#سیدمهدی_قوام
✅ طلاقِ مردم...
[ایشان] اصلاً در قید و بند حرف مردم نبود ... در پامنار قوام را دید که یکی از بچههایش را روی دوشش سوار کرده است. جوری که یک پای بچه روی سینهی قوام بود و پای دیگر، پشتش.
تا به هم رسیدند سلام و علیکی کردند. ... گفت: «حاج آقا! آخر با این وضعیت ...؟!» قوام نگذاشت جملهاش کامل شود. گفت: «برو بابا! قبل از اینکه مردم من را طلاق بدهند، من طلاقشان دادم».
📚 مسیحای شهر
#حرف_مردم
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سیدمهدی_قوام
✅ طلاقِ مردم...
[ایشان] اصلاً در قید و بند حرف مردم نبود ... در پامنار قوام را دید که یکی از بچههایش را روی دوشش سوار کرده است. جوری که یک پای بچه روی سینهی قوام بود و پای دیگر، پشتش.
تا به هم رسیدند سلام و علیکی کردند. ... گفت: «حاج آقا! آخر با این وضعیت ...؟!» قوام نگذاشت جملهاش کامل شود. گفت: «برو بابا! قبل از اینکه مردم من را طلاق بدهند، من طلاقشان دادم».
📚 مسیحای شهر
#حرف_مردم
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075