فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ نحوه شرعی پول برداشتن از جیب شوهر 😂😂
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#استاد_میرباقری
✨ امام رضا [علیه السلام] در حدیث به ریان بن شبیب فرمودند: وقتی زکریا [علیه السلام] مصیبت سیدالشهدا [علیه السلام] را دید، به خدا عرضه داشت: خدایا به من فرزندی بده که از اولیای تو باشد و شبیه شهادت سیدالشهدا [علیه السلام] به شهادت برسد تا من هم در مصیبت نبی اکرم [صلوات الله علیه] شریک شوم، که خدای متعال یحیی [علیه السلام] را به او عطا نمود.
✨ سپس حضرت میفرمایند: اگر فرزند میخواهید، در روز اول محرم روزه بگیرید و دعا کنید، خدا بهتان عطا میکند. حضرت زکریا هم همین کار را کرد و در محراب، آن خطاب به او شد. زکریا گفت: من در کهن سالی هستم و همسرم هم دوران فرزندآوری اش گذشته است اما در پاسخ به او گفته شد که خداوند دعای تو را مستجاب کرده و دیگر جای تردید نیست.
📚 كتاب الامالی شیخ صدوق، روايت جامع امام رضا علیه السلام، معروف به "حدیث ریان بن شبیب"
#رویای_مادری
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
🚨ایران، جهان را شگفت زده کرد!!
#بحران_جمعیت
#سالخوردگی_جمعیت
#جمعیت_مولفه_قدرت
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨ایران چطور ظرف یک دهه، ۷۰ درصد باروریش رو از دست داد؟!
👈 برای موفقیت سیاست های افزایشی جمعیت، دولت باید همانند مسئولین وقت در زمان کنترل جمعیت، تمام عیار و با همه توان و ظرفیت ها وارد میدان شود.
#بحران_جمعیت
#سالخوردگی_جمعیت
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#پیام_مخاطبین
✅ نذر ولایت
فرزند چهارمم متولد شد😍 و همانند فرزند سومم نذر ولایت🌸🌸🌸🌸
خداوند را شاکرم که با تمام قصور و گناه و تقصیر ما رو لایق دانست و برای بار چهارم لذت ذاید الوصف ولادت اولاد رو به ما چشانید ،،،،الحمدالله
شاید این مطلبی که قصد نگارشش رو دارم از لحاظ محتوا با سایر مطالب کمی متفاوت باشد. ولی خواستم بُعدی از این جهاد بزرگ رو که مادران جوان به دوش کشیده اند و حس احساس مسئولیت اطرافیان در قبال این امر رو اشاره ای کنم ،،،،
دوران بارداری ام رو سپری کردم با ویاری شبانه روزی که تا ۵ ماه مهمانم بود و کودک شیرخواره ای که تا ۴ ماه بعد بارداری یعنی در انتهای ۲۱ ماهگی اش توانستم با عنایت خداوند از شیر بگیرمش و خلاصه با تمام بالا و پائینی هایش سپری شد و الان مدتی از زایمانم میگذرد آنچه که باعث درد و رنج و ناراحتی خاطر من در تمام این مدت هست ،، نه سختی های حمل ۹ ماه هستش و نه مشکلات و درد و رنج مربوط به عمل سزارین و نه شب بیداری ها و نه خستگی های شبانه روزی در جهت رسیدگی به چهار بچه ...
آنچه که خیلی برایم دردآور بود واکنش اطرافیان و نزدیکانم و سایرینی بود؛ که گویا هیچ جوره نتوانستن وجود فرزند چهارم رو تاب بیارن و هر جور که توانستن و هر آنچه که از دستشان بر میامد سنگ اندازی کردن و با حرف و حدیث هایی که سزاور شاید کفار هم نباشد، سعی در اذیت و آزار داشتن، و زمانی که در اوج سختی و دست تنهایی در میدان این جهاد که در اواخر بسی طاقت فرسا شده بود، کسی دستگیرمان نشد و چه بسا هنوز با حاشیه سازی موجبات آزار و اذیت بودن...
