eitaa logo
دوتا کافی نیست
50.6هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
32 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 آیا می‌دانید با وجود چند فرزند کوچک چگونه می‌توانید روزه‌داری راحت‌تری داشته باشید؟ خانم‌ها با داشتن فرزند کوچک در خانه، نیاز به برنامه‌ریزی و تدابیر بیشتری در ماه مبارک رمضان دارند تا بتوانند علاوه بر مسئولیت‌ رسیدگی به خانه و بچه‌ها، روزه‌داری راحت‌تری داشته باشند و هم به عبادات خودشان برسند. آیا می‌دانید راه‌کارهای رسیدن به این مسئولیت‌ها و برنامه‌ریزی برای آن‌ها چیست؟ 📚 کتاب‌ها و بازی‌های جدید برای بچه‌ها پیدا کنید. برای ماه مبارک رمضان باتوجه به سن بچه‌ها برایشان کتاب‌های جدید تهیه کنید تا برای آن‌ها جذابیت داشته باشد. همچنین می‌توانید آن‌ها را با چند بازی جدید آشنا کنید تا ساعت‌های بیشتری را سرگرم بازی و کشف اسباب‌بازی باشند تا در ساعت‌های روزه داری شما کمتر بهانه بگیرند که حوصله‌شان سررفته. ✅ به بچه‌ها مسئولیت بدهید بخشی از مسئولیت‌های خانه را به بچه‌ها بسپرید. مثلا مسئولیت غذا دادن به خواهر یا برادر کوچکتر را به فرزندان بزرگ‌تر محول کنید. مسئولیت پهن کردن و چیدن سفره‌ی افطار، تمیز کردن بخشی از خانه و یا مرتب کردن خانه و جارو کشیدن را نیز به بچه‌ها واگذار کنید. به این ترتیب هم از مسئولیت‌های شما کاسته می‌شود، هم فرزندتان مسئولیت‌پذیرتر شده و از اینکه احساس بزرگی می‌کند و می‌تواند به شما کمک کند، احتمالا شادتر خواهد بود. 🏘 با همسایه‌ها هماهنگ کنید اگر در آپارتمانی زندگی می‌کنید که خانواده‌ها، بچه های هم‌سن فرزندان شما دارند، با خانم‌ها هماهنگ کنید که هر روز چندساعت مسئولیت نگه‌داری از بچه‌ها به عهده‌ی یک نفر باشد. با این ترفند هم بچه‌ها با هم‌سن و سالان خود بازی میکنند و هم مادرها در آن ساعات به امور شخصی خودشان رسیدگی می‌کنند. 🕙 ساعت‌های بعد از افطار را دریابید انجام بخشی از کارهای روزانه را به شب منتقل کنید. در ساعات بعد از افطار که همسرتان در خانه حضور دارد از او بخواهید که مراقب بچه‌ها باشد یا با آن‌ها بازی کند تا شما به امورات سحر و افطاری فردا برسید و یا بتوانید با خیالی آسوده قرآن روزانه‌‌تان را بخوانید. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
"اگر زن ها با مأنوس شوند، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد. چون زنِ آشنای با قرآن میتواند در تأثیرات زیادی داشته باشد." کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
⚠️هشدار در رابطه با مصرف قرص های ضد بارداری در ماه مبارک رمضان!!! ❌برخی از عوارض و تبعات استفاده از روش های پیشگیری از بارداری: 1- های ضد بارداری: مصرف قرص‌های جلوگیری از بارداری، منجر به افزایش نگرانی، اضطراب و افسردگی می‌شود. عوارض گوارشی نظیر تهوع، استفراغ و افزایش وزن به علت احتباس آب در بافت های بدن از عوارض هورمون استروژن موجود در قرص های ضد بارداری است. با تاثیر هورمون استروژن بر روی سیستم عصبی فرد، احتمال وقوع سردرد در افراد بیشتر شده و تعداد حملات میگرن نیز افزایش می یابد. همچنین مصرف این قرص موجب بروز سردردهای تنشی می شود. افزایش فشارخون نیز از دیگر عوارض این قرص ها می باشد. قرص های ضد بارداری بر روی سیستم انعقاد خون تاثیر گذاشته و مصرف آن موجب افزایش فاکتورهای انعقادی می شود. بنابراین احتمال خطر ابتلا به سکته های مغزی و قلبی در افرادی که از این نوع قرص ها استفاده می کنند، بالا می رود. مصرف این قرص ها در