eitaa logo
محمد رضا
138 دنبال‌کننده
30هزار عکس
23.4هزار ویدیو
566 فایل
ذوالفقار فدائیان آقا سید علی خامنه ایی حفظه الله در صورت نیاز به ارتباط با مدیر کانال به اکانت محمد رضا پیام ارسال بفرمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری فارس
1.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ۳ دستور کار اصلی سال آخر مجلس یازدهم 🔹رئیس مجلس: رهبر انقلاب دستور کار اصلی سال آخر مجلس را در ۳ محور پیگیری مسئله مهار تورم و رشد تولید، تصویب برنامه هفتم، و نهایی‌کردن طرح‌ها و لوایح نیمه‌کاره تعیین کردند. 🔹تلاش می‌کنیم این محورها را در اولویت دستورکارهای مجلس قرار دهیم و از همه همکاران مخصوصاً در کمیسیون‌های تخصصی می‌خواهم درخصوص به‌سرانجام‌رساندن این اولویت‌ها تا روز پایانی این دوره تلاش ویژه‌ای داشته باشند. @Farsna - Link
هدایت شده از خبرگزاری فارس
2.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 متخصصان ایرانی توانستند دستگاه اکسیژن‌ساز برای نوزادان زودرس را تولید کنند. @Farsna
12.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عزاداری رزمندگان گردان حمزه سید الشهدا لشکر۷ولیعصر(عج)اسفند ماه ۱۳۶۶ -کردستان -عملیات والفجر۱۰ 1⃣ @andimeshkpic
هدایت شده از یاد شهدا
8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 فیلمی کوتاه از آموزش غواصان گردان حمزه سیدالشهدا شهرستان اندیمشک، لشکر ۷ ولیعصر «عج» در بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در محل پلاژ اندیمشک جهت عملیات والفجر ۸ 🔸 در فیلم فرمانده لشکر، سردار عبدالمحمد رئوفی و فرمانده گردان غواص، شهید عبدالحمید صالح نژاد و فرمانده گروهان غواص، شهید مسعود اکبری و سایر شهدای غواص این عملیات مشاهده می شود. https://t.me/andimeshkpic
هدایت شده از یاد شهدا
🍃🌺🌸💠🌸🌺🍃 https://t.me/yadshohada/1079 💠 می روم مهمان دعوت کنم... 🔹چند روز مانده به مراسم عروسی مان؛ مشغول تدارک و خرید بازار بودیم که حمید گفت: می خوام برم پیش بی بی هاشمی، احوالی ازش بگیرم و برا عروسیم دعوتش کنم. بی بی هاشمی یک زن مومنه، محجوب و مهربان بود. یکی از پسرانش تازه شهید شده بود حمید خیلی به مادران شهدا احترام می گذاشت. 🔹در مراسم عروسی مان بی بی در جمع مهمان ها حضور داشت و به ما تبریک گفت. بعد از شهادت حمید؛ بی بی به خانه مان آمد. بعد از کمی که در کنارم نشست؛ بهم گفت: می دونستی حمید برا مراسم عروسیش دعوتم کرده بود؟گفتم: آره؛ چطور مگه؟! 🔹گفت: یه روز حمید؛ مثل همیشه اومد بهم سر زد، حال و احوالم رو پرسید. بعد منو دعوت کرد برا عروسیش و گفت: بی بی! حتماً باید توی مراسم عروسیم باشی. خودم میام دنبالت. خداحافظی کرد و رفت. چند روز بعد صدای زنگ در بلند شد. در خونه رو که باز کردم حمید با یه شلوار سبز سپاهی و یه پیرهن سفید که رویش انداخته بود با من سلام کرد و گفت: بی بی اومدم دنبالت ببرمت عروسیم. حضورت برامون برکت داره. آماده شو دم در منتظرتم. 🔹رفتم و آماده شدم. به همراه حمید آمدم خانه شان جایی که مراسم آنجا بود. توی راه مدام به خودم می گفتم: این پسر! خوب سر قولش موند. بی بی آهی کشید و گفت: فکر نمی کردم یه داماد؛ شب عروسیش، حواسش به قولی که چند روز پیش داده بود؛ باشه!!! گفتم: حمید همیشه همین طور بود. البته احترام شما رو هم خیلی داشت. ✔️راوی: خانم نعیمی همسر فرمانده گردان نویسنده: سیده رقیه آذرنگ برگرفته از مصاحبه با راویان جنگ در دزفول @yadshohada
