۴،۵نفر از شورای راهبری دولت جدید که ظریف منتشر کرده است سالهاست از ج.ا عبور کرده اند.یا خود گفته اند احساس تعلقی نداریم یا زندان رفته اند یا از مجلس ششم اسناد عبورشان ثبت است یا صدها یاداشت و سخنرانی دارند.اگر اعلام عذرخواهی و اشتباه از گذشته کردند که هیچ، در غیر این صورت اگر مسولیت بگیرند اسامی و اسناد منتشر خواهد شد.جمهوری اسلامی خونبهای شهیدان است.
@dr_a_ganji
این کامت سال٢٠٢٢ بنده را امروز کسی لایک کرد آمد دم چشم.
ببینید حتی آخوند اصلاح طلب که این روزها مرتب از ارتباط با ظریف می نویسد و عکس با پزشکیان منتشر می کند چطور حمله به شخصیت (نه نقد عملکرد)رئیسی فقید می کرده است.این سبک مواجهه بر ماها حرام است توصیه بنده در آن روز را ببینید.این آقا الان عضو شورای راهبری دولت جدید و همکار ظریف است و تلاش می کند در دولت مسولیت بگیرد.قبلا هم به خود بنده گفت نامه امام به محتشمی پور (وزیر وقت کشور)در باره نهضت آزادی جعلی است در حالی که این نامه در صحیفه امام وجود دارد.
@dr_a_ganji
بدعت های خطرناک
سرمقاله روزنامه جوان -عبدالله گنجی
اولین بار است که در چینش مدیران کشور پس از یک انتخابات، قوم و مذهب و امتیازبندی شیعه- سنی به گفتمان مسئولان امر تبدیل میشود و این روند میتواند ابعاد خطرناکی پیدا کند. آنچه فاجعه است اینکه ابتدا ایران را تجزیه شده فرض میکنند و حقالسهم میدهند و سپس نام آن را «وحدت ملی» میگذارند و گویی ایران فقط دو قوم کرد و بلوچ دارد و تمام و به این فکر نمیکنند که بعدش چه خواهد شد! اشکال دوم این است که اهل سنت را اقلیت فرض میکنند، حال آنکه در قانون اساسی جزء اصل مربوط به رئیسجمهور (پاسدار مذهب رسمی) موضوع صرفاً مسلمانی است و اهل سنت ایران در قانون اساسی و در قوانین موضوعه اقلیت محسوب نمیشوند، به همین دلیل نمایندگان آنان در مجلس نیز ثابت نیستند و بین ۱۸ تا ۲۲ نفر در نوسان هستند. آنچه ریاکارانه و پرسروصدا انجام میشود، ایجاد قدرالسهم است. مثلاً تاکنون گفته شده است چند آذری در کابینه و استانداریها و ... باشند؟ یک وقت پنج آذری عضو کابینهاند، یک روز دو نفر و یک روز یک نفر و ممکن است یک دوره اصلاً نباشد. عدم تقسیم قومی یعنی همین. اهل سنت ممکن است چهار آدم شایسته وزارت و ۱۰ فرد شایسته استانداری و دهها معاون وزیر داشته باشد و این بدون توجه به مذهب آنان باشد. چرا باید آن چهار شایسته بشود یک نفر و منت هم بگذاریم. مگر مقام معظم رهبری که فرماندهی نیروی دریایی را به امیر شهرام ایرانی سپرد، به خاطر سنی بودن وی بود یا اعلام کردند که میخواهند چنین کنند؟ آن فرد سرباز شایسته اسلام و کشور بود و حکم گرفت. آیا رهبری با این فرض به او حکم دادند که ارتش دارای چهار نیرو است و باید یک نفر از فرماندهان چهارگانه سهم اهل سنت باشد؟ حتماً خیر. وقتی همه مسلمان هستند، شایستگی نباید از دریچه مذهب و قوم باشد. در دولت روحانی معاون وزیر اهل سنت و سفیر و. بود، اما سروصدایی نبود. از منظر قومی، وقتی شما یک وزیر یا معاون وزیر کرد میگذارید یا یک بلوچ را منصوب میکنید (چون بلوچ است) به این فکر کردهاید القای این سهمیه میتواند قیامهای اقوام دیگر را به همراه داشته باشد؟ اگر کسی شایسته است نباید قوم و مذهب عامل شایستگی آن باشد. مگر همین ظریف یا طیبنیا را که وزیر گذاشتند ابتدا چک کردند که فارس و شیعه هستند، سپس منصوب کردند؟ مگر پزشکیان که تأیید صلاحیت شد، علت آن آذری بودن بود؟ به فردایی بنگرید که بختیاریها بگویند پس وزیر ما کو؟ لرستانیها بگویند استاندار ما کو؟ قشقاییها بگویند پس ما چی؟ عربها، کرمانجها یا ترکمنها و ... در مقام رقابت برآیند و حس کمتری و تبعیض ریشه سراسری پیدا کند. سهامی- قومی کردن مدیران کشور امری خطرناک است و فردا که روند شد همه شایستگی را هم باید کنار گذاشت و حتماً باید از قوم من کسی در کابینه یا معاونین رئیسجمهور باشد، وگرنه ما نادیده گرفته شدهایم و حق ما ضایع شده است! اگر اهل سنتی توانایی مثلاً وزارت جهاد را دارد، بسمالله، بدون توجه به مذهب اقدام کنید. جناب ظریف در این فضای حساس حتی بلد نیست ادبیات مناسب را استخدام کند و امتیازبندی شیعه و سنی میکند و فکر نمیکند که توده چگونه باید بفهمد و چرا در نماز جمعه منجر به توهین به وی میشود؟ جایگاههای تخصصی روشن است و کاربلدی و ویژگیهای عمومی هم روشن است، اما اگر اصل اول انتصابات قوم و مذهب شد، شما مرعوب سیلی خواهید شد که خود به راه انداختهاید و باید توقعات قومی شده و ترس از مسائل امنیت ملی برای شما مدیر بچینند، نه شاخصهایی که رئیسجمهور انتخاب شده تجویز میکند. مثلاً فرض کنید با شاخصهای هجدهگانه رئیسجمهور از هموطنان عرب فردی پیدا نشد و شمایی که به اکراد و ترکمن به خاطر قوم و مذهبشان، وزیر دادهای چه جوابی به آنان خواهی داد؟ مثلاً اگر سه عرب در تراز وزارت بودند شما باید دو نفرشان را کنار بزنی، چون آنان باید یک سهمیه داشته باشند؟ این امور اقدامی است نه اعلانی و بوق و کرنایی. نگارنده قبلاً به مسئولان عالی کشور کتباً این را نوشتهام که از شایستگان همه ملت باید بهره برد، اما اگر وزارتخانهها را بین ۱۰ قوم و دو مذهب و سه دین دیگر تقسیم کنید، تنها چیزی که نخواهید داشت «کابینه کاری» است.
@dr_a_ganji
برای وحدت و اجماع و در عین حال به رسمیت شناختن سلایق نیاز به اصول است.اصول یعنی هر که قبول ندارد در جمهوری اسلامی نیست.مثل اصول دین که شیعه و سنی علیرغم همه اختلافات در آن مشترک هستند.به آقای پزشکیان که دنبال وحدت و اجماع است عرض میکنم اصول انقلاب اسلامی این است.اینها را وسط بگذارید و بقیه را حول آن جمع نمایید.
1-جمهوری اسلامی(مردم/اسلام)
2-امام
3-ولایت فقیه
4-قانون اساسی
5-سیاست های کلی نظام.
@dr_a_ganji
معتقدم در بین تغییر و تحولات احتمالی دوران پزشکیان، مهمترین آن تحول در مسیر، محتوا، بینش، جهت گیری ها، گفتمان،شخصیت ها، مرام، روحیات، سرستون ها، مواضع و...اصلاح طلبی خواهد بود.البته بدون اینکه پزشکیان برای این موضوع اقدام و تدبیر خاصی کند.برای افراد طیف سکولار -رادیکال اصلاحات که در برزخ خود ساخته گرفتار بودند، راهی طبیعی برای بازگشت پیدا شده است.خوشبین هستم و مثبت می دانم.بیشتر خواهم نوشت.
