eitaa logo
محمد فنایی اشکوری
1.8هزار دنبال‌کننده
351 عکس
252 ویدیو
101 فایل
به نام او سلام این فضا فرصتی است برای طرح مباحث و اندیشه های مبتلابه انسان معاصر در حوزه های فلسفه, عرفان, دین و مسایل اجتماعی با رویکرد عقلانی و معنوی. راه های ارتباط: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Fanaei.ir@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
1_2779337086.pdf
198.9K
نقد دیدگاه شفیعی کدکنی درباره ماهیت عرفان و زبان دین محمد فنایی اشکوری آفاق عرفان اسلامی، فصل چهارم http://eitaa.com/dreshkevari
21.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ضمن تقدیر از شعرخوانی زیبا با اجرای خوب آقای صابر خراسانی عزیز سلمه الله دربارۀ حضرت صدیقۀ طاهره سلام الله علیها، دو نکته درباره ابیات قابل طرح است: 1. "السلام علیک یا رزاق" درست نیست. سلام دعا و طلب رحمت و لطف است که برای حق تعالی معنا ندارد. ما به درگاه الهی دعا می کنیم، اما برای خدا دعا نمی کنیم. خدا تنها موجودی است که نیازی به دعا ندارد و کسی هم نیست که بتواند در حق او لطفی کند. لذا خدا به هیچ کس "التماس دعا" نمی گوید. غیر خدا حتی رسول خدا (ص) و ائمه معصوم (ع) به دعا نیازمند هستند و صلواتی که می فرستیم دعا برای آن ذوات مقدسه است. 2. چنانکه در روایات آمده است خلقت انوار معصومین (ع) پیش از خلقت سایر مخلوقات است و آنها وسایط فیض هستند. چنانکه فرمود: کنت نبیا آدم بین الماء والطین گر به صورت من ز آدم زاده ام من به معنی جد جد افتاده البته خلقت زمینی و جسمانی آنها در این عالم و در تاریخ خاص خودشان صورت گرفته است. با این حال در استفاده از برخی تعابیر در وصف حضرت زهرا (س) که شائبه معنای نادرستی داشته باشند باید احتیاط و اجتناب کرد، بخصوص که ارائه توضیح و تبیینی برای شنونده این اشعار در هنگام ارائه شعر میسور نیست. http://eitaa.com/dreshkevari
1_2842710805.mp3
6.24M
معرفه الله و ادب مع الله فنایی اشکوری http://eitaa.com/dreshkevari
شاهکاری از هنر ایرانی. فرش با طرح سه بعدی بافته شده در قرن ۱۹ که در کليسای ارامنه جلفای اصفهان نگهداری می‌شود. http://eitaa.com/dreshkevari
علت مخالفت برخي متشرعان با عرفان اگر عرفان بُعدي از دين است چرا بسياري از متدينان و متشرعان در اديان مختلف ازجمله مسيحيت و اسلام با عرفان مخالف‌اند و عارفان را طرد مي‌کنند؟ پاسخ: مخالفت برخی متشرعان با عرفان نمي‌تواند دليلي منطقي بر مغايرت عرفان با دين باشد. يکي از ريشه‌هاي مخالفت با عرفان، فهم نادرستي است که مخالفان از برخي دعاوي عرفاني دارند. زبان عرفاني به جهاتي رمزگونه و پيچيده است و با زبان متعارف فرق دارد و اين امر براي بسياري موجب سوء‌فهم مي‌شود. جمود بر فهم ظاهري و قشري از دين نيز زمينه‌اي ديگر براي مخالفت برخي متشرعان با اهالي عرفان است که مي‌کوشند در سطح ظاهر دين متوقف نشوند. از سوي ديگر، وجود برخي تعبيرها يا تفسيرهاي مخالف با دين در سخنان بعضي از مدعيان عرفان و همچنين بي‌اعتنایي برخي آنها به احکام شريعت و روآوردن به پاره‌اي آداب و احکام بدعت‌آميز و تندروي‌ها، عوامل ديگر مخالفت برخي متشرعان با عرفان است. بعضي از مخالفت‌ها با عرفان و عارفان از سوي کساني است که همة دين را در ظاهر آن خلاصه کرده و معارف باطني دين را ناديده گرفته و از رسيدن به مقصود عرفا بازمانده‌اند و چون اين کار ندانسته‌اند در انکار مانده‌اند. آنها از اين حقيقت غافل‌اند که جزء، هميشه جزء عرضي نيست و ما مي‌توانيم جزء طولي نيز داشته باشيم، يعني دين مي‌تواند بُعد طولي، دروني و باطني نيز داشته باشد. همچنين شناخت منحصر به شناخت حصولي و بحثي نيست، بلکه نوع برتري از معرفت به‌نام معرفت شهودي وجود دارد که به لايه‌هاي باطني امور راه مي‌يابد؛ چنان‌که دين‌داري نيز صرفاً التزام به ظواهر شرعي نيست، بلکه دين داری ‌برتر، صيرورت وجودي در سايۀ حب الهي و تخلق به اخلاق خداوندي است. صرفاً نمي‌توان به کمک علوم ظاهري مثل ادبيات و لغت و از راه نقل يا استدلال عقلي، به باطن دين رسيد؛ بلکه اين معرفت، راه و روشي متفاوت با راه و روش علوم ظاهري دارد. راه نيل به باطن دين همان است که در باب روش تحصيل معرفت عرفاني گفتيم. تنها با تهذيب نفس و هماهنگ شدن و هم‌سنخ شدن باطن انسان با باطن دين و تخلق به اخلاق الهي است که مي‌توان به آن راه يافت. تا اين هم‌سرشتي حاصل نشود، آن معرفت به‌دست نخواهد آمد. برگرفته از کتاب آفاق عرفان اسلامی (فصل چهارم) از فنائی اشکوری http://eitaa.com/dreshkevari
در همین معنا و مضمون می سراید: به پایان چون رسد این عالم پیر شود بی‌پرده هر پوشیده تقدیر مکن رسوا حضور خواجه ما را حساب من ز چشم او نهان گیر http://eitaa.com/dreshkevari
چه کسی به حکمت متعالیه می رسد؟ حکیم اشراقی و بهره‌مند از حکمت متعالیه کسی است که خود اهل شهود است، نه کسی که فقط فلسفه شیخ اشراق و ملاصدرا را خوب می‌داند و در آن صاحب‌نظر است. بنابر این نمی‌توان گفت همه فیلسوفانی که پس از ملاصدرا آمده‌اند و فلسفه او را پذیرفته‌اند، حکیم اشراقی و دارای حکمت متعالیه هستند. حکیم اشراقی و صاحب حکمت متعالیه کسی است که علاوه بر قوت نظری، از تجربه شهودی نیز برخوردار است و دست‌کم حقایق کلان هستی‌شناختی‌اش را شهود می‌کند. اما کسی که خود اهل شهود نیست، بلکه حکمت متعالیه را می‌پذیرد و با آن موافق است و شهود را معتبر می‌داند و از شهود عرفا در فلسفه‌اش استفاده می‌کند، تنها می‌توان گفت که پیرو و طرفدار حکمت اشراقی و متعالیه است. منبع: تفکر فلسفی، بخش دوم. http://eitaa.com/dreshkevari
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم!