هدایت شده از قرائت روزانه قران با ترجمه و تفسیر
هدایت شده از قرائت روزانه قران با ترجمه و تفسیر
هدایت شده از قرائت روزانه قران با ترجمه و تفسیر
هدایت شده از قرائت روزانه قران با ترجمه و تفسیر
هدایت شده از قرائت روزانه قران با ترجمه و تفسیر
May 11
هدایت شده از یا قمر بنی هاشم
اَللّهُمَّ لا اَجِدُ لِذُنُوبى غافِراً وَ لا لِقَبائِحى ساتِراً وَ لا لِشَىْءٍ مِنْ عَمَلِىَ الْقَبیحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَکَ لا اِلهَ اِلّا اَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ ظَلَمْتُ نَفْسى وَ تَجَرَّأتُ بِجَهْلى وَ سَکَنْتُ اِلى قَدیمِ ذِکْرِکَ لى وَ مَنِّکَ عَلَىَّ اَللّهُمَّ مَوْلاىَ کَمْ مِنْ قَبیحٍ سَتَرْتَهُ وَ کَمْ مِنْ فادِحٍ مِنَ الْبَلاءِ اَقَلْتَهُ وَ کَمْ مِنْ عِثارٍ وَقَیْتَهُ وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ کَمْ مِنْ ثَناءٍ جَمیلٍ لَسْتُ اَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ
خدایا! آمرزنده اى براى گناهانم و پرده پوشى براى زشتکاری هایم و تبدیل کننده اى براى کار زشتم به زیبایى، جز تو نمى یابم معبودى جز تو نیست، پاک و منزّهى و به ستایشت برخاسته ام، به خود ستم کردم و از روى نادانى جرأت نمودم و به یاد دیرینه ات از من و بخششت بر من به آرامش نشستم خدایا! اى سرور من چه بسیار زشتى مرا پوشاندى و چه بسیار بالاهاى سنگین و بزرگى که از من برگرداندى و چه بسیار لغزشى که مرا از آن نگهداشتى و چه بسیار ناپسند که از من دور کردى و چه بسیار ستایش نیکویى که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردى
دعای کمیل
هدایت شده از یا قمر بنی هاشم
در سحرگاه 15 خرداد 1342، عوامل رژیم شاه به خانه ساده و بیآلایش حضرت امام در قم یورش بردند و امام خمینی(س) که روز پیش از آن در روز عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه قم، طی سخنان کوبندهای پرده از جنایات شاه و اربابان آمریکایی و اسرائیلی او برداشته بودند، دستگیر و به زندانی در تهران منتقل شدند.
هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که خیابانهای شهر قم زیر پای مردان و زنان مسلمان و انقلابی که به قصد اعتراض از خانههایشان بیرون آمده و به حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند، به لرزه درآمد. همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به وجود آمد تظاهرات مردم رژیم را سخت به وحشت افکند و برای سرکوب این قیام تاریخی به اسلحه روی آورد.
در این روز حدود 15 هزار نفر مسلمان انقلابی به خاک و خون کشیده شدند و بدین ترتیب تاریخ ایران اسلامی در روز 15 خرداد ورق خورد و فصل جدیدی در رویارویی مستضعفان با مستکبران گشوده شد.
پس از این واقعه در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه روحانیون و مردم ادامه داد. زندانها از روحانیون و بازاریها و کسبه پر شد و عدهای نیز محاکمه و اعدام شدند.
جریان 15 خرداد هر چند ظاهرا با سرکوب خونین به نفع شاه تمام شد اما در حقیقت ماهیت رژیم ستمشاهی را بیش از پیش برای همگان آشکار کرد و نقطه آغازی برای توفان عظیم انقلاب اسلامی شد که ظرف 15 سال با مجاهدت و ایثار و جانبازی عده زیادی از حق طلبان و مجاهدان راه خدا به پیروزی رسید و تاروپود رژیمی که اقتدار خود را در وابستگی به ابرقدرتها و نیروی نظامی میدانست مانند تار عنکبوت از هم گسست.
از واپسین سالهای دهه 1330ش که رژیم پهلوی آشکارا دچار بحرانهای عدیده سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شد به ویژه حامیان آمریکایی آن درصدد برآمدند با انجام برخی اقدامات به اصطلاح اصلاحی مشکلات سیاسی ـ اقتصادی و اجتماعی پیش روی رژیم را از میان بردارند و عمر رژیم را در برابر خطرات بالقوه و بالفعلی که آن را تهدید میکرد طولانیتر سازند.
با این احوال و به رغم انجام برخی اقدامات اولیه و مقدماتی عمدتاً به خاطر مخالفتهای حضرت آیتالله العظمی بروجردی مرجع علیالاطلاق شیعیان پیشبرد این طرحها تا هنگام درگذشت ایشان در آغاز دهه 1340ش به تعویق افتاد. با فقدان ایشان رژیم پهلوی و حامیان آمریکایی آن احساس کردند شرایط لازم برای پیاده کردن طرحهای اصلاحی موردنظر (که به زودی به انقلاب سفید موسوم گردید) به وجود آمده است.
با آغاز نخستوزیری علی امینی در اردیبهشت 1340 اولین گامها برای پیاده کردن طرحهای اصلاحی مذکور برداشته شد اما به دلایل عدیده فقط پس از پایان دوران نخستوزیری امینی و آغاز زمامداری اسدالله علم در تیر ماه 1341 بود که رژیم پهلوی درصدد برآمد طرحهای اصلاحی دیکته شده آمریکاییها را تحت عنوان «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و ملت» در کشور پیاده کند.
در واقع شاه و حامیان خارجی او بر این تصور بودند که در آن برهه، شرایط داخلی کشور برای این اقدامات به اصطلاح اصلاحی آماده است. اما این تصور سخت غلط مینمود و اقشار گستردهای از مردم کشور که از سوی علما و روحانیون رهبری و هدایت میشدند، به زودی در برابر طرحهای اصلاحی حکومت ایستادگی کردند.
در این میان به ویژه حضرت آیتالله امام خمینی در صدر مخالفان طرحهای در دست اقدام شاه، آمریکا و اسدالله علم نخستوزیر وقت قرار گرفت.
بدین ترتیب حداقل از مهر ماه 1341 روندی شکل گرفت که نهایتاً در جریان قیام 15 خرداد 1342 به اوج خود رسید و به نقطه عطفی عظیم در مبارزات ملت ایران در برابر رژیم پهلوی و حامیان خارجی آن تبدیل شد.