#شرط_وفاق
@dr_a_ganji
چرایی کاهش مشارکت
سرمقاله روزنامه جوان -عبدالله گنجی
در چهار انتخابات سراسری اخیر کشور نرخ مشارکت بین ۴۰ تا ۵۰ درصد متغیر بود و در کل از عدد ۵۰ درصد عبور نکرد. برای چرایی این کاهش هرکس فهمی و ذهنیتی دارد. افراد متناسب با نسبتی که با جمهوری اسلامی دارند برای آن علل ردیف میکنند و پدیده «مرگ مؤلف» اتفاق نمیافتد. نگارنده حدود ۱۰ پدیده و ۳۰ روند را برای این مهم احصا نموده است که در این مختصر نمیگنجد، اما دو معادله را بررسی خواهیم نمود. معادله اول این است که طیفی مسئله را معیشت میداند و آن سرمعادله علت را عبور بخشی از مردم از جمهوری اسلامی قلمداد میکند. البته برخی وارد جزئیات نمیشوند و صرفاً «ناامیدی» را علت میدانند. در بررسی معادله باید گفت مردمی که مشارکت میکنند همانهایی نیستند که بیشترین مشکلات معیشتی را دارند؟ اگر فرض این است که روستاها مشکلات بیشتری دارند مشارکت در روستاها بیشتر است. در کهگیلویه و بویراحمد و خراسان جنوبی که جزو مناطق کمتربرخوردارند، مشارکت اول است. در جنوب تهران مشارکت از شمال بیشتر است. در استان تهران (عمده حاشیه نشینان) مشارکت از شهر تهران بیشتر است. پس همه عدم مشارکت به معیشت برنمیگردد، اما معیشت و تورم مستمر عامل مهمی محسوب میشود. آن سر معادله آیا مردمی که رأی نمیدهند از جمهوری اسلامی عبور کردهاند و به عناد رسیدهاند؟ دو نظرسنجی علمی توسط دانشگاه مریلند امریکا و یک سازمان قابل اتکای داخلی نشان میدهد اینگونه نیست. در نظرسنجی دانشگاه مریلند در زمستان ۱۳۹۹،
حدود۴/٩درصد از ایرانیان اساس جمهوری اسلامی را قبول ندارند در نظرسنجی گسترده و سراسری یک سازمان داخلی این عدد ۷ درصد است. پس ۹۳ تا ۹۵ درصد ایرانیان با جمهوری اسلامی عناد ندارند و مسئلهشان حل شود به صندوق برمیگردند، اما معادله دوم که به زعم نگارنده مسئله اصلی اینجاست. یک سر این معادله سردرگم کردن علل مشکلات موجود در ذهن مردم است. وقتی تأثیر تحریم در زندگی مردم را کم میدانیم و علت واقعی تحریم را نیز تبیین نمیکنیم که اصلا مسئله هستهای و موشکی نیست، مردم علت را به کجا ارجاع میدهند؟ وقتی علت اصلی تحریم نیست، پس چیست؟ اینجاست که سؤال برای رأیدهنده پیش میآید که اگر تحریم نیست پس مدیریت و سیاست است. حال اگر طیفهای مختلف سیاسی-فکری که میآیند و میروند بر کرسی دولت و مجلس مینشینند، اما تغییری حاصل نمیشود برای چه باید رأی دهیم؟ اگر دولتها و مجالس مختلف میآیند و میروند و مشکلات پابرجاست، رأی دادن ما چه فایدهای دارد؟ و اینجاست که یأس نسبت به صندوق شروع میشود و امید به کنجی تاریک میخزد. نگارنده بررسی کردهام که در دوران خاتمی فشار تحریم به دلایلی که موضوع آن اینجا نیست کم شد و خاتمی که هیچ حرف و شعار اقتصادی نداشت الان مفتخر است بالاترین رشد را داشته است. چند سال اول احمدینژاد که مذاکرات ادامه داشت ثبات هم بود، اما از سال ۱۳۹۱ که اوباما نفت ما را تحریم کرد طلا، ارز و مسکن سه برابر شد. پنج سال اول روحانی که مذاکره میکردیم ارز ثابت و تک نرخی بود و مقام معظم رهبری هم به خاطر آرامش موجود از روحانی تشکر کرد. اما از اواخر ۱۳۹۶ که زمزمه خروج از برجام و روشن شدن موتور تحریم اتفاق افتاد ارز از ۳ هزارو ۶۰۰ تومان به ۲۹ هزار تومان رسید و سال ۱۳۹۷ سختترین سال اقتصادی ملت ایران شد. چای دبش اگر فساد محسوب میشود، اگر نماینده مجلس خودرو با قیمت تمام شده