📙 داستانک ۲۷۹
روباهی از بخت بدش به درون چاهی افتاد.
او هرچه تلاش کرد نتوانست از آن بیرون آید.
کمی بعد، بزی از آنجا می گذشت و چون روباه را در چاه دید، پرسید که چه می کند؟
روباه گفت: مگر نشنیده ای که خشکسالی بزرگی در راه است؟
از این رو به این چاه آمده ام تا آب کافی در دسترسم باشد.
تو چرا به من ملحق نمی شوی!؟
بز اندرز روباه را پذیرفت و به درون چاه رفت.
اما روباه به آنی بر پشت بز پرید و پای بر شاخ های طویلش نهاد و از چاه بیرون جست.
آنگاه روباه رو به بز کرد و گفت: خداحافظ دوست من.
اما دیگر به خاطر بسپار:
هیچگاه اندرز کسی که به گرفتاری و مصیبت دچار است را نپذیر....
🌔 @drehsanpouresmaeill
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مجموعه سخنرانی های
"شناخت امام مهدی علیه السلام"
🎙 دکتر احسان پوراسماعیل
💢 جلسه بیستم
✅ مونس
🌔 @drehsanpouresmaeill
#امام_زمان_علیه_السلام
💠 یا صاحب الزمان صلوات الله علیک!
سالهاست ماه من!
نماز آیات می خوانم،
برای تو،
که گرفته ای...
پس دعا می کنم که خداوند اذن فرجت را صادر کند...
اللهم عجل لولیک الفرج
🌔 @drehsanpouresmaeill
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مجموعه کلیپ های دل آرام
🔸 دل آرام ۳۳۶
💠 درد آشنا
🌔 @drehsanpouresmaeill
#امام_زمان_علیه_السلام