💠گر چه هنگام سفر جاده ها
جانکاه اند
💠روی نقشه همه ی فاصله ها
کوتاه اند
💠فاصله بین من و شهر شما
یک وجب است
💠نقشه ها وقتی از این فاصلهها
می کاهند
💠من که از خود خبرم نیست
چه قیدی دارم؟
💠«جمله های خبری» قید مکان
می خواهند
💠راهی شهر شما می شوم از
راه خیال
💠بی خیالان چه بخواهند چه
نه، گمراهند
💠شهر پر می شود از اهل جنون
«برج» به «برج»
💠«مهر» خواهان شما «مشتری»
هر «ماه» اند
💠به «نظامی» برسانید که در
نسخه ی ما
💠خسروان برده ی کَت بستهی
شیرین شاه اند!
💠چند قرن است که خرما به
نخیل است و هنوز
💠دست های طلب از چیدن
آن کوتاه اند
#غلامرضا_طریقی
#به_وقت_شعر