eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
30 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
✨امام على عليه السلام إنّ النّاسَ إلى صالحِ الأدبِ أحْوَجُ مِنهُم إلى الفِضّةِ و الذَّهَبِ "مردم به تربيتِ نيك نيازمندترند تا به زر و سيم" 📚غررالحكم، حدیث ٣۵٩٠ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌برخورد نامناسب با بچه ها در برخی مساجد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
💥آتش زیر خاکستر... نوجوان مانند آتش زیرخاکستر است، یعنی آستانه تحمل پایینی دارد. لذا والدین باید باشند و با با نوجوان خود برخورد کنند تا بتوانند او را کنترل کنند. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۵۹۳ سال ۹۹ بود که مادر شوهرم حالشون خوب نبود و باید می بردیمشون دکتر و می آوردیم شون و چون خونه شون روستا بود با همسرم تصمیم گرفتیم طبقه پایین خونه مون و براشون آماده کنیم که رفت و آمدشون برای همه راحت تر باشه. متاسفانه بعد از حدود دو ماه و سخت ترش اینکه شب تولد حضرت زهرا ایشون فوت کردن و همون شب چند ساعتی قبل از فوت شون به همسرم، خودشون گفتن پسرم امشب عید برو آرایشگاه، بعد از اینکه همسرم از آرایشگاه اومدن اول رفتن پیش مادرشون و بعد اومدن طبقه خودمون. لحظات آخر، من و جاری کوچیکم هم کنارشون بودیم، لحظات آخر، اول صورتشون رو شستن و رو به قبله بیرون نشستن و از ما دو تا که کنارشون بودیم حلالیت طلبیدن و اومدن وسط خونه دراز کشیدن و به رحمت خدا رفتن، برای من اون لحظه اصلا تصور اینکه ایشون فوت شدن خیلی دور از ذهن بود چون همیشه از دکتر که میومدن می گفتن خسته شدن و قبل از اینکه به تخت برسن روی زمین دراز می کشیدن و استراحت می کردن و بعد بلندشون می کردیم و روی تخت دراز می کشیدن. بعد از این اتفاق، من دچار مشکل قلبی شدم و دکتر گفت فعلا نباید باردار بشم، البته پسر سومم، یک سال و دوماهش بود. بعد از اون همسرم چند باری گفتن که بچه بیاریم ولی قرص هایی که من مصرف می کردم و باید ماهانه زیر نظر دکتر کم می کردم و بعد از قطع قرص ها باردار می شدم و اینکه جلوگیری هم داشتیم، بعد از ماه رمضون بود که برای ثبت نام پسر دومم تو کلاس اول تا مدرسه بچه به بغل، پیاده رفتیم و مدرسش هم خیلی دور بود. وقتی که اومدم حالم چند روزی بد شد، وقتی بی بی چک گرفتم و مثبت شد، اولش هم تعجب کردم و هم خیلی ناراحت شدم چون با قرص های قلبی که من می خوردم نباید باردار می شدم و خطر داشت. یک لحظه فکر کردم که بدون اینکه به همسرم بگم، سقطش کنم چون واقعا پسر کوچیکم هم سنش کم بود و تازه یک سال و نیمش شده بود و خیلی بهم وابسته بود و هم قرص هایی که خورده بودم و عوارض داشت ولی وقتی یک لحظه به دردهایی که سقط داره فکر کردم، پشیمون شدم چون قبلا یک سقط خود به خودی داشتم و خیلی درد کشیدم و اذیت شدم. تا اینکه شبش همسرم اومد و بهش گفتم اون بنده خدا خیلی خوشحال بود و وقتی که به دکتر مراجعه کردیم قرص های قلبم و کامل قطع کرد و گفتن برای حالتهای تهوع هم که خیلی شدید بود، فقط قرص ب 6 می تونم بخورم و اصلا قرص دمیترون نباید به خاطر قلبم مصرف کنم که خیلی سخت بود ولی به هر حال گذشت و حاملگی سختی رو پشت سر گذاشتم، یکی از سختی هاش از شیر برداشتن پسرم بود و خیلی گریه می