وقتی که کسی حاضر نشود نه حالی از تو بپرسد و نه دستگیر تو گردد و نه اینکه حتی برای یک شب برای زایمان تو را همراهی کند، ناخودآگاه یاد غربت خدیجه کبری س می افتی زمانی که زنان عرب حاضر به همراهی با ایشان برای زایمان نشدند. 😔😔😔
انقدر درد دارد که تمام آنهایی که با دل و جان برایشان خدمت کرده باشی و اکنون که دست تنها و خسته نیازمند همراهیشان هستی نه تنها دستگیری نکنند بلکه با زخم زبان و طعن و کنایه دردی مضاعف را بر جان خسته مادری بیندازند که بیرق جهاد به دست گرفته... و از همه بدتر تمامشان مدعی ولایت باشن و اما در عمل ...😔
مگر همه ادعای ولایت و امامت نداریم ؟؟؟ آیا دستگیری از مادر باردار و بچه های قد و نیم قد در قالب ولایت مداری نمی گنجد؟
وقتی حضرت آقا دستور به جهاد جهت فرزندآوری میدهند. باید همگی پیام امام امت رو لبیک بگوییم، مادران جوان در قالب تولید نسل و فرزندآوری و سایرینی که به هر دلیل توان فرزندآوری رو ندارن باید در قبال نزدیکانشان که این امر مهم رو به دوش کشیده اند همراه و همدل باشن، و به هر طریق ممکن دستگیر باشن و کمک حال و چه بسا ثواب و اجر این همراهی و همدلی همچون مجاهدت در مسیر اطاعت از ولایت باشد.
چه بسا شکستن دل مادر جوان که به عشق ولایت متحمل امر خطیر فرزندآوری است، چنان بار گناهان آدمی رو زیاد کند که ناخواسته آدمی رو در صف دشمنان ولایت وارد نماید.
در هر صورت بنده گذشتم از همه ی انهایی که چند صباحی به هر شکل ممکن موجب رنجش ما شدند و دل ما رو به درد آوردند. اما خداوند توفیق دهد که در این مسیر همواره همراه و پشتیبان ولایت باشیم حتی به اندازه حال پرسیدن از مادران باردار، که روزی خواهد امد که همین اعمال به ظاهر کوچک و حقیر در کفه میزان ما نجات دهنده و رهایی از دوزخ الهی باشد انشاالله
مستدام باشید و پشتیبان ولایت 🌺🌺
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
✅ دلش می خواست، زیاد بچه داشتیم.
💎 ذوق می کرد که علی می تواند دستش را بگیرد به صندلی و بایستد. دلش می خواست زیاد بچه داشتیم، آن عقب ماشین شیطنت کنند و بزنند توی سر و کله هم. رویا پردازی می کرد: «علی بشین، زینب شیشه را بده بالا، حسین مگه با تو نیستم؟ فاطمه حواست به خواهرت باشه»
💎 راهی سفر مشهد بودیم. علی از در و دیوار قطار بالا می رفت. تازه می خواست راه بیفتد. هی خودش را می چسباند به در کوپه که باز کنید بروم بیرون. محسن کارش شده بود اینکه دست علی را بگیرد و از این سر واگن تاتی تاتی ببرد آن سر واگن و برگرداند. از توی کوپه صدایش را می شنیدم که قربان صدقه اش می رود: «پسر داریم، جیگر داریم. جیگر داریم، پسر داریم...» جلوی در کوپه که می رسید، می خندید: «زهرا بیا از ثمره عشقمون فیلم بگیر»
📚 سربلند، خاطرات شهید محسن حججی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#پیام_مخاطبین
✅ برای رضای خدا...
وقتی وارد کانال "دوتا کافی نیست" شدم فقط کنجکاو بودم و هیچ قصدی نداشتم که بپذیرم که دوتا کافی نیست...
