم مامان شما بزرگ شدی ببین دندون داری باید غذا بخوری نینی دایی ببین دندون نداره اون شیر می خوره که با نارضایتی و یه جورایی مجبوری قبل کرد ولی گریه نکرد خیلی مهم هست که حس بزرگ شدن از شما بگیره. درباره از پوشک گرفتن الان یه موجی توی اینستا راه افتاده که اوایل می گفتن بین دو تا دو ونیم و الان می گن دو نیم تا سه سال حتی من صفحه های به اصطلاح مشاوره ای دیدم که گفتن بعد سه سال ولی این حرف اشتباه هست هر وقت شرایط از پوشک گرفتن بود یعنی فرزند نشونه ها رو داشت، مادر آمادگی جسمی و روحی این کار رو داشت و تغییر جدیدی در دوسه هفته قبل تا یک ماه بعد این پروژه اتفاق نیوفته این کار رو میشه کرد به طور معمول حدود بیست ماهگی شروع اختیار هست که با توجه حجم مثانه و یه سری عوامل دیگه نشونه ها شروع می شن اگر بچه ای علایم رو داشت مادر بهتره شرایط دیگه رو زودتر مهیا کنه و این کار انجام بده. از پوشک نگرفتن به موقع به اندازه و حتی بیشتر از زود از پوشک گرفتن عارضه داره. «دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین 👌سربازانی برای امام زمان عج...😍 #فرزندآوری #برکت_خانه #نسل_مهدوی #دوتا_کافی_نیست کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما باید اصول اسلام را اساس قرار دهیم. می‌گوییم اسلام عفت می‌خواهد؛ درست است؟ برای عفت، چه چیزی لازم است؟ اینکه ازدواج کنید. ازدواج هم معاش و استقلال اقتصادی می‎‌خواهد. پس ما باید الگوی معیشتی‌ای طراحی کنیم که به بچه 14 ساله، استقلال اقتصادی دهد. اگر توانستید به بچه از همان بچگی و در ساعات فراغت از مدرسه، شغلی درآمدزا بدهید که بتواند استقلال اقتصادی پیدا کند، آن موقع به او زن بدهید تا فکرتان هم راحت باشد. 📚راه رشد، ج ۳ @haerishirazi کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹۲۷ ما خانواده پرجمعیتی بودیم، من فرزند ششم خانواده بودم و ۳تا خواهر هم کوچکتر از خودم داشتم. از نظر اعتقادات خداروشکر خانواده مذهبی و معتقدی هستیم. من دوران کودکی ونوجوانی ام را در آن فضای پرجمعیت خانواده ام سپری کرده ام که با وجود تمام سختی ها و امکانات کمی که داشتیم و زندگی سختی که در اون قرار گرفته بودیم اما همیشه خوشحال و پر انرژی بودم. اون موقع ها که من کودکی بیش نبودم در مدرسه به عنوان سریدار ساکن بودیم. دوران بسیار خوشی داشتیم. من و خواهر های کوچکم با هم همبازی های خیلی خوبی بودیم، فاصله سنی زیادی با هم نداشتیم. روزهای جمعه وتعطیل هر کداممان که زودتر بیدار میشد آن دو را نیز بیدار می‌کرد تا در آن حیاط بزرگ دلباز ساعت ها بازی کنیم. نا گفته نماند که اکثر اوقات هم اقوام به خانه ما می آمدند و با هم بازی میکردیم. آن روز ها سپری شد و کم کم با ازدواج خواهرهای بزرگم و بزرگتر شدن ما جمعیت خانه ما هم کمتر و شوق و ذوق ما برای دیدن خواهرای متاهلم بیشتر می‌شد. من بعد از گرفتن دیپلم وارد حوزه شدم و درس شیرین طلبگی را آغاز کرد. م در این مدت خواستگاران زیادی می آمدند ولی پدرم قبول نمیکرد تا خواهر بزرگتر در خانه هست کوچکتر ازدواج کند. من لیسانس را گرفتم و در کارشناسی ارشد قبول شدم اینجا