هدایت شده از جهاد تبیین
#هفته_دفاع_مقدس_گرامیباد
🌷تلفن همسايه بالايي زنگ زد، يقين داشتم با من كار دارند. بلنـد شـدم دويــدم رفــتم بــالا و مطمــئن و ترســان گفــتم: مــرا مــى خواهند. صاحبخانه مان داشت با خانم حاج. شهید همت, حرف مى زد و تعجـب كـرد كه چطور شده دويدم و آمدم بـالا. همانجا حـدس زدم دارنـد از شـهيد شدن حميد حرف مى زنند، نمـى گذارند من بو ببرم... آمدم پـايين و شـروع كردم به جمع كردن اثاثيه خانه، آمدند پايين گفتند: چـي كـار مـى كنى، فاطمه؟... گفتم: امروز حمید ما شهيد شده... داريـم اثـاثمـان را جمـع مى كنيم برويم. نگذاشتند. آمدند آرامم كردند. همسر سردار اسدى و يك خواهر ديگر آمدند ديدنم و اول گفتند مهـدى زخمي شده و بعد كه مقدمه ها را چيدند گفتند: شهيد شده. و من خيلى رك گفتم: نـه، آقـا مهـدي شـهيد نـشده، حميد من شهيد شده، من خودم مى دانم... وقتى به
#مهدی_باکری فرمانده لشگر عاشورا خبر دادند که برادرت شهید شده است و می خواهیم پیکرش را برگردانیم؛ اجازه نداد و گفت: همه ى آنها برادرای من هستند اگر تونستید همه را برگردونید حمید را هم بیاورید!... هر سه برادر باکری👈 علی, حمید و مهدی که شهید شدند پیکر پاک شان به دست نیامد و مفقود الجسد هستند....
#شهیدان
#مامدیون_شهدا_هستیم
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصرکاوه
خاطره ای از سردار
#شهیدحمیدباکری, جانشین لشکر عاشورا
هدایت شده از جهاد تبیین
ما برای پرسیدن نام گلی
ناشناس چه سفرها کرده ایم ♬♫♪
چه سفرها کرده ایم ♬♫♪
ما برای بوسیدن خاک ♬♫♪
سر قله ها چه خطرها کرده ایم
چه خطرها کرده ایم ♬♫♪
ما برای آن که ایران خانه ی خوبان شود ♬♫♪
رنج دوران برده ایم رنج دوران برده ایم ♬♫♪
ما برای آن که ایران گوهری تابان شود ♬♫♪
خون دل ها خورده ایم خون دل ها خورده ایم
ما برای بوییدن بوی گل نسترن چه سفرها کرده ایم
#هفته_دفاع_مقدس_گرامیباد