eitaa logo
محمد رضا
138 دنبال‌کننده
30هزار عکس
23.4هزار ویدیو
566 فایل
ذوالفقار فدائیان آقا سید علی خامنه ایی حفظه الله در صورت نیاز به ارتباط با مدیر کانال به اکانت محمد رضا پیام ارسال بفرمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 111345 ح _د
هدایت شده از 111345 ح _د
‏عکس از H _ D
هدایت شده از 111345 ح _د
4_6012484254783505177.pdf
حجم: 6.07M
پی دی اف صفحات قرآن جزء: بیست هشتم 28
هدایت شده از 111345 ح _د
«Khatmo ختمو»4_6012554967125067208.mp3
زمان: حجم: 6.44M
فایل ترجمه قرآن جزء بیست هشتم ۲۸
هدایت شده از 111345 ح _د
Khatmo ختمو4_6010388856203904415.mp3
زمان: حجم: 28.04M
فایل صوتی قرآن جزء بیست هشتم ۲۸
هدایت شده از 111345 ح _د
هدایت شده از Sayed110
"افطار بیست و چهارم" "یا ام البنین" خیلی گشته بودیم ، نه پلاکی ، نه کارتی ، چیزی همراهش نبود . لباس فرم سپاه به تنش بود . چیزی شبیه دکمه پیراهن در جیبش نظرم رو جلب کرد . خوب که دقت کردم ، دیدم یک نگین عقیق است که انگار روش جمله ای حک شده . خاک و گل ها رو پاک کردم ... دیگر نیازی نبود دنبال پلاکش بگردیم ... روی عقیق نوشته بود : "به یاد شهدای گمنام" "صلوات" 🔹🔹🔹
هدایت شده از Sayed110
"افطار بیست و پنجم" "یا سکینه (س)" "شهيد حسینعلی اکبری" همیشه بوی عطر میداد و خوش بو بود، خیلی وقت ها از او میپرسیدیم حسین چه عطری میزنی اما هر دفعه جواب سر بالا می‌داد یا بحث را عوض می‌کرد، ولی آنچه که برای ما عجیب بود بوی عطر خیرکننده اش بود که هیچ جا نبود. تا اینکه شهید و در وصیت نامه اش راز این بوی خوش فاش شد. این شهید در وصیت نامه اش نوشته بود: به خدا هیچگاه در زندگی ام از عطر استفاده نکردم، فقط هر گاه میخواستم بوی خوش داشته باشم، میگفتم، «السلام علیک یا اباعبدالله ...» "صلوات" 🔹🔹🔹
هدایت شده از Sayed110
“افطار بیست و ششم” یااحمد ابن موسی.ع. شهيد ۴۵ مدافع حرم محمد قنبریان: همسر شهید: محمد وقتی متوجه شد تو سوریه زمینه مجاهدت، حراست و دفاع از حریم حضرت زینب (سلام الله علیها) فراهم شده، زمزمه رفتن سر داد تا بالاخره رضایت مادرشان را به دست آورد و بنده نیز قادر نبودم در برابر انتخاب ایشان در دفاع از حرم حضرت زینب(س) مخالفت کنم. می گفت نباید به دلیل داشتن همسر و فرزند یا داشتن پدر و مادر پیر و یا بهانه های دیگر از رفتن باز ماند و معتقد بود که اگر مسائل دنیوی را بهانه کنیم، پس چه کسی باید از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند. "صلوات" 🔹🔹🔹
هدایت شده از Sayed110
"افطار بیست و هفتم" "یا نرجس خاتون (س)" "شهيد مدافع حرم حامد جوانی" پدر رسید بالای سر حامد ؛ دید که حامد چشم‌هایش را، دست‌هایش را همانجا در لاذقیه جا گذاشته...دید تن پسرش جابه‌جا پر از ترکش است:« بعد از آن هرکسی از ایران زنگ می‌زد و از او می‌پرسید وضعیت حامد چطور است، می‌گفت برو مقتل حضرت ابوالفضل را بخوان.» وضعیت حامد یک خاطره قدیمی را در ذهن پدر زنده ‌کرد ، یاد روزهایی که می‌گفت:«دوست دارم مثل حضرت عباس(ع) از خواهرش دفاع کنم.» حالا حامد هم، دستهایش را داده بود، تا بال دربیارود و بپرد سمت آسمان ... همان دست‌هایی که قطع شدن‌شان او را در سوریه و بین غیرایرانی‌ها معروف کرده بود به شهید ابوالفضلی "صلوات" 🔹🔹🔹
هدایت شده از Sayed110
"افطار بیست و هشتم" "یا ابوطالب" "شهيد عماد مغنیه" زمانی که جنگ تحمیلی صدام با ایران شروع شده بود، عماد مغنیه تصویری از حضرت امام (ره) که پشت آن چسب وجود داشت را به پشت پلیس های سعودی می چسباند و آن ها در حالیکه عکس امام روی لباس شان بود در میان مردم می چرخیدند و متوجه نمی شدند که چه کسی عکس را روی لباس آن ها چسبانده است. بعد ها وقتی نزد امام خمینی رسیدند امام درباره ایشان فرمود : " حاج عماد فرزند من است ". "صلوات" 🔹🔹🔹