میگیرد و متهم به فساد است به دلیل چند نرخی بودن ارز است و این چند نرخی به خاطر تحریم است. ایران به دلیل صادرات نفت و گاز و پتروشیمی در حالت عادی اصلاً مشکل ارزی ندارد. شق دوم این معادله به اصلاح طلبان برمیگردد، سیاه مطلق نشان دادن کشور، جامعه، رفتار حکومت، تعاملات بین المللی، ۱۰۰ برابر کردن فساد در ذهن مردم و غیر عادی نشان دادن همه چیز است. به جرئت میتوان گفت اصلاحطلبانی که میگویند و مینویسند در سه سال گذشته حتی یک نقطه مثبت در کارنامه جمهوری اسلامی ندیدهاند. ایران در همه جداول آخر است! از انتخابات تا محیط زیست، از تورم تا تولید، از حمایت از محکومان امنیتی تا اغتشاشات، همه توسط اصلاح طلبان با چند برابر کردن «نمود» نسبت به «بود» منتشر میشود و دوستانشان در رسانههای فرامرزی به کمکشان میآیند. این سیاهی مطلق به صورتی شد که مردم از خود آنان نیز عبور کردند و در این انتخابات به التماس و وحشتافکنی آنان وقعی ننهادند و باز عدهای مشارکت نکردند. خلاصه اینکه اگر تحریم بیاثر یا کم اثر است، جایگزین آن چیست؟ مردم چه چیزی را علل بدانند؟ و داخلی کردن علل کدام امید را برای مشارکت باقی میگذارد؟ دهه ۶۰ نیست که مشارکت همه تکلیفی- شرعی باشد. هنوز بخشی از جامعه چنین هستند، اما نسلهای نوظهور میپرسند برای چه رأی بدهیم؟ آن دفعه رأی دادیم چه شد؟ به ایشان رأی دادیم چه کرد؟ و...امید است در تبیین علل
مشکلات از یک سو و بازگشت اصلاحطلبان به قدرت از سوی دیگر، سیاهنمایی کاهش یابد و گرهگشایی از زندگی مردم، ریل مشارکت را به سر جای خود برگرداند.
رفع تحریم دست ما نیست، اما دوگانه تلاش از طریق مذاکره و تلاش برای بیاثر کردن تحریم از روشهای مختلف دیگر با همان سه اصلی که آقای پزشکیان تأکید دارند (عزت، حکمت، مصلحت) باید در دستور کار قرار گیرد. تجربیات دولت سیزدهم در این حوزه مهم است.
@dr_a_ganji
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کتاب "روش و نیازمندی های جریان شناسی در ایران" را به علاقهمندان به شناخت علمی جریانات -خصوصا جریانات سیاسی -توصیه میکنم_
خدا قوت آقای مخبر!
نجیبانه عمل کردی، متین بودی، دندان قدرت را کشیدی،سربازی کردی و انصاف و اخلاق را سرلوحه قرار دادی،در سپهر سیاسی ایران ماندگار شدی و عزت الهی هم شامل شد. ان شاالله عاقبت به خیری ادامه مسیرت باشد.
اگر دستم به خانم علیزاده می رسید ازش می خواستم اینهایی را که برای باخت اش (باخت بلغارستان)سوختن و غش رفتند و افسوس خوردند را یک راست آزمایی بکند.چطوری؟ خیلی ساده
یک گزاره مثبت در باره ج.ا بگو.بعدش ببین دورت خالی شد، توئیت هایی که پاک شد و...خواهی دید که #کیمیا ارزش خرمهره هم ندارد.
#نفاق
#شواف
@dr_a_ganji
سران سه کشور اروپایی با پزشکیان تلفنی صحبت کردند.
ما که می خواهیم صهیون را بزنیم سران انگلیس، فرانسه و آلمان زنگ می زنند به رئیس جمهور ما که نزنید.
صهیونیست ها که می زنند همین سه کشور و آمریکا می گویند بزن ما پشت سرت هستیم و ازت دفاع می کنیم و بعد هم دفاع می کنند
#نظام_سلطه
پزشکیان گفتمان و ادبیاتش هیچ ربطی به این طیف ندارد و در عین حال هارمونی هویتی از نظر سیاسی وجود دارد. معتقدم فرصت مناسبی برای «اصلاح در اصلاحات» فراهم است. پزشکیان اصلاحات را عدالت و مبارزه با تبعیض اعلام کرد، اما همین حرف را وقتی رهبری در سال ۱۳۷۹ میزد این طیف مسخره میکردند و آن را انحراف از مسیر اصلاح طلبی میدانستند.