ماه مبارک رمضان، خطر سکته مغزی را افزایش می دهد. از دیگر عوارض مربوط به این قرص ها افزایش خطر ابتلا به سرطان سینه و رحم است. همچنین شیوع بیماری مزمن و جانکاه «کرون»که هیچ درمان قطعی ای ندارد، در زنانی که از قرص های ضدبارداری استفاده می کنند، بسیار بیشتر از زنان دیگر است. هنگامی می توان متوجه ابعاد فاجعه بارمصرف این قرص ها شد، که بدانیم: تقریبا از هر سه زوجی که در کشور از بارداری ممانعت می کنند، یک زوج، از قرص های ترکیبی ضدبارداری استفاده می کند. 2- های ضد بارداری: یکی از مهم ترین عوارض استفاده از این روش، کاهش توده استخوانی می باشد. این آمپول بر کلسیم موجود در استخوان اثر می کند و توده استخوان به طور موقت کاهش می یابد، حتی اگر استفاده از آن قطع شود. لذا به مشکل پوکی استخوان بسیاری از زنان میانسال دامن می زند. کاهش میل جنسی، خونریزی طولانی مدت، ایجاد لخته خون در پاها و ریه، زردی، حساسیت (آلرژی)، ناباروری و افزایش خطر ابتلا به سرطان سینه از دیگر عوارض تزریق آمپول می باشد. 3- (وسیله داخل رحمی): در حين كارگذاري آي يو دي، احتمال سوراخ شدن رحم و در نتیجه نياز به عمل جراحي وجود دارد. افزایش خونریزی و لکه بینی از عوارض دیگراین روش می باشد. بارداری خارج از رحم و افزایش عفونت رحمی نیز از معایب این روش ذکر شده است. 4- : ابتلا به کیست تخمدان از عوارض بستن لوله در زنان(توبکتومی)شمرده شده است، در حالی که احتمال بروز این خطر، هیچ جایی در دستورالعمل های وزارت بهداشت ندارد. حاملگی خارج از رحمی که به دنبال استفاده از روش های متعدد ممانعت از بارداری رخ می دهد و می تواند به مرگ زن بینجامد. این مسئله در مورد بستن لوله در زنان اهمیت ویژه ای پیدا می کند، چرا که نیمی از موارد حاملگی پس از عقیم سازی دائمی زنان، خارج رحمی خواهد بود، که بی شک می تواند خطر عمده ی جانی را متوجه این زنان کند. دکتر ناصر سیم فروش -چهره ی ماندگار و رئیس قطب اورولوژی کشور- معتقد است که بستن لوله در مردان (وازکتومی)، سبب افزايش احتمال ابتلا به سرطان پروستات می شود. ❌طبق برآوردهای صورت گرفته، آمار نسبی وازکتومی در ایران، 3 برابر این آمار در دنیا و این آمار برای توبکتومی، قریب به 4 برابر متوسط جهان است. استان اصفهان بیشترین آمار استفاده از وازکتومی را در کشور دارد. تامل:👇👇 «ما در ایران، موقعی که خواستیم کاهش جمعیت بدهیم، تمام وسایل و شیوه های ممانعت از بارداری را، یک دفعه به داخل کشور سرازیر کردیم، ولی بعضی از کشورها این کار را نمی‌کنند و برای کاهش جمعیت، تنها دو تا وسیله را ارائه می‌دهند، تا سلامت مردم به خطر نیفتد» (دکتر رخشانی، معاون سابق وزارت بهداشت) 👈 بیایید با انتشار گسترده این متن، به سلامت مردم، به ویژه زنان و مادران ایرانی کمک کنیم. کانال «دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«فرزند بیشتر، زندگی شادتر» 😍 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
«دوتا کافی نیست» راهی بسوی بهشت است 💫 همان راهی که بهشت رابه زیر پایم می آورد 👣 و من میشوم مادر🤰 بنده دوتا فرزند دارم فرزند اولم ۱۵ سال و فرزند دومم ۵ سال و بین دو فرزندم یک بارداری داشتم که جنین روزیش زندگی در این دنیا نبود. از وقتی با کانال شما آشنا شدم برای فرزندآوری مشتاق تر شدم اما هنوز توفیق و روزیم نشده از همه عزیزان تو این ایام خاص و عزیز التماس دعا دارم. البته ناگفته نماند بنده ۳۸ساله هستم بار مسئولیت مالی منزل بر دوش بنده هست و صبح ها تا ظهر سرکار هستم اما واقعا فرزند بیشتر🤱👨‍👩‍👧‍👧 شادی بیشتر😍 عشق بیشتر💑 روزی بیشتر🌾 نگاه خدابه زندگیمان بیشتر🕋 می ارزد که حداقل به خواست خدا دو فرزند دیگر بیاورم😍😍 التماس دعای زیاد🙏🙏 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
