درآمد بورس بازی
یادداشت سوم
آیا این مسألهای که در بالا توضیح داده شد، مصداقی از گرانفروشی و اکل مال به باطل نیست؟
این موضوع که حکم شرعی اختلاف و شکاف مذکور بین قیمت بازارای محصول و قیمت بازاری سهامی که نماینده آن محصول است، چیست را واگذار میکنیم به فقهای معظم؛
اما در اینجا اثرات اقتصادی این حباب را میخواهیم بررسی کنیم.
در شرایط عادی که بهطور معمول در سهام شرکتهای بورسی حباب وجود دارد، بخش تولید خارج از بورس رونق خود را از دست خواهد داد، زیرا حداکثر بازده حاصل، خارج از بازار بورس برابر با مجموع افزایش قیمت و افزایش مقدار تولید خواهد بود ولی شرکتهای بورسی نوع سوم بازده را نیز میتوانند سهامداران خود کنند.
این حباب از کجا میآید؟
وقتی تقاضای خرید سهام افزایش مییابد، حباب سهام نیز افزایش خواهدیافت. افزایش تقاضا مستظهر به ورود نقدینگی بیشتر به بازار سهام است. این رشد نقدینگی در بازار سهام یا باید ازطریق کاهش نقدینگی در سایر بازارها (بازار داراییهای واقعی که یا مولد هستند مثل بخش تولید انواع محصولات و خدمات یا غیرمولد هستند همچون ارز و طلا) تأمین شود که نتیجتاً باعث کاهش قیمت در این بازارها خواهد شد؛ یا ازطریق رشد نقدینگی ناشی از خلق پول ازهیچ تآمین شود.
البته اگر در اقتصاد، رشد نقدینگی وجود نداشته باشد، ایجاد حباب در بازار بورس درمیان مدت مستلزم کاهش سطح قیمت و بنابراین رکود در بقیه بازارهاست و کاهش قیمت در این بازارها میتواند جزء تورمی بازده روی اوراق را در جهت منفی متأثر کند.
لذا ایجاد و افزایش حباب در بازار بورس درکنار رونق و افزایش قیمت در دیگر بازارها مستلزم آن است که نقدینگی در همه اقتصاد رشد کند. درواقع بازار بورس باعث میشود بخشی از نقدینگی درحال رشد بهجای اینکه در بازار داراییها وارد شود و قیمت آنها را رشد دهد، در بازار اوراقی که نمایندهی آن داراییهاست وارد شود و قیمت آنها را افزایش دهد.
این تصور که بازار بورس محلی است برای کشف قیمت یا ابزاری است برای تخصیص کارای نقدینگی به تولید، تصور صحیحی نیست.
👇 ادامه دارد...
@drbakhshi_eghtesadekalaan
درآمد بورس بازی
یادداشت چهارم
در ابتدای فروردین ۱۳۹۹ شاخص بورس حدود رقم ۵۲۱ هزار واحد بود. رسانهها، بورس بازان و حتی خود دولت، مردم را بهشدت تشویق میکردند که سرمایههای خود را هرچند اندک باشد در بازار بورس سرمایهگذاری کنند؛ برای مردم گفتند و نوشتند که خرید اوراق سهام سرمایهگذاری در رونق تولید کشور است و ... مردم به شدت تهییج شدند از شهرهای بزرگ تا روستاهای کوچک به خرید اوراق سهام روی آوردند
و بورس بازان ماهر چه بازاری برایشان درست شد، چه روغنی برای نانشان فراهم شد، آنقدر تشویق کردند که شاخص بورس در تابستان ۹۹ به رقم ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار هم رسید! یعنی در عرض حدود ۱۳۵ روز ، متوسط قیمت سهام شرکتهای بورسی، ۳۰۰ درصد افزایش داشت! یعنی ۴ برابر شد!
متوسط نرخ رشد روزانه این رقم، یک درصد
بود! شرایط برای یک غارت بزرگ آماده بود. به قول یکی از دوستان، یک ملت سفتهباز شدند. در ماههای منتهی به ۲۶ مرداد ۹۹، این متوسط نرخ رشد روزانه ۱.۴ درصد شده بود. هرچند این رقم متوسط مربوط به کل شاخص است، اما درنظرباید داشت که برخی از سبدهای سهام روزانه نرخهای ۵ درصد را نیز کسب میکردند؛ که ماهانه این نرخ برای آن دسته سبدها یک افزایش ۴.۱ برابری را عاید میکرد. یعنی سهامدار سرمایهاش درطول یک ماه ۴ برابر میشد.
