#سوسنگرد
گلستان زینب: نام دشتی است بین راه سوسنگرد ـ بستان، بعد ازپل سابله. آرامگاه بیش از بیست تن از خواهران شهیدی که، حسبنقل، در هجوم دشمن بعثی به شهر مظلوم بستان در استان خوزستان بهطرزی فجیع و ناجوان مردانه به شهادت رسیدهاند و به طور پراکنده دراین محل دفن شدهاند.
تابستان 1363
یکی از روزها، کاروانی از خانوادهی شهدا برای بازدید از جبهه آمد. در آن میان چشمم به یکی از بچه-محلهایم خورد. «داود جعفری» همراه آن کاروان بود. از دیدن او خیلی خوشحال شدم. از برادر عبادی اجازه گرفتم و همراه آنها به مزار خواهران گمنام رفتم. آنطور که میگفتند، هنگامی که نیروهای عراقی شهر بستان و سوسنگرد را اشغال کرده بودند، اهالی شهر «حمیدیه» مقاومت زیادی از خود نشان داده بودند و حاضر نشده بودند از نیروهای متجاوز عراقی استقبال کنند. همین مسئله باعث شده بود که عراقیهای وحشی از آنها کینه به دل بگیرند و با هجوم به اهالی، بیش از 20 دختر جوان را اسیر کنند و به اردوگاه خود در نزدیکی بستان ببرند.
بعد از آن که در عملیات طریقالقدس، شهر بستان و روستاهای اطراف آن آزاد شد، یکی از سربازان عراقی که در آن عملیات به اسارت ایرانیها درآمده بود، ماجرای اسارت آن دخترها را لو داد و با حضور در منطقه، کنار اردوگاه تاکتیکی خودشان در حوالی رود سابله، محلی را نشان داد که پس از کند و کاو، پیکر بیش از 20 دختر که پس از آزار و اذیت فراوان، زنده به گور شده بودند، کشف شد. از آن زمان به بعد آنجا به نام «مزار خواهران گمنام» معروف شد.
از معراج برگشتگان – حمید داودآبادی – صفحه 411
@dr_fgarivani