اگر راهبرد نظام جذب حداکثری است، در چشمانداز آینده باید گفتمان و رفتار این جماعت را مجدداً بررسی کند. کنش آنان و واکنشهای حاکمیت حتی در برخی موارد باعث بسته شدن فضا نسبت به گذشته شد. به طور مثال ۲۲۰ نفر از آنان که با همین نظارت استصوابی وارد مجلس ششم شدند، حتماً الان نمیتوانند در همان تراز ورود کنند؛ بنابراین اگر این جماعت واقعاً گذشته سیاسی خود و مواجهه با نظام برآمده از اندیشه امام را اشتباه میدانند، اقرار نمایند، حرف بزنند و مدلهای غربی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را رها کنند. اگر چنین کنند نوبت حاکمیت است که کم کم آغوش خود را باز نماید. پزشکیان میتواند در هر دو طرف نقش بازی کند و نه وفاق اضطراری، بلکه وفاقی مبتنی بر محوریت اصول انقلاب اسلامی و اندیشه سیاسی-الهی امام شکل بگیرد. انشاءالله
امروز در جلسه دادگاهی که علیه آمریکا برای انجام کودتای ٢٨ مرداد١٣٣٢ در مجتمع قضایی امام خمینی تشکیل شده بود شرکت کردم
اینکه ایران امروز این جسارت و شهامت را دارد که بعد ٧١سال یقه آمریکا را با استانداردهای حقوق بینالملل بگیرد باعث افتخار است.
عمده ماها فکر می کنیم زشتی کودتای ٢٨مرداد١٣٣٢سرنگونی یک دولت ملی-مردمی بود.
این بخشی از فاجعه کودتاست.اساس آن حاکمیت٢۵ساله آمریکا و انگلیس بر همه شئونات کشور و تساهل پهلوی در مقابل آنان به علت وامدار بودن در بازگشت به قدرت بود.
#کاپیتولاسیون یک موردش بود که جرقه انقلاب اسلامی شد.
@dr_a_ganji
برخی نوشتند"ما اسکل نظامیم"
اسکل معادل گیجی و جهل ذاتی است نه اکتسابی.ماها سربازیم
ممکن است خدایی ناکرده کمکم جز "اصحاب تردید" نسبت به کشتیبان قرار گیرید.
داستان خضر و موسی و کشتی را برای پالایش چنین اذهانی است
و لاَ يَحْمِلُ هَذَا اَلْعَلَمَ إِلاَّ أَهْلُ اَلْبَصَرِ وَ اَلصَّبر
در باره لانه جاسوسی :
اینکه این کار متاثر از توده ای ها بوده و اینکه طبیعی است سفارتخانه اطلاعات جمع می کند، یا مغرضانه است یا ساده اندیشانه و نشناختن امام خمینی است.
١-اگر هسته اصلی فاتحان(اصغرزاده، میردامادی، بی طرف)گفتند با توده های مشورت کردیم یا موثر بودند باید قبول کنیم.معتقدم عمده فاتحان لانه جاسوسی پاسدار-دانشجو بودند امام هم جایی به جای کلمه دانشجو کلمه پاسدار را بکار می برد.
٢-جمع آوری اطلاعات هست اما برای چی در اینجا مهم است.اسناد، براندازی را نشان می دهد و کودتا.
٣-عبارت انقلاب دوم امام متاثر از عظمت توطئه است.وقتی امام آشفته شد که دید برخی اعضای دولت ج.ا مراوده داشته اند و کد و رمز دارند.امام فرمود:ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که اسناد همکاریشان از لانه فساد بیرون آمد.کی را می گوید؟
اینجا سند آوردم،از یک اقتصاد دان بزرگ آمریکا پرسیدند:چرا در آمریکا کودتا نمی شود؟ گفت چون آمریکا اینجا سفارت ندارد!
۴-چرا در٢٠سال اخیر مذاکره ما با آمریکا سفارت محور نبوده؟
دیگه پاسدارها که توده ای نبودند فاتحان لانه جاسوسی هم که زنده و در دست رسند.بدون رابطه علی-معلولی و ذهنی و بدون سند و حجت با مدل جنگ سرد فهمیدن غلط است.اصغرزاده هم بعد آن فرمانده سپاه قزوین می شود.
بچه های انقلاب را به توده ها چسباندن برای هجو انقلاب اسلامی است.
@dr_a_ganji
عباس آخوندی در پاسخ به نامه عباس عبدی به خاتمی چند سؤال طرح کرده.بعضی سولات از جمله سوال زیر را خودش پاسخ داده و گفته:
اگر بپذیریم تغییراتی در وضع فعلی رخ دادهاست، هدف این تغییر چیست؟
یک هدف میتواند کسب فرصت،تسلط بر اوضاع برای سرکوب سختتر باشد
آیا در مقابل ادبیات کسی که نزدیک دو دهه وزیر جمهوری اسلامی بوده و اخیرا هم کاندیدای ریاست جمهوری شده بود، پهلوی نباید شاگردی کند یا لنگ بیندازد؟
مظلوم تر از جمهوری اسلامی
نمی شناسم.