اینها را مقایسه کنید با نرخ بهره بانکی در برخی کشورها که برای یکسال تنها ۱ درصد محاسبه میشد.
روزانه یک درصد کجا و سالانه یک درصد کجا!
روزانه یکدرصد یعنی بعد از یک سال سرمایه ۳۸ برابر میشود، اما سالانه یک درصد یعنی بعد از یکسال فقط یک درصد اضافه میشود!
عجب داستانی بود!
ما به مردم میگفتیم نروید، نخرید، اما میرفتند و میخریدند. میگفتیم اینها اشکال دارد و سودهای بادآورده ناشی از حباب است؛ لازمه این سود شما بدبخت شدن عده ای دیگر است. چطور راضی میشوید که سودتان در بدبخت شدن عدهای دیگر باشد؟ چرا مردم را به خرید سهام و تشویق میکنيد؟
اما بورس بازان حرفهای میدانند چه موقع باید سهام را خرید و چه موقع سرمایه را از بازار بیرون کشید. اینها سوار هستند بر گرده خلق بیاطلاع از سازوکار بازاری که برای ورود به آن تشویق و تهییج شدهاند! اما پس از آنکه مردم را به بورس میکشانند و شاخص را به بالاترین حد ممکن میرسانند، خود، سر بزنگاه خارج میشوند!
با خروج این سهامداران مطلع و عمده، شاخص شروع به ریزش میکند. مردم بیچاره هول میکنند و برای درامان ماندن از سقوط بیشتر، برای فروش هجوم میآورند و شاخص بیشتر سقوط میکند.
👇 ادامه دارد...
@drbakhshi_eghtesadekalaan
بورس بازی
یادداشت پنجم
مالیات بر عایدی سرمایه که اخیرا مورد تصویب قرارگرفته است، تا اندازهای میتواند موجب رونق بورس بازی و افزایش حباب در بازار اوراق سهام شود. زیرا بر درآمد حاصل از بورس بازی در بازار سهام این مالیات وضع نشده ولی بر فعالیتهای رقیب آن، نظیر بورس بازی در املاک و طلا و ارز و ... این مالیات وضع شده است.
تصور قانونگذار این است که رونق بورس بازی در بازار سهام به تولید کمک خواهد کرد. حال آنکه اینگونه نیست.
برای آنکه نقدینگی گسیل شده به سمت بازار بورس در فعالیتهای مولد شرکتها وارد شود، لازم است متناسب با رشد تقاضای سهام، سهام جدید توسط شرکتها عرضه شود. اگر چنین شود حباب شکل نخواهد گرقت و عدم تشکیل حباب فلسفه بازار بورس را دچار اشکال میکند.
@drbakhshi_eghtesadekalaan
بسم الله الرحمن الرحیم
در اقتصاد ریاضتی متعارف (لیبرالیسم) نوک پیکان اصلاحات رو به مردم عادی است. لیبرالیسم میگوید برای کاهش رشد نقدینگی، باید کسری بودجه دولت کاهش یابد و برای کاهش کسری بودجه دولت، باید قیمت خدمات دولتی، قیمت بنزین، قیمت گاز، قیمت برق و آب و ... افزایش یابد؛ از آن سو نیز، بودجه برخی نهادهای فرهنگی از دولت قطع شود.
این پیشنهاد، ضدمردمی و ضد فرهنگ و ضد اقتصاد است و سفرههای مردم را کوچک و اغنیا را بیشتر مسلط میکند.
این پیشنهاد باعث خواهد شد کسری دولت به بخش خصوصی بار شود و مردم را ضعیف کند.
❗️اما رویکرد اقتصاد مقاومتی متفاوت است. در اقتصاد مقاومتی نوک پیکان اصلاحات، رو به صاحبان کنز نشانه است. همانهایی که طلا و ارز و املاک، کنز میکنند و بخش قابل توجهی از نقدینگی را دراختیار دارند و آنرا برای معامله این داراییها بین خود محصور کردهاند و دائم به گوش مردم سیلی میزنند.
اینها هستند که با بازی کنز، سفرههای مردم را پیوسته کوچک میکنند.
