eitaa logo
محمد رضا
137 دنبال‌کننده
30.1هزار عکس
23.5هزار ویدیو
566 فایل
ذوالفقار فدائیان آقا سید علی خامنه ایی حفظه الله در صورت نیاز به ارتباط با مدیر کانال به اکانت محمد رضا پیام ارسال بفرمائید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
صفحه 538538-hadid-fa-ansarian.mp3
زمان: حجم: 4.65M
سوره مبارکه منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
سوره مبارکه منبع: کتاب تفسیر یک جلدی مبین - استاد بهرامپور
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
صفحه 538 بخش اول538-hadid-ta-1.mp3
زمان: حجم: 4.86M
سوره مبارکه بخش اول مفسر: استاد قرائتی
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
صفحه 538 بخش دوم538-hadid-ta-2.mp3
زمان: حجم: 3.39M
سوره مبارکه بخش دوم مفسر: استاد قرائتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کانال حسین دارابی
شیخ زکزاکی در برنامه ؛ من شیعه نبودم،یکسال بعد از انقلاب بهمراه ۴۰ نفر به دیدار امام(ره) آمدیم،که ایشان به ما گفتند: قرآن را نشر دهید سیره و روش اهلبیت که قبلاً با آنها چندان آشنا نبودم باعث شیعه شدن من و (حدود۲۰میلیونی) مردم نیجریه شد | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
📌 شهیدی از کازرون که میهمان امام رضا«ع» شد/ راز مزار خاکی شهید فخار 🔹️ برادر شهید عبدالصمد« محمود » فخار می گوید: «برادرم وصیت کرده بود که قبرش مانند ائمه بقیع بدون سنگ قبر باشد؛ به‌همین دلیل بعد از شهادت هر بار که بنیاد شهید اقدام به ساخت سنگ قبر می‌کرد، سنگ قبر دونیمه می‌شد و از وسط می‌شکست و تکرار این موضوع به این دلیل بود که شهید دوست نداشت سنگ و شناسه قبر داشته باشد.» ◇ شهید فخار همیشه علاقه خاصی به (ع) داشت و در اتفاقی عجیب و کم‌نظیر، جنازه وی به‌صورت اشتباهی، همراه شهدای مشهد به شهر مشهد منتقل شده بود. ◇ بعد از طواف شهید در حرم امام رضا(ع) از طریق نوشته‌ای که در لباسش جامانده بود، نوشته شده بود که صمد فخار عاشق امام رضا(ع) و اهل کازرون فارس هستم و از این طریق پیکر شهید به کازرون انتقال داده شد و در واقع اشتباهی در کار نبوده، بلکه این عشق زایدالوصف شهید فخار، پیکر او را به حرم امام رضا(ع) رسانده بود. ◇ مادر شهید با بیان اینکه فرزندم دوست نداشت از او توصیفی صورت پذیرد، می گوید: « عبدالصمد عقیده داشت کار بدون ریا و فقط برای رضای خدا صورت گیرد و حتی وصیت وی هم که گفته مزارم خاکی و بدون شناسه باشد، برگرفته از همین روحیه بوده است.» ◇ تولد: پنجم رمضان ۱۳۴۰ کازرون ◇ شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۴ شلمچه ◇ محل مزارمطهر : کازرون گلستان شهدا(امام زاده سید محمد نوربخش) 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از جهاد تبیین ۸
(1) 📣بمناسبت فرا رسیدن میلاد با سعادت امام حسین، سیدالشهدا(ع) و روز پاسدار، خاطراتی از شهدای سپاهی به خدمتتان تقدیم میگردد 👇امام خمینی(ره)👈 اگر سپاه نیود، کشور‌ هم نبود 🌹 بعد از فتح المبین اولین فرزندش به دنیا آمد... دختری که بر اثر فلج مغزی قادر به حرکت نبود. در روزهای شروع جنگ خواهرش ۷۰ درصد جانباز شد... در طریق‌القدس برادرش ابراهیم را از دست داد... در رمضان پایش زیر تانک له شد. در خیبر شیمیایی شد... سال ۶۲ فرزند دومش (امیر) سالم بدنیا آمد... در بدر دستش از مچ قطع شد.. بچه ی سومش هم معلول به دنیا آمد. امام جمعه و فرمانده لشکر، تکلیف جهاد را از گردنش برداشته بودند... با وجود همه این مشکلات، حاضر نشد لحظه‌ای جبهه را ترک کند تا سرانجام در عملیات کربلای ۴ در حالی که فرمانده گردان کربلا را به عهده داشت، بعنوان غواص خط شکن شرکت کرد و جزء اولین نفرات در نوک پیکان حمله قرار داشت به شهادت رسید و گردانش موفق ترین گردان در کل عملیات لقب گرفت... او سال‌ها بعد تفحص گردید و در بین نیروهایش در گلزار شهدای اهواز آرام گرفت...  کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه برشی از زندگی سردار شهید حاج اسماعیل فرجوانی 🌹چند وقتی بود بچه ‌ها صبح که پا می شدند، میدیدن پوتین هاشون واکس زده دم مقر جفت شده بود... با چند تا بچه ‌ها قرار گذاشتیم تا ببینیم کار کیه؟!... یه شب نیمه شب یدفعه از خواب بیدار شدم و صدای توجه ام رو جلب کرد، یه نفر با یه گونی داشت آروم از مقر می رفت بیرون، دنبالش رفتم، یه گوشه نشست و شروع کرد به واکس زدن پوتین ها.بدون توجه خودم روبهش رسوندم و روبرویش ایستادم... برای چند لحظه ماتم برد اون اسماعیل بود، فرمانده لشکر بدر. خواستم چیزی بگم که گفت، هیس!! هیچ چیزی نگو وقول بده بچه‌ ها هم چیزی نفهمند.... کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه برشی از زندگی سردار شهید اسماعیل دقایقی, فرمانده سپاه بدر 🌹حاج حسین اسكندرلو 👈 شب پیش ازشهادتش درجمع رزمندگان شركت كننده در این عملیات گفته بود: «امشب شب عاشورا است،حفظ انقلاب و این منطقه خون می خواهد و اگر نتوانیم این منطقه را حفظ كنیم دشمن تا جاده اندیمشك - اهواز پیش خواهند آمد»... 🌹 پشت بی سیم گفتیم, فلانی! نگو حاج عمار شهید شده، نگذار همه نیروها متوجه شوند و روحیه‌شان را از دست بدهند. از این طرف در اتاق عملیات غوغایی بود. یکی از دوستان از پشت میزش افتاد کف اتاق. از حال رفت. پاهایش را دراز کردیم. به هوشش آوردیم و آب قند دادیم بهش، به فکر این بودیم چه کسی را جایگزین حاج عمار کنیم. کسی که جنگنده، خستگی ناپذیر، شجاع و مدیر باشد و با نیروها بجوشد. واقعا کسی را نداشتیم. حاج قاسم بعد از شهادت حاج عمار گفت: «کمرم شکست.» دوستانی که جنازه عمار را دیده بودند می‌گفتند: مثل کسی بوده که روزها و شب‌های متمادی عملیات کرده و حالا از فرط خستگی خیلی راحت خوابش برده... کتاب مدافعان حرم, ناصر کاوه روایت زندگی شهید مدافع حرم, محمد حسین محمد خانی معروف به عمارحلب 🌹 کوچیک که بودم وابستگیم به بابا انقدر زیاد بود که بعضی روزها اگر تهران بود، میرفتن دفتر کارشون من رو با خودشون میبردن توی اون دفتر یه اتاق کوچیک بود با یه جا رختی و سجاده و یخچال خیلی کوچک جلسه های بابا (حاج قاسم) که طولانی میشد به من میگفت برو تو اون اتاق و استراحت کن، توی یخچال آب و آبمیوه و شکلات تافی بود از همون تافی ها که پوست شون رنگی رنگی بود و وسط شون شکلات، ساعتها توی همون اتاق می شستم تا جلسه بابا تموم بشه و برم پیشش از توی یخچال چندتا تافی می خوردم و آبمیوه و آب، وقتی جلسه بابا تموم میشد سریع با کاغذ و خودکار میومد تو اتاق می پریدم بغلش منو می شوند روی پاهاش، می گفت: بابا چیا خوردی؟ هرچی خوردی بگو تا بنویسم... دونه به دونه بهش می گفتم حتی آب معدنی و شکلات، موقع رفتن دستمو که میگرفت تو راه کاغذ رو به یه نفر میداد و می گفت: بده به حسابداری، دختر من این چیزا رو استفاده کرد، بگو پولشو حساب کنن یا از حقوقم کم کنن. کتاب من قاسم سلیمانی هستم, ناصر کاوه روایتی از فرزند شهید, فاطمه سلیمانی 🌹شهید هاشم کلهر تعداد ۲۰ دندانش در فکه زیر رمل رفت، دست راستش و سه انگشت چپش درجوانرود در پادگان حضرت رسول دفن شد، قسمتی از بدنش باتفاق شهید ابراهیم حسامی و حسین محمدی در جفیر باقی ماند و سرانجام نیمی از کمر و پاهایش در بهشت زهرا آرام گرفت... در واقع "شهید هاشم کلهر" ازغرب تا جنوب و بهشت در چهار منطقه قبر دارد... کتاب خاطرات دردناک، ناصرکاوه برشی از زندگی شهید, هاشم کلهر