کرد، دومی اینکه کرونا هم گرفتم و ماه آخر بارداری آب دور بچه کم شد و سختی ها و استرس هایی داشت. ولی دو تا معجزه برای ما با تولد این فرزندم اتفاق افتاد اول اینکه دختر بود و من و همسرم خیلی دختر دوست داشتیم و همیشه همسرم می گفت باید بچه بیاری تا دختر بشه و اینکه دخترم دقیقا روز تولد حضرت زهرا به دنیا اومد. پدرم همیشه میگه با تولد دخترت در این شب، حالا می تونیم جشن بگیریم چون دقیقا سال قبل شب تولد حضرت زهرا، مادر شوهرم فوت کردن و ایشون خیلی مهربون بودن و واقعا دوستشون داشتم و دارم و تولد دخترم رو هم همیشه به خاطر دعا های خیر ایشون می دونم از زمانی که دختر به دنیا اومده واقعا وضع زندگیمون بهتر شده، ما وام هشتاد میلیونی و گرفتیم و همسرم دستگاه خریدن برای سر کارشون و تو همین چند ماه تونستیم از برکات وجود دختر و پا قدم خیرش زندگی مون پیشرفت های خوبی داشته. تازه من هر چهار بچه ام رو سزارین بودم و دکتر وقتی که ماه آخر رفتم پیششون برای بستن لوله هام به همسرم گفتن اجازه میدین ولی ایشون مخالفت کردن و روزی که دکتر سزارینم می‌کردن، گفتن وضعیت رحمت خیلی خوبه، باز هم می تونی بچه بیاری و من هم البته یک سه چهار سال دیگه دوست دارم و دعا می کنم خدا یک دختر دیگه بهم بده تا دخترم تنها نباشه البته اگه دو قلو دختر باشه که چه بهتر😁😁 حتی سر بارداری چهارمم که خدا خواسته بود و تو دوران بارداری خیلی فشار های سخت مالی رو مون بود حتی یک لحظه هم برای هزینه های بچه ها که نمی تونیم و از کجا بیاریم فکر هم نکردم چون به وعده خدا ایمان داشتم که خودش روزی رو می رسونه و واقعا هم خدا رو شاکرم به خاطر همه نعمت هایی که به ما تو زندگی داده و از الان که به گذشته نگاه می کنم معجزات خدا رو تو تک تک لحظات زندگی نمون می بینم و بازم هم می گم خدایا هزاران بار شکرت، خدایا شکرت کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
بچه ها باید بیان مسجد... 👈 نقش ائمه جماعات برای فرهنگی سازی در این زمینه، بسیار مهم و اثر گذار هست قطعا. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌آوردن بچه ممنوع!!! در رابطه با اون بانویی که برای وضعیتِ مساجد، گفتن، منم با ایشون هم نظرم... کاش یکم بیشتر به مساجد توجه بشه. از وقتی هیئت های مذهبی از مساجد جدا شدن، دیگه جوونا رها کردن مسجد رو، نمیگم هیئت رفتن بده اما جای مسجد رو نمیگیره... مسجد محل ما هم متاسفانه تقریبا همونطوری هست که اون بانو توضیح دادن. منم از این که همش برا بچه هام توجیه بیارم که رویِ رفتار نادرست دیگران سرپوش بذارم خسته شدم. جالبه مسجد محل ما که در مورد بچه ها رفتار ناپسند دارن هیچ، حتی وقتی خودم داخل آشپزخونه شدم تا برای نمازگزاران چای بریزم، با رفتار زشتِ خانمِ سالمندی روبرو شدم که انگار پا در ملکِ پدریِ ایشون گذاشتم خیلی دلم شکست🥺 متاسفانه بچه هامم بیشتر رفتارهای زشتشون رو میبینن و متوجه میشن، دیگه خیلی کم‌ مسجد میرم... دعای عرفه ی امسال یه مسجد دیگه شرکت کردم، اونجا هم در بدو ورود، اومدن سراغم که "چرا بابچه اومدین؟!! ما پیام داده بودیم که آوردن بچه ها ممنوعه." هرچی گفتم بابا حضور این بچه ها باعث بخششِ همست، باعث نزول ملائکه ست ، باعث نظرِ رحمت خدا میشه، گفتم اگه بچه هامو اینجا نیارم، کجا ببرم که معارفِ اسلامی رو ، مناجات باخدا رو ، جمع مومنین برای استغفار و دعا و... رو یاد بگیرن؟؟ هیچی بازم با رفتار خیلی بد مواجه شدم، می‌خواستن جای ما بچه دارا رو از بقیه جدا کنن که حواسشون پرت نشه🤦‍♀️ میگفتن "الان اونایی که به پیام ما گوش دادن و بچه نیاوردن حقشون ضایع میشه" یه جوری رفتار می‌کردن انگار ویروس داریم، جالبه بعدشم وسطِ دعا همش می‌گفت" آهاااای اونایی که جوونِ نااهل دارین از ته دل خدا رو صدا بزنین یا مثلا می‌گفت از خدا بخواه جوونای غافل رو هدایت کنه" نمیدونم واقعا متوجه رابطه ی قطعِ پای بچه ها از مسجد با دور شدن از دین و مذهب نبودن؟؟ چقدر اون روز غصه خوردم و با دلِ پر برگشتم خونه. خدا همه مونو به راه راست هدایت کنه اما بنظرم جوابِ اخرویِ اینجور افراد سنگینه... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
بچه ها باید بیان مسجد.... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
جمعیت از مولفه‌های مهم قدرت است رئیس‌جمهور در سومین جلسه ستاد ملی جمعیت: 🔹جمعیت از نکات مهم و محوری مورد توجه در برنامه هفتم توسعه کشور است. 🔹جمعیت از مولفه‌های مهم قدرت است و لذا همه دستگاه‌ها و نهادهای کشور موظف هستند سیاست‌ها و برنامه‌های خود در روند افزایش جمعیت را تهیه و اجرای آن را به طور جدی پیگیری کنند. 🔹جامعه نسبت به مخاطرات افزایش جمعیت سالمندان در هرم سنی جمعیت اقناع شود. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۵۹۴ سال ۱۳۸۱ ازدواج کردم، ۱۹ سال داشتم و کم تجربه به خاطر بیماری پدرم و رفتار مادرم، دید درستی از زندگی و مسئولیت پذیری نداشتم. با این که دانشجو بودم و مسیر زیادی برای تحصیل می‌رفتم، بعد از ازدواج زود باردار شدم، سال ۱۳۸۳ پسر عزیزم به دنیا آمد، با وجود استفاده از روش به ظاهر مطمئن، ۴ ماه بعد از تولد پسرم، باردار شدم. تجربه کمی داشتم، مادرم پیشنهاد داد بهترین کار سقط بچه هست، من خودم هم راغب شدم، فکر کردم کار درست همینه و در مطب شخصی پزشکی که خدا لعنتش کند، کورتاژ شدم. تا وقتی بچه ام سه ساله شد، دوست داشتم فرزند دیگری بیارم، اما به محض اقدام دچار ناراحتی های روحی و روانی شدیدی شدم به طوری که قصد خود کشی داشتم. به خاطر مشکلات روحی، مادرم دوباره پیشنهاد داد بچه رو سقط کنم، جنین هنوز درست شکل نگرفته بود، شاید یک ماه بود، انگار پزشک به دیواره رحم آسیب زد، بعد ازین سقط، زندگیم هرگز به روال عادی برنگشت، حال روحی و روانیم بدتر شد، افسردگی شدیدتر گرفتم ، همه شور و شوقم به زندگی ازدست رفت به بچه ۴ ساله ام هم خیلی ضربه خورد. بعد از آن برای جبران کارام، تصمیم به بچه دار شدن گرفتم نزدیک به ١٠ بار سقط زیر دوماه داشتم، انگار دیگه رحم نمی‌پذیرفت بچه رو، زیر دو ماه بچه از بین می‌رفت 😭 خیلی شکنجه روحی شدم. الانم در آستانه ۴۰ سالگی می‌خوام اقدام کنم ولی ترس شدید دارم و مشکلات جسمی ام خیلی شدید شده، بعید میدونم امکان داشته باشه، مگر اینکه خداوند خودش عنایتی کنه 😔 الان که فرزند ۱۸ ساله ام رو میبینم هر روز عذاب وجدان دارم، من تقریبا هر هفته ای یا ماهی یک بار میمیرم و زنده میشم از فکر به اشتباهی که کل زندگی من رو تحت تاثیر قرار داد. اینارو نوشتم که خواهشا کسی اشتباه من رو نکنه ، هر وقت خدا بچه رو داد با آغوش باز پذیرا باشید، خدا کمک می کنه، مثل من از کاه کوه نسازید که آخر تو حل مشکلات درمونده بشید. برای منم دعا کنید، به برکت اسم حضرت زهرا خداوند عنایتی به من کنه. مادرا لطفا با راهنمایی اشتباه، با علم کم تون بچه هاتون رو یک عمر بدبخت نکنید. 😒😓🥺 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