گذشت و گذشت و من هر روز فقط غبطه میخوردم به مادرانی که این طور دارن جهاد میکنند و برای اونها دعا میکردم و در کنارش میگفتم خوش به حال شون که اینچنینی فکر میکنند من که نمی تونم.
من ۳۵ سالمه و مادر دو فرزند هستم با فاصله سنی ۶ سال یک دختر و یک پسر نعمت های الهی و ثمره های زندگی من...
این مدت که تجربه های مخاطبین این کانال رو میخوندم و بعضا دنبال میکردم از خدا خواستم نگاه منو عوض کنه و این مقاومت عجیبی که در ذهنم نسبت به کافی بودن دوتا فرزند هست رو برداره البته که در کنارش هیچ همراه و مشوقی غیر همسرم نداشتم و هر کسی از اطرافیان نسبت به این موضوع گارد بسته ای داره حتی نزدیک ترین هام😔
ولی همسرم به شدت آرامش بهم داد و قول همراهی و همدلی و دلم گرم شد 😊 و تصمیم گرفتیم اگر اولی رو برای خودمون و دومی رو به خاطر اولی به این دنیا آوردیم، این بار برای رضای خدا و شادی امام زمان عج مون از خدا فرزند سوم رو بخوایم. از مخاطبین تون میخوام برامون دعای خیر کنن تا خدا بازم لایق مون بدونه🙏🌹
#دوتا_کافی_نیست
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
دوتا کافی نیست
🚨آیا ایران نیز به سرنوشت ژاپن دچار خواهد شد؟! 👈 فقط یک دهه فرصت داریم تا ایران را از سالخوردگی جمع
⚠️جمعيت ايران باسرعت سرسام آوری درحال پيرشدن است. اين فقط به معناي سفيدشدن موی ايرانيان نيست بلکه متعاقب اين روند، #اقتصاد و #قدرت_دفاعی کشور نيز رو به افول خواهد بود!!
#سالخوردگی_جمعیت
#بحران_جمعیت
#جمعیت_مولفه_قدرت
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
دوتا کافی نیست
#استاد_میرباقری ✨ امام رضا [علیه السلام] در حدیث به ریان بن شبیب فرمودند: وقتی زکریا [علیه السلام]
#پیام_مخاطبین
✅ پارسال اول ماه محرم روزه گرفتم و الان باردارم.
#رویای_مادری
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_رائفی_پور
✅ بزرگ ترین رسالت زنان...
#مادری
#فرزندآوری
#تربیت_فرزند
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۳۶۸
#ازدواج_آسان
#فرزندآوری
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
#معرفی_پزشک
#قسمت_اول
راستش خییییلی اتفاقی با کانالتون آشنا شدم و کم کم تجربه های خوب و شیرینتون کلی به من انرژی داد و منو پایبند کانالتون کرد.
۳۳ساله هستم و سال ۸۴ تو سن تقریبا ۱۸ سالگی با پسرعمه ام عقد کردم. خیییییلی ساده بدون هیییچ شرایط سختی راستش من فقط از ایشون خواستم بال پرواز هم به سوی بندگی باشیم و توقعات مادی بی ثمر رو بذاریم کنار. البته بماند تو دوسال عقدمون چه سختی هایی بخاطر تفکرات خانواده هامون و سختگیری هاشون کشیدیم. ایشون موقع عقدمون تازه رفتن به سربازی و فقط ۲۱ سالشون بود.
