#تجربه_من ۲۲۳
#غربالگری
بعد از دو قلوها به فاصله یکسال باردار شدم. اینکه اطرافیان هر کدوم دور و نزدیک یه حرفی بزنن، هر چند باز هم ناراحت کننده بود اما برامون عادی شده بود.
من بخاطر تجربه تلخ بارداری قبل یه مقدار روحیه ام خراب شده بود و از همون اول ترس و نگرانی درباره سالم بودن بچه تو وجودم بود، هر چند دکتر بهم امید میداد که همه چیز خوبه و فقط به خودت برس و ....
الان که فکر میکنم واقعا نمیدونم چرا برای سونوی غربالگری اقدام کردم، سونوی دوم رو که میخواستم بدم همون خانومی بود که خبر فوت دوقلوها رو داده بود و من از همون اول استرس وجودم رو گرفت. و باز هم سوالات مبهم و آزار دهنده شروع شد.
قلبم داشت از جا کنده میشد تا اینکه بهم گفت چندتا غده تو سر بچه اس و باید بری آزمایش اما قبلش به دکترت نشون بده...
ساعت حدود یک بعدازظهر بود که سونو رو گرفتم و رفتم سمت مطب... وقتی رسیدم به قدری حالم بد بود و مدام درباره سلامتی بچه و ... سوال میکردم و استرس داشتم که دکتر بهم گفت تو با این حالت الان من هر چی هم بگم فایده نداره، اما میفرستمت پیش یه خانوم دکتری که از کل ایران میرن پیش ایشون و جواب آخر رو تو این موارد ایشون میده...
راه افتادم سمت مطب این خانوم دکتر
وقتی رسیدم حدود سی نفر تو مطب بودن😳
به منشی گفتم من موردم اورژانسی هستم، دکتر با نامه اورژانسی منو فرستاده..
گفت عزیزم تمام اینها همینطور هستن همه اورژانسی، یعنی با مواردی مشابه من مراجعه کرده بودن...
ساعت حدود پنج عصر بود و من بچه ها رو از صبح تنها گذاشته بودم، حالا دیگه دلشوره هم به استرس و ضعف و ناراحتی اضافه شده بود، ساعتها مثل یک روز میگذشت و خدا میدونه چه فشاری رو تحمل میکردم، ساعت حدود هشت زنگ زدم به آقای همسر و گفتم من دارم از حال میرم از صبح سرپام، خودشو رسوند با یه آبمیوه...
یه مقدار آروم شدم ( نه به خاطر ابمیوه هاااا بخاطر حضور همسر😊) اما هنوز خیلی مونده بود تا نوبت من بشه و ببینم چه خبری در انتظارمه...
ساعت ده شب شده بود و من حس میکردم دیگه توان ندارم، دستیار دکتر که اومد بیرون با التماس بهش گفتم من چندتا بچه کوچیک رو گذاشتم خونه، سپردم همسایه بهشون سر بزنه
تو رو خدا ....
ده دقیقه بعد اومد بیرون و اسمم صدا زد، نمیدونستم خوشحال باشم یا ناراحت
با عجله با همسرم رفتیم داخل...
اول سعی کرد با پرسیدن درباره بچه ها و.... منو آروم کنه و بعدش گفت باید همین الان بری آزمایش بدی...
دو روز مونده بود به پایان سال، همه خیابون ها شلوغ و پر رفت و آمد و همه یه نشاط خاصی داشتن، اما ما دوتا باز هم رو موتور کز کرده بودیم تو خودمون و من هزاران فکر تو ذهنم میرفت و میومد، من که نمیتونم سقط کنم ، حالا با چندتا بچه و یه بچه معلول چه کنم؟ امتحان خداست؟؟من از پسش برنمیام😔
اطرافیان چی میگن، حالا حتما میگن بهت گفتیم بسه همینو میخواستی ؟ و هزاران فکر دیگه...