هدایت شده از M
3.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️‌ مقایسه قدرت نیروهای نظامی کشورها از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۳ 🔹‌ افت شدید رژیم صهیونیستی و افزایش قدرت نظامی ایران قابل توجه است 🔹‌ نکته مهم : معمولا قدرت سپاه پاسداران و نیروهای مردمی بسیج در این موارد لحاظ نمی‌شود. 🚨به لشکر سایبری قدس بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/542441666C7e7c280a3b
هدایت شده از M
✅ ازکلاس آموزش حجاج که با اتوبوس از ساری به قم بر می‌گشتم راننده اتوبوس قبل ازحرکت نزد من آمد و گفت آقا سید وقتی به ترمینال بابل می‌رسیم، موسم اذان مغرب است، من در دفتر تعاونی برای نمازخواندن شما کارتن پهن می‌کنم تا در فرصتی که مسافران جدید سوار می‌شوند، شما توفیق نماز اول وقت را از دست ندهید؛ من از بیان محبت‌آمیزش تشکر کردم. و روی صندلی تک خودم طبق بلیط نشستم و اطرافم صندلی‌های خالی بود که معلوم بود مربوط به مسافرانی است که قرار است از ترمینال بابل سوار اتوبوس شوند؛ اما این همه‌ی ماجرا نبود. هنگامی که ماشین حرکت کرد یک بانو با مانتو روسری آمد و پس ازسلام و علیک و قبل از اینکه بنشیند به من گفت حاج آقا من راننده دوم اتوبوس هستم و از تهران به بعد را من رانندگی می‌کنم. شنیدم آقای راننده به شما گفتند بابل روی کارتن نماز بخوانید، هر چه خواستم بگویم لازم نیست روی کارتن نماز بخوانید، من سجاده و مهر همراهم هست؛ وقتی رسیدیم، آن را خدمت شما تقدیم می‌کنم، خب طبیعی بود که از لطفشان تشکر می‌کنم. این گذشت و این بانو روی صندلی خودشان نشست و مشغول تلفن شد، شنیدم که می‌گفت «ببین مسئله‌های آسونشو حل کن، بقیه سؤالات رو فردا که میام خونه، راهنماییت می‌کنم» چه زیبا انگار که مادر بود. بالاخره پس از طی مسیر اتوبوس به ترمینال بابل رسید، راننده در حال دستی کشیدن بود که بانوی داستان فورا رفت و کیف مخصوصی را که پشت صندلی راننده بود بیرون آورد و جلوی همه مسافرین بسیار مودبانه آن را به من داد گفت: «حاج آقا داخل این کیف سجاده، مهر تربت و یک مهر سنگی است؛ لطفا مهر سنگی را به من بدهید، وارد دفتر شدیم بانو رو به متصدی دفتر کرد و ‌گفت: «حاج آقا اینجا نماز می‌خوانند آن آقا هم گفتند بفرمایید. جهت دقیق قبله را پرسیدم، سجاده را انداختم روی زمین و نمازم را بستم، چند ثانیه‌ای نگذشت که دیدم صدای پهن کردن کارتن می‌آید، احساس کردم که کسی به من اقتدا کرده است، نمازم که تمام شد دیدم بانوی راننده هست که با مهر سنگی روی کارتن نماز می‌خواند. واژه‌ها بود که در ذهنم تاب می‌خورد؛ من، روحانی، سید، هفتاد ساله، مجتهد، اینجا، اتوبوس، مانتو، روسری، بانو، مادر، ادب، ایثار، نماز، کارتن، اقتدا... نه خواب نبودم بیدار بودم! با خودم گفتم کاش دوربینی بود و این لحظه‌های ناب بندگی یک زن را، ادبش را و ایثارش را ثبت