خلاصه دوسال عقدمون گذشت و زمستان سال ۸۶ رفتیم سرخونه زندگیمون. من اصلا توقع جهاز و وسایل آنچنانی نداشتم و همه دلخوشیم این بود در کنار همسرم باشم و دوریمون تموم بشه. توی یه خونه کوچیک که اتاق خواب هم نداشت و آشپزخونش هم خییییلی کوچک بود، زندگیمون رو شروع کردیم. در ضمن با وجود مخالفت های شدییییید پدر و مادرم حاضر نشدم عروسی بگیریم و تصمیم گرفتیم یه سفر سه روزه بریم قم و جمکران بعد بریم خونمون، یه ولیمه عروسی به اقوام درجه یک دادیم و تمام😊
شوهرم تو مغازه پدرشوهرم کار میکردن و محل کارشون شهرستان بود و باید هر روز رفت و آمد میکردن. بعد چند ماه با وجود اینکه دانشجو بودم تصمیمم رو گرفتم و از همسرم خواستم بریم شهرستان و درسم رو نصفه رها کردم چون شرایط جوری بود که نمیشد هم درس بخونم، هم این مسافت رو کم کنم تا شوهرم لازم نباشه هر روز تو جاده رفت و آمد کنه. خانوادم وقتی متوجه تصمیم شدند خیییلی تند با ما برخورد کردن دلم شکست دوست داشتم درکم کنند و شرایط سختمون رو ببینند. بماند چه حرفها شنیدم و چه لحظه هایی تنهایی کشیدم.
بعد ۸ ماه متوجه شدم باردار هستم، اولش شوکه شدم ولی با حرفهای آرامش بخش همسرم آرام شدم. مادرشوهرم وقتی فهمید خیییییلی خوشحال شد منو بوسید و بغل گرفت و کلی بهم انرژی داد. با ذوق به مادرم تماس گرفتم و خبر رو دادم اما اونقدر سرد جوابم رو داد که حالم بدجور آشفته شد، شماتت شدم که چرا اینقدر زود باردارشدم با اینکه نوه اولشون بود. ویار شدید و تنهایی و دوری از خانوادم خیلی اذیتم کرد البته شهرستان به مادرشوهرم نزدیک بودم و هوامو داشت اما من دلم حمایتهای مادرم رو میخواست مجبور بودم خودم آشپزی کنم، بماند چه روزای سختی رو گذروندم.
دو هفته آخر بارداریم رفتم شهر خودم و ناخواسته و اورژانسی سزارین شدم و دختر خوشگلم به دنیا اومد اما بخاطر شرایط جسمیش یه هفته NICU بستری بود و من چند روز بدون همراه و با درد زیاد بیمارستان کنارش بودم. فرشته زیبای دومم رو بعد ۳ سال به دنیا آوردم و بخاطر سزارین قبلی این دخترم رو هم سزارین شدم. موقع بارداری دومم باز هم خودم بودم و همراهی همسرم و حمایت های خدای خوبم.
دوران سختی بود برخلاف دختر اولم که خییییییلی آرام و صبور بود، دختر دومم کم صبر و بیقراری هاش زیاد بود. روزها گذشت و دخترای عزیزم قد کشیدن و بزرگ شدن، من خودم با تحقیق به این نتیجه رسیده بودم که بهترین فاصله سنی ۳ تا ۴ سال هستش و دخترام رو پشت سرهم به دنیا آوردم. گرچه همیشه دست تنها بودم و دور از حمایت اما شیرینی بزرگ کردن فرشته هام سختی ها رو برام کوچک کرده بود. من هم معتقد بودم دو کافیه، وقتی دخترم ۴ سالش شد تصمیم گرفتم برم حوزه و درس بخونم و شروع کردم به درس خوندن.
شرایط سختی بود برام درس های سنگین حوزه یه طرف، رسیدگی به درس های دختر اولم یه طرف، رسیدگی به کارای خونه و دختر ۴سالم یه طرف خیلی بهم فشار میومد اما اصرار داشتم که از پسشون بربیام. ۲ سال اول معدل الف شدم اما کم کم فشار ها برام سخت بود چون بار همه کارهای خونه و گاهی خرید و تکالیف دخترم به دوش خودم بود و همسرم بخاطر شرایط سخت کاریش نمیتونست خیلی کنارم باشه و کمکم کنه. دوست داشتم بارداربشم اما با وجود این همه فشار نمیشد.