@dr_a_ganji
رای پزشکیان مدیون کیست؟
حامد عبدالهی
ظریف در ادبیات اصلاحطلبان یک اسطوره معجزهگر است. حال آنکه اگر از منظر نتایج مذاکرات هستهای نگاه کنیم، هم دستاوردهای او، هم جلیلی برای زندگی مردم تقریباً هیچ است. از خروج ترامپ از برجام تا آخر دولت روحانی نیز ۷۵۰ تحریم جدید در وزارت ایشان اضافه شده است، اما او قهرمان ملی، صاحب سردیس، دریافتکننده ۱۰۰ سکه و پزشکیان را رئیسجمهور کرده! اما جلیلی، نابودکننده ایران، طالبان و ضد برجام است.
حال به انتخابات برگردیم. به این عبارات توجه کنید که نمونهای از صدها عبارت است. روزنامه اعتماد از قول محمد مهاجری و فیاض زاهد مینویسد: «ظریف هنوز میتواند میلیونها ایرانی را پای صندوق رأی بیاورد تا بدخواهان نتوانند آدم خود را از صندوق درآورند و همین جرم کوچکی برای ظریف نیست». روزنامه هممیهن از قول غلامعلی رجایی مینویسد: «یک سونامی متوسط هم استعفای دکتر ظریف است. نباید ظریف را دست کم گرفت، ظریف دولتسازی کرد و واقعاً خودش را قربانی کرد». صدها توئیت نیز در اسطورهسازی از ظریف وجود دارد. حال منطق زیر را ببینید و قضاوت کنید که این اسطوره کاذب است یا واقعی؟ البته حرف این یادداشت بیشتر متوجه اصلاحطلبان است نه اینکه مشکلی با ظریف باشد.
۱- پزشکیان با ۲۶ درصد آرای واجدین شرایط تاکنون (در ۴۵ سال گذشته) پایینترین رأی را در ایران دارد و در این زمینه رکورددار است. یعنی ۷۴درصد ایرانیها به او رأی ندادهاند و اگر کسی ادعا کند که رأی پزشکیان رأی به ظریف و خاتمی است و ... یعنی ۷۴ درصد ایرانیها به ظریف، خاتمی و ... وقعی ننهادهاند. آیا او اسطوره ساختن پایینترین حد نصاب دولت در ایران است؟ هنرش چیست؟
۲- رأی استانهای آذری تمامکننده بود، یعنی تفاوت ۲ میلیون و ۸۵۰ هزار نفری پزشکیان در این سه استان رقم خورد وگرنه جلیلی در ۱۱ استان جلو بود. آیا رأی آذربایجانیها مدیون ظریف است؟ در حالی که میانگین کشوری رأی زیر ۵۰ درصد است، استانهای آذری بالای ۶۰ درصد است (اردبیل ۵/ ۶۵ درصد، آذربایجان غربی ۵۲درصد و آذربایجان شرقی ۲۲/ ۶۲ درصد اختلاف آرای دو کاندیدا هم بسیار است. مثلاً در اردبیل ۸۵ درصد رأی از پزشکیان است، در آذربایجان شرقی ۷۵درصد، یعنی یکمیلیون و ۳۷۰ هزار رأی پزشکیان است و در آذربایجان غربی ۵/ ۸۴ درصد رأی از پزشکیان است. جمع تفاوت دو نفر در این سه استان بالای ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار رأی است. این رأی مدیون کیست؟ حتماً شخص پزشکیان و لاغیر.
۳- به استان ظریف برگردیم. ظریف اهل استان اصفهان است؛ پدرش خوانساری و مادرش کاشانی است. در انتخابات نیز با پزشکیان به اصفهان رفت و به کاشان نیز سفر کرد. مشارکت کل استان اصفهان ۸۱/ ۴۸ درصد است که یک میلیون و ۸۰ هزار رأی از آن جلیلی است (۵۹درصد). در کاشان مشارکت ۶۶/ ۵۵ درصد است که رأی پزشکیان ۳۴ درصد و جلیلی ۷۴/ ۶۲ درصد است. در خوانسار مشارکت ۵۸ درصد است که ۸/ ۳۶ درصد رأی پزشکیان و ۳۲/ ۶۰ درصد رأی جلیلی است؛ لذا ظریف در شهرها و استان خود نیز تأثیرگذار نبوده است. در استان یزد نیز باز رأی جلیلی ۴۹/۵ درصد و رأی پزشکیان ۴۸/۶۸ درصد و در اردکان خاتمی نیز جلیلی اول است؛ لذا نه در ارتقای اصل مشارکت در کشور اینها موثر بودهاند و نه در شهرهای خود و میانگین رأی آذربایجان بالاتر از همه کشور فاصله کم دو نامزد را سامان داده است؛ لذا از اصلاح طلبان خواهش میکنیم هم اسطوره خیالی نسازید و هم ظریف را خراب نکنید. البته آنچه حتمی است در چهار سال آینده حاشیه و پاشنه آشیل دولت پزشکیان ظریف است. آن هم نه به خاطر عملکرد و اعتقادات، بلکه به خاطر رفتار و شخصیت و نارسایی در بیان آنچه منظور است. در هر سخنرانی و مصاحبهای بعداً باید بیاید که «منظور من...»؛ لذا بگذارید ظریف خودش باشد. یک دیپلمات با تجربه که در زد و خورد داخل هزینه شد و هیچ آوردهای هم نداشت.