رسیدیم به آزمایشگاه، نامه رو دادیم و چند دقیقه بعد من رفتم داخل، دیگه بخاطر ضعف و فشاری که بهم اومده بود مثل مرده متحرک شده بودم. آزمایش انجام شد و قرار شد فردا شب آماده بشه، برگشتیم خونه و من یه حالی شده بودم که حتی نمیتونستم گریه کنم ، فردا شب جوابی آزمایش رو گرفتیم و رفتیم مطب، تا حالا شده بخاطر یه صدا دلتون هری بریزه؟ من تمام اون روز این حالت بودم، رسیدیم و بعد یکی دو ساعت رفتیم تو، دکتر همه چیز رو بررسی کرد و در آخر گفت:
"همه چیز خوبه، این یه خطای سونوی غربالگری بوده و هیچ مشکلی نیست، ازین خطاها زیاد پیش میاد و حدود پنجاه درصد😱 مشکلات غربالگری ها در مراحل بعدی اشتباه تشخیص داده میشن" 😕😐
همین ....
خطای پزشکی
اما اگر من پیش اون دکتر نمیرفتم؟؟؟
(چون خیلی کم ایشون رو میشناسن )
اگر دکتر با دیدن همون سونو مجوز سقط میداد؟؟
و خیلی اگر های دیگه.....
مهدی من چند ماه بعد بدنیا اومد با شرایط بسیار عالی، الان چهار سالشه و زیباترین و باهوش ترین و البته شیرین ترین پسر ماست😍☺️
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
✨ امام صادق علیه السلام فرمودند:
"هر کس از ترس فقر ازدواج نکند، نسبت به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا که خداوند می فرماید: اگر آنان فقیر باشند، خداوند از فضل و کرم خود بی نیازشان می کند."
📚 من لایحضره الفقیه، جلد ۳، صفحه ۲۵۱
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#استاد_الهی_فرد
🔷 پدر مادرها تو دعوای بچهها وارد نشن. بچهها خودشون یه عالمی دارن. همدیگه رو هم میزنن. بعداً هم با هم آشتی میکنن. ولی وقتی شما وارد شدی میشه تبعیض؛
🔷 میشه طرفداری از حسین آقا ... طرفداری از حسن آقا. بچه تو دلش نگه میداره تبعیض را. ولی داداشش حسین آقا هرچقدر هم بهش بزنه داداششه، بعد هم یهجایی دیگه این میزنتش!
🔷 بعد هم وقتی این بچهها [چون] با هم هستن، رشد دارن میکنن. خانوادههای پرجمعیت راحتتر از خانوادههای کمجمعیتن. چون بچهها خودشون خودشون رو اداره میکنن.
🔷 الان یک دختری که بزرگ شده، رسیده به یک سنی، داره بچهها رو اداره میکنه، تر و خشک میکنه، غذا میپزه، جارو میکنه. ولی خانوادههایی که بچه کم دارن، نه، این بار رو دوش خودشونه.
#تربیت_فرزند
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#رهبر_معظم_انقلاب
🔷 جوانها وقتی صحبت میشود میگویند، اگر ازدواج کنیم بعدش چه کار کنیم برای خانه، برای شغل؟ اینها همان قیودی است که همیشه جلوی کارهای اصلی و اساسی را میگیرد. فرمود: «اِنْ یَکونوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ».
✅ یعنی خدای متعال اینها را کفایت خواهد کرد. ازدواج بکنید. ازدواج در وضع معیشت آنها دشواری خاصی بهوجود نمیآورد. بلکه به عکس خداوند آنها را از فضلش غنی هم میکند. این را خدای متعال فرموده است.
📌بله، ما برای خودمان به قول معروف به جای خَرج، بَرج درست میکنیم. اضافههای زندگی و نیازهای کاذب بهوجود میآوریم. لذا مشکل پیش میآید. تقصیر کیست؟ در درجه اول تقصیر #متمکّن است. آن کسانی که امکانات دارند، سطوح را بالا میبرند. بعد هم تقصیر بعضی از #مسئولین است، که بالاخره باید بگویند. باید وسایل را فراهم کنند، فراهم نمیکنند. نمیخواهیم بگوییم که دولتها برای جوانها و برای ازدواجشان وظایفی ندارند. امّا این باید برای جامعه اسلامی جا بیفتد که ازدواج یک #ضرورت است، باید انجام بگیرد. باید تحقّق پیدا کند.