تا اینکه جدی و مصمم به همسرم گفتم دوست دارم دوباره باردار بشم و ایشون هم موافقت کردند.اما یک سال و نیم طول کشید تا باردار بشم، دیگه داشتم ناامید میشدم و دلشکسته. حس کردم بخاطر ناشکری و مدام نخواستن بچه تو سالهای اخیر دارم جریمه میشم .توسل کردم به ائمه از خداجون خواستم فرزندی به من روسیاه عطا کنه تا سرباز امام زمان بشه. روزی که فهمیدم باردارم انگار تمام دنیا رو بهم دادن. اونقدر ذوق زده شدم که حد نداشت. خانواده ام و خانواده همسرم خیییییلی خوشحال شدند بخصوص مادرم. خدا رو خیییییلی شکر کردم دوباره منو لایق دونست تا یه بار دیگه این طعم بهشتی رو بچشم. یه سال جستجو و پرس و جو کردم برای زایمان طبیعی بعد از سزارین ولی چون ۲ بار سزارین شده بودم درصد ریسک هم بالاتر بود و دکترها قبول نمیکردن تا اینکه متوجه شدم خانم دکتر آیتی قبول میکنن.
👈ادامه در پست بعدی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۳۶۸
#فرزندآوری
#زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین
#معرفی_پزشک
#قسمت_دوم
رفتم پیش خانم دکتر آیتی در مشهد و چقدر صبورانه به حرفام گوش کردند و موافقت کردن و من چقدر خوشحال شدم. ایشون چند سال هستش که زایمان وی بک قبول میکنن و بسیار صبور مؤمن و مشوق فرزندآوری هستن.
خلاصه من روزها رو مشتاقانه می شمردم و هرچیزی که کمکم میکرد برای زایمان تا جایی که میتونستم پیگیری میکردم. یکی از انگیزه های قوی من برای بارداری، تجربه های شیرین عزیزان کانال شما بود. همینطور راهنمایی هایی که تو نی نی سایت برای زایمان طبیعی پس از سزارین داشتن.
روزها گذشت و دردای من شروع شدن اینبار تا آخرین روز خونه خودم موندم تمام دوران بارداری تنها خودم کارام رو کردم و حمایت آنچنانی نداشتم همون ماه های اول مرخصی تحصیلی گرفتم. بعد از نماز صبح دردام شدت گرفتن و رفتم بیمارستان که متاسفانه بهم گفتن دکتر آیتی مریض شدن و نمیتونن بیان به جاشون دکتر قدسیه علوی میان راستش دلهره داشتم میترسیدم. دلم نمیخواست که دوباره سزارین بشم.
خلاصه دردها زیااااد شدن و ماما های خوب و صبوری کنارم بودن مدام چک میشدم تا اتفاقی نیفته و بخیه های سزارین باز نشن و جنین هم افت ضربان پیدا نکنه با همراهی ماما های خوبم و دکتر علوی نازنین و صبوری خوبشون، بعد از ۲ بار سزارین، پسرم رو تونستم طبیعی به دنیا بیارم. اعتراف میکنم زایمان طبیعی خیییییلی بهتر و شیرین تر از سزارین هستش خدارو شاکرم منو لایق دونست و کمکم کرد، همراهم بود، با تمام مشقت و سختی که داشت تونستم طبیعی زایمان کنم.
الان ۴۰ روز از تولد پسرم میگذره. خوشحالم که دوباره مزه نااااب مادری رو میچشم و افسوس و حسرت میخورم که چرا ۸ سال فاصله افتاد بین بچه هام کاش زودتر به این نتیجه می رسیدم که رسالت زن فرزندآوری و فرزندپروریه، درس و تفریح و استراحت و راحتی همیشه هست اما مادرشدن یه محدوده سنی و جسمی داره.
از همه خوبان کانالتون میخوام برام دعا کنند که یه بار دیگه هم بتونم طعم مادر شدن رو بچشم. امیدوارم همه عزیزانی که چشم انتظار این موهبت شیرین الهی هستن به حق این روزای عزیز حسینی به این هدیه برسند التماس دعا.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1