رأی پزشکیان مدیون خودش است، آنان که به خاطر امثال ظریف و خاتمی رأی میدهند اصلاً در انتخابات شرکت نکردند.
چیستی و چگونگی وفاق
سرمقاله روزنامه جوان -عبدالله گنجی
اگر عبارت وفاق به خوبی تبیین نشود و با منظور صاحب ایده چفت و بست نگردد و مردم دچار تفسیر موسع از آن شوند، همانند عبارت «اعتدال» به سخره گرفته خواهد شد و به ضد خود تبدیل میشود؛ لذا باید منظور شفاف و حیطه و ابعاد آن روشن باشد. منظور پزشکیان از وفاق که متواتر گفتهاند این است که اگر دست به دست هم ندهیم و به مشکلات نگاه واحد پیدا نکنیم نمیتوانیم بر آنها غلبه کنیم. همسویی نگاهها و بسیج امکانات از مسیر همدلی و همفهمی میگذرد؛ لذا اگر این وفاق در شعار و عمل نخبگان قدرت هم محقق شود، اما در زندگی مردم تأثیری نداشته باشد، باز شکست خورده است. اولین فهم از وفاق این است که آن را با «آشتی ملی» مترادف نگیریم زیرا ملت با هم قهر نیستند و بحران فلجکننده و درگیری و نزاع بین آنان وجود ندارد و از قضا مسئله آنان مشترک است که زندگی بهتر را از حاکمیت متوقع هستند. نکته دوم این است که آیا وفاق بین نخبگان قدرت است؟ آیا بین اصولگرا و اصلاحطلب است؟ وفاق تابنده نور بر قطببندیهای بیجهت و خانمانسوز است. بنابراین سؤالی که طرح میشود اینکه تسری این وفاق به عرصه اجتماعی چگونه است؟ تسری به حوزه حجاب، انتخابات، راهپیماییهای ملی، عدالت یا احساس عدالت در توزیع امکانات و... چگونه خواهد بود؟ سوم اینکه ممکن است وفاق پیشنیاز حل «مسائل سخت» باشد و به خودیخود موضوعیتی نداشته باشد. فرض کنید در قیمت بنزین باید تجدیدنظر شود، اما واکنش اجتماعی، مسئولان را به محافظهکاری وا میدارد. اینجاست که باید کارشناسان، مجلسیان، دولتیان، دستگاه قضا، احزاب و... همه بگویند قیمت بنزین نازل است، آنگاه مردم نیز مراجع اجتماعی خود را حجت میدانند و حنجره (صداهای) متفاوتی نمیبینند و کار انجام میشود. اما اگر دولت خواست بنزین گران شود و مجلس مخالف بود یا رسانهها ساز دیگری را کوک کردند، ممکن است است به معضلی جدید تبدیل شود. چهارم اینکه وفاق یک نقطه مشترک و سدید میخواهد که همانند کعبه به دورش جمع شوند، چراکه نمیتوان سلایق را از افراد گرفت و تفاوتها را سرکوب کرد. تا زمانی که یک طرف به طرف مقابل بگوید باطل، غربگرا، ضدانقلاب و طرف مقابل نیز بگوید متحجر، ضدتوسعه، خالصساز و... هرگز وفاقی صورت نمیگیرد. اما آن امر مشترک چیست؟ قبلاً نوشتهام اصول مورد قبول همه لازم است که مانند اصول دین در بین مسلمانان باشد. این اصول هم ربطی به «ایران» ندارد، زیرا بین نیروهای موجود بر سر تمامیت ارضی، استقلال کشور و وحدت ملی هیچ اختلافی وجود ندارد. اشتراک باید از محل منازعه بگذرد تا واقعی باشد. از مبانی و قرآن میتوان الهام گرفت. خداوند در آیه ۶۴ سوره آلعمران میفرماید: قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ «بگوای اهل کتاب بیایید بر سر سخنی که در میان ما و شما یکسان است گرد آییم. (این) که فقط خدا را بپرستیم و هیچ چیز را شریک او نکنیم و برخی از ما، بعضی دیگر را خدایانی به جای الله نگیرد، (اکنون با این دلایل روشن) اگر (بازهم) پشت کنند، بگویید: گواه باشید که ما تسلیم (خداوند) هستیم.» اینجا خداوند به عنوان وجه مشترک اهل کتاب برای گفتگو عنوان میشود. حال سؤال این است که برای اهل انقلاب اسلامی و میراثداران امام راحل، فصل مشترک چیست؟ مقام معظم رهبری معتقدند در وصیتنامه امام دوچیز برجستهتر است. اسلام و مردم. حال باید به قول پزشکیان همه بر حبلالله چنگ بزنند و برای این مردم بدوند. آقای پزشکیان باید مراقبت نماید این نهال نوپا (وفاق) در ذهن مردم به معنای تفاهم بر سر تقسیم قدرت معنا نشود و او به خاطر دادن چند کرسی به جریان رقیب ایثارگر شناخته نشود. این فهم و ادراک همان تحریف وفاق است. وفاق قبل از میدان عمل باید به «گفتمان وفاق» تبدیل شود و این همان گفتمان انقلاب اسلامی است که فراسوی سلیقههاست. پزشکیان باید در جایی از دولت که سنخیت دارد، میز گفتگو و تبیین برای اجرایی کردن آن (گفتمان وفاق) پیشبینی کند تا تصمیمسازیها به وی داده شود و وفاق فراتر از شعار انتخاباتی و تقسیم قدرت خودنمایی کند.
@dr_a_ganji
عباس عبدی در واکنش به مواضع امثال تاجزاده و مواجهه حاکمیت با آن ،از عبارت "دور باطل"استفاده کرده است
معتقدم عبارت گویاتر "کنش-واکنش" است.
به طور مثال مرحوم هاشمی ٢٢/١/٧٧می نویسد سه معاون وزیر اطلاعات (از جمله جناب آشنا)آمدند از توطئه های معاون سیاسی وزیر کشور (تاجزاده)علیه رهبری گزارش دادند.این زمانی است جریان ایشان حاکم است و خودش کارگزار ج.ا است و قرار است مجلس را هم تصاحب کنند، پس توطئه علیه رهبری چرا؟ حال اقدام او چطور می تواند در مدل چرخه باطل معنا شود؟ طرف کنشی دارد و واکنشی می بیند.همه اصلاحطلبان منتقدند چرا همه وارد چرخه مد نظر عبدی نمی شوند؟
بنابراین کنش فراتر از نقد واکنش دارد.کنش نباشد واکنش هم نیست و دوری اتفاق نمی افتد
@dr_a_ganji
نه تنها به تفاهم بر سر چیستی و اصول وفاق نرسیدیم که تفسیرهای موسع از آن به سمت دلزده گی می رود.حال باب جدیدی برای منازعه بر سر"حالا یه اشتباه کرده"شروع شد.این معنادهی ها اگر جامع نباشد وفاق که هیچ، تنش ها هم رشد می کند.مصادیق
"اشتباه"را می توان در حمایت رسانه ای یا موضع و بیان دید مثل آنچه اصلاح طلبان در١۴٠١ از صدر تا ذیل داشتند اما در طراحی و خیابان نبودند.
اما١٣٨٨ از این جنس نیست.برنامه ریزی و طراحی است که برای بدنه اصلاحات هم باور پذیر نیست.معتقدم در باره چرایی آنچه از٢٣خرداد٨٨بر این کشور رفت وزیر اطلاعات جلسه ای خاص با پزشکیان داشته باشد.صداقت پزشکیان پذیرنده است.کار سختی نیست با اسناد آشکار هم می توان این کار را کرد.پزشکیان ٢٠دقیقه به بنده هم وقت بدهد این کار را می کنم.
@dr_a_ganji
انتصاب شایسته حجةالاسلام والمسلمین سید ابوالحسن فاطمی از سوی رهبر معظم انقلاب به سمت نماینده ولی فقیه در چ و ب و امام جمعه شهرکرد را به ایشان، مردم استان و خصوصا اهالی روستای ارجنک تبریک عرض می کنم.
امید است این مرد پارسا و استاد اخلاق و فقه در این میدان نیز منشأ خیر و تحول باشند.
@dr_a_ganji