می‌کرد و در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شد تا با این کار شکوه انسان را فریاد می‌زدیم، انسان فرزند آدم، که پس از هبوط پدر، دوباره تقلای پرواز می‌کند، راضیةً مرضیة، فادخلي في عبادي و ادخلي جنتی. موقع سوار شدن اتوبوس، راننده‌ بانو پایین رکاب بود، با اینکه جای دخترم به حساب می‌آمد، خواهر خطابش کردم و به او گفتم: چهل سال است برای ترويج دین نفس می‌زنم ولی شما امشب با خلق این صحنه زیبا، به اندازه چهل سال تبلیغ من، دین خدا را تبیلغ نمودید. برخلاف اسمم به هیچ وجه قادر بر تشکر از شما نیستم ولی قول می‌دهم در مقابل قبر مطهر رسول‌الله و هنگام زیارت ائمه‌ی بقیع به نیابت از سرکار سلام بدهم و در مکه بعد از انجام مناسک برایتان هفت بار کعبه را طواف ‌کنم. بانو در پاسخم گفت «آنچه را انجام دادم وظیفه دینی من بوده‌است ولی از اینکه شما از منی که نمی‌شناسید نیابت می‌کنید معلوم می‌شود لطف خدا شامل حالم شده است» و بسی مؤدبانه از من تشکر کرد و می‌دانم هزار برابر من خدا را شکر کرد. 📚 اصل خاطره از استاد سید محمدتقی قادری است که در بیست و دوم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ برایشان اتفاق افتاده است.
هدایت شده از تعجیل درامرظهور وسلامتی امام مهدی عج وتمام عاشقان ولایت صلوات ❤️
🔴 حفظ ایمان در دوران پرفتنه‌ی غیبت، امتحان سخت الهی! 🌕 امام كاظم علیه‌السلام: چون پنجمين امام از فرزندان امام هفتمِ شما غایب شود، الله الله! مراقب دين و اعتقادات خود باشيد كه کسى آن را از شما زايل نسازد! ای فرزندانم، به ناچار برای صاحب‌الامر علیه‌السلام غيبتى پیش می‌آید که در مُنتهای آن دوران، بسیاری از کسانی که معتقد و قائل به امامتش هستند، از او برمی‌گردند (و کافر می‌شوند)؛ خدای عزوجل با این امر، ایمان بندگانش را در آن روزگار، امتحان سختی خواهد فرمود! ✅ اینطور نیست که دروازه ای را بگشایند و بگویند بفرمایید! و جمعیتی گله وار وارد دنیای ظهور شوند؛ بروند بر مسندها تکیه بزنند و گمان کنند پذیرفته درگاه الهی شده اند؛ نخیر! ایمان مدعیان به شدت مورد آزمایش الهی قرار خواهد گرفت تا در نهایت عده‌ی خیلی کمی از صالحین و صابرین باقی می مانند؛ درست شبیه غربال زمان حضرت نوح علیه السلام. لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ غَيْبَةٍ حَتَّى يَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْ كَانَ يَقُولُ بِهِ إِنَّمَا هِيَ مِحْنَةٌ مِنَ اللَّهِ يَمْتَحِنُ اللَّهُ بِهَا خَلْقَهُ 📘الکافی، ج۱، ص ۳۳۶ ➖✅ برای ظهور دنبال کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4107927586Caed62e266b
هدایت شده از عنترنشنال | antarnational
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پاسخ جالب پاکبان مشهدی به طالبان 😂 🇮🇷 کانال رسمی 👇🏻 @antarnational
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تبيين اقتصادی اقتصاد خصولتی😏😔😡
هدایت شده از روشنگری
9.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عکس شهدا رو ازتومدرسه برمیدارند شهدا به خوابش میان میگن براچی عکسای مارو برداشتید. 🆘 @Roshangari_ir 🔜 Rubika.ir/roshangari_ir