احترام به والدین و جایگاه آن ها نزد خداوند پدر و مادر رابطه بین تو و خدای تو هستند. این پل ارتباطی خودت را قطع نکن. تو شاخه نازکی هستی مثل درختان که شاخه امسال بر روی شاخه پارسال تکیه دارد. نسل امروز به نسل گذشته تکیه دارد. این تکیه گاه خودت را محکم نگه دار. اگر تو حاجتی داری بدان که خدا گرو می‌کشد. روایت داریم خدا می‌گوید برو به مادرت بگو به من بده تا من به تو بدهم. من تاکنون از راه پدر و مادرت به تو روزی دادم و الآن آنها را سبک نمی‌کنم. حال که آنها از دنیا رفتند یا فرتوتاند، باز هم واسطه رزق تو آنها هستند. روایت داریم برو سر قبر مادرت دو رکعت نماز بخوان و حاجت بگیر. میگوید ما از این کانال به تو روزی میدادیم، الان هم برو آنجا. پشت سرتان را محکم کنید تا پیش رویتان محکم بشود. مشکلات پیش رو، ریشه در مشکلات پشت سر دارند. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
منفعل نباشید.... مسجد ما، اوایل حضورم در محله به شدت ضدبچه بود، صندلی های نماز که افراد مسن استفاده میکنند خیلی بیشتر از تعداد بچه ها بود😔 از همان ابتدا حضورم در مسجد همراه با بچه بود، به خاطر کارهای فرهنگی ای که در مسجد انجام میدادم تقریبا خانم ها رودربایسی داشتند و به پسرم چیزی نمیگفتند😅 من هم به پسرم تاکید میکردم موقع نماز بدو بدو و سرو صدا نکنه یه روز موقع نماز ظهر جماعت که همه جا در سکوت بود و بچه ها در حال بازی، یهو یه نفر با صدای بلند که توی مسجد می پیچید به بچه ها میگفت مامانم گفته موقع نماز صروصدا نکنید😂 حالا همه جا سکوت و فقط صدای پسرم تو صحن مسجد میپیچید و من همیشه از یادآوری اون ماجرا کلی خنده ام میگیره... جو طوری بود که بچه ها حضور کمی داشتند و هر روز یکی از خانمها از برخورد خانمها و آقایان نمازگزار در مورد بچه ها و نوجوانان گله داشتند. بماند که تو اون برهه چند مادر از اون مسجد با دلشکسته و حتی اشک ریزان بیرون رفتند. گذشت تا اینکه با یکی از خانمهای همفکر و همراه مسجد الحمدالله جو رو تغییر دادیم. حالا من با سه تا بچه هفت و نیم ساله سه و نیم ساله و نوزاد دو ماهه میرم مسجد و هر روز هم کلی دعای خیر پشت سر من و بچه هام هست. الان گاهی به پسر بزرگم میگم وقتی نوزاد بودی روی زمین میذاشتم کنارم، تو به لوسترهای مسجد نگاه میکردی تا نمازمو بخونم، حالا خودت تو صف وایستادی... من خودم به عینه دیدم واقعا تربیتی که بچه تو مسجد میشه من مادر تمام وقتمو بذارم نمیتونم اونو انجام بدم. یه روز دیدم پسرم که تو یادگیری خیلی مشکل داره ☺️ داره فراز جوشن کبیر رو میخونه از حفظ با صوت😳 فقط به خاطر قرار گرفتن در جو مسجد. خانمها میخوام بگم اگه جو همراه نیست منفعل نباشید، به جای ناراحت شدن و نشستن تو خونه، بشینید کار فرهنگی کنید هم برای مسن تر ها هم بچه ها😇 خدا حرکت شما رو خالصانه می ببینه حتما کمکتون می‌کنه و راه رو هموار. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075