دولت مقتدر باید و باید با وضع جرایم دقیق، ابتدا مانع کنز شود تا این داراییها بین همه مردم سیال شوند و سپس نرخ بهره سپردههای بانکی را به زیر صفر کاهش دهد. در اینصورت، نقدینگی به همراه این قبیل داراییها که صرفا در گوشهای از اقتصاد و در طبقاتی خاص محصور شده است، در همه جای اقتصاد جاری خواهد شد و عطش تولید را برطرف خواهد کرد.
تنها در این شرایط است که کسری دولت و کسری مردم همزمان کاهش خواهد یافت و شب تار برای آنهایی خواهد بود که روی تلاش مردم نشسته اند.
هشت درصد از منابع جهان دراختیار ماست. دلیل بیکاری، توزیع بسیار نامناسب نقدینگی است.
باید این سد بشکند تا آب جاری شود.
وقت سیلی به صاحبان کنز فراخواهد رسید.
#نه_به_کنز
@drbakhshi_eghtesadekalaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افزایش قیمت دلار باعث تورم نمیشود. افزایش قیمت دلار و همچنین افزایش مستمر در قیمت کالاها و خدمات ناشی از افزایش نقدینگی است، حتی در کوتاهمدت!
توجه سیاستگذار نباید از کنترل رشد نقدینگی منحرف شود.
دوستان آدرس غلط ندهند.
البته در این فیلمکوتاه، چرایی موضوع ارائه نشده است. هرچند استدلال دقیق وجود دارد.
@drbakhshi_eghtesadekalaan
❗️قابل توجه برخی همکاران ارجمند
به ویژه آنهایی که ممکن است صدایشان به دولت محترم برسد❗️
👈 حتی اگر پیمان سپاری ارزی ۱۰۰ درصدی اجرا شود
👈 حتی اگر مازاد تجاری، آنهم به شکل دلار نقد (فیزیکی) وجود داشته باشد،
باز، قیمت دلار افزایش خواهد یافت.
زیرا مازاد تجاری یک متغیر سطح است و رشد نقدینگی یک متغیر نرخ!
تورم ازجنس نرخ است!
فزونی صادرات بر واردات، نمیتواند قیمت دلار را پایین بیاورد.
@drbakhshi_eghtesadekalaan
بسمالله الرحمن الرحیم
👈 رشد نقدینگی باعث اصلی تورم است اما نه ازطریق افزایش متناظر در تقاضای مردم.
رشد نقدینگی عامل اصلی تورم است اما نه اینکه فکر کنیم بهخاطر رشد نقدینگی، مصرف واقعی عموم مردم درحال افزایش است؛ و یا به تعبیر برخی از کارشناسان و تصمیمسازان، مصرف مردم بالاست، پس باید کاهش یابد!
مصرف واقعی مردم هماهنگ با تولید واقعی افزایش مییابد که آنهم مستلزم سرمایهگذاری واقعی است. مستلزم رشد جمعیت است، نه مستلزم رشد نقدینگی!
این گزاره ناصحیحی است اگر خیال کنیم رشد نقدینگی وقتی منجر به تورم میشود که تقاضای کل مردم در اقتصاد را افزایش دهد.
👈 حتی اگر تصور کنیم رشد نقدینگی ازطریق افزایش متناظر، و یک به یک در تقاضای اسمی مردم باعث تورم میشود، اشتباه است.
قرار نیست نرخ رشد نقدینگی ۳۰ درصدی تقاضای مصرفی اسمی کل را در جامعه ۳۰ درصد بالا ببرد تا تورم ایجاد شود.
برخی از کارشناسان اینگونه میاندیشند، اما اشتباه است.
وقتی اینگونه فکر کنیم، لذا از افزایش حقوق کارمندان و کارگران برای عدم ایجاد تورم پرهیز میکنیم.
وقتی اینگونه فکر کنیم، بنابراین ازطریق افزایش قیمت حاملهای انرژی و ... سعی میکنیم مصرف مردم را به اصطلاح متعادل کنیم تا تورم کاهش یابد.
اینها اشتباه است.
این برداشتها، خسارت ایجاد میکند.
✔️ هنوز چرایی ایجاد تورم، برای بسیاری ناشناخته است.