دوتا کافی نیست
✅ رئیس سازمان بهزیستی کشور از کمک هزینه معیشتی ۱۷ هزار خانوار دارای فرزند سه‌قلو و بیشتر و دوقلوهایی
📌کمک هزینه معیشتی چندقلو ها چه شد؟!! 👈 با گذشت سه ماه از وعده رییس سازمان بهزیستی، گزارش های مردمی حاکی از عدم پرداخت کمک هزینه معیشتی به خانواده های دارای فرزند چندقلو است. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✨ «وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ» "قطعا همۀ شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی، جانی و فرزندان آزمایش میكنیم و بشارت ده به استقامت كنندگان!" بقره؛ ۱۵۵ 🔹ماه رمضان «جوع» است. گرسنگی «جوع» است. تشنگی «جوع» است. الآن که روزه‌اید فکر آب خوردن هم نمی‌کنید. نتیجه اش چه می‌شود؟ 🔹چند روز قبل که روزه نبودی، تو در خدمت شکمت بودی. شکم می‌گفت تشنه‌ام و آبش می‌دادی. می‌گفت گرسنه‌ام و غذایش می‌دادی. اما الآن که روزه‌ای، او می‌گوید گرسنه‌ام، تو می‌گویی صبر کن! 🔹«فرمانده» تو هستی نه شکمت... 🔹می‌گویی تا غروب هیچ چیزی به تو نمی‌دهم. همۀ اینها در حالی است که انسان روزه را انتخاب نکرده بلکه خداوند گفته است که روزه بگیر. 🔹نتیجه این است که «خودت» را در اختیار و ارادۀ خدا قرار می‌دهی. تحت ولایت خدا قرار می‌گیری و بندۀ خدا می‌شوی. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«فرزند بیشتر، زندگی شادتر» 😍 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ اطاعت امر خدا... پدربزرگم، خدا بیامرز، به خاطر درمان بیماری خواهرشون میان تهران و برای گذران زندگی کارگری میکنن. اون سال که ماه رمضان در اوج تابستان قرار داشته، ایشون بنایی میکردن و کارگر بنا بودن. فکرشو بکنید، زیر نور مستقیم آفتاب. سر کارگرشون، وقتی متوجه میشه ایشون و دوستش روزه میگیرن، با عصبانیت بهشون تحکم میکنه که نباید روزه بگیرید چون از قدرت کارتون کم میشه و کار جلو نمیره. ایشون هم که فرد مومن و با اعتقادی بودن، برای اینکه به صاحب کارشون اثبات کنند که با اطاعت امر خدا و گرفتن روزه، خللی در کاراییشون وارد نمیشه، با دوستشون یک قرار میگذارن. به این ترتیب که نصف روز، یک نفر بخوابه و دیگری کار کنه و بعد شیفتشون رو عوض کنند. با این تدبیر، توانستند قوتشون رو بازیابی کنند و به لطف خدا کارشون را سر موقع تحویل دادند. پدربزرگم بارها این خاطره را تعریف کردند و هر بار با هیجان و طوری که چشمشون از شعف برق میزد. آخرش هم با هیجان میگفتند وقتی دستمزدم را میگرفتم، از خیابون دولت تا فلان جا پیاده میرفتم و یک هندوانه بزرگ میخریدم، و موقع افطار میخوردیم. طوری میگفتند که شیرینی اون هندونه رو ما هم احساس میکردیم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ تکلیف روزه ی مادرانی که بچه شیرخوار دارند، چیه؟! کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۳۲۷ من دختری سرحال و خوش صحبت بودم و در عین حال خیلی با حیا و مغرور، این خصوصیت باعث شد که همسرم به فکر خواستگاری از من بیوفته چون ما با هم فامیل هستیم. البته این را هم بگم که هیچ وقت لزومی نمیدیدم با پسرهای فامیل صحبت کنم مگر در حد سلام و همسرم از این اخلاق من هم خوشش آمده بود. سال ۸۲ بود که همسرم به خواستگاری ام اومد من اون موقع ۱۵ سال داشتم و از اونجایی که درسم