خواهر بزرگترم ۲ سال بود که متاهل شده بود. ۲۲ سالم بود و سال اول فوق لیسانس بودم که بلاخره بعد از اصرار زیاد یکی از خواستگارانم به پدرم، ازدواج من سر گرفت و کلا تمام ماجرای خواستگاری و عقد و عروسی من کمتر از یک ماه طول کشید. اردیبهشت ۹۴ بود. فقط توانستم یک مقدار از وسایل ضروری زندگی را تهیه کنیم و با مراسم بسیار ساده فصل جدید از زندگیم شروع شد. خانواده همسرم و اقوامش سر بچه حساس بودند و میخواستن زود بچه دار شوم و مدام سراغ میگرفتن با اینکه فقط مدت کوتاهی از زندگی مششترکمان نگذشته بود. حقیقت ما هم از بچه بدمان نمی آمد، اما متاسفانه باردار نشدم و به دکتر مراجعه کردیم. طی آزمایشاتی که دادیم همسرم بیماری واریکوسل داشتند و باید عمل می‌شدند. آن روز ها گذشت و آذرماه بود حال هوای اربعین و محرم دیوانه ام کرده بود. تصمیم گرفتیم منو همسرم پیاده روی به دیار عشق سفر کنیم. در آنجا به امام حسین و اهل بیت توسل کردم. وقتی به مرقد مطهر امام موسی کاظم و امام جواد رفتیم، یک دل سیر با امام جواد صحبت کردم و آرزوی دنیایم ام را از او خواسته ام که فرزندی به من عطا کند تا نور چشم من در دنیا و آخرت باشد. بعد از برگشت نوبت عمل گرفتیم و با توکل بر خدا همسرم عمل کرد و خداروشکر عمل همسرم موفقیت آمیز بود و بعد از ۳ماه نتیجه گرفتیم. خدا میداند آن روزی که من بی بی چک گرفتم و دوخط نشان داد چقدر خوشحال بودیم. آن روز سالگرد ازدواجمان بود و این بهترین هدیه دوران عمرم بود و خدا رو صد هزار مرتبه شکر که بعد از ویار سخت و بارداری سختی که داشتم پسر گلم آقا محمد جواد آذر ماه بدنیا آمد. همان ماهی که به پابوس امام حسین ع رفته بودیم و از آنها طلب فرزند کردیم. زایمان بسیار سختی داشتم اما چهره معصوم و دوست داشتنی پسرم تمام دردهایم را آرام می‌کرد. دوباره بعد از ۳سال خدا به من لطف کرد و مرا لایق مادری دانست و برای بار دوم صاحب گل پسری زیبا و دوست داشتنی شدم. الان پسر بزرگم ۷ سالشه و پسر دومم ۳ونیم سالشه با اینکه بارداری و و زایمان سختی دارم اما از خدا خواستم که باز به من فرزندانی عطا کند و اکنون که شاغل هستم ۱۲ هفته اس که باردارم و برای دیدن فرزند گلم که هنوز نمیدانم چیست لحظه شماری میکنم. الان همه خواهر هایم ازدواج کردن و حتی کوچکمان که دهه ۸۰ است، بچه دارد. از خدا میخوام که کمکم کند تا باز بتوانم فرزندانی دیگر بیارم و نسل شیعه را زیاد کنم و اگر لایق باشم برای امام زمانم سربازانی تربیت کنم. البته بعد از بارداری سومم همسرم دیگر موافق نیست باردار شوم اما اگر خدا بخواهد راضی می‌شود. چون شاغل هستم بسیار اذیت شدم بطوری که من بخاطر ویار بدی که دارم هیچ غذایی را نمیتونم بخورم و هر یک روز درمیان سُرم و آمپول وصل میکنم تا کمی حالم بهتر شود. اگر خدا بخواهد دوست دارم تا ۵ بچه را بیارم تا بچه هایم را از همبازی شدن با هم محروم نکنم تا آنها هم لذت خواهر برادری در ذهنشان بماند. این نکته را هم بگوییم که ما با وجود اینکه پرجمعیت بودم ولی همگی درس خوندیم و ۴تا از خواهرا و ۲تا از برادرانم شاغلیم. از شما مخاطبین خوب کانال میخوام برایم دعا کنید تا بسلامتی این دوران نیز بگذرد از خداوند میخواهم که به هرکس که طعم قشنگ فرزند را نچشیده است خدا به او ذریه پاک عطا کند. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌مراقب بچه های نوپا باشید... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
