8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 فرازی از وصیتنامهی بسیجی #شهید_احمد_پیلپا
🔹 #به_مناسبت_چهلوچهارمین_سالگرد_شهادت
🔻 نام : احمد
🔻 نام خانوادگی : پیل پا
🔻متولد : ۱۳۴۱
🔻شغل : محصل - بسیجی
🔻اعزام : بسیج اندیمشک
🔻تاريخ شهادت : ۱۳۶۰/۰۶/۲۰
🔻نحوه شهادت : ترکش خمپاره
🔻محل شهادت : دهلاويه
🔰 @yadshohada
https://t.me/yadshohada/2876
💠 مادر چرا نفرين می كنی؟
🔹 #شهید_براتعلی_رحمتی در سوم آذر ۱۳۳۸ ، درشهر سپيددشت استان لرستان به دنيا آمد.پدرش نورعلي، در راه آهن كار ميکرد و مادرش سارا (فوت ۱۳۵۳) نام داشت.
🔻 تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. بيست و هفتم شهريور ۱۳۶۰، در دهلاويه بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. پیکر وي را در بهشت زهراي شهرستان انديمشك به خاك سپردند.
🔸خاطرهای از خواهر شهید:
🔻به خوبی به خاطر دارم که تمام در ماه فقط يكي دو روز بیشتر به منزل نمي آمد. از زمان آغاز جنگ تحميلي تمام فكر و ذكرش جبهه بود، وقتي هم كه مي آمد و مي رفت بطور معمول، از همه با يك خداحافظ، جدا مي شد.
🔻اما در اعزام آخر حال ديگري داشت، از تك تك اعضاي خانواده خداحافظي كرده و حلاليت مي طلبيد، سري هم به خانة فاميل و دوستان زد كه باعث حيرت تمام آنها شده بود، لحظة آخر، همه در حياط خانه جمع شده بوديم كه مادر يكي از شهداي همسايه سلامتي او را از خدا طلب كرد.
🔹براتعلی با لبخند نگاهش کرد گفت:«مادر چرا نفرين مي كني؟»
🔻مادر شهيد از سوال ایشان بسیار يكه خورد و تعجب كرد، برات علی به سمت مادر شهید رفت چادرش را بوسه زد و با همان لبخند دوست داشتنی اش ادامه داد:«مادر تو نور چشم من هستي و بزرگواري اما من مدتهاست كه از خدا طلب شهادت مي كنم و تنها آرزويم همين است. پس دعا كنيد كه به آرزويم برسم.»
🔻خم شد تا کفشش را بپوشد دوباره سر بلند کرد و گفت:«مادرم اما از شما يك خواهش دارم و آن اين است كه جهت بقاي عمر امام هر چقدر مي توانيد دعا كنيد.»
🌷شهيد براتعلي رحمتي در همان اعزام، در سال ۱۳۶۰ در عمليات دهلاويه مورد رحمت حق قرار گرفت و آسماني شد.
@yadshohada
https://t.me/yadshohada/2878
💠وقتي « ساختمان » به « كوي شهدا » تبديل شد
🔸️بنياد شهيد انديمشك شناسنامه اي دارد كه با نام سه بازنشسته اين بنياد گره خورده است . عبدالامير شيخ نجدي ، علي محمد اخوان صباغ و احمد خوشرو .
🔹در مدت سالهاي حماسه بار سنگين مراسم استقبال و بدرقه رزمندگان و نيز تشييع پيكر مهتاب وش آنان بر دوش اين سه بزرگوار بود . آقاي صباغ مي گويد اوايل جنگ تحميلي نقشه شهر را در اتاق آقاي شيخ نجدي نصب كردم و هر وقت كه شهيدي را تشييع مي نموديم در منطقه مورد سكونت خانواده شهيد يك پونز قرمز رنگ و هر رزمنده اي كه جانباز ، مفقود و اسير مي شد يك پونز سبز رنگ به نقشه مي چسبانديم .
🔻 انديمشك هم سه منطقه عمده داشت . يكي ساختمان كه محله اي قديم با مردمي مهربان و خونگرم كه در وضعيت اقتصادي متوسط و به پائين زندگي ميكردند و دومي پشت بازار با مردمان صبور كه بيشتر آنان را كسبه تشكيل مي دادند و سومي راه آهن با خانواده هايي پر تلاش.
🔸پس از طي سالهاي ابتدايي جنگ تحميلي يك روز كه نگاهم به نقشه گره خورده بود، متوجه شدم كه پونزهاي قرمز رنگ ما در منطقه ساختمان بيشتر است به آقاي شيخ نجدي گفتم : خوب است از اين پس بجاي اعلام محله ساختمان بگوئيم " كوي شهدا " ، آقاي شيخ نجدي هم پذيرفت و از اين پس بود كه در اطلاعيه هاي بنياد شهيد " ساختمان " جاي خود را به " كوي شهدا " داد و چقدر اين اسم برازنده مقاومت اين محله بود هر چند تمام مردم انديمشك در حماسه پرشكوه فرزندان ملت پاي برپايمردي فشردند .
@yadshohada
https://t.me/yadshohada/2880
5.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 شهدا با مردم حرف می زنند 🌷
@yadshohada
https://t.me/yadshohada/2881
❣✨🌟✨🌟✨🍃🌺🍃✨🌟
✨⭐️🍃
🌟🍂🌺
✨
🌺بمناسبت هفته بسیج🌺
🌙✨یادش بخیر
متاهل بود و سه بچه داشت ✨
✨اما از خدمت تو #بسیج خسته نمی شد
حتی همراه بچه ها تا خود صبح مشغول گشت بود✨
✨می گفت :زمانی که راهی مسیر حق و حقیقت شدم ،
از زندگی دست کشیدم ؛✨
✨وبه هیچ چیز جز اسلام فکر نمی کنم .
ایمان من به خدا و امام چنان است ،✨
که جای همه لذتهای دنیایی را برایم پر کرده است ✨
✨همه این حرفا رو تو وصیت نامه اش نوشته بود.
✨🌙یادش بخیر
اسم این رزمنده جان بر کف اندیمشکی ✨
✨#شهید_فتح_الله_مرزبان
بود ، ✨
✨که در تاریخ ۲۳آبان ۵۹خود را به کاروان عاشوراییان رساند ،
و ملکوتی شد . ✨
🌟
✨
🌟🍃🌺
✨⭐️🍂
❣✨🌟✨🌟✨🍃🌺🍃✨🌟
🆔 @yadshohada🆔
https://t.me/yadshohada/1700
19.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 #در_راه_قله
🔹@yadshohada
https://t.me/yadshohada/2884
11.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ۷ شهید غواص گردان حمزه سیدالشهدا لشکر۷ ولیعصر عج در عمليات کربلای ۴
#دی_۱۳۶۵
#جزیره_سهیل
#اندیمشک
⭕@yadshohada
https://t.me/yadshohada/2885