❌اینکه دخترها بگویند ما هنوز آماده ازدواج نشدهایم، پسرها بگویند ما هنوز عقل زندگی نداریم، حرفهای منطقی آن چنانی نیست. در خیلی از مسائلِ زندگی، ما میبینیم که نه، جوانها آمادگی هم دارند، خیلی هم خوبند. میفهمند. منتهی این ازدواج یک #مسئولیتپذیری هم هست. این حسّ گریز از مسئولیت، مقداری مانع میشود از اینکه این کار انجام شود.
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من
#ازدواج_آسان
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
#غربالگری
ما توسط یک زوج از دوستانمون به هم معرفی شدیم. دوستم شماره گرفت و خانواده همسرم تماس گرفتند و برا روز بعد قرار خواستگاری گذاشتن...
روز بعد تشریف آوردن. همون روز حدود یک ساعتی صحبت کردیم. تقریبا تمام سوالاتمان حول مسائل دینی و تشخیص ایمان طرفین بود.
یک جلسه ی حدودا ۱.۵ ساعته هم چند روز بعد برگزار شد و به علاوه تحقیقی که پدرم از یکی دونفر از هم اتاقی های همسرم انجام دادند، شد تمام مراحل خواستگاری ما و جلسه ی بعدی، جلسه تعیین مهریه و عقد بود که مهریه ام هم ۱۴ سکه بود.
در طول خواستگاری اصلا از همسرم نپرسیدم کار داره یا نه (البته در تحقیق این را فهمیدیم)، سربازی رفته یا نه و حتی اینکه قرار است در کدام شهر زندگی کنیم، چون برام مهم نبود، وقتی که ایمان همسرم را پسندیده بودم.
مراسم ازدواجمون هم ساده و کم هزینه برگزار شد.
بیشتر هزینه مربوط به ولیمه ای بود که به فامیل نزدیک دادیم و شیرینی و میوه.
منزل پدرم، در شهرستان، نسبتا بزرگ بود، عروسی در همانجا برگزار شد و تالار نگرفتیم.
ماشین عروس هم، متعلق به برادرشوهرم بود.
لباس عروس را هم کرایه کردیم. با مبلغ ۸۰ هزار تومان (در سال ۹۴)
برای آرایش عروس هم به هیچ وجه دنبال آرایشگاه های پرهزینه و معروف نرفتیم و به آرایشگاه همسایه با حداقل هزینه رفتیم. (که البته به نظرم از نظر کیفیت تفاوتی با آرایشگاه های معروف و پرخرج نداشت. آنها بیشتر هزینه برندشان را میگیرند)
جهیزیه هم نسبتا ساده بود. بدون سرویس چوب ( مبل و تخت و بوفه و ...) و کم هزینه...
بعد از ازدواج، بنده متاسفانه یک سال و چند ماه جلوگیری کردم تا باردار نشوم. و بعد از آن هم با نهایت تاسف، تا یک سال با وجود خواستن، باردار نشدم.
بعدش الحمدلله با دعا زیر قبه امام حسین علیه السلام و مراجعه به پزشک باردار شدم.
در بارداری هیچ یک از غربالگری ها را نرفتم (با وجود اینکه پزشکم خیلی می ترسوند). چون به هیچ وجه نمیخواستم سقط کنم. حتی اگر معلول بود. استدلال من این است که آیا مگر آدم معلول را به خاطر معلولیتش میکشند که ما بخواهیم یک انسان بی گناه را به خاطر معلولیت احتمالی به قتل برسانیم؟
الان هم خداروشکر فرزندمان صحیح و سالم و ماشاءالله زیبا به دنیا آمده و انشاالله قصد داریم به فرموده آقا «هر چه بیشتر بهتر» فرزند بیاریم و حتی اگر ده تا هم داشتیم (و سنمان اجازه میداد)، باز نگوییم بس است دیگر...
در ضمن به یُمن قدوم فرزندمان، دو سه هفته مانده به تولدش، ماشین هم خریدیم.