روزه اولی... امروز داشتم به ماه رمضون فکر می‌کردم. به روزه گرفتن بچه ها. اینکه چه کنم تا شرایط بهتری براشون فراهم بشه؟ یه هو یاد بچگی های خودم افتادم. ماه رمضون رو خیلی دوست داشتیم. شاید یه دلیلش این بود که مادر پدرمون با ما مهربون تر میشدن. اگه روزه می گرفتیم که دیگه حسابی تحویل مون می‌گرفتن و قربون صدقمون می رفتن. فقط اون لحظه ای که به مادربزرگ و پدربزرگ با افتخار می‌گفتن دخترم روزه ست،چه حالی می‌داد. اون سالی که من روزه اولی بودم. مادربزرگم یه دونه بشقاب از بشقاب‌های چینی گل سرخش رو به من هدیه داد. هنوز جنسش و اون خنکی و صافیش رو تو دستم حس میکنم. میدونستم براش خیلی عزیز بودن. بشقاب ها و ظرف هاشون رو تو صندوق چوبی نگه می داشتن. یادمه وقتی بچه بودم، یکی لذت بخش ترین آرزوهام باز کردن در اون صندوق بود. خدا رحمتش کنه. تازه یه چادر نماز سفید با گل های صورتی و قرمز ریز هم برام خرید. با هم رفتیم از مغازه پارچه فروشی خریدیم و رفتیم خونه ی عمه جونم نشستیم، یه چایی خوردیم. عمه جونم پارچه رو دید و کلی ازش تعریف کرد. بهترین لحظه اش اینجا بود که پارچه رو انداخت رو سرم و گفت صاف وایسا و به رو به رو نگاه کن. زیر چادر که کمی روی صورتم افتاده بود داشتم از خوشحالی بال در می آوردم. خلاصه هدیه های مادربزرگم کلی حرف پشتش بود. اندازه یه عمر درس خوندن، مطلب داشت. راستی همون سال پلو پختن رو هم به من یاد داد. اصلا رفتارش با من یه طور دیگه شده بود. بهم بیشتر احترام می‌گذاش. مخصوصا جلوی دوست و فامیل. خلاصه از اینکه تکلیف شده بودم، خیلی حس خوبی پیدا کرده بودم. راستی من تا خونه بابام بودم هر سال عید فطر عیدی می‌گرفتم. اون موقع بهش میگفتن( روزه مُزد) کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دعای روزهای پایانی ماه شعبان.... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ✅ وزیر اقتصاد: والدین از درگاه ملی خدمات برای خرید سهام ۱.۵ میلیونی نوزادان متولد ۱۴۰۱ تا پایان امسال اقدام کنند. 👈 آدرس درگاه ملی: https://my.gov.ir/ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹۲۸ آخرای سال ۸۵ بود که در سن ۱۵ سالگی خواستگار اومد و چون خانواده خوبی بودند و مورد تایید پدر و مادرم، به طور سنتی ازدواج کردیم. من و همسرم سه سال عقد بودیم و کارشون هم تو شهری دور از محل زندگی ما بود، دوران عقد هر دوماه یا شایدم هر سه ماه همديگر رو می‌دیدیم به دلیل کارشون، البته ناگفته نماند منم هنوز درس میخوندم چون موقع عقد هنوز دوم دبیرستان بودم و یک سال ونیم مانده بود تا درسم تموم بشه. بلاخره دوران عقد تموم شد😁😍 و در نهم فروردین سال ۸۹ عروسی ساده‌ای برگزار کردیم و زندگی مشترکمون شروع شد ناگفته نماند با اینکه من همسرم رو قبل ازدواج ندیده بودم ولی بعد ازدواج خیلی بهش علاقه پیدا کردم و هر وقت