@drbakhshi_eghtesadekalaan
❗️ یک نکته بسیار مهم برای تأمل❗️
خلقپول، چه برابر با رشد تولید
و چه حتی کمتر از رشد تولید،
تورم ایجاد میکند!
🤔
@drbakhshi_eghtesadekalaan
❗️ دومین نکتهی بسیار مهم ❗️
رشد جمعیت، قیمتها را کاهش میدهد!
@drbakhshi_eghtesadekalaan
بسمالله الرحمن الرحیم
معمولا سؤال میشود در شرایط تورمی آیا اگر بهجای قرض دادن پول بدون بهره، طلا یا سکه قرض دهیم و درموعد بازپرداخت، همان مقدار طلا یا سکه را پس بگیریم اشکال دارد؟
آیا قرض دادن سکه دارای اشکال است؟
پاسخ:
در طول ۴۴ سال گذشته قیمت طلا حدودا ۷۰ هزار برابر شده اما قیمت بقیه کالاها رشد بسیار کمتری داشته است.
برای مثال اگر ۴۴ سال قبل برای خرید یک اتومبیل پیکان صفر (به قیمت ۳۵ هزار تومان) باید قیمتی معادل حدود ۸۳ عدد سکه پرداخت میشد (هر عدد سکه ۴۲۰ تومان بود)، با این مقدار سکه هم اکنون میتوان حدود ۹ دستگاه پراید صفر خریداری کرد.
این یک واقعیت است که طلا بر بقیه کالاها تفوق داشته است. یکیازمهمترین دلایل این موضوع، خلق پول اعتباری است.
این معنایش این است که وقتی فرد الف قرضی را درقالب یک سکه طلا به فرد ب میدهد و میخواهد یکسال بعد، پس بگیرد، در طول این یکسال قدرت خرید سکه طلا افزایش یافته است.
مثلا اگر سال قبل با یک سکه طلا میشد ۱۰ واحد از کالایی را خرید، الان ۱۲ واحد از آن کالا را میتوان خريد.
حال وقتی قرض گیرنده با یک سکه طلایی که قرض گرفته، میرود ۱۰ واحد کالا میخرد، سال بعد باید ۱۲ واحد کالا بفروشد تا همان یک سکه را پس بدهد.
اگر فرد الف به جای قرض دادن سکه طلا، ۱۰ واحد کالا بدهد و شرط کند که ۱۲ واحد پس بگیرد، حکم ربا خواهد داشت. اما اگر یک سکه بدهد و همان یک سکه را پس بگیرد، حکمش چیست، وقتی میداند قدرت خرید سکه طلا درحال افزایش است؟
آیا اکل مال به باطل رخ نداده است؟
میگویند بهجای آنکه پول پسانداز کنيد، پسانداز خود را به طلا تبدیل کنید تا ارزش آن یا قدرت خریدتان ثابت بماند.
اما اینگونه نیست. پسانداز طلا، قدرت خرید را افزایش میدهد، یعنی زایش دارد. هرچند خود طلا مقدارش ثابت است و به اصطلاح بهره واقعی صفر دارد، اما قدرت خریدش افزایش مییابد.
نکته اینجاست که آیا این افزایش قدرت خرید پسانداز طلا، ذاتی و طبیعی و مربوط به خودش است؟
پاسخ خیر است. زیرا بهره واقعی آن صفر است، یعنی مقدار فیزیکی طلا رشد نمیکند.
افزایش قدرت خرید طلا به این خاطر است که افزایش قیمت بقیه اقلام در مدت زمان مناسب همواره و معمولا از افزایش قیمت طلا پایین تر است.
یعنی طلا بر بقیه اقلام، تفوق دارد. بخش قابل توجهی از این پدیده ناشی از رشد نقدینگی و خلق پول اعتباری است.
افزایش در قدرت خرید کسی که طلا نگه میدارد، بیش از افزایش در قدرت خرید بقیه افرادی است که اقلام دیگری نظیر ارز و .... و یا حتی ریال نگه میدارند.
این افزایش در قدرت خرید ازکجاست وقتی فرد صرفا پسانداز کرده و در تولید مشارکت نداشته است؟
آیا این مصداقی از انتقال قدرت خرید از طبقات پایین به بالا نیست؟
نظر شما چیست؟
#اکل_مال_به_باطل
@drbakhshi_eghtesadekalaan
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
" يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ
وَ ذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ "
@drbakhshi_eghtesadekalaan