خیلی خوب بود به خانواده ام اعلام کردم که دوس دارم درس بخونم و فعلا به ازدواج فکر نمیکنم. همسرم جواب من رو قبول نکردن و با فرستادن واسطه هایی سعی داشتند که من را راضی کنند. البته من بدون هیچ تحقیق و شناختی از ایشون و فقط به خاطر درس خواندن جواب رد می دادم. کم کم با تعریف واسطه ها از این آقای خوب و باتقوا، به فکر افتادم که کمی اطلاعات در مورد اخلاق و رفتارشون کسب کنم. بیشتر افرادی که واسطه خواستگاری ما بودند صفت ایمان و مهربانی ایشون رو گوشزد میکردند و من در حدیثی خوانده بودم که اگر مردی ایمان و تقواش زبان زد باشد، برای ازدواج کردن با او نباید دنبال صفت دیگر بود. حدود یکسال بعد از خواستگاری من به این نتیجه رسیدم که به ایشون جواب مثبت بدم ولی خجالت و شرم این پاسخ را به تعویق انداخت و بی مورد یکسال دیگر از زندگیم تلف شد و من هنوز حسرت این دو سال را میخورم که میتونست پر از خاطرات شیرین من و آقایی باشه. خلاصه سال ۸۵ عقد کردیم و من همچنان درس میخوندم. همسرم یک کارگر کارگاه تراشکاری و تزریق پلاستیک بود و وقتی با من ازدواج کرد شد سر کارگر و این از برکات ازدواج ما بود. همسرم در کنار کارش با وجود اینکه درس نخوانده بود، در فعالیتهای فرهنگی و مذهبی و هیات امنا مسجد و هم چنین فعالان محلی حضور پررنگ داشت و من از اینکه او همیشه در حال فعالیت بود خوشحال بودم و نداشتن مدرک تحصیلی بالا اصلا برایم مهم نبود. هنوز هم همیشه برایش میخونم: "نگار من که به مکتب نرفت وخط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد"😉 و واقعا هم همینطور بود او مطالعات خیلی گسترده ای در همه زمینه ها داشت. خلاصه کنکور دادم و به پیشنهاد پدر شوهر و پدرم و البته از روی علاقه خودم رشته کشاورزی رو انتخاب کردم و دلیل دیگر هم این بود که دانشگاه محل تحصیلم به شهر مشهد که محل زندگی همسرم بود، نزدیکتر بود. قبول شدن در دانشگاه همانا و عروسی گرفتن ما هم همانا. البته به خاطر مرگ برادر شوهرم یکسال عروسی ما عقب افتاد وگرنه آقایی قبل از قبول شدن در دانشگاه، قصد داشتند سور وسات عروسی رو به پا کنه. من و همسرم در طی سالهای عقد وسائل لازم برای زندگی را با همدیگه آماده کردیم و شاید باورتون نشه هنوز که هنوزه، نمیدونم دقیقا کدومها رو من خریدم، کدومها رو آقایی... خیلی خیلی مختصر و اینکه هر جا مسافرت میرفتیم یا برای دور زدن و تفریح یک تکه از وسائلمان را میخریدیم و اینجوری دفتر خاطراتمان در خانه و در بین وسیله هایمان همیشه بازه و آن روز های زیبا را به ما یادآوری میکنه. برای مراسم عروسی از آنجا که خانواده همسرم مراسمات پر سر وصدا داشتند من و آقایی تصمیم گرفتیم سفر سوریه را انتخاب کنیم تا در طول این سفر قبل از اینکه بخواهیم به خانه خودمان برویم انشالله با دست کوچک حضرت رقیه دوام زندگی مان را امضا کنیم. همین گونه هم شد بعد از سفر ولیمه ناهار دادیم من و همسرم به سنت ها پیامبر توجه خاص داریم ولیمه ناهار ما باعث تعجب همه شده بود. مهمانها خیلی زیاد نبودند در حد کسانی که دوست داشتند برای عروسی ما شادی کنند. با آرایش و لباس عروس خیلی ساده و دوست داشتنی، بدون هیچ استرسی از کم وکسریها، از این اتفاق بزرگ لذت بردیم. جهیزیه من واقعا مختصر بود و همون روز اول حرفهایی پشت سر جهیزیه گفته شد ولی از عشق من و همسرم حتی یک ذره کم نشد و اصلا باعث ناراحتی ما نشد چون سلیقه و خواسته خودمان و کسب رضای الهی خیلی اهمیت بیشتری داشت از حرفهای اطرافیان. قبل از اذان مغرب و عشا من و همسرم وارد خانه ی خودمان شدیم و طبق سنت زیبای پیامبر، همسرم پاهای من را شست و آب را جلوی در خانه ریخت و با هم نماز شکر خواندیم. 