برای کارش می‌رفت کلی گریه می‌کردم و ناراحت می‌شدم. ما تصمیم داشتیم همون اول بچه دار بشیم چون دیگه سنم ۱۹ شده بود و دوماه بعد متوجه بارداریم شدم و همسرم که نبود زنگ زدم و بهش این خبر رو دادم و ایشون خیلی خوشحال شدند. با اینکه زندگی مشترکمون شروع شده بود ولی بازم دور بودیم😔 ماه های بارداری تموم شد و بالاخره پسرم آقا امیر رضا تو سن نوزده سالگی بدنیا اومد و دیگه تصمیم گرفتیم من هم با همسرم به شهر محل کارش مهاجرت کنیم. در ۳۵ روزگی پسرم ما اثاث کشی کردیم با وجود هزار کیلومتر راه ولی من خوشحال بودم چون بعد از چهار سال دوری دیگه قرار بود منو و همسرم همیشه باهم باشیم ولی اونجا تنها بودیم و از پدر و مادرم دور شده بودم. آقا امیر رضا بزرگ تر شد و به سن سه سالگی رسید و از برکت وجود امیر آقا ما هم تونستیم خونه بخریم و هم ماشین و بعد از سه سالگی تصمیم به بارداری دوم گرفتم. محمد قاسم جان رو خدا سال ۹۳ به من داد و من و همسرم در کنار بچه ها به خوبی و خوشی زندگی می‌کردیم. دوباره بعد از سه سالگی این آقا پسرم هم گفتم خدایا یه بچه دیگه به من بده دختر باشه🤲🤲 چون من خودم تک دختر خانواده بودم دوست داشتم دخترم داشته باشم. تا اینکه خدا سال ۹۷ دختر نازم فاطمه زهرا رو بهمون داد و الان که دخترم ۵ سالشه و من ۳۲ سالمه، اگه خدا بخواد میخوام فرزند چهارم هم بیارم. چون خدایی که بچه رو هدیه میده روزیش رو هم میده و من این رو به عینه در زندگی خودم دیدم و حس میکنم. البته تشکر فراوان از همسرم هم دارم چون پشتکار ایشون در زندگی مون هم بوده... خواستم بگم که منو همسرم وقتی زندگی مونو شروع کردیم هیچی نداشتیم ولی خدارو شکر بخاطر وجود بچه ها و پشتکار همسرم الان از مال دنیا بی نیاز هستیم و سال ۹۶ با وجود دو بچه هفت و سه ساله عازم کربلا شدیم و همینطور پارسال هم اربیعن با سه تاشون پیاده روی اربعین رفتیم. به جوونایی که قصد ازدواج یا بچه دار شدن دارند و تجربه من رو خوندن میگم که انسان با وجود همسر و فرزند کامل میشه البته در حدی نیستم ولی تجربه ۱۷ سال زندگی مشترک منو به این نتیجه رسانده ☺️☺️و با وجود سن کمی که داشتم به لطف خدا راضیم از همه زندگیم😊😊 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌 «ما کوثریم و کم نمی شویم» 👈 فرزندان تجربه ی ۹۲۸... 😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#پیام_مخاطبین ✅ تدابیر لازم برای کودکان و نوجوانان در ماه مبارک رمضان... #ماه_رمضان #روزه_اولی کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
⚠️هشدار در رابطه با مصرف قرص های ضد بارداری در ماه مبارک رمضان!!! ❌برخی از عوارض و تبعات استفاده از روش های پیشگیری از بارداری: 1- قرص های ضد بارداری: مصرف قرص‌های جلوگیری از بارداری، منجر به افزایش نگرانی، اضطراب و افسردگی می‌شود. عوارض گوارشی نظیر تهوع، استفراغ و افزایش وزن به علت احتباس آب در بافت های بدن از عوارض هورمون استروژن موجود در قرص های ضد بارداری است. با تاثیر هورمون استروژن بر روی سیستم عصبی فرد، احتمال وقوع سردرد در افراد بیشتر شده و تعداد حملات میگرن نیز افزایش می یابد. همچنین