#قطرات_بارانی_۲۰۰۰
#پرسش
چرا حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) به ابوبکر گفتند: ” إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا «همانا خدا با ماست»”، اما حضرت موسی به یارانشون گفتند: ” إِنَّ مَعِیَ رَبِّی” «پروردگارم با من است»! مگه برادر حضرت موسی همراه ایشان نبودند؟
#پاسخ
قوم موسی، به حضرت موسی اعتماد داشتند لذا خانه هایشان را رها کردند و با او از مصر خارج شدند، اما با ديدن لشکر انبوه فرعون، ترسیدند.
لذا آن حضرت به آنها گفت: خداوند همراه من است و مرا راهنمائی می کند و شما هم با من رهائی می یابید.
اما در داستان ابوبکر، او به حضرت رسول أکرم صلی الله علیه و آله، هیچ اعتماد و اطمینانی نداشت.
لذا آنحضرت فرمودند: خدا با ماست و او ما را نجات می دهد، پس نترس.
آنگاه خداوند، سکینه را *فقط بر رسول أکرم* صلی الله علیه و آله نازل فرمود: *فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْـــهِ* ... (توبه/۴۰)
و فقط ایشان را با لشکریان نامرئی یاری کرد: وَ *أَيَّـــدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها* ... (توبه/۴۰)
از اینکه یاری و سکینه برای *همراه ایشان نبود* معلوم می شود که *هنوز ترس و وحشت او ادامه داشت.*
او با اینکه همراه رسول أعظم بود اما سکینه و آرامش قلبی نداشت و آنقدر مضطرب بود که (بعداً به اعتراف خود او،) قصد لو دادن پیامبر را هم داشته است.
در حالی که خداوند برای بنی إسرائیل می فرماید: وَ أَنْجَيْنا مُوسى *وَ مَنْ مَعَــهُ* أَجْمَعينَ (شعراء/۶۵)
*همه* را نجات دادیم.
ولی در داستان غار ثور، هیچ سخنی از آرامش آن *همراه غار* نیست و در واقع او *همراه ترس* بود نه *همراه رسول أعظم الهی،* لذا با عبارت لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا ترس او برطرف نشد و او آرام نگرفت و از نزول سکینه هم محروم ماند.
🍃واژه: #معنا #معی
@dr_ghofrani2