👈 این تجربه ادامه دارد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۳۲۷ تابستان تمام شد و سال تحصیلی جدید شروع شد و من دوباره به دانشگاه رفتم. هنوز چند ماهی بیشتر نگذشته بود که حس قشنگ مادر شدن فضای خانه ی کوچکمان را گرمتر کرد و من باردار شدم. ماههای اول بارداری برایم خیلی سخت بود و حالت تهوع شدید و از همه مهمتر حساسیت به حضور مردی که خیلی دوستش داشتم، اذیتم میکرد ولی با همه ی اینها، دغدغه ام رعایت دستورات و راهکارهای زیبای معصومین بود تا بتونم دوران بارداری را با موفقیت و نتیجه خوب انشالله پشت سر بگذارم و خداوند در همه حال در لحظه لحظه ی نفسهای من و فرزندم حضور داشت. از نظر من نفسهای خانم باردار مقدسه. همزمان با بارداری، فشار تحصیل در دانشگاه هم تا حدودی زیاد شد. ترم آخر دانشگاه ۸ ماهه باردار بودم و اتفاقا معدل الف هم شدم چون دو نفری درس می خوندیم و حسابی کیف می کردم. کارورزی هم حدود دو هفته قبل از زایمانم تمام شد و من فعال و پر انرژی ادامه بارداری ام را با دوختن لباس و درست کردن عروسکهای دست ساز گذروندم و یک دست لباس کامل برای دختر نازم دوختم و بافتم. به مادر و پدرم هم سفارش کردم که به هیچ وجه مجبور نیستند سیسمونی برای من تهیه کنند. حتی گفتم راضی نیستم اگر به خودتان فشار بیاورید و خرجِ اضافه کنید. سیسمونی فرزندم نسبت به فامیل خیلی ساده بود ولی فرزندم سالم و سر حال تر بود. خلاصه روز جمعه بین ولادت امام رضا و حضرت معصومه سلام الله علیها خداوند ارزشمندترین هدیه خودش را به زندگی شاد و ساده ما تقدیم کرد دختر خانمی متبرک به نام فاطمه... من مادر شدم در سن کم و این فوق العاده است خداوند به من امتیاز تولید اشرف مخلوقاتش را داد این افتخار کمی نیست او از من دعوت کرده با او همکاری کنم تا چرخ دنیا بچرخد و هنوز هم انسان در بطن انسان بروید. خدایا شکرت با تولد فاطمه جان زندگی شیرین تر و جذاب تر شد و تا حد زیادی اوقات فراغت داشتم. کلاسهای همسرداری و تربیت فرزند میرفتم و فرزندم را هم همراه میبردم تا بقیه متوجه شوند او برای من بار نیست، همراه است. فاطمه یکساله شد و من تصمیم گرفتم درسم رو ادامه بدم که متاسفانه پدر شوهرم از دنیا رفتند. بعد از فوت پدر شوهرم، یک عضو جدید و مهربان به خانواده ی ما اضافه شد مادرشوهرم.🌷 خانمی بزرگوار و صبور ولی کمی افسرده و تنها و من فقط به خاطر فرزندم و مادرشوهر بزرگوارم، ادامه تحصیل رو موقتا کنار گذاشتم ولی به دخترم قول دادم همزمان با او به تحصیل ادامه بدم انشالله😊 با همه ی اینها وقتی دخترم دو ساله شد تصمیم به بارداری گرفتم و خداوند بزرگ روز میلاد امام زمان پسری زیبا و پرانرژی به ما هدیه کرد و من به رقم اینکه دوست داشتم نامش محمد مهدی باشه به خاطر دل مادر شوهرم اسمش را احمد رضا گذاشتم تا دلش با نام همسرش گرم باشه چون به این رسم و رسومات توجه زیادی دارند البته برای من خیلی این رسمها حائز اهمیت نیست ولی خوشحالی مادر شوهرم برام خیلی مهمه. بعد از فوت پدر شوهرم مادر همسرم خیلی مریض و ضعیف شدند. حتی مجبور بودیم حدود ۶ ماه با ویلچیر ایشون رو راه ببریم ولی من و همسرم کمر همت بستیم تا هر طور شده زندگی و شادی را دوباره به ایشون بازگردانیم. بر خلاف تصور معمول در جامعه، حضور مادرشوهرم یکی از بزرگترین برکات در زندگی منه، خدایا شکرت. ادامه در پست بعدی 👇👇 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1