مصرف این قرص موجب بروز سردردهای تنشی می شود. افزایش فشارخون نیز از دیگر عوارض این قرص ها می باشد. قرص های ضد بارداری بر روی سیستم انعقاد خون تاثیر گذاشته و مصرف آن موجب افزایش فاکتورهای انعقادی می شود. بنابراین احتمال خطر ابتلا به سکته های مغزی و قلبی در افرادی که از این نوع قرص ها استفاده می کنند، بالا می رود. مصرف این قرص ها در ماه مبارک رمضان، خطر سکته مغزی را افزایش می دهد. از دیگر عوارض مربوط به این قرص ها افزایش خطر ابتلا به سرطان سینه و رحم است. همچنین شیوع بیماری مزمن و جانکاه «کرون»که هیچ درمان قطعی ای ندارد، در زنانی که از قرص های ضدبارداری استفاده می کنند، بسیار بیشتر از زنان دیگر است. هنگامی می توان متوجه ابعاد فاجعه بارمصرف این قرص ها شد، که بدانیم: تقریبا از هر سه زوجی که در کشور از بارداری ممانعت می کنند، یک زوج، از قرص های ترکیبی ضدبارداری استفاده می کند. 2- آمپول های ضد بارداری: یکی از مهم ترین عوارض استفاده از این روش، کاهش توده استخوانی می باشد. این آمپول بر کلسیم موجود در استخوان اثر می کند و توده استخوان به طور موقت کاهش می یابد، حتی اگر استفاده از آن قطع شود. لذا به مشکل پوکی استخوان بسیاری از زنان میانسال دامن می زند. کاهش میل جنسی، خونریزی طولانی مدت، ایجاد لخته خون در پاها و ریه، زردی، حساسیت (آلرژی)، ناباروری و افزایش خطر ابتلا به سرطان سینه از دیگر عوارض تزریق آمپول می باشد. 3- آی یو دی(وسیله داخل رحمی): در حين كارگذاري آي يو دي، احتمال سوراخ شدن رحم و در نتیجه نياز به عمل جراحي وجود دارد. افزایش خونریزی و لکه بینی از عوارض دیگراین روش می باشد. بارداری خارج از رحم و افزایش عفونت رحمی نیز از معایب این روش ذکر شده است. 4- عقیم سازی دائمی: ابتلا به کیست تخمدان از عوارض بستن لوله در زنان(توبکتومی)شمرده شده است، در حالی که احتمال بروز این خطر، هیچ جایی در دستورالعمل های وزارت بهداشت ندارد. حاملگی خارج از رحمی که به دنبال استفاده از روش های متعدد ممانعت از بارداری رخ می دهد و می تواند به مرگ زن بینجامد. این مسئله در مورد بستن لوله در زنان اهمیت ویژه ای پیدا می کند، چرا که نیمی از موارد حاملگی پس از عقیم سازی دائمی زنان، خارج رحمی خواهد بود، که بی شک می تواند خطر عمده ی جانی را متوجه این زنان کند. 👈 دکتر ناصر سیم فروش -چهره ی ماندگار و رئیس قطب اورولوژی کشور- معتقد است که بستن لوله در مردان (وازکتومی)، سبب افزايش احتمال ابتلا به سرطان پروستات می شود. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فراخوان ثبت نام مادران غیرشاغل روستایی و عشایری دارای سه فرزند و بیشتر جهت بهره‌مندی از بیمه بازنشستگی رایگان مشمولین دارای شرایط فوق که تاریخ تولد فرزند سوم و بالاتر ایشان از تاریخ ۱۳۹۶/۰۱/۰۱ به بعد باشد با مراجعه به سایت صندوق به آدرس roostaa.ir و بخش ثبت‌نام مادران روستایی و عشایری غیرشاغل؛ نسبت به ثبت درخواست خود اقدام نمایند. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌سربازانی برای امام زمان عج...😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075