eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.6هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ عشق #مادرانه تجلی عشق خدا به مخلوقات #استاد_رحیم_پور کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
ای دهانت لانه گنجشک‌های شاد پر چانه کودک من ‌ای تمام حرفهایت فیلسوفانه صد گره وا می‌شود از بغض‌ها و اخم‌های من می‌زنم هر بار بر مو‌هایِ تا سرشانه‌ات شانه تازگی‌ها اولین دندان پیشین تو افتاده ست رفته یعنی از زمان مستی ما هفت پیمانه با تو بازی می‌کنم دیوانه بازی می‌شوم هر وقت از نباید‌ها و باید‌های عقل خویش دیوانه تا شبیه کودکی‌هایم بفهمی حرف گل‌ها را بسته‌ام روبان مو‌های تو را هم مثل پروانه ----------------------------------------------- 👈 رهبر انقلاب پس از پایان شعر: " آفرین... چه خوب سرود مادرانه ی کاملا از دل برخاسته شیرین" کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
کتابی است در توصیف جایگاه مهم‌ترین رکن یک خانواده 👈 مطالعه این کتاب ارزشمند را به طور خاص برای آن ها که به تازگی مادر شده اند و یا در آستانه این اتفاق بزرگ هستند، سفارش می کنیم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
خدایا، بدون قسم باور کن که قصد سبک شمردن و بی توجهی یا زبانم لال، جسارت و بی ادبی نداریم وقتی در همین سه چهار رکعت نمازی که میخوانیم هم، بچه‌ها دست از سرمان برنمیدارند و ما" مجبور شده ایم" انواع ایما و اشاره ابداع و لحن های مختلف قرارداد کنیم تا بتوانیم جوابشان را بدهیم یا جلوی خرابکاری هایشان را بگیریم. خدایا میدانم تو مادرهایی در درگاهت داری که در نمازشان انقدر واله و محو جلال تو میشدند که بچه‌شان توی تنور هم که میفتاد خشوع و توجه‌شان از تو منقطع نمیشد(و فرزندشان را هم خودت حفظ میکردی) اما ما…… ما هنوز خیلی راه نرفته داریم… عذر ما را بپذیر😓 ببخش وقتی از گوشه چشم میبینیم بچه دارد با سرعت به سمت قیچی ای که خواهر بزرگتر لطف کرده و وسط هال رها کرده، چهار دست و پا میرود، بلند بلند سبحان الله و سمع الله میگوییم تا بیایند یا بچه را بردارند یا قیچی را! ببخش وقتی آن یکی بچه خودش را گرفته و به خودش میپیچید، ما هی با دست محکم و چندباره اشاره به دستشویی میکنیم و در چهره مان التماس "برووو دیگه!😫 بروووو😡 ریخت😩" هویدا میشود. ببخش سبحان الله های بلند و مضطرب‌مان را وقتی پسر سه ساله یکهو به قصد اسب سواری مینشیند روی کمر پسر هفت-هشت ماهه و او شروع میکند به دست و پا و ضجه زدنِ خفه، و ما باید به کمک خواهرهای بزرگتر آزادش کنیم. ببخش الله اکبرهای عصبانی و کشدارمان را وقتی سر میوه خوردن یکهو هوس میکنند با چنگال دنبال هم بدوند و این وسط دو سه باری هم از روی بچه کوچکتر بپرند. چشم و ابرو بالاوپایین انداختن ها را هم که نگویم😓 تازه مثلاً ما از اول بچگی‌شان سعی کردیم عادتشان ندهیم که در نماز از ما جواب و اجازه و مداخله بخواهند… اما گاه… چه بگویم… ما همان عبدهای کوچک ناقص توییم و تو همان ربّ جلیل و کریم و بزرگ؛ که خوب بلَدَست چطور با ناقص ها و کوچک ها تا کند و عطا کند و درگذرد و نگاه پرمهرش را لحظه‌ای برنگیرد… الغرض، الله اکبرهای ما مادرها را ببخش، خدای مادرها… پی‌نوشت: ۱- یه بار تو نماز بودم دختر کوچکم اومد اصراااار که میشه به فلانی زنگ بزنم؟ منم بالاخره بااشاره گفتم باشه. بعد گفت خب پس شماره‌شو بگو😐🤣 خنده‌م گرفت🤭🤦‍♂️ دختر بزرگم اومد بهش گفت ببین فقط سوال بله-خیر میشه تو نماز از مامان بپرسی😅🙈 ۲- رب اجعلني مقیم الصلوة و من ذریتي ۳- شما تاحالا با الله اکبرهاتون چه عملیات هایی انجام دادین؟🤦‍♂️ 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ---- دراز کشیده ایم. پنجره باز است و نور ماه تاریکی اتاق را کمرنگ کرده؛ مناسب بچه‌ها. اینکه روز خسته‌ام کرده و فردای پرکارم از صبح زود شروع میشود و باید بشود که بخوابم به کنار، ساعت خواب‌شان گذشته و باید زودتر بخوابند. پسر کوچک با همان چند جرعه شیر اول نیمه خواب میشود(فقط یک مادر می‌داند چه نویدبخش است) بقیه اما نه! -: مامان چرا خدا به جوجه نوک داده؟ -: مامان، اون پودر سفید و رنگی تو حموم مامان جون اینا چی بود؟ -: مامان، حضرت نوح چقد تو کشتی بود؟ -: مامان چرا شب باید بخوابیم؟ -: مامان فردا خاله میاد؟ -: مامان چرا رنگ برگها سبزه؟ -: مامان کرم شب‌تاب باتری داره؟ ساااکتتتت! بخوابین دیگه! -انگار شب‌ها درست وقتی که تو داری از دنیا و مافیها قطع میشوی و بیهوش، آن‌ها شروع به تاب سواری میکنند روی شاخه‌های خاطرات و تخیلات و فلسفه و علم و... - ساکت میشوند. حساب کار دستشان است؛ هرکس بخواهد حرف بزند از اتاق میرود بیرون! اینجا، وقت خواب برای خواب است. . شب با همان سکوت و تاریکی مطلوبش، ملحفه میکشد روی اتاق. پلکم سنگین میشود. . -: مامان! آب! هووووووفففف 😫 هوف را توی دلم می‌گویم؛ از خستگی و دردِ باز کردن پلک نیمه بسته؛ برای آب دادن به بچه‌ها، از غر و نق و منت خجالت میکشم.... جسمم را میکشانم سمت آشپزخانه، با ذکر "یا قمر بنی هاشم" و "یا ساقی العطاشا" آب میدهم دستشان مثل همه شب‌ها و نصف شب‌ها... 🖋هـجرٺــــ @hejrat_kon کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
بچه ها باید باشند... یه روز با بچه‌ها رفته بودم مسجد مسجدی که پر بود از زنان و مردان سن و سال دار، دریغ از یک کودک دیگه… خب، پسرها کمی بدوبدو و سروصدا داشتن. وقت رفتن، داشتم به این مسئله فکر میکردم که دیدم رو دیوار مسجد نوشته: خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ هنگام عبادت در هر مسجد، زينت خود را همراه داشته باشيد. ذهنم با اون ذره‌بین ش فوراً مشرف شد به محضر آیه دیگری از قرآن! کدوم؟ آیه ۴۶ سوره مبارکه کهف: الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا مال و فرزندان زینت های زندگی دنیا هستند درست شد؟ 😃 اول خداوند میفرماید هروقت میاید مسجد من، زینت‌هاتونم بیارید و بعد میفرماید: فرزندان شما زینت‌های دنیای شما هستن آخ که چه ترکیب جالبی شد 😍😎😌 اصلاً باااید بچه‌ها رو برد مسجد 😃 آدم باید تو همراه آدم باشه 😌😉🥳 ✍هـجرت @hejrat_kon "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075