انشاالله خدا به همه مومنین فرزندان سالم و صالح زیاد، روزی بفرماید.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#آیت_الله_حائری_شیرازی
وصل شدن به خدا چگونه است؟ مثالی میزنم. شبکۀ تولید برق، هفتاد هزار ولت است. توان چراغهای معمولی 220 ولت است که باید از چندین ترانس بگذرد تا به شبکۀ هفتاد هزار ولتی برسد. وقتی این برق تنزل کرد تا به 220 ولت رسید، آن موقع میتوانی لامپ روشن کنی و میگویی این چراغ، وصل است. چون وصل است نور میدهد. این اتصال اگر از یک جایی قطع شد، چراغ هست اما روشن نمیشود و نور نمیدهد!
«ولایت» مثل برق است. «نماز»، مثل چراغ است. خدا از ما نور میخواهد. شبکۀ ولایت در نماز که چراغ است، ایجاد نور میکند. شبکه ولایت در روزه که مثلا یخچال است، ایجاد خنکی میکند. شبکه ولایت در حج، ایجاد حرکت میکند. شبکه ولایت در زکات، ایجاد اقتصاد میکند. اما میگویی شبکه ولایت است که کار میکند. نماز، روزه، حج، جهاد و... ابزارند مثل ابزارهای الکتریکی! اما آن چیزی که ابزارهای الکتریکی را فایده دار میکند، شبکه برق است.
در غدیر آمدند ترانس جدیدی نصب کردند و گفتند تاکنون از ترانس پیغمبر صلی الله مستقیماً برق میگرفتید؛ ماموریت ایشان پایان یافت. از این پس از طریق ترانس علی علیهالسلام، به ولایت الله وصل شوید. این کار را کردند که نماز، روح و معنا داشته باشد، حیات داشته باشد و محبت آفرین باشد.
در سقیفه آمدند اصل نماز را قبول کردند، حج، روزه، جهاد و زکات را قبول کردند اما ولایت و شبکه اتصال را حذف کردند! نتیجه این قطع اتصال، عدم پذیرش و عدم کارایی حج و جهاد و نمازشان شد که مصیبتهای فراوانی برای اسلام درست کرد و درست میکند!
از روزی که شبکۀ ولایت قطع شد مصیبت وارد اسلام شد. نگاه کن عالم را؟ از روز هجده ذیحجه تا بیست و هشت صفر مجموعاً هفتاد روز میشود! در این هفتاد روز چه اتفاقی افتاد. ولایت قطع شد. بعد از رحلت و قطع ولایت تا به حال که هزار و اندی سال میگذرد چه اتفاقی افتاد؟ هفتاد روز سقوط، با هزار سال جبران نمیشود! شما تا حالا برای احیای ولایت سیصد هزار شهید داده اید. بیش از دو برابر آن جانباز داده اید. اینهمه شکنجه و مجاهدتهای فراوان، اینهمه کشته های شب و روز در عراق و سوریه و لبنان و پاکستان و افغانستان! اینهمه مجاهدت هم نتوانسته است آن هفتاد روز را جبران کند!
#امامت_و_ولایت
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
7.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#عید_الله_الاکبر
✅ شعر خوانی حمیدرضا برقعی در شب عید غدیر...
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#عید_الله_الاکبر
✨رهبر انقلاب: امیرالمؤمنین در راهِ خدا یک لحظه پا عقب نکشید. به موقع تبلیغ کرد؛ به موقع در رکاب پیغمبر شمشیر زد؛ وقتی لازم بود صبر کرد؛ وقتی لازم بود وارد میدان سیاست شد. در همهی اینها فداکاری از این بزرگوار بروز پیدا کرد. پیغمبر اکرم چنین کسی را در رأس جامعهی اسلامی قرار می دهد. این درس بزرگ غدیر است. ۱۳۸۷/۰۹/۲۷
🌺 عيد کمال دين، سالروز اتمام نعمت و هنگامه اعلان وصايت و ولايت امير المومنين عليه السلام بر شیعیان و محبین آن حضرت مبارک باد.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1