eitaa logo
•~ دُچار ~•
44 دنبال‌کننده
58 عکس
1 ویدیو
2 فایل
دُچار یعنی عاشق فاطمه کاردانی‌یزد @fatemekaardaani 👈🏻/ایتا/تلگرام/اینستاگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
از نهم تا حدود بیست و نه دی خیلی کم در خانه آفتابی می‌شد.شبها که اصلاً نمی‌آمد.روزها هم در حد یک چرت خوابیدن.با پلک‌های به هم چسبیده هول‌هولکی می‌رفت زیر دوش. هر بنی بشری در خانه ما بود می فهمید باز این شهر شده واویلای قبل از مصیبت. بهش پیام می‌دادم:"گربه‌ای مگه پات صدا نمیده؟ نه اومدنتو میفهمم نه رفتنتو!" یکی دوبار موقع کفش پوشیدنش متوجه می‌شدم.هر چه هم دیرش می‌شد و سرما بود و دوتا دوتا کاپشن می‌پوشید ولی وضو می‌گرفت و میرفت. یک روز عصر مچش را گرفتم.تا سرش را با سشوار خشک کند یک کاسه انار دانه آوردم برایش.خیلی دوست داشت.چند وقت بود فرهاد از باغ شاهرود دو سه کارتون انار چیده بود.اگر مثل همیشه بود دانه‌ای جا نمی گذاشت.سینی می‌گذاشت وسط هال و یک دل سیر می‌خورد. دلم نمی آمد بخورم چند بار دانه کردم گذاشتم داخل یخچال.فرصت نمی کرد لب بزند. آن روز با کاسه انار رفتم بالای سرش.گفت دیرم شده.. •آرام جان روایت زندگی از زبان مادر ••کتاب را بخوانید که قطعا به یک بار خواندنش می‌ارزد